پرسش:
غریبه:سلام خدمت شما طلبه پاسخگو ممنون از اینکه سایتی برای پاسخ به سوالات ما قرار دادید.من یک سوال داشتم خیلی وقت هم هست بهش فکر میکنم و جواب قانع کننده ای ندیده ام و سوالم اینه که چرا صیغه در بین ما شیعه ها حلاله؟ آیا باعث رواج فساد نمیشه؟در حق زنان ظلم نمیشه؟؟؟
ممنون از زحماتتون.
پاسخ:
با سلام و عرض احترام خدمت شما دوست عزیز.
سوال خوبی رو مطرح فرمودید که امروزه هم در جامعه بحث در مورد آن زیاد است.وباید این مسئله دقیق بیان شود تا در حل مشکلات جامعه،ما را کمک کند.
ما اینجا فقط بحث علمی انجام میدهیم و قصد دیگری نیست ،خوب ممکن است این بحث کمی به مزاق خانم ها خوش نیاید ولی خواهشا خوب و با دقت مطالعه شود چرا که این حکم بیشتر برای حل مشکلات آنهاست که عرض میکنم.
در ابتدا من یک آماری رو خدمت شما عرض کنم که خوب است بدانید و آن این است که بیش از 6 میلیون زن مطلقه و یک میلیون پیر دختر بالای 35 سال در ایران وجود دارند. [ سایت تحلیلی خبری عصر ایران به نقل از اخرین نیوز]
دوست عزیز اسلام به دور از هرگونه تعصبات شخصی و سلیقه ای آئین و رسوم جاهلی به قضیه نگاه كرده و این مسئله را برای مردان و زنان با حفظ شرایط آن جایز و پسندیده دانسته كه چه بسا در برخی اوقات و شرائط خاص آن را بعنوان بهترین گزینه و شیوه معرفی و تشویق كرده است مانند جایی كه غریزة جنسی فشار روحی زیادی آورده به گونه ای كه اگر مبادرت به این طریق حلال نورزد به حرام و گناه بزرگتری خواهد افتاد.
مسلم است در چنین مواقعی كه اسلام حتی به هیچ صورتی راضی به انجام گناهانی به ظاهر كوچك (همچون نگاه ها و چشم چرانی های حرام) نیست چگونه راضی به مهالك و خطرهای بزرگتری چون زنا و لواط و استمناء و... بشود. از این رو اسلام عقلانی ترین طریق و شیوه را كه ازواج موقت است پیشنهاد می كند البته در صورت فراهم شدن امكانات و نبودن موانع بزرگ كه باز در اینجا اسلام بی برنامه نبوده و راههای مقطعی دیگری چون ورزش و روزه و دیگر ریاضتهای شرعی را پیشنهاد می كند.
خداوند متعال در قرآن كریم جواز ازدواج موقت را اینگونه بیان می كند: «فما استمتعتم به منهنّ فاتوهنّ اجورهن فریضة و لا جناح علیكم فیما تراضیتم به من بعد الفریضة...»[ سورة نساء، آیة 24.] و زنانی را كه متعه (ازدواج موقت) می كنید واجب است مهر آنها را بپردازید و گناهی بر شما نیست در آنچه بعد از تعیین مهر،با یكدیگر توافق كرده اید. این آیه طبق صریح روایات برای جواز متعه نازل شده است.[ شیخ طوسی، تهذیب الاحكام، ج 7، ص 250، دارالكتب الاسلامیه، 1365، استبصار ج 3، ص 141، كلینی، محمد بن یعقوب الكافی، ج 5، ص 448.]
از امام باقر است که ایشان از امیرالمومنین علی(ع) نقل کرده اند:
مُحَمَّدُ بْنُ إِسْمَاعِیلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ یَحْیَى عَنِ ابْنِ مُسْكَانَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سُلَیْمَانَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع یَقُولُ كَانَ عَلِیٌّ ع یَقُولُ لَوْ لَا مَا سَبَقَنِی بِهِ بَنِی الْخَطَّابِ مَا زَنَى إِلَّا شَقِیٌّ. «اگر عمر بن الخطاب (خلیفة دوم) متعه را حرام نمی كرد هیچ مؤمنی زنا نمی كرد مگر اشقیاء از آنها).[ شیخ حر عاملی، وسائلالشیعه، ج 21، ص 11 همچنین الكافی، ج 5، ص 448.]
در حدیثی دیگر در ترغیب و تشویق به این امر حسنه ثواب آن را امام صادق ـ علیه السّلام ـ اینگونه بیان می فرماید: «هیچ مردی نیست كه متعه كند سپس غسل كند مگر اینكه خداوند متعال از هر قطرة آبی كه از بدن آن می چكد هفتاد ملك را خلق می كند كه تا روز قیامت او را استغفار كند و لعنت كند تا روز قیامت كسانی را كه مانع از انجام آن شدند.»[ وسائلالشیعه، ج 21، ص 16]
لذا حكمت و هدف اصلی از تشریع چنین حكمی (جواز متعه) در اسلام ارضاء و تسكین صحیح و مناسب به امیال جنسی و شهوانی انسان هاست چرا كه در هر جامعه ای افرادی زندگی می كنند كه نیاز شدید به دفع شهوت جنسی و آرامش روحی و روانی دارند و اسلامی كه جامع و كامل است باید برای این قبیل افراد برنامه داشته باشد تا اینكه آنها به حال خود رها نشوند و جامعه به فساد و تباهی كشانده نشود.
در ادامه باید عرض کنم که خدای تعالی بر طبق حكمت و مصلحت بالغه خویش، غرایز متفاوتی را در وجود انسانی به ودیعت نهاده است. وجود شهوت و غریزه حیوانی در نهاد آدمی امری طبیعی و غیر قابل انكار است.
از ابتدای تاریخ تا به حال سه دیدگاه كلی در مواجهه با این غریزه پدید آمده است:
1 - كمونیسم جنسی: بعضی را عقیده بر این است كه باید جلوی این قوه را باز گذاشت و به افراد اجازه داد هر چه میخواهند بكنند و در ارضای قوه شهوانی محدودیتی نداشته باشند. هر پسری میتواند از صدها زن كام جوید و هر دختری میتواند از دهها مرد بهره گیرد. این دیدگاه طبق موازین تمام شرایع آسمانی مردود است.
و اصولاً ادیان الهی یكی از محورهای رسالتشان، دور نگاه داشتن مردم از شهوترانی است، هم چنین با اصول روانشناسی و نیازهای روحی و معنوی و اساسی و بنیاد خانواده و جامعه، نیز عقل و منطق سازگاری ندارد، اما مكاتب مادی كه در باتلاق فساد و پوچگرایی گرفتارند، تابع این دیدگاه میباشند.
2 - رهبانیت موقت: آیا به راستی انسانی كه شهوت در درونش موج میزند و در وجودش شهوت قرار داده شده است، این سخن را میپذیرد كه در صورت عدم وجود شرائط ازدواج دائم مدتی چند ساله رهبانیت پیشه كند و به ارضای این غریزه اقدام نكند؟! این راه نیز فرضی بیش نیست و تحققش ممكن نمیباشد، چرا كه دین مبین اسلام آن را نفی نموده است: "لیس فی امتی رهبانیة". (مستدرك، ج 8، ص 113.)
نیز با نیاز غریزی كه خداوند در وجود انسان قرار داده است سازگار نیست. علاوه بر این عوارض روانی و جسمی فراوانی بر انسان وارد میشود كه در كتب مربوطه بحث شده است.
3 - ازدواج موقت: وقتی بیبندوباری و رهبانیت موقت قابل قبول نیست، از دیگر سو ازدواج دائم برای برخی اشخاص به دلایل متعدد میسور نمیباشد، چه باید كرد؟ وقتی دانشجویی به علت عدم امكان ازدواج دائم و نداشتن پول لازم و مسكن و سایر امكانات با فشار شهوت مواجه میشود، چه باید كرد؟ آیا سفارش به عفت و نگاهداری نفس برای همه آدمها كارساز خواهد بود؟
دین اسلام كه خاتم ادیان الهی است، باید راه حلی صحیح در اختیار نسل بشری قرار دهد و قانونی وضع نماید كه مستلزم بی بند و باری نباشد، از دیگر رو نیازهای غریزی انسان را به سادهترین صورت دفع نماید. اگر گفتهاید ازدواج موقت باعث رواج فساد میشود و عامل سوءاستفاده شهوترانان است، باید گفت كه:
اولاً با توجه به سخنان گفته شده به هیچ عنوان عامل رواج فساد نمیباشد، بلكه باعث روشمند شدن و قانونمندی میشود. ازدواج موقت نیست كه در زمان حال موجب گسترش فساد در جامعه شده بلكه، بالعكس اگر این مسئله مورد توجه قرار میگرفت، از فساد و بیوبند باری و روابط آزاد و گسترده و بدون هیچ قاعده و قانون جلوگیری میكرد، اگر به وضع جامعه نگاه كنیم، به خاطر مسائل بسیاری از جمله موضوع اقتصادی، فرهنگی، بلوغ و اجتمای و...
مسئله ازدواج دائم فراهم نیست اما روابط بی حد و حصر و بدون قانون این همه گسترش یافته است.
ثانیاً: چه قانونی سراغ دارید كه عدهای از آن سوء استفاده نكنند؟ اصلاً سوء استفاده از قانون ربطی به اصل قانون ندارد.
پس با این توضیحات صیغه به هیچ وجه باعث فساد نیست بلکه باعث اصلاح جامعه می باشد.
دوستان هر نظر و نقدی که دارند می توانند در نظرات مطرح کنند تا بحث کنیم.