پرسش:
با توجه به اين كه كلمه «مولا» به معنى «دوست» نيز هست؛ پس چرا شيعه در حديث (مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلىٌّ مَولاهُ)، مولا را به معنى «رهبر» مى گيرد؟
پاسخ:
با سلام و عرض ادب و احترام
گرچه يكى از معانى كلمه «مولا»، دوست و يار و ياور است؛ امّا با توجّه به نشانه هاى فراوانى كه در ماجراى غدير است، كلمه «مولا» در اين حديث به معنى «ولى» و «سرپرست» و «رهبر» است؛ كه به برخى از اين نشانه ها اشاره مى كنيم:
1. مسأله دوستى با على(عليه السلام)، مسأله پنهان و پيچيده اى نبود كه به آن همه تأكيد نياز داشته باشد و نيز آن چنان ضرورت نداشت كه رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم)، مردم را در بيابان خشك و سوزان گرد هم آورد و پس از يك سخنرانى طولانى به بيان آن بپردازد.
2. جمله «اَلَسْتُ اَوْلى بِكُمْ مِنْ اَنْفُسِكُمْ؛ آيا من نسبت به شما از خود شما سزاوارتر نيستم.» در خطبه غدير، هيچ تناسبى با بيان يك دوستى ساده ندارد و بى ترديد، مقدمه اى براى طرح رهبرى اميرمؤمنان على(عليه السلام) بوده است.
3. پس از خطبه رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم) در روز غدير، مردم دسته دسته نزد امام على(عليه السلام)آمدند و به آن حضرت تبريك گفتند و با ايشان بيعت كردند. اين تبريك ها و بيعت ها نشان گر آن است كه حديث «مَن كنتُ مولاه ...» در رابطه با موضوع رهبرى و خلافت بوده است.
4. در جريان غدير، حسان بن ثابت ـ شاعر معروف عرب ـ كلّ ماجراى روز غدير را به شعر در آورد و براى مردم قرائت كرد. مضمون اشعار وى و محتواى بلند و عبارات صريح و روشن سروده او، گواه اين مدّعا ست كه كلمه «مولا» در حديث غدير، به معنى رهبر و سرپرست است نه دوست و يار و ياور.[1]
[1]. ر.ك: پيام قرآن، آية الله مكارم شيرازى و ديگران، ج 9، ص 181 ـ 200، دارالكتب الاسلامية.