پرسش:
با سلام و تشکر از سایت خوبتون. آیا حضرت زهرا در ماجرای فدک سند یا کاغذی هم برای ادله ی خودشون ارائه فرمود؟ آیا درست است که ابوبکر و عمر در مقابل استدلالهای حضرت جوابی نداشتند؟
پاسخ:
با سلام و ادب و تشکر از همراهی شما
احتجاج فاطمه زهرا با ابوبكر و پاره كردن سند فدك توسط عمر
از آنجا كه گرفتن سندى مبنى بر بازگرداندن فدك، دليلى بزرگ بر حقانيت فاطمه عليهاالسلام به اقرار خصم بود و مُهر غاصبيت را بر پيشانى آنان مىزد، بايد تلاشى در اين باره صورت مىگرفت، اگر چه در مرحلهى بعد آن سند و مدرك پاره شود و مورد اهانت قرار گيرد، چرا كه هر رفتار نامطلوب با نوشتهى غاصب ضربهاى بر پيكر خود اوست.
لذا براى بار سوم حضرت زهرا عليهاالسلام به دستور اميرالمؤمنين عليهالسلام نزد ابوبكر رفت.
استدلال حضرت زهرا عليهاالسلام نزد ابوبكر
اميرالمؤمنين عليهالسلام به حضرت زهرا عليهاالسلام فرمود: نزد ابوبكر برو در حالى كه تنها باشد، چرا كه از عمر زودتر منفعل مىشود. نزد او برو و چنين بگو: ادعاى مقام پدرم و خلافت او را كردهاى و جاى او نشستهاى؟ اگر فدك ملك تو هم بود و من از تو مىخواستم كه آن را به من ببخشى بر تو واجب بود آن را به من بدهى.
حضرت زهرا عليهاالسلام نزد ابوبكر آمد و اين مطالب را به او فرمود.
نوشتن سند براى ارجاع فدك
ابوبكر گفت: «راست مىگويى». سپس ورقهاى خواست و بر آن نوشتهاى مبنى بر بازگرداندن فدك نوشت.
حضرت زهرا عليهاالسلام نوشته را برداشت و از نزد ابوبكر بيرون آمد.
محو و پاره كردن سند توسط عمر
عمر به آنحضرت رسيد و گفت: اى دختر محمد، اين نوشتهاى كه همراه توست چيست؟ فرمود: نوشتهاى است كه ابوبكر براى برگرداندن فدك برايم نوشته است. گفت: آن را به من بده. ولى حضرت ابا كرد و آن را نداد.
در اينجا عمر براى گرفتن كاغذ جسارتى عظيم به حضرت زهرا عليهاالسلام نمود كه قلم در اداى آن گريان و زبان از گفتن آن شرمنده است. (1)
به قيمت اهانت به ساحت اقدس بانوى جهان، عمر نوشته را از آن حضرت گرفت و ابتدا با آب دهان نوشتهى آن را محو كرد و سپس آن را پاره نمود. (2)
1ـ به بخش سوم كتاب حاضر مراجعه شود.
2ـ بحارالانوار: ج 29 ص 192.