پرسش:
چرا خداوند در مسئله جبر واختيار در فرشتگان از جبر استفاده کرد؟ هدف از خلقت چنين موجودات تک بعدي چه بوده است ؟
پاسخ:
با سلام و ادب خدمت شما
از قرآن مجيد استفاده مي شود كه ملائكه(فرشتگان) موجوداتي بيرون از حس وداراي وجود و شعور و اراده مستقل هستند . اين موجودات مستقل داراي ايمان بوده، اعمال و رفتارشان از سر شعور واراده تحقق مي يابد.
خداوند درقرآن کریم مي فرمايد :
"الَّذينَ يَحْمِلُونَ الْعَرْشَ وَ مَنْ حَوْلَهُ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَ يَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذينَ آمَنُوا"[1]
"فرشتگانى كه حاملان عرشند و آنها كه گرداگرد آن (طواف مىكنند) تسبيح و حمد پروردگارشان را مىگويند و به او ايمان دارند و براى مؤمنان استغفار مىكنند"
دلالت آيه به اين كه ملائكه مقربين ،موجودات مستقل وداراي شعور و اراده مي باشند روشن است ؛ زيرا اوصافي كه براي آنان ذكر شده مانند ايمان به خدا وطلب مغفرت براي ديگران جز با وجود مستقل و صاحب شعور واراده سازگار نيست.
باز درباره ملائكه مقربين مي فرمايد :
" فَأَمَّا الَّذِينَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ فَيُوَفِّيهِمْ أُجُورَهُمْ وَ يَزِيدُهُم مِّن فَضْلِهِ وَ أَمَّا الَّذِينَ اسْتَنكَفُواْ وَ اسْتَكْبرَُواْ فَيُعَذِّبُهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا وَ لَا يجَِدُونَ لَهُم مِّن دُونِ اللَّهِ وَلِيًّا وَ لَا نَصِيرًا"
"امّا آنها كه ايمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند، پاداششان را بطور كامل خواهد داد و از فضل و بخشش خود، بر آنها خواهد افزود. و آنها را كه ابا كردند و تكبّر ورزيدند، مجازات دردناكى خواهد كرد و براى خود، غير از خدا، سرپرست و ياورى نخواهند يافت.".[2]
مسيح وملائكه مقربين اگر چه معصيت نمي كنند ، ولي درصورت معصيت و تخلف از بندگي، به عذاب روز قيامت در اين آيه تهديد شده اند . تهديد با عذاب روز قيامت كه به سبب ترك يك نوع تكليف است ،جز با استقلال وجود وشعور و اراده درست نمي باشد.از اين رو نمي توان ملائکه را موجوداتي فاقد اختيار و اراده دانست . در واقع اينکه موجودي همواره گزينه درست را انتخاب مي کند به معني مجبوربودن او در انتخاب آن گزينه نيست . همانند انبيا وساير معصومان که در عين اراده واختيار همواره گناه ومعصيت را ترک کرده ،عمل درست وصحيح را انجام مي دهند. دليل اين امر هم به ساختار وجودي ملائکه برمي گردد که پيراسته از ماديت و اميال وشهوات است ، در نتيجه ميل به مخالفت از فرامين الهي در آنها وجود ندارد . قرآن در اين مورد ميفرمايد:
«لَّا يَعْصُونَ اللَّهَ مَا أَمَرَهُمْ وَ يَفْعَلُونَ مَا يُؤْمَرُون ؛ هرگز فرمان خدا را مخالفت نمىكنند و آنچه را فرمان داده شدهاند (به طور كامل) اجرا مىنمايند!.»[3]
بنابراين ملائکه داراي اختيار هستند ، اما داراي شهوت و چيزي که انها را به سوي گناه سوق دهد ، نيستند.
البته عدهاي از علما بر اين باورند كه فرشتگان اصناف و درجههاي گوناگون دارند. گروهي مقرّبند و گروهي در درجه پايينتری جاي گرفتهاند. چنان كه قرآن ميفرمايد:
«وَ مَا مِنَّا إِلَّا لَهُ مَقَامٌ مَّعْلُوم ؛ و هيچ يك از ما نيست جز آنكه مقام معلومى دارد».[4]در نتيجه آياتي كه هر گونه نافرماني و سرپيچي را از فرشتگان نفي ميكنند، به فرشتگان مقرب مربوط است . احتمال دارد برخي از فرشتگان دچار اشتباهات يا لغزش هايي بشوند چنان که در برخي روايات مانند جريان «فطرس» ذکر شده است . [5] هرچند اگر با دلايل عقلي و نصوص قرآني پيراستگي کامل فرشتگان از هر اشتباهي ثابت شود ،اين دسته از روايات هم ارزشي نخواهند داشت .
ادراک چيستي و چگونگي وجود ملائکه، يکي از دشوارترين مسائل در علوم اسلامي است که انديشمندان ديني اعم از مفسرين ، محدثين ،فلاسفه ، متکلمين و... در مورد آن نظرياتي را ارائه نموده اند. نمي توان از اين نظريات گوناگون به تعريف کاملي از اين مخلوقات الهي رسيد. رسيدن به يک ديدگاه کامل و روشن در اين خصوص بسيار بعيد به نظر مي رسد؛ از اين رو اظهار نظر کامل در مورد ملائکه الهي چندان ممکن نيست .
در هر حال وجود تفاوت هاي آشکاري بين خلقت انسان وفرشته بديهي است همانند تفاوت انسان با بسياري از موجودات ديگر. بنا نيست در ساختار عالم همه موجودات به يک شکل و داراي يک سنخ ويژگي ها وتوانمندي ها باشند زيرا اگر قرار بود اين دو موجود( انسان وفرشته ) همانند باشند ، ديگر دو نوع نمي توانستند باشند ، در حالي که فرشتگان پيش از آفرينش انسان خلق شده بودند و خداوند با آفرينش انسان نوع ديگر و برتر آفريد و در زمين قرار داد .
اما در خصوص هدف از خلقت آنان با بررسي آيات و روايات متعدد، ميتوان دريافت فرشتگان واسطه بين خداوند و عالم محسوس به شمار ميآيند . با اذن و اراده خداوند در همه حوادث بزرگ و كوچك جهان نقش دارند؛ بر هر امري با توجه به ابعاد و جنبههاي مختلف آن يك يا چند فرشته گمارده شده است، نقش فرشتگان در حوادث و جريانها، اجراي فرمان الهي و تثبيت آن در جايگاه ويژهاش است. اين موجودات مطيع، تکميل کنندگان زنجيره سلسله مراتب علل و معلولات در رسيدن فيض الهي از عالم ملکوت به عالم ماده و ناسوت هستند .
[1] . مؤمن (غافر) ، آيه 7، ترجمه آیت الله مکارم.
[2] . نساء، آيه173، ترجمه آیت الله مکارم.
[3] . تحريم(66) آيه 6، ترجمه آیت الله مکارم.
[4] . صافات(37) آيه 164، ترجمه آیت الله مکارم.
[5] . علامه مجلسى،محمد باقر، بحار الأنوار، مؤسسة الوفاء بيروت - لبنان، 1404 هجرى قمری ، ج26، ص340، روايت 10 و ج43، ص243، روايت 8 و ج4، ص182، روايت 7.