پرسش:
منظور از «وسيله» در آيه 35 مائده چيست؟(لطفا اگر تفسيرهاي معتبر مثل ابن عباس، طباطبايي و ...)
پاسخ:
با سلام و ادب
علامه طباطبايي در تفسير معناي "وسيله" ابتدا از نظر لغت دانان آورده است :
راغب در مفردات مي گويد کلمه " وسيله " به معناي رساندن خود به چيزي است با رغبت و ميل.
اين کلمه از نظر معنا خصوصي تر از کلمه "وصيله " است براي اين که در" وسيله" معناي رغبت نيز خوابيده، ولي در "وصيله" چنين نيست.
بيش از رساندن به چيزي دلالت ندارد، چه اين که رساندن با رغبت باشد و چه بدون رغبت. خدا در قرآن کريم
فرموده: "وابتغوا اليه الوسيله" حقيقت" وسيله" به درگاه خدا مراعات راه خدا است، به اين که اولا به احکام او علم پيدا کني.
ثانيا به بندگي او بپردازي.
ثالثا در جستجوي مکارم و عمل به مستحبات شريعت باشي. اين وسيله معنايي نظير معناي کلمه قربت را دارد.
علامه بعد از بيان راغب نوشته است:
چون" وسيله" نوعي توصل است و توصل هم در مورد خدا (که منزه از مکان و جسمانيت است ) توصل معنوي و پيدا کردن رابطه اي است بين بنده و پروردگارش و هيچ رابطه اي به جز عبوديت نيست، قهرا "وسيله" عبارت است از اين که انسان حقيقت عبوديت را در خود تحقق دهد. به درگاه خداي متعال وجهه فقر و مسکنت به خود بگيرد.
پس" وسيله" در آيه همين رابطه است(4) يعني به نمايش گذاشتن حقيقت عبوديت که از پيروي راه خدا به دست ميآيد.
در اين آيه خداوند به طور مطلق مي فرمايد:« وسيلهاى براى تقرب به او بجوئيد»
«وسيله» در اصل به معناى تقرب جستن و يا چيزى كه باعث تقرب به ديگرى از روى علاقه و رغبت مىشود مىباشد.(1)
بنا بر اين وسيله در آيه فوق معنى بسيار وسيعى دارد . هر كار و هر چيزى را كه باعث نزديك شدن به پيشگاه مقدس پروردگار مىشود شامل مىگردد . در اين آيه منحصر در مصداق خاصي نشده است اما در روايات به برخي همچون ايمان به خدا و پيامبر و جهاد و عبادات همچون نماز و زكات و روزه و زيارت خانه خدا و همچنين صله رحم و انفاق در راه خدا اعم از انفاق هاى پنهانى و آشكار و همچنين هر كار نيك و خير مىباشد.(2)
همچنين از جمله مصاديقي که در روايات براي وسيله مطرح شده است، امامان (عليهم السلام) مي باشند.(3) از مؤيدات قرآني اين مسئله، آيه 64 سوره نساء مي باشد زيرا در اين آيه خدا رجوع به پيامبر و درخواست استغفار پيامبر از خدا براي بندگان را تجويز نموده است .تجويز اگر چه در خصوص پيامبر بيان شده اما بيانگر اين است که اين نحوه از استغفار، شرک نيست زيرا اگر شرک بود ،خدا که براي شرک زدايي ،ارسال رسولان و انزال کتب داشته ،هرگز اين عمل را براي احدي حتي رسول تجويز نمي کرد.
از آيه 64 استفاده مي کنيم که اين نحوه از استغفار شرک نيست بلکه موهبت و مقامي است که خدا به کامل ترين بنده خود عنايت نموده ، از سوي ديگر گر چه در اين جا خصوص رسول الله بيان شده اما عدم ذکر افراد ديگر به معناي عدم تجويز آن نيست . دليل عقلي يا نقلي بر انحصار اين مطلب در رسول الله نيست بلکه دلايل عقلي و نقلي متعددي نيز بر عدم انحصار وجود دارد که از جمله دلايل نقلي، آيه 97 سوره يوسف مي باشد. در اين آيه مي خوانيم که برادران يوسف از پدرشان حضرت يعقوب نبي تقاضا کردند که در پيشگاه خداوند براي آن ها استغفار کند و حضرت يعقوب پذيرفت.
اما درباره آيه 52 سوره کهف و امثال آن بايد بگوييم که اين آيات مربوط به کساني است که براي خدا شريک قائل بوده ، براي آن ها ربوبيت مستقل از خدا قائل بوده ، آن ها را تام الاختيار مي دانستند و به عنوان معبود مي پرستيدند ،چنان که در آيه 3 سوره زمر آمده که به نقل از مشرکان مي فرمايد:« ما نَعْبُدُهُمْ إِلاَّ لِيُقَرِّبُونا إِلَى اللَّه؛ اين ها را نمىپرستيم مگر به خاطر اينكه ما را به خداوند نزديك كنند»
درحالي که ما اهل بيت(عليهم السلام) را شريک خدا نمي دانيم . کراماتي که از ايشان صادر مي شود، به اذن الهي و در طول اراده الهي مي دانيم . چون آن ها کامل ترين و محبوب ترين بندگان خدا بوده ، داراي مقام محمود نزد خداوند هستند، از آن ها طلب شفاعت داريم، نه اينکه آن ها را معبود ساخته و عبادت کنيم.
1. تفسير نمونه، ج4، ص: 364.
2. همان.
3. تفسير الميزان ، ج5، ص: 333.
4. ترجمه تفسير الميزان، ج 5، ص 535.