پرسش:
آیا اسلام بین تربیت پسر و دختر در همان آغاز فرق قائل شده است؟
پاسخ:
با سلام و ادب
در اینکه بین دختران و پسران از جهات گوناگون تفاوت و اختلاف وجود دارد، شکی نیست لکن آیا تفاوت و اختلاف موجب اختلاف در نظام و روش تربیت هم خواهد شد؟
اغلب مربیان و صاحبنظران وجود تفاوت بین دختر و پسر راحتى در جنبههای روانی و عاطفی و استعدادها و زمینههای ذهنی قبول دارند و میگویند که از این دید، آنها در دو دنیای متفاوت از پدیدهها و آفریدهها که کاملاً از هم جدا هستند، قرار دارند، ولی این مسأله ایجاب نمیکند در بارة تربیت آنها تفاوتهایی را قائل گردیم. اینان مدعی هستند زن و مرد در آینده باید دوش به دوش هم در اجتماع زندگی کنند و به کمک یکدیگر بار حیات را به سر منزل مقصود برسانند. بر این اساس باید از یک نوع تربیت برخوردار باشند و به یک صورت پرورش یابند.
این نظریه به طور کامل درست نیست. معتقدیم در کلیات تربیت و در آنچه مربوط به انسانیت میشود، هر دو گروه شریک هستند، اما در سایر موارد به نظر میرسد نظریه صحیح آن باشد که تربیت باید دو جنسی باشد اما دلایل ما بر این مدعى:
1ـ تفاوت در جسم:
ما که میگوییم تربیت دختر و پسر باید دو گونه باشد، منشأ گرفته از دوگانگی آفرینش بدن و ظاهر آنها است. در زن و مرد تفاوتهایی از نظر اعضای بدن دیده میشود که هر کدام از آنها نشان دهندة نوعی کار و وظیفه است.
در تربیت آن جا که مربوط به زن است، باید جنبة زنانه قضیه و آن جا که مربوط به مرد است، باید جنبة مردانه قضیه مورد نظر باشد، تا فرزند که در آیندهای دور یا نزدیک بر اساس ساختمان بدن به دنیایی از تفاوتها برخورد خواهد کرد، بتواند در برابر آن موضعی صحیح اتخاذ کند. این وظیفه به عهده تربیت است که به هر کدام از دختر و پسر مسائل مربوط به خود را بیاموزد.
2ـ تفاوت در روان:
دلیل دیگر ما تفاوتهای بسیار روانی زن و مرد است که اختلاف در تربیت را میانجامد. چه بسیار خصلتهایی که در زن وجود دارد و یا در مرد وجود دارد و در دیگری نیست یا به آن درجه از شدت نیست.
وجود استعدادها در این زمینهها منشأ نوعی خاص از تربیت است که در بارة هر کدام باید موضعی خاص و جداگانه انتخاب کرد.
3ـ وجود تفاوت در وظایف
بررسیها نشان داده که خلط وظیفه برای زن و مرد شکست و ناکامی پدید میآورد. در بسیاری از موارد زن بیداری بر بالین کودک بیمارش را حتی اگر چند شب مکرر شود، تحمل میکند، ولی بیداری در سنگر جنگ و یا کار در صنایع سنگین کارخانهای را نمیتواند تحمل کند. بدین نظر تفاوت در وظایف، تفاوت در تربیت را میطلبد.
بنابراین در عین پذیرفتن اصل تربیت و اشتراک دختر و پسر در کلیات امور تربیتی و قبول حقوق مساوی برای زن و مرد، نمیتوانیم برای هر دو گروه، تربیت کاملاً مشابه و همانند را بپذیریم. نوع وظایفی که در آینده به عهده خواهند گرفت، تعیین کنندة نوع تربیتی است که دربارة آنها باید ملحوظ شود.
مراجعه به آثار اسلامی و منابع فقهی نشان میدهد که اسلام هم دو گانگی را پذیراست. تربیتی را برای پسران و دختران قائل است که با طبیعت فطری و اجتماعی آنان معارض نباشد.
در روایات دینی می بینیم که به پدران و مادران در باره نوع برخورد با دختران و پسران درون خانواده و حتی در اندازه محبت و هدیه دادن و بوسیدن و رفتارهایی مانند آن دستور ویژه ای داده است.
هم چنین در برنامه عملی دین، یعنی احکام و دستور دینی برخی تفاوت ها را مشاهده می کنیم. بلوغ زودتر دختران و دریافت برنامه شرع در سن کمتر، یکی از تفاوت ها است.
هم چنین نظام اسلامی، نظامی است که در آن مردان متعهد تأمین هزینه زندگی زنان هستند. زن اگر چه بسیار ثروتمند و مالدار باشد، باز عهدهدار هزینهاش، شوهر است، مگر آن گاه که بخواهد با رضایت خاطر بر شوهرش ببخشد.
مرد از نظر اسلام ریاست خانه را در امور کلی زندگی و حفظ روابط خارجی را عهدهدار است. زن ریاست امور
داخلی را. بر این اساس آموزش راه کسب درآمد برای مردان واجب است و برای زنان امری جانبی.
اینک چه مرجعی باید این دو را برای انجام وظایف دوگانه آماده کند؟ پاسخ این است که مرجع تربیت است. از همین جا درمییابیم که با همه احترامی که به تساوی حقوق زن و مرد داریم، نمیتوانیم به این دو نسل برنامه تربیتی همانند بدهیم.
دوگانگی در تربیت دلیل بر امتیاز یکی بر دیگری و یا کوچک شمردن یکی در برابر یکی نیست. نمیخواهیم که از این طریق پسران را ممتازتر از دختران بپرورانیم و یا بیحساب برای دختران برتری نسبت به پسران قائل شویم، بلکه با در نظر گرفتن شرایط و امکانات و مقتضایات فطری و طبیعی هر گروه و بر اساس نظام اسلامی، وظایفی که به عهده هر کدام است، به او داده میشود. زیرا وجود تفاوت در تربیت به معنای تبعیض نیست، زیرا اسلام در وجود خود مخالفت با تبعیض را میپروراند. (1)
1. اسلام و تربیت دختران، ص 38 ـ 44.