اگر حضرت آدم پیامبر بود, چرا از دستور خدا سرپیچی کرد؟

پرسش:

اگر حضرت آدم پيامبر و معصوم بود، چگونه مي‌توان آيه 35 سوره بقره «ولا تقربا» حمل بر ترک اولي کرد، در حالي که آيه با حرف «لا» ناهيه شروع شده و نهي بيانگر حرمت است، نيز کلمه «ظالمين» در آيه آمده واين کلمه در آيه 124 بقره در جواب حضرت ابراهيم آمده که ظالمين از امام شدن محرومند، زيرا از شرايط امامت عصمت است؟

پاسخ:

با سلام و اهدای امید

برخي از مفسران مانند علامه طباطبايي نهي آدم از نزديکي به درخت ممنوعه را از نوع امر و نهي ارشادي مي‌دانند، نه مولوي و حرمت و کراهت در امر و نهي مولوي وجود دارد. توضيح آنکه:
نواهي که از صاحبان امر و نهي صادر مي‌گردد، بر دو نوع است:
أ ـ امر و نهي مولوي: صاحب امر به اتکاي منصبي الهي يا مردمي که دارد فرمان مي‌دهد يا از چيزي نهي مي‌کند و به اصطلاح از موضع قدرت سخن مي‌گويد؛ از نظر اين که او بزرگ و فرمانده است و طرف مقابل او کوچک و فرمانبر.
ب ـ امر و نهي ارشادي: امر کننده، برتري و مقام و فرماندهي خود را در نظر نمي‌گيرد، بلکه دستورهايي که به زيردست مي‌دهد، بيطرفانه و تنها از باب پند و اندرز است و روي خيرخواهي و دلسوزي، نتيجة کردار و رفتار شنونده گوشزد مي‌کند، مانند دستور طبيب در مورد خوردن دارو و خودداري از خوردن غذاهايي ناسازگار با بيماري. هرچند در اين صورت ضرر عمل نکردن به دستور، دامنگير بيمار مي‌شود.
بررسي آياتي که دربارة حضرت آدم(ع) در سوره‌هاي «بقره»، «اعراف» و «طه» وجود دارد، به خوبي نشان مي‌دهد امر الهي ارشادي بوده، نه مولوي،‌زيرا نشان مي‌دهد که خدا نخواسته بفرمايد: من از آن نظر که مولايم و شما بنده،‌امر مي‌کنم که ازخوردن اين ميوه شجره خودداري کني، بلکه در محيط و فضاي ارشاد بوده که خداوند بسان يک ناصح دلسوز به آدم و حوا فرمود: اين (شيطان) دشمن تو و همسر تو است. شما را از بهشت بيرون نکند که تيره‌بخت مي‌شويد. اکنون در پرتو نعمت «بهشت، نه گرسنه مي‌شوي و نه برهنه و نه در آنجا تشنه و آفتاب‌زده مي‌شوي» تأمل در آيه نشان مي‌دهد که نهي، پيامدهاي معنوي (که دوري از درگاه الهي است) نداشته، بلکه تمام تبعات آن مربوط به وضع زندگي آدم و همسر او بوده، ‌مخالفت آن تنها سبب محروميت حضرت آدم(ع) از يک سري موقعيت‌ها و نعمت‌ها مي‌شد.
اصولاً امر و نهي مولوي خداوند که ترک آنها گناه محسوب مي‌شود، پس از استقرار آدم روي زمين صادر شد و پيش از آن اصلاً شريعت و آيين و تکليف نبود، تا امر و نهي آن مولوي باشد. تنها ارشاد به آدم بود که عوارض خوردن درخت دامنگير وي نشود.
در مورد کلمه «ظالمين» که در آيه 124 سورة بقره آمده،‌ معناي عام ظلم مورد نظر است که شامل گناه مي‌شود و همان گونه که اشاره کرديد، گناه مغاير با عصمت و منع به دست گرفتن امامت است، اما همان گونه که بيان داشتيم، ظلمي که در مورد حضرت آدم(ع) بيان شده، متفاوت با آيه 124 سورة بقره است. آيه 124 مربوط به کساني است که روي زمين قرار دارند و داراي تکليف هستند و مخالفت آنها با فرمان‌هاي الهي،‌مخالفت با امر مولوي بوده و گناه محسوب مي‌شود و عهد الهي به انسان گناهکار نمي‌رسد، اما در مورد آدم، امر ارشادي بوده که مخالفت آنها گناه محسوب نمي‌شد، بلکه تنها آثار و پيامدهاي تکويني مخالفت با اين امر نمايان مي‌شد و آن گونه شد که آدم با نزديک شدن به درخت (خوردن) عيب‌هايش آشکار شد  وبه زمين هبوط کرد و از مقام بهشتي بيرون آمد.
جهت آگاهي بيشتر به کتاب منشور جاويد، آيت الله سبحاني، ج 5، ص 67، نيز تفسير الميزان مراجعه شود.

Comments (0)

There are no comments posted here yet

Leave your comments

  1. Posting comment as a guest. Sign up or login to your account.
Attachments (0 / 3)
Share Your Location

آپ کے سوالات

آخرین ارسال سایت