پرسش:
چرا ما مربیان مکتب القرآن را به چشم دیگری مینگرند، با این که سعی میکنم کلاس بسیار شادی برای نونهالان داشته باشم؟
پاسخ:
با سلام و اهدای امید
موضوعی که به آن اشاره کردهاید از چند زاویه قابل تأمّل است:
از یک منظر این نگاه غلط صرفاً به فعالیت مربیان قرآن مربوط نمیشود، بلکه این نگاه حتى به پیامبر اکرم و انبیای بزرگوار و همه کسانی که در طول تاریخ بشریت سعی در تبلیغ و ترویج دین داشتهاند، وجود داشته است. شاهد آن، آیاتی است که به بیان القابی که مردم به انبیا نسبت میدادند، پرداخته است.
هیچ گاه باطل از کنار حق عبور نمیکند، بلکه درست در مقابل آن صفآرایی میکند، از این رو حضرت امیرالمؤمنین به پویندگان راه حق میفرماید: «لا تستوحشوا فی طریق الهدى لقلّة أهله(1)؛ در پیمودن راه هدایت از کمی طرفداران آن هراس نداشته باشید».
دسته دیگری از مردم طرفدار باطل نیستند، امّا نسبت به برخی از موضوعات یا افراد مرتبط با آن موضوعات، بی اطلاع یا کم اطلاع هستند؛ از امیر المؤمنین نقل شده: «الناس عدوّ ما جَهلوهُ(2)؛ مردم دشمن نادانیهای خود هستند». برای رویارویی با چنین دیدگاههایی باید اطلاعرسانی کنید:
گذشته از دو نکته فوق (که موضوعاتی ثابت و کلیاند) فراموش نکنیم افراطکاریهای برخی از مربیان قرآن نیز در پیدایش چنین پنداره غلطی بیتأثیر نبوده است: متأسفانه این افراد معدود، تنها ملاک موفقیّت کاری خود را حفظ و آموزش قرآن در کمترین زمان با بیشترین حجم میدانند. این کار باعث ایجاد فشار روانی، در نتیجه افسردگی در تعدادی از نونهالان میشود.
برخی دیگر نیز با پوشاندن کت و شلوار یا «عبا» به نونهالان به صورت مستقیم یا غیر مستقیم میخواهند به آنها تحمیل کنند که شما بزرگ شدهاید و باید مثل افراد بزرگسال رفتار کنید، در نتیجه نمیتوانید بازیهای کودکانه داشته باشید.
البته از بیان شما روشن میشود بحمد الله دید بازی نسبت به این موضوعات دارید. دوباره تأکید میکنم که تعداد مربیان یکسو نگر چندان زیاد نیست، ولی همین تعداد اندک در القای دیدی منفی نسبت به فعالیتهای شما بزرگواران، سهمی تأمل برانگیز دارند.
رشد و تربیت انسان باید متوازن باشد همچنان که در پرورش یک گُل نمیتوانیم دورهای به او فقط آب بدهیم و در دوره دیگر نور و هوا، در تربیت انسان نیز نمیتوانیم ابتدا او را حافظ قرآن کنیم و در دوره دیگری اجازه دهیم که بازی کند. افرادی که رشد نامتوازنی دارند، همچون یک کاریکاتور میشوند که در برخی از ابعاد وجودی آنها مبالغه شده و در برخی دیگر از ابعاد، کمکاری.
در دیدگاه اسلامی، انسان کامل، کسی است که همه استعدادهایش را در حد اعلى و به صورت هماهنگ پرورش داده باشد، مضافاً بر این که اصل «تفاوتهای فردی» از مهمترین اصول تعلیم و تربیت است که در همه مراحل تربیت باید مورد توجه قرار گیرد، بنابر این نمیتوان انتظار داشت چون تعدادی از کودکان خوش استعداد به جای رسیدهاند، پس همه همسن و سالان او نیز میتوانند.
پینوشتها:
1ـ امالی شیخ مفید، ص 137؛ بحار الانوار، ج 2، ص 226.
2ـ نهج البلاغه، حکمت 438 و 172.