پرسش:
اگر بخواهیم ارضاء غریزه جنسی صحیحی داشته باشیم که مورد تایید اسلام و دین هم باشد چگونه باید عمل کنیم؟
پاسخ:
با سلام و ادب خدمت شما
در پاسخ به پرسش شما باید عرض کنم که اسلام کامل ترین ادیان الهی و آخرین آنهاست . یکی از ویژگی های این دین آن است که به همه نیاز های بشر توجه داشته است و برای اداره زندگی سعادتمندانه او در همه ابعاد برنامه دارد . یکی از نیازها و ابعاد انکار ناپذیر انسان بعد غریزه جنسی است که اگر درست شناخته و مدیریت نشود مشکلات زیادی برای فرد و جامعه ایجاد خواهد کرد. همانطوری که در طول تاریخ افرادی که با تعالیم انبیاء الهی بیگانه بوده اند برای ارضاء غریزه جنسی خود دچار انحرافاتی شده و از روش های نا صوابی همچون ازدواج با محارم، ازدواج با همجنس، نزدیکی با حیوانات ، استمناء و... استفاده کرده اند. اسلام برای پاسخ به این نیاز مهم، تنها ازدواج با جنس مخالف را با شرایط خاص تجویز کرده است . اسلام ازدواج را امری نیکو و پسندیده معرفی کرده که حفظ دین هر انسانی در گرو آن است . [1] زیرا جوانی که به سن ازدواج رسیده باشد با ازدواج و پاسخ صحیح به نیاز های جنسی خود،بسیاری از زمینه های انحراف اخلاقی را مسدود می سازد و نیروی جوانی خود را در مسیر رشد و تعالی علمی و اخلاقی و... به کار می گیرد.
ازدواج از نظر اسلام تا آنجا اهمیت دارد که فراهم کردن وسائل و مقدمات ازدواج افراد بویژه جوانانی که در این راه نیاز به یاری و مساعدت دارند را وظیفه همگان دانسته که از اجر و ثوابی بزرگ در نزد خدا برخوردار است و این کار برای پدر و جد پسران و دختران جوان یک تکلیف شرعی شمرده شده است.
بنا براین اگر در احادیث وارد شده است که برای یک دختر بهتر آن است که زمانی ازدواج کند که دوران قاعدگی (سن بلوغ) وی در خانه شوهرش شروع شده باشد. و یا از سعادت مرد این است که موفق شود دختر خود را قبل از رسیدن به دوران قاعدگی به خانه شوهر بفرستد. [2] بیانگر ترغیب و تشویق به سبقت گرفتن در ازدواج و اهمیت آن در جلو گیری از انحرافات اخلاقی جوانان است. بر این اساس اسلام به جوانان و به والدین آنها دستور داده که در اولین فرصت ممکن به این کار اقدام کرده و از فقر مالی در این مسیر نهراسند. [3]
اسلام در عین حال که ازدواج را تنها راه حل کنترل و هدایت غریزه قدرتمند جنسی می داند اما برای آن شرایط و قیودی معین کرده است و هر ازدواجی را جایز ندانسته است در اینجا به بعضی از شرایط ازدواج اشاره می کنیم:
1.اسلام انجام عمل جنسی با غیر انسان (حیوانات )را حرام دانسته و برای کسانی که مرتکب این عمل شوند مجازات هایی در نظر گرفته است. حضرت امام خمینی (ره) و دیگر فقها در این زمینه می فرمایند:"کسی که با حیوانی عمل جنسی انجام دهد در مرتبه اول حاکم شرع او را تعزیر می کند (مقدار تعزیر او در حدود 25 تازیانه است.) و اگر این عمل را تکرار کند در مرتبه چهارم مجازات او کشته شدن است. [4] همچنین اگر حیوانی که با او نزدیکی صورت گرفته از آن دسته حیواناتی باشد که مردم از گوشت آن برای خوردن استفاده می کنند (گاو، کوسفندو...) باید آن حیوان را ذبح کنند و لی گوشت آن را نمی توان خورد و وطی کننده باید قیمت گو سفند را به عنوان خسارت به صاحب آن بپردازد. این در حقیقت یک جریمه و مجازات مالی مضاعف برای شخصی است که این عمل را انجام داده است. بنا بر این نسبت دادن جواز نزدیکی و شهوت رانی با حیوانات، اتهام بی اساسی است که هیچ محقق که تنها اندکی با فقه اسلام آشنا باشد نادرست و واهی بودن آن را تصدیق می کند.
2. اسلام در صحت عقد ازدواج هیچ گونه محدودیت سنی را مطرح نکرده و این امر را بر عهده طرفین (در صورتی که بالغ باشند) و اولیای آنان گذاشته است.و این که در نوشته شما آمده است که :" پسران و دختران جوانی که سراسر در طراوت و شادابی تمایلات جنسی هستند اما هنوز به سن قانونی اکثریت نرسیده اند از ازدواج کردن منع می شوند." برای ما بسیار عجیب است بویژه آنکه منبعی برای آن ذکر نکرده اید. درحالی که تمام مذاهب اسلامی اعم از شیعه و اهل سنت ازدواج دختر خردسالی که هنوز به سن بلوغ نرسیده است و هم ازدواج پسر خردسالی که هنوز به سن بلوغ نرسیده است را با ولایت ولی شرعی (پدر یا جد پدری) آنها، را صحیح می دانند. البته باید توجه داشت که جواز انعقاد عقد ازدواج به معنای جواز همه استمتاعات جنسی و اعمال زناشویی نیست و بعضی از لذت های جنسی بین زن و شوهر مشروط به سن خاصی از زن (همسر) است تا از هرگونه آسیب جسمی و روحی او جلوگیری شود. و در صورتی که شوهر از این قانون اسلام تخلف کرده و با همسر نابالغ خود نزدیکی کند و این کار او موجب خسارت به سلامتی جسمی او شود، از نظر اسلام علاوه بر حرام شدن دائمی این همسر بر او، مجازات های مالی سختی نیز در انتظار او است که فقهیان بزرگ شیعه در کتب فقهی و رساله های عملیه خود بیان کرده اند.
روشن است که بیان جواز عملی ازدواج با دختر کم سن و سال و شیر خواره به معنای وجوب و لزوم عمل و حتی تشویق به آن نیست، بلکه به این معنا است که اگر کسی به هر دلیل مرتکب این عمل شد، کار حرام و خلاف شرعی انجام نداده است.و با رعایت آداب و شرایطی که اسلام تعیین کرده می توان از ضرر ها و تبعات احتمالی آن جلو گیری کرد.
شایان توجه است که، اولاً: باید این حکم (جواز ازدواج با کودک )را در ارتباط با نقش و اختیاراتی که اسلام به اولیای دلسوز و خیر خواه دختر نابالغ داده است، لحاظ کرد. آنان کاملاً توجه دارند که تنها و تنها با مصلحتی که چنین ازدواجی را اقتضا می کند اقدام به چنین کاری کنند.
ثانیاً: فقیه و مجتهد شیعه به هیچ وجه نمی تواند از خود فتوا بدهد، بلکه باید فتوای او منطبق بر آیات و روایات و قواعد معتبر فقهی باشد. هرچند این فتوا به مذاق بعضی از افراد سازگار نیاید و در مقام عمل نیز به این که مردم عمل می کنند یا نمی کنند کاری ندارد.
بنا براین مطالبی که در کتب فقهی آمده است در مقام بیان حکم شرعی مسائل و اعمالی است که در خارج اتفاق می افتد. و آنچه بیان شد در باره جواز اصل عمل بود و گرنه در روایاتی تأکید بر این نکته شده که در دوران قبل از بلوغ بهتر است عقد ازدواجی صورت نگیرد، [5] تا چه رسد به دوران شیرخوارگی.
بر همین اساس، در مقام عمل مردم به چنین ازدواجی ترغیب نشده اند و به جز در موارد نادر، ازدواج هایی از این دست نیز اتفاق نیفتاده است. بنابراین می توان گفت این نوع ازدواج امروزه، چندان مصداق خارجی نداشته و در زمان های سابق نیز بسیار کم اتفاق می افتاد؛ دلیل تن دادن افراد به چنین ازدواج هایی گاهی انگیزه هایی خداپسندانه؛ مانند ازدواج با دختر شیرخواری که در حادثه ای ناگوار همه نزدیکان خود را از دست داده بود و کسی نبود تا عهده دار سرپرستی او شود.
ثالثاً: فقهاء و مراجع تقلید به عنوان کارشناسان عالی رتبه اسلام وظیفه استخراج احکام مورد نیاز جامعه را از منابع و متون معتبر اسلام دارند .البته باید توجه کرد که از نظر فقه اسلام همه موضوعات می توانند دارای دو سلسله ا حکام اولیه و ثانویه باشند. آنچه در رساله های عملیه به عنوان جواز ازدواج با دختر خرد سال آمده است از جمله احکام اولیه است . ولی همین ازدواج دارای یک حکم ثانوی نیز می باشد و آن عبار تست از این که اگر در موردی استفاده جنسی از همسر خرد سال موجب اذیت و آزار جسمی و روحی او شود اسلام به عنوان حکم ثانوی ، حکم اولی آن را لغو می کند واین امر مورد اتفاق همه مراجع تقلید است..
[1] مجلسی ،محمد تقی،بحار الانوار، بحارالأنوار ج : 100 ص : 219،14 - ما، [الأمالی للشیخ الطوسی] بِإِسْنَادٍ الْمُجَاشِعِیِّ عَنِ الصَّادِقِ ع عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ تَزَوَّجَ فَقَدْ أَحْرَزَ نِصْفَ دِینِهِ فَلْیَتَّقِ اللَّهَ فِی النِّصْفِ الْبَاقِی
[2] . الکافی ج : 5 ص : 336، بَابُ مَا یُسْتَحَبُّ مِنْ تَزْوِیجِ النِّسَاءِ عِنْدَ بُلُوغِهِنَّ وَ تَحْصِینِهِنَّ بِالْأَزْوَاجِ ،حدیث 1- مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ مِنْ سَعَادَةِ الْمَرْءِ أَنْ لَا تَطْمَثَ ابْنَتُهُ فِی بَیْتِهِ
[3] نور ،32:"وَ أَنْکِحُوا الْأَیامى مِنْکُمْ وَ الصَّالِحینَ مِنْ عِبادِکُمْ وَ إِمائِکُمْ إِنْ یَکُونُوا فُقَراءَ یُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلیمٌ
[4] . تحریر الوسیلة، ج2، ص: 496، القول فی وطء البهیمة و المیت، مسألة 1و3 ؛ فاضل لنکرانی، محمد ، تفصیل الشریعه، الحدود، ص: 716
[5] عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ أَوْ أَبِی الْحَسَنِ ع قَالَ قِیلَ لَهُ إِنَّا نُزَوِّجُ صِبْیَانَنَا وَ هُمْ صِغَارٌ قَالَ فَقَالَ إِذَا زُوِّجُوا وَ هُمْ صِغَارٌ لَمْ یَکَادُوا یَتَأَلَّفُوا؛ الکافی ج 5 ص 398.