پرسش:
آيا اجازه داريم در مورد وجود خدا، اهل بيت، جهان هستي و قيامت فكر كنيم تا به نتيجه برسيم؟ لطفاً كتاب معرفي كنيد.
پاسخ:
با سلام و ادب سلامتي، سعادت و موفقيت شما را از درگاه ايزد منان خواستاريم
از ارتباط جنابعالی با سایت طلبه پاسخگو سپاسگزاریم
پاسخ در چند محور ارائه ميشود:
1ـ فكر كردن دربارة خدا بايد گفت: در روايات از تفكر در ذات خداوند نهي شده، مردم به تفكر در آثار خلقت الهي فرد خوانده شدهاند، امام باقر(ع) فرمود: "إيّاكم والتفكّر في الله ولكن إذا أردتم أنْ تنظروا إلي عظمته فانظروا إلي عظيم خلقه(1)؛ مبادا دربارة ذات خداوند فكر كنيد، ولي اگر خواستيد به سوي عظمت او نگاه كنيد، پس دربارة عظمت آفرينش او فكر كنيد".
مقصود از روايت اين نيست كه ما را از فكر كردن بازدارديا محدود كند، بلكه از روايت به دست ميآيد كه فكر و انديشه دربارة ذات الهي راه ندارد و ذات او برتر از آن است كه كسي بتواند از رهگذر فكر و انديشه آن را بشناسد. واساساً ذات نامحدود الهي در فكر و انديشة محدود نميگنجد در واقع نامحدود در محدود جاي نميگيرد و جزء بر كل خود احاطه نمييابد. بنابر بر اين عقل بشري حكم ميكند كه عقل انساني را به چيستي ذات نامتناهي و نا محدود الهي راه نيست.
فردوسي ميگويد:
نيــابد بــدو نيــز انديشـــه راهكه او برتر از نام و از جايگاه
خرد را و جان را همي سنجد او در انديشهاي سُخته كي گنجد او
به هستياش بايد كه خستو شويزگفتار بيكار يك سوي شوي
از اين پرده برتر سخنگاه نيست به هستياش انديشه را راه نيست
اما انسان ميتواند به صفات الهي و صفات الهي وعظمت خداوند از راه تفكر در مخلوقات و آثار وجود خدا راه يابد و به شناخت دست يابد.
امير مؤمنان ميفرمايد: "عقول بشري از راه يافتن به كنه معرفت الهي باز ماندهاند، اما از مقدار لازم معرفت به خداوند بازداشته نشدهاند".
2ـ درباره اهل بيت(ع) و انسان كامل (اعم از انبيا واوليا) فكر و انديشه و استفاده از راهكارهاي عقلي براي شناخت حقيقت و عظمت آنان، نه تنها پسنديده، بلكه گاه ضروري و واجب است؛ به خصوص آن كه از رهگذر شناخت بهتر و كامل آنان، شناخت انسان نسبت به خدا بيشتر ميگردد، زيرا چنان كه در جاي خود ثابت شده، امامان(ع) مظاهر اسما و صفات خداوندند.(3)
در كتاب اصول كافي، يك باب تحت عنوان "معرفت امام و مراجعه به او" آمده است و روايات متعدد دربارة ضرورت شناخت امام بيان شده است.(4) مثلاً در روايتي از همان باب، مراد از آية "مَن يؤت الحكمة فقد اُوتي خيراً كثيرا؛(5) به كسي كه حكمت عطا شود، به خير بسياري رسيده است" مراد از حكمت، معرفت امام دانسته شده است.(6)
بنابر اين فكر و انديشدن دربارة اهل بيت(ع) نه تنها محذوري ندارد، بلكه در آموزههاي ديني بدان سفارش شده است.
3ـ دربارة فكر كردن دربارة جهان هستي بايد گفت: فكر و انديشه دربارة عالم خلقت از اموري است كه قرآن كريم بر آن تأكيد فراوان كرده، از جمله فرمود:"أَوَلَم ينظروا في ملكوت السموات والأرض وما خلق الله من شيء؛(7) آيا در ملكوت آسمان و زمين و آنچه خداوند آفريد، نگاه نميكنيد؟"
در آيه ديگر بعد از ستايش صاحبان عقل و خرد ميفرمايد: "... ويتفكّرون في خلق السموات والأرض، ربّنا ما خلقت هذا باطلاً؛(8) خردمندان كسانياند كه دربارة آفرينش آسمانها و زمين ميانديشند و آنگاه ميفهمند كه پروردگارشان آنها را بيهوده خلق نكرده است".
از اين گونه آيات به دست ميآيد كه انديشدن دربارة جهان هستي، جزء برترين كمالات آدمي محسوب ميشود و در آموزههاي ديني در اين باره بسيار سفارش شده است. اين راه نيز مطمئنّاً راهي براي شناخت خداوند است. خداوند آيات و نشانههاي خود در تمام عالم و آفاق را نمايان كرده تا او را بشناسيم.
4ـ دربارة قيامت و معاد بايد گفت معاد از طريق فكر قابل درك و شناخت نيست، از اين رو براي شناخت معاد بايد در آموزههاي وَحْياني (قرآن و روايات) تعقل و تفكر نمود تا از رهگذر آن شناخت معاد حاصل شود، و گرنه معاد چيزي نيست كه انسان بتواند با فكر و عقل خود آن درك كند و جزئيات آن آگاه شود.
چند عنوان كتاب براي مطالعة بيشتر دربارة موضوعات مورد سؤال معرفي ميشود:
شيعه در اسلام، تأليف علامه طباطبائي
چهل حديث، تأليف امام خميني
آموزههاي عرفاني از منظر امام علي(ع) تأليف صادق ارزگاني
معارف قرآن (3 ـ 1) محمدتقي مصباح
مجموعه آثار، شهيد مطهري