پرسش:
با عرض سلام و خسته نباشید با عرض معذرت باید بگویم كه س,ال من استفتا نیست و صرفا یك سؤال شرعی است و چون مرجع معتبری برای پرسیدن سؤالم نداشتم مجبور شدم مزاحم شما بشوم كه اگر ممكن بود لطفا به آن جواب دهید سؤال من از این قرار است حتما این ماجرا را شنیده اید كه یك شب امام حسن(ع) شاهد مناجات حضرت زهرا(س) بوده اند و مشاهده كردند كه تا صبح مادرشان برای همه دعا كردند ولی برای خود و خانواده شان دعا نكردند و فردا وقتی امام حسن(ع) از مادرشان علت را پرسیدند ایشان بیان داشتند كه اول همسایه و بعد خانه سؤال من اینست كه آیا انسان بهتر است برای خود دعا كند یا اینكه از خدا چیزی نخواهد و به رضای او راضی باشد؟ آیا دعا كردن برای خود حالت خودپسندی و یا ناشكری ندارد؟ لطفا مرا راهنمایی فرمایید با تشكر و با آرزوی خیر برای شما عزیزان ممنون خداحافظ
پاسخ:
با سلام و ادب
در خصوص سوال تان به نظر می رسد که چند نکته اشتباه وجود دارد.
1- آنچه از روایات حضرت فاطمه نقل نمودید ، چند مورد اشتباه وجود دارد.
الف) حضرت فاطمه برای خود نیز دعا فرمودند ، اما دیگران را مقدم داشتند.
ب) این که گفتند برای خود و خانواده دعا نکردند ، صحیح نیست ؛ زیرا خانواده نیز دیگران محسوب می شود و در روایات نیز آمده که دعای پدر و مادر در حق فرزندان مستجاب می شود ؛ پس چگونه حضرت برای فرزندان خود دعا نکردند!
ج) در بسیاری از روایات از ائمه معصومین آمده که برای خود دعا می کردند و به دیگران نیز تأکید داشتند ؛ پس نمی توان با دیدن یک روایات ، بسیاری را از روایات و آیات را نادیده گرفت. در ضمن سخن حضرت فاطمه این نیست که برای خود دعا نکنند ، بلکه دیگران را بر خود مقدم داشتند.
حال با ذکر این مقدمه در مورد دعا و نقش آن در زندگی و آیات و روایات وارد در مورد آن می گوییم:
دعا در لغت به معناى:
1- خواندن جملههاى مأثور از پيامبر و امامان در اوقات معيّن براى طلب آمرزش و برآورده شدن حاجات.
2- نيايش كردن.
3- درخواست حاجت از خدا.
4- مدح و ثنا.
5- تحيّت، درود و سلام.
6- تضرّع.
7- نفرين است.(1)
خدا انسان را نيازمند آفريد. اين نيازمندى در دو بُعد مادى و معنوى است.
انسان در هر دو بُعد محتاج لطف و عنايت پروردگار است.
در بُعد مادى تفاوتى براى زيستن با ساير موجودات ندارد و از اين جنبه شرافتى نصيب او نمىشود.
آنچه انسان را از ديگر موجودات جدا مى كند، بُعد معنوى مى باشد و دعا اين بعد را بارور مى كند، زيرا آدمى بدون دعا و اتصال درونى به خدا، از امتياز بزرگ انسانيت بى بهره خواهد بود.
قرآن فرمود: "بگو پروردگارم براى شما ارزشى قايل نيست اگر دعاى شما نباشد".(2)
"سادهترين و طبيعىترين رابطه انسان با خدا، ياد او است كه در نتيجه آن، دل انسان اختياراً متوجه خدا مى گردد و بر روح او اثر مى گذارد و احياناً اثر آن توجه در زبان متجلّى مى شود، دعا سلاح مؤمن و وسيله تقرّب الى اللَّه و حقيقت عبادت و ياد حق و گفتگو با ربّ العالمين است. حاجت خواستن بهانه رفتن در خانه دوست و راز ونياز با يكتاى بى نياز است. دعا مايه نشاط روح و حيات جان وكليد عطاياى الهى است. دعا كوفتن (كوبيدن) در رحمت حق و موجب نزول بركات خداوندى است".(3) پس فلسفه و حكمت دعا، پرورش روح و تلطيف روان است و از اين طريق انسان سراى ديگر را آباد مى كند.
خاستگاه دعا در وجود انسان دل است. قلب به اين مقصود آفريده شده است كه بخواهد، طلب كند و نيازش را مسئلت جوبد و در پى مرادش باشد.
دعا يك ميل فطرى و غريزى است كه موجود فقير هنگام حوادث و اوج احتياج، از موجود غنى و از ثروت بى كران او مى طلبد. قرآن مى فرمايد: "هرگاه آدمى به رنج و زيانى درافتد، همان لحظه به هر حالت كه باشد، چه نشسته، چه خفته و چه ايستاده ما را به دعا مى خواند".(4)
"هر كسى از دل خود با خدا راه دارد. درى از همه دلها به سوى خدا هست. حتى شقىترين افراد در موارد گرفتارى و ابتلا(امتحان) در وقتى كه اسباب و علل به كلّى از او منقطع مى شود، تكانب مى خورد و به خدا التجا (پناه) مى برد. اين يك ميل فطرى و طبيعى است در وجود انسان. پرده گناه و شقاوت گاهى روى آن را مى گيرد. در سختىها كه پرده زايل مى شود، خود به خود اين مبل تحريك مى شود و به هيجان در مى آيد".(5)
پيامبر گرامى اسلام(ص) فرمود: "دعا سلاح مؤمن است".(6) شخصى كه سلاح به همراه دارد، خطرى او را تهديد نمىكند و با اطمينان خاطر از مبدأ حركت مى كند و به مقصد مى رسد.
گفتید که چون خدا از حال ما باخبر است ، پس دعا لازم نیست ، اما این تصور اشتباه است . در روایات آمده که خداوند دوست دارد که صدای بنده را بشنود و حتی بر به زبان آوردن آن نیزتأکید شده است و جالب این که نه تنها خواسته های معنوی ، بلکه حتی خواسته های مادی را نیز از خداوند بخواهد. خداوند به طور مطلق فرموده: "مرا بخوانيد تا اجابت كنم شما را" و آن را محدود به امور معنوى و حاجت اخروى نكرده است. خداوند به حضرت موسى(ع) فرمود: "هر چه كه احتياجدارى حتى علف گوسفند و نمك طعامت را از من بخواه".(7) دراين روايت به جزئىترين نيازها اشاره شده است.
امام باقر(ع) مى فرمايد: "حوائج كوچكتان را حقير نشمريد، زيرا محبوبترين مؤمنان نزد خدا درخواست كنندهترين آنها است".(8)آیات و روایات در مسئله دعا آن قدر زیاد است که جای هیچ گونه شک و شبهه ای باقی نمی گذارد.
اگر انسان با اين انگيزه دعا كند كه دعا مطلوب است و حاجت خواستن، بهانه رفتن به درِ خانه دوست است، فرق نمىكند درخواست چه باشد؛ امور مادى باشد يا معنوى. دعا حلقه اتصال انسان با خداوند است و اگر چه درخواست براى امور معنوى بهتر است، اما حاجت دنيوى نيز مى تواند بهانهاى براى برقرارى اين ارتباط باشد؛ پس هدف اساسی و هم در این درخواست ها ،وصل و اتصال با خدا است ؛ پس چگونه می تواند این حالت خودپسندی وناشکری باشد . این حالت نیاز انسان به خدا است و اگر کسی نیاز خود را با خدا بیان نکند ، خود پسند و مغرور است ، نه آنکه دست نیاز تضرع به درگاه الهی دراز می کند. انسانی که دست نیاز و دعا به درگاه الیه دراز می کند ،خود را در كنار اقيانوس بى كران رحمت الهى مى بيند. از اين رو براى جزئى ترين امور خود دعا مى كند. با اين انگيزه دعاى او از ارزش والايى برخوردار خواهد بود. چنين دعايى از آن جهت كه مادى يا معنوى است، ارزشمند نيست، بلكه از آن جهت ارزشمند است كه خدا را مؤثر كل مى داند و حتى در كوچكترين چيزها به غير خدا متكى نيست.البته انسان باید سعی نماید که در دعاها امور ارزشمندتر را از خدا بخواهد و به چیز های کوچک و حقیر و مادی اکتفا نکند.
1. محمّد معين، فرهنگ فارسى، ج 2، ص 1538.
2. فرقان (25) آيه 77.
3. مصباح يزدى، بر درگاه دوست، ص 17.
4. يونس (10) آيه 12.
5. شهيد مطهرى، بيست گفتار، ص 287، انتشارات صدرا، چاپ پنجم 1358.
6. الكافى، ج 2، ص 468.
7. بحارالانوار، ج 93، ص 303.
8. همان، ص 346.