چرا در اثبات ارتكاب عمل زنا، بايد چهار نفر گواهى دهند؟

پرسش:

چرا اثبات ارتكاب عمل زنا، بايد چهر نفر گواهى دهند؟ آيا اين سختگيرى موجب فزونى آمار زنا نمى شود؟ از اين گذشته چرا قاعده «اقرار العقلاء على انفسهم جائز; اقرار عاقلان عليه خويش رواست» در اين جا كارساز نيست و كسى كه به ارتكاب زنا اعتراف، كند تا سه بار از او

پاسخ:

با سلام و ادب

ويژگى اسلام در برخورد با گناهانى مانند زنا چنين است كه از سو كيفر اين گناهان را سنگين قرار داده است كه از تازيانه و تبعيد آغا از مى شود و در برخى موارد به اعدام مى انجامد، و از سويى ديگر راه اثبات جرم را سخت دانسته است تا آن جا كه شمار شهود لازم را براى آن را دو برابر شمار شهود لازم براى ديگر جرمها قرار داده و حتّى يك بار اقرار خود شخص گناهكار را نيز كافى ندانسته است.
هدف از وضع اين گونه قوانين پيشگيرى از ارتكاب جرم است، نه تنها اعدام و از ميان بردن گناهكاران. كسانى كه به اين گناهان آلوده اد، هر لحظه، كيفر سخت را در پيش خود مى بينند و احتمال مى دهند كه بر اثر پيش آمدى، جرمشان به اثبات رسد. ترس و وحشت آنان را فرا مى گيرد. اين ترس، بيشتر افراد را از انجام و تكرار بازمى دارد(28).

چرا در اسلام‌، دوستي با جنس مخالف‌، مكروه است‌؟

پرسش:

چرا در اسلام‌، دوستي با جنس مخالف‌، مكروه است‌؟

پاسخ:

با سلام و ادب
يكي از نيرومندترين و سركش‌ترين قواي انسان‌، غريزه جنسي است كه سه گونه با آن برخورد شده است‌: 1. سركوب آن‌; 2. رهايي بي قيد و بند آن‌; 3. اشباع اين غريزه از راه حلال و به طور قانون‌مند.
روشن است كه سركوب غريزه‌، آثار مخرّب رواني و اجتماعي به بار مي‌آورد، چنان كه‌، لجام گسيختگي نيز، آثار ويرانگرتري بر اجتماع مي‌گذارد، دانشمندان امروزه انواع و اقسامي از بيماري رواني كه بر اثر طغيان اين غريزه و تن در دادن به انواع آلودگي‌هاي جنسي و محيطهاي كثيف‌، به وجود مي‌آيد را در كتب خود شرح داده‌اند.
تاريخ‌، اين حقيقت را كه اشباع غريزة جنسي‌، در حدّ متعادل و مشروع‌، عين سلامت است و زماني كه از اين حدّ بگذرد، به نوعي بيماري جنون جنسي مي‌انجامد، به ما گوشزد مي‌نمايد.(تفسير نمونه‌، آيت اللّه مكارم شيرازي و ديگران‌، ج 17، ص 289، دارالكتب الاسلامية‌.)
دين مبين اسلام با در نظر گرفتن حقيقت‌، نه راه اوّل‌، يعني مبارزه با اين غريزه نيرومند و نه راه دوم‌، يعني بي بند و باري جنسي‌، را پيشنهاد نمي‌كند و راه حل‌ّ منطقي را ارضاي حلال و قانونمند اين غريزه‌، مي‌داند.
بر اين اساس‌، هر گامي كه در راه بي بند و باري اخلاقي‌، برداشته شود، از نظر اسلام محكوم است و ما نمونه‌هاي فراواني از آن را مي‌توانيم مشاهده كنيم‌; براي مثال قرآن‌، از نگاه و چشم شروع مي‌كند و مي‌فرمايد كه انسان حتي در نگاه هم نمي‌تواند بي كنترل باشد: "قُل لِّلْمُؤْمِنِين‌َ يَغُضُّواْ مِن‌ْ أَبْصَـَرِهِم‌;(نور،30) به مؤمنان بگو چشم‌هاي خود را ]از نگاه به نامحرم‌[ فرو گيرند."
همچنين در سخن گفتن نيز، مراعات حريم عفاف را متذكّر مي‌شود: "فَلاَ تَخْضَعْن‌َ بِالْقَوْل‌;(احزاب‌،32) به گونه‌اي هوس‌انگيز سخن نگوييد." و دوستي و اختلاط با جنس مخالف را زمينه‌ساز گناه و فساد است و گوهر و استعدادهاي انسان را به تباهي كشيده و جامعه را دچار سقوط و زوال مي‌كند، از سوي اسلام حرام و ممنوع شده است‌، تا جامعه به سير الهي و اصلي خود، باقي بماند.
قرآن مي‌فرمايد: "وَ الَّذِين‌َ هُم‌ْ لِفُرُوجِهِم‌ْ حَـَفِظُون # إِلآ عَلَي‌ََّ أَزْوَ َجِهِم‌ْ أَوْ مَا مَلَكَت‌ْ أَيْمَـَنُهُم‌ْ فَإِنَّهُم‌ْ غَيْرُ مَلُومِين # فَمَن‌ِ ابْتَغَي‌َ وَرَآءَ ذَ َلِكَ فَأُوْلَغ‌كَ هُم‌ُ الْعَادُون‌َ ;(مؤمنون‌،5ـ7) و آن‌ها كه دامان خود را از آلودگي و بي عفتي حفظ مي‌كنند، و تنها آميزش جنسي با همسران و كنيزانشان دارند; در بهره‌گيري از آن‌ها ملامت نمي‌شوند و هر كس غير از اين طلب كند، متجاوزگر است‌." اين آيه ممكن است اشاره به طرز فكر غلطي باشد كه براي مسيحيت‌، انحرافي پيدا شده كه هر گونه آميزش جنسي را، خلاف شأن انسان مي‌پندارد. امكان ندارد خدا غريزه‌اي در انسان بيافريند و بعد به كلي آن را تحريم نمايد.(تفسير نمونه‌، آيت اللّه مكارم شيرازي و ديگران‌، ج 14، ص 198، دارالكتب الاسلامية‌.)
بر اين اساس‌، اسلام‌، دوستي با جنس مخالف را تحريم و ممنوع كرده است‌..

چرا حكم مردان همجنس گرا (لواط كننده ) اعدام است؟

پرسش:

1- اينكه شخصي با شخصي لواط كرده است چه ربطي به خواهر يا مادر يا دختر آنها دارد كه از ازدواج با آن شخص و شايد زندگي ايده آل محروم شوند؟
2- چرا در صورتيكه لواط بعد از ازدواج صورت گيرد مانع از ازدواج با خواهر ملوط نيست ؟
3- آيا احكامي مثل حرمت ازدواج لواط كننده با خواهر ملوط باعث سوء استفاده دشمنان اسلام نمي شود كه مردم را به اين دين بدبين كنند؟
4- چرا حكم مردان همجنس گرا (لواطكننده ) اعدام است و حكم همجنس گرائي زنان اعدام نيست ؟
5- آيا آيه ان الله كان غفورا رحيما شخص لواط كننده با خواهر ملوط را شامل نمي شود و باعث اين نمي شود كه ازدواج آنها صحيح باشد؟


پاسخ:

با سلام و احترام

1- اين كه چه ربطي با هم دارد خدا مي‏داند، ملاك در حكم شرعي نصوصي است كه از ناحيه شارع مقدس رسيده وهمه بايد تابع آن باشيم. لازم به تذكر است كه اساساً اينگونه نگرش به احكام الهي روا نيست. بسياري از احكامفلسفه‏هايي دارند كه ما از آنها بي‏خبريم و با خيال‏بافي‏هاي خود نبايد در برابر آنها استعجاب و يا خداي نخواسته بهانكار برخيزيم.

2- استغفار رافع عذاب اخروي عمل انجام شده است، ولي هرگز آثار وضعي آن مانند حكم فوق را برنمي‏دارد، همينطور جهل و علم طرفين و اطرافيان آنها هيچ دخلي در حكم وضعي ندارد.

3- اينگونه فلسفه تراشي ها در برابر هر حكمي ممكن است و خدايي كه اين حكم را صادر كرده بيش از همه ما به اين امور آگاه است و مفسده چنين ازدواجهايي را پيش از آنچه ذكر كرده ايد مي داند. واقع قضيه آن است كه ما با انديشه ضعيف خود چيزي را مي بينيم و او چيزهايي را كه در ذهن ما و شما خطور كردني نيست . اين ناشي از ناآگاهي و نقصان علمي ما است .
 4- آنچه كه موجب انحراف زنان و كشيده شدن آنان به هم جنس‏بازي مي‏شود، نوعا ريشه در عدم تمايل مردان به آناندارد. از اين‏رو اگر مردان به همجنس‏بازي روي بياورند، زنان نيز به همين گناه، مبتلا خواهند شد. به همين جهت حدمردان در اين مسأله، شديدتر از زنان است.

5- اين ناشي از جهل نسبت به حكم وضعي است. در صوتيكه عمل لواط قبل از ازدواج صورت گرفته باشد به طوروضعي مانع تحقق و ثبوت ازدواج مي‏شود، ولي اگر قبل از آن ازدواج حاصل شده معني ندارد كه لواط مانع آن شود،زيرا قبلاً ثبوت و تحقق يافته است و در زمان تحققش مانعي براي آن وجود نداشته است.

آیا اسلام تماس جنسي را كار بد و زشتي می داند؟

پرسش:

چرا تماس جنسي از نظر اسلام كار بد و زشتي محسوب مي شود؟

پاسخ:
 
با سلام و احترام
تماس‌هاي‌ جنسي‌ حرام‌، باعث‌ مي‌شود كه‌ در خانواده‌ و اجتماع‌ فسادايجاد شود و در نتيجه‌ بي‌ نظمي‌ و بي‌انضباطي‌ به‌ وجود آيد. از بين‌ رفتن‌نسبت‌ها، تربيت‌ نشدن‌ اطفال‌، ارث‌ نبردن‌ فرزندان‌؛ مشخص‌ نبودن‌ پدرواقعي‌ فرزندان‌ و... از عوارض‌ ديگر اين‌ عمل‌ حرام‌ است‌. به‌ همين‌ دليل‌اسلام‌ به‌ وضع‌ روحي‌ زنان‌ و مردان‌، اهميت‌ تام‌ داده‌ و براي‌ بهبود وضع‌ فرزندو پايداري‌ نسل‌ سالم‌، تمام‌ جهات‌ اخلاقي‌ را مورد توجه‌ قرار داده‌ است‌.
.
 
از امام‌ صادق‌(ع‌) سؤال‌ شد: چرا خداوند تماس‌هاي‌ جنسي‌ غير مشروع‌ را حرام‌كرده‌ است‌؟ آن‌ حضرت‌ در جواب‌ فرمود: اين‌ تماس‌ها باعث‌ مفاسد مهم‌اجتماعي‌ است‌. مثل‌ اين‌ كه‌ قانون‌ ارث‌ و ارتباط‌ مالي‌ پدر و مادر و فرزندان‌ ازميان‌ مي‌رود؛ ريشة‌ نسب‌ها و عواطف‌ خانوادگي‌ ـ كه‌ اساس‌ تشكيل‌ زندگي‌اجتماعي‌ است‌ ـ قطع‌ مي‌شود؛ پدر فرزند واقعي‌ خودش‌ را نمي‌شناسد وفرزند نيز پدر واقعي‌ و خواهر و برادر و اقوام‌ ديگر را نمي‌شناسد.
 
خلاصه‌ درچنين‌ اجتماعي‌، بچه‌ها فرزندان‌ قانوني‌ يك‌ پدر ومادر نخواهند بود و كلاًاساس‌ زندگي‌ خانوادگي‌ فرد خواهد ريخت‌. همان‌ طور كه‌ مردم‌ در دنياي‌ غرب‌ از اين‌ قضيه‌ به‌ شدت‌ رنج‌ برده‌ و نگران‌ اند. تماس‌هاي‌ جنسي‌ مرد بامرد هم‌ از فرض‌ اول‌ بدتر است‌؛ چون‌ دچار امراض‌ روحي‌ و جسمي‌ (مانندسوزاك‌ سفليس‌ و ايدز) مي‌گردند و اگر جامعه‌ اسلامي‌ هنوز دچار چنين‌ گرفتاري‌ها نشده‌ و نسل‌ مردم‌ پاك‌ باقي‌ مانده‌ و...، به‌ جهت‌ رعايت‌ قانون‌ مذكور است‌....
(بهداشت‌ ازدواج‌ در اسلام‌، ص‌ 94)
 

چرا نزديكي در اوّل و وسط و آخر ماه حرام است؟

پرسش:

چرا نزديكي در اوّل و وسط و آخر ماه حرام است؟ فلسفه اين كار چيست؟

پاسخ:

با سلام و ادب

عمل نزديكي با همسر در روز و در اوّل و وسط آخر ماه حرام نيست؛ فقط در برخي مواقع كراهت دارد؛ يعني اگر انجام نشود، بهتر است. مواردي كه نزديكي با همسر كراهت دارد، عبارت است از: در شبي كه ماه گرفتگي يا در روزي كه خورشيد گرفتگي باشد؛ نيز در روزي كه زلزله يا بادهاي شديد بوزد. هم چنين بعد از اذان صبح تا طلوع آفتاب و در شب‏هاي محاق (28 و 29 و 30 ماه‏هاي قمري) نيز در شب اوّل هر ماه قمري، غير از ماه رمضان و در نيمه هر ماه و در شب چهارشنبه، هم چنين در شب عيد قربان و فطر كراهت دارد. شايد مراد اين باشد كه اگر كسي بخواهد در اين شب‏ها آميزش، بچه دار شود، آثار منفي در فرزند به جا مي‏گذارد، همان طور كه از روايات اين باب استفاده مي‏شود، مثلاً در انتهاي روايت امام باقر(ع) و امام صادق(ع) آمده است: "فيرزق مِن جماعه و لداً فيري ما يحبّ؛ از آميزش، فرزندي بدو مي‏رسد كه خوش ندارد." يا "فيري في ولده ذلك ما يحبّ؛ شاهد به دنيا آمدن فرزندي خواهد بود كه خوش ندارد".
پيامبر(ص) به علي(ع) فرمود: "فإنّه يتخوف علي ولد من يفعل ذلك الخبل". از مجموعه اين‏ها و ديگر روايات استفاده مي‏شودكه علّت كراهت در اين موارد خوف از معيوب شدن فرزند مي‏باشد.(1)
در عين حال چون اصل مسئله حرام نبوده و صرفاً كراهت دارد، فلسفه و علتي كه براي آن‏ها بيان شده، قطعي و يقيني نيست و صرفاً جنبه احتياطي دارد. همه روايات وارد شده در اين باب، قطعي و يقيني و داراي سند صحيح نمي‏باشد.

1. وسائل الشيعه، ج 14، ص 84 به بعد.

Publish modules to the "offcanvas" position.