رابطه دختر و پسر برای کاهش فشارهای جنسی

رابطه دختر و پسر

پرسش:

آیا رابطه دختر و پسر در دوران تحصیل برای کاهش فشارهای جنسی صحیح است؟

پاسخ:
با سلام و ادب

پاسخ این پرسش رو مقاله ای کامل قرار خواهیم داد تا استفاده کامل برده شود.

روابط با نامحرم تا آنجا كه به شكستن حريم احكام الهي منجر نشود اشكالي ندارد و الا جائز نیست. بسياري از مفاسد اخلاقي كه براي جوانان پيش مي آيد نتيجه ارتباطات عاطفي و محبت آميز زن و مرد نامحرم است.عواقب روابط آزاد دختر و پسر عبارتند ازافزايش روابط جنسي نامشروع، آبستني هاي ناخواسته و زودهنگام، ازدياد غير قابل كنترل آمار سقط جنين، افزايش خانواده هاي تك والديني، روسپيگري، گسترش بيماري هاي مقاربتي و عقب افتادگي و عدم مسئوليت. انسان روحا طالب بى نهايت آفريده شده است و پيروى مطلق از نفس امّاره و احساسات شهوانى سبب طغيان و شعله ور شدن آتش شهوات مى گردد و طبيعت را هرزه و بى بندوبار مى كند. و هرچه عرضه بيشتر گردد هوس و ميل به تنوع افزايش مى يابد. جوانان مجردی که قصد تحصیل دارند از ناحیه نیاز جنسی تحت فشار هستند وفشارهای جنسی در این گونه افراد، با ازدواج و یا کنترل غریزه جنسی کاهش می یابد.

مقدمه
در ميان انبوه مشكلاتى كه جوانان امروز با آن روبه رو هستند هيچكدام در اهميت به پايه مشكل جنسى نمى رسد، و با نهايت تأسف بايد اعتراف كرد اين مشكل با ماشينى شدن هر چه بيشتر زندگى، و افزايش مدت تحصيل و دوره هاى تخصّصى و راه يافتن تجمّل به همه خانواده ها، و تزلزل پايه هاى اعتماد دختران و پسران به يكديگر، روز به روز بغرنج تر و پيچيده تر مى شود.

در این بین بعضی از جوانان که قادر به ازدواج نیستند برای کاهش فشارهای جنسی دست به کارهای می زنند که از طرف دین نامشروع است.

در این نوشتار درباره یکی از این کارها یعنی روابط آزاد بین دختر و پسردر دوران تحصیل و پیامدهای این کار و راه حل شرعی کاهش فشارهای جنسی برای این گونه افراد صحبت می کنیم.
فصل اول : روابط دختر و پسر

بيان حكم شرعي رابطه با نامحرم
روابط با نامحرم تا آنجا كه به شكستن حريم احكام الهي منجر نشود اشكالي ندارد یعنی نگاه کردن و گفت و گوي افراد نامحرم در مسائل مورد نياز، با رعايت حدود شرعي ذيل بلامانع است:

1- قصد تلذذ و ريبه و خوف فتنه در كار نباشد.

2- گفت و گوها تحريك كننده نباشد.

3- حجاب كامل شرعي رعايت شود.

4- نگاه ها باید متعارف و بدون ريبه باشد وباید از نگاه هاي آلوده خودداري کرد.

5- دو نفر نامحرم در محيط بسته - كه امكان رفت و آمد ديگران نيست - تنها نباشند

بنابراین نگاه كردن يا صحبت نمودن دختر و پسري كه نامحرم هستند اگر با قصد لذت باشد جايز نيست. چنان كه توقف نمودن و خلوت كردن آن ها در محيطي كه محل رفت و آمد نيست، حرام مي باشد، اگر چه با نگاه كردن يا صحبت التذاذي همراه نباشد.[1]

اگر روابط دختر و پسر ايراد شرعي دارد، دليل و حكمت آن چيست؟ [2]

احكام اسلام بر اساس مصالح و مفاسد اجتماعي است
احكام و دستورات اسلامي بر اساس مصالح و مفاسد اجتماعي است اگر امري واجب شمرده شده مصلحتي در آن نهفته است و اگر امري منع و حرام شده است مفسده اي در كار است. مثلا اگر نماز واجب است به خاطر مصالحی است كه در ان وجود دارد و یکی از مصالح آن بازدارندگی از گناه و معصيت است همان طور كه قرآن  به این مطلب اشاره فرموده است

«إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ»[3]  نماز (انسان را) از زشتيها و گناه بازمى دارد،

و اگر شرب خمر را حرام فرموده است يكي از آثار مخرب آن مسكر بودنش بوده كه باعث زوال عقل مي گردد. [4]

عدم رعايت موازين شرعي باعث بروز مشکلات می شود
مسأله ارتباط دختر و پسر يا زن و مرد از موارد بسيار حساسي است كه اگر رعايت موازين شرعي و اخلاقي در آن صورت نگيرد مي تواند افراد را دچار مشكلات عمده اي بنمايد. به همين جهت برنامه ريزي دستورات شرعي و اخلاقي اسلام بر اين اساس است كه كمترين رابطه ميان زن و مرد نامحرم صورت بگيرد چرا كه در اين ارتباط، زمينه هاي گناه بسيار فراهم است و موارد لغزش به وفور يافت مي شود، به خصوص اگر اين ارتباط همراه با صميميت و روشي خاص باشد.

بنابراين باید در ارتباطات كاري و فاميلي به حداقل رابطه با جنس مخالف اكتفا شود و از رابطه در موارد غيرضروري پرهيز شود.

مفاسد اخلاقي نتيجه ارتباطات محبت آميز با نا محرم است
بسياري از مفاسد اخلاقي كه براي جوانان پيش مي آيد نتيجه همين ارتباطات عاطفي و محبت آميز است كه البته در ابتدا چندان به نظر نمي آيد و انسان گمان مي كند خطري ندارد اما پس از اين كه روابط عميق تر و صميمي تر شد و احساسات زودگذر و دلبستگي ها و وابستگي ها رو به سوي انسان آورد آنگاه بايد منتظر عواقب شوم اين ارتباطهاي محبت آميز بود.

دختر و پسري كه دست به عمل شنيع مي زنند در همان ارتباط اوليه به آن عمل دست نمي زنند بلكه ابتدا از هم كلام شدن و لبخند و ... شروع مي شود و سپس ارتباطات گسترش يافته و احتمالاّ به منازل يكديگر رفت و آمد مي كنند و كم كم قبح و حيا از ميان مي رود و در شرايطي ممكن است تمايلات جنسي كه از آن به طوفان تعبير شده است اوج بگيرد و چنانچه طوفان جنسي ورزيدن بگيرد همه چيز را مي برد و نابود مي كند در آن شرايط عقل به كلي از كار مي افتد

رعايت موازين شرعي در بين اعضاي خانواده
اين مسأله حتي در بين اعضاي خانواده نيز توصيه شده است. مثلا گفته اند در اتاقي كه بچه اي خوابيده است زن و شوهر نبايد رابطه جنسي برقرار كنند[5]. مادر و خواهر بايد جلوي پسر جوان خانواده مراعات پوشش را بكنند چون ممكن است در يك لحظه غريزه جنسي اش اوج بگيرد در آن صورت ممكن است به بلوغ جنسي زود رس مبتلا شود چنانچه به بلوغ زود رس جنسي مبتلا شود قطعاّ به انحراف جنسي گرفتار خواهد شد و احتمال دارد حتي منجر به زناي با محارم (مادر- خواهر و...) منجر شود

لذا مي بينيم پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم  دوران جواني را دوران جنون مي نامد[6] جوان در دوران بلوغ دچار بحراني مي شود كه در صورت عدم مراقبت و عدم رعايت هر لحظه ممكن است بلغزد و يك لحظه لغزش يك عمر تباهي به دنبال خواهد داشت و گاهي جان از ميان مي رود. بنا بر اين بايد به شدت از ارتباط با نا محرم اجتناب كرد و به حد ضرورت و لزوم اكتفا كرد. [7]

البته ممكن است كسي آن قدر مسلط بر خود باشد كه هرگز گرفتار مشكلي نشود اما اين يك استثناء مي باشد و به طور طبيعي تداوم چنين روابطي به نتايج ناخوشايندي مي انجامد.

بنابراين در ارتباطهاي فاميلي نيز مانند پسر دايي و پسر عمو و يا شوهر خواهر بايد با سنگيني و متانت رفتار نمود و از هر رفتاري كه ارتباط صميمي ايجاد مي كند پرهيز نمود مانند شوخي كردن و اظهار علاقه و امثال آن طبيعي است كه چنين محبتي مانع محبت خدا مي شود و انسان را از قرب الهي دور مي كند.

دو نمونه از رفتار اولياي دين با نامحرمان
از اميرمؤمنان علي علیه السلام  نقل شده است كه آن حضرت به زنان جوان ابتدا سلام نمي كرد و مي فرمود مي ترسم از شنيدن پاسخ سلام آنها در دلم چيزي وارد شود كه ضررش از ثواب سلام دادن بيشتر باشد[8].

در سرگذشت حضرت موسي علیه السلام آمده است: هنگامي كه دختر حضرت شعيب موسي عِلیه السلام را به سوي خانه خودشان راهنمايي مي كرد. از پيش رو حركت مي كرد و موسي به دنبال او حركت مي كرد ولي چون باد بر لباس دختر مي وزيد، حضرت موسي علیه السلام به دختر گفت من جلو حركت مي كنم و بر سر دو راهي مرا راهنمايي كن"،[9]

و اين گونه حضرت موسي علیه السلام عفت و حيا خويش را به نمايش گذاشت، بنابراين در جايي كه اولياي دين چنين احتياطهايي مي كنند وظيفه افراد ديگر روشن است،

توجيهاتي از نفس و شيطان
البته ممكن است انسان براي خود توجيهاتي پيدا كند مانند اين كه اين رابطه كاري لازم است و يا اين نوع رابطه طبيعي و انساني است و امثال آن

اما بايد توجه نمود كه اينها توجيهاتي است كه نفس انسان و شيطان براي فرار از انجام وظيفه مي كنند و تأثيري در حقيقت امر ندارد.

ارتباط زن و مرد نامحرم هر قدر بيشتر باشد و محبت آنها به همديگر هر اندازه عميق تر باشد امكان ناهنجاري در روابط اجتماعي و روابط خانوادگي بيشتر مي شود و دستيابي به محبت و قرب الهي مشكل تر مي شود و چنين لذت هاي زودگذر، آدمي را از لذت هاي پايدار محروم می سازد .

بنابراين ما هيچ گاه اين طور تصور نمي كنيم كه هر صحبتي بين دخترو پسر جنبه ي منفي و حرام دارد. ولي هنگامي كه چيزي خطر دارد بايد از آن پرهيز كنيم.

تشبیهی برای وجوب کاهش ارتباط زن و مرد نامحرم
روي لبه ي پرتگاه نبايد راه رفت. حال ممكن است كسي اين كار را انجام دهد و سقوط هم نكند، در آن صورت دليل نمي شود كه بگوييم روي لبه ي پرتگاه راه رفتن اشكالي ندارد و بي خطر است.

دختر و پسر آن هم در سنين جواني در اين دوستي ها بسيار آسيب پذير هستند. چون زمينه دروني و روحي آنها آماده است و با كوچك ترين برخوردي ممكن است علاقه اي شديد بين آنها به وجود آيد، كه چون حساب شده و منطقي نبوده، ضربات روحي و عاطفي زيادي را تحمل كنند.

اسلام، قرار گرفتن زن و مرد نامحرم در مكان خلوتي كه ديگري در آن راه ندارد، حرام كرده است. حال ممكن است كه هزاران مورد پيش بيايد و هيچ گناهي انجام نگيرد، ولي براي اين كه انسان در معرض خطر نباشد بايد حكم شرعي فوق را رعايت كند. حكم فوق براي اين نيست كه اسلام همه ي زنان و مردان را بد و خلاف كار مي داند، بلكه مي خواهد از احتمال بروز گناه و سقوط اخلاقي جلوگيري كند.

دقيقاً به همين جهت است كه ما بايد از دوستي بين دختر و پسر با هر بهانه اي در محيطهاي خصوصي وایجاد ارتباطات عاطفي پرهيز كنيم چراکه سرآغاز مشكلات و سلب آسايش در دنيا و آخرت است.

البته صحبت عادي دختر و پسري كه فاميل و يا آشناي نزديك هستند در حضور جمع اشكالي ندارد.

عواقب روابط آزاد دختر و پسر

در ذيل به برخي از آن آثار و عواقبی که در نتیجه روابط آزاد دختر و پسر در جوامع غربي پيدا شده اشاره مي كنيم:

1ـ افزايش روابط جنسي نامشروع

تحقيق نشان مي دهد كه آمار روابط نامشروع جنسي كه ناشي از روابط آزاد دختر و پسر است، در امريكا و در تمامي جامعة اروپا رو به افزايش است، به گونه اي كه در سال 1993 در امريكا 50% روابط دختر و پسر به روابط جنسي تبديل شده است[10].

2ـ آبستني هاي ناخواسته و زودهنگام

آميزش جنسي نامشروع و افزايش آبستني هاي غير رسمي و زود هنگام يكي ديگر از آثار شوم روابط آزاد دختر و پسر است.

آندره ميشل در اين باره مي نويسد: "بيش از چهل درصد زنان امريكايي كه پيش از بيست سالگي ازدواج مي كنند. به علت روابط آزاد پسر و دختر، قبل از ازدواج حامله هستند. در نروژ 90% دختراني كه در سن كمتر از هيجده سال ازدواج مي كنند، آبستن هستند و در سوئد و آلمان نيز همين مطلب صادق است".[11]

نشريۀ آمريكايى «ريدرز دايجست» در سپتامبر 1996 گزارشى را دربارۀ دختران جوان كه عموماً در مدارس مختلط درس خوانده و ناخواسته مادر شده اند و در كنار فرزندان خود زندگى دشوارى را سپرى مى كنند، مى نويسد:«هر ساله 350 هزار دختر نوجوان آمريكايى در سنين 15- 19 سالگى در دورۀ دبيرستان فرزندان غير قانونى خود را به دنيا مى آورند كه اين آمار در دهه هاى اخير در حال افزايش است. اين دختران كه با رؤياهايى مانند ازدواج با دوستان پسر خود و اتمام تحصيلات و شروع يك زندگى ايده آل، به اين گونه ارتباطات روى آورده اند بسيار زود، پرده هاى سراب گونۀ اين اوهام از پيش رويشان كنار رفته و واقعيّت زندگى، چهرۀ خود را مى نماياند».[12]

اين روزنامه در ادامه علت بروز اين نابهنجاري هاي جنسي را روابط آزاد دختر و پسر در مدارس دانسته، طي گفتگويي با تعدادي از اين دختران، به نقل از يكي از آنان مي نويسد: "اي كاش زمان به عقب بر مي گشت! اي كاش به عنوان عضوي از خانواده در ميان والدينم جاي داشتم. اي كاش هنگامي كه زمينه هاي ايجاد يك ارتباط نامشروع برايم فراهم شده بود، كمي هم به زندگي آينده ام مي انديشيدم و اين گونه به پايان خط نمي رسيدم".[13] و متأسفانه، اين بيداري درست در زماني به دست مي آيد كه اين دختران نوجوان ديگر شانسي براي برخورداري از يك زندگي سالم و ايده آل ندارند.

3ـ ازدياد غير قابل كنترل آمار سقط جنين

متناسب با افزايش نرخ آبستني هاي ناخواسته، آمار سقط جنين در كشور هاي غربي كه دختر و پسر پيش از ازدواج روابط آزاد دارند رو به تزايد است.

بر اساس آمار جمع آورى شده از كشورهاى غربى و آمريكا بيشتر زنانى كه سقط القايى انجام مى دهند بسيار جوان هستند؛ 55 درصد زير 25 سال و 31 درصد نوجوان محسوب مى شوند يعنى زير 19 سال كه مطابق تعريف كنوانسيون حقوق كودك، در ردۀ سنى كودكان گنجانده مى شوند. در آمريكا 88 درصد از سقطهاى القايى در فاصلۀ 6- 12 هفتگى جنين رخ مى دهد كه هم قلب جنين مى تپد و هم مغز او امواج الكتريكى صادر مى كند. 43 درصد از زنان، دست كم يك سقط را در طول زندگى خود تجربه مى كنند. فقط در آمريكا سالانه يك ميليون و سيصد و هفتاد هزار سقط انجام مى شود. [14]

به ادعاي يك پزشك امريكايي كه در يكي از زايشگاه هاي اين كشور مشغول بوده و در مورد مشكلات محل كار خود مقاله اي نوشته است، در حدود 47% از زايمان هاي تحت نظر وي مربوط به مواليد نامشروع بوده است. به ادعاي وي اكثر مواليد، مربوط به زنان پايين تر از بيست سال مربوط به روابط آزاد دختر و پسر بوده است. [15]

4ـ افزايش خانواده هاي تك والديني

افزايش شمار وصلت هاي غير رسمي، باعث كاهش در ميزان ازدواج را ترسيم مي كند كه يكي از پيامد هاي آن افزايش تعداد خانواده هاي تك والديني است؛ يعني خانواده هايي كه فرزندان در آن ها محكومند تنها با يكي از والدين خود زندگي كنند.

آندره ميشل مي گويد: "زندگي فرزندان نامشروع در بيش از 90% موارد با مادران است. اين گونه مادران كه تقريباً از سوي جامعه به ويژه والدين و آشنايان خود طرد مي شوند، براي گذراندن زندگي با مشكلات شديد اقتصادي و فقر و فلاكت مواجهند.

روزنامة "ايدرز ايجست" ضمن ارائه گزارشي از وضع فلاكت بار معيشتي اين گونه خانواده ها، گزارش زير را نوشته است: "مادر اين بچه - كه مادام بهانه پدر مي كند - براي تأمين نيازهاي مادي خود و فرزندانش ناچار است كه در دو شيفت كامل كار كند كه در نتيجه، فرزند وي در مقايسه با مادران ديگر، زمان كمتري را با او سپري مي كند. اين فرزند غيرقانوني در حقيقت هم از نعمت پدر و هم از نعمت مادر محروم است.

اين مادر نوجوان با تأسف و تأثر مي گويد: من با اين حاملگي نامشروع براي تمام عمر دخترم را از نعمت پدر محروم كردم و بايد تسلي بخش اندوه فراوان اين طفل باشم. [16]

5ـ روسپيگري

[17]: پديدة شوم روسپي گري به ويژه در بين دختران جواني كه به طور ناخواسته صاحب فرزند نامشروع شده اند، در جوامع غربي شايع است، زيرا فرزندان ناخواسته، فرصت هاي اشتغال و تحصيل را از مادران گرفته، آنان ناچارند براي تأمين هزينه هاي زندگي و رهايي از فقر، به هر كاري رو آورند. [18]

6ـ گسترش بيماري هاي مقاربتي:

روابط آزاد دختر و پسر، در نتيجه روابط آزاد جنسي، سكوي پرش روسپي گري و افزايش بيماري هاي عفوني و مقاربتي است و با تمام تشكيلاتى كه براى مبارزه با بيماري هاي عفوني و مقاربتي امروز فراهم كرده اند، باز آمار نشان مى دهد: تا چه اندازه افراد از اين راه سلامت خود را از دست داده و مى دهند.[19]

نمونه هایی از این بیماریها

بيمارى هاى آميزشى بيمارى هاى زير را شامل مى شود:

1. سيفليس silihpys

2. سوزاك aehrronoG     

3. شانكر يا آتشك diorcnahC

4. گرانولوم آميزشى sitamolunarg ainavonoD

5. التهاب مهبل[20]

6-ايدز از بيمارى هايى است كه يكى از راههاى عمده انتقال آن ارتباطهاى جنسى است.

اين بيمارى در يك دهه گذشته در سطح جهان به ويژه كشورهاى اروپائى و آمريكائى شيوع قابل توجهى يافته است. در اين باره كافي است بدانيم كه: در هر 13 ثانيه يك نفر در امريكا به ويروس مهلك بيماري ايدز مبتلا مي شود. قربانيان اين ويروس كه عمدتاً از طريق بي بندو باري جنسي مبتلا مي شوند، از اين بيماري عفوني هلاك مي گردند. [21]

«برخى پزشكان در رابطه با شيوع بيماريهاى آميزشى مى گويند: علت اصلى انتشار و شيوع بيمارى هاى مقاربتى اساسا به روابط جنسى آزاد و هر چيز كه موجب برهم خوردن كانون خانوادگى گردد مى باشد.»

دكتر «جان بيستون» نيز در همين رابطه مى گويد:

«از قرائن به دست آمده ثابت مى شود كه اغلب بيمارى هاى آميزشى در نتيجه وجود روابط جنسى خارج از دايره ازدواج (زنا) شيوع پيدا مى كند.»

در 20 سال أخير دانشمندان به رغم كشف پنى سيلين (nillicineP) و پايين آمدن آمار مبتلايان به اين بيمارى ها، به خطر بزرگى كه از اين بابت متوجه بشريت است پى بردند.

از اين رو در سال 1964 اقدام به تشكيل يك سمينار بزرگ جهانى با حضور 1500 متخصص از 50 كشور در آمريكا براى بحث پيرامون بيمارى هاى مقاربتى نمودند و كليه مطالب و مقالات ارائه شده در اين سمينار را در كتابى به نام «عملكرد سمينار جهانى بيمارى هاى مقاربتى» جمع آورى و منتشر نمودند. از بررسى هاى ارائه شده در اين سمينار مشخص گرديد كه نسبت بيمارى هاى مقاربتى در فاصله زمانى 1950- 1960 در 71 كشور از مجموع 105 كشور مورد مطالعه، افزايش يافته كه اغلب اين كشورها را كشورهاى اروپائى تشكيل مى دهند. يعنى از مجموع 20 كشور اروپائى، در 19 كشور آن بيمارى هاى مقاربتى افزايش يافته بود. كمترين ميزان رشد اين امراض در كشورهاى شرق مديترانه بود كه از مجموع 12 كشور فقط در 6 كشور افزايش بيمارى هاى مقاربتى وجود داشت.

در همين سمينار مشخص گرديد كه موارد ابتلا به سيفليس در آمريكا در سال 1957 جمعا 7600 مورد بوده كه اين رقم در سال 1961 به 20800 مورد يعنى تقريبا ظرف فقط چهار سال، سه برابر شده بود و اين بسيار وحشتناك است. اما موارد ابتلا به سوزاك فقط در كشور آمريكا به تنهايى به يك ميليون مورد در سال مى رسد. امّا تخمين مبتلايان به سيفليس در سرتاسر جهان در سال 1953 به 20 ميليون نفر مى رسيد.[22]

7-روابط باعث عقب افتادگي و عدم مسئوليت می شود[23]

كشانيدن تمتعات جنسى از محيط خانه به اجتماع، نيروى كار و فعاليت اجتماع را ضعيف مى كند.

آيا اگر پسر و دخترى در محيط جداگانه اى تحصيل كنند و فرضا در يك محيط درس مى خوانند دختران بدن خود را بپوشانند و هيچ گونه آرايشى نداشته باشند بهتر درس مى خوانند و فكر مى كنند و به سخن استاد گوش مى كنند يا وقتى كه كنار هر پسرى يك دختر آرايش كرده با دامن كوتاه تا يك وجب بالاى زانو نشسته باشد؟ آيا اگر مردى در خيابان و بازار و اداره و كارخانه و غيره با قيافه هاى محرّك و مهيّج زنان آرايش كرده دائما مواجه باشد بهتر سرگرم كار و فعاليت مى شود يا در محيطى كه با چنين مناظرى روبرو نشود؟[24]

مطالعات دانشمندان تربيتي نشان داده: مدارسي كه دختر و پسر با هم درس مي خوانند، نيز مراكزي كه مرد و زن در آن كار مي كنند و بي بند و باري در روابط آن ها حكم فرما است ، كم كاري و عقب افتادگي و عدم مسئوليت مشاهده شده است.[25]

در روزهاي اخير از تلويزيون شنيديم كه يكي از كشورهاي اروپايي تصميم گرفت مدارس پسر و دختر را از هم جدا كند، چرا كه پي برده اند اختلاط مدارس دختر و پسرسبب افت تحصيل دانش آموزان مي شود.

پيامدهاي دیگر روابط آزاد دختر و پسر

عوارض ديگري چون جنون، عقده هاي رواني، تزايد جنايت و آدم كشي از ديگر نتايج آن روابط است.

به اين ترتيب روشن شد كه چرا اسلام روابط آزاد دختر و پسر و نگاه و صحبت هاي التذاذي آنان را حرام و ممنوع ساخته است.

آمار و نقل قول ها عمدتاً از كتاب مجموعه مقالات دفاع از حقوق زنان، تدوين دفتر مطالعات و تحقيقات زنان از صفحة 60 تا 72 برداشت شده است.

شبهه ای درباره جلوگیری از روابط ازاد بین دختر و پسر

طرفداران اخلاق جنسي معتقدند ايجاد حريم ميان زن و مرد بر اشتياق ها و التهاب ها مى افزايد و طبق اصل «الانسان حريص على ما منع منه» حرص و ولع نسبت به اعمال جنسى را در زن و مرد بيشتر مى كند. به علاوه، سركوب كردن غرايز موجب انواع اختلال هاى روانى و بيمارى هاى روحى مى گردد.

در روانشناسى جديد و مخصوصا در مكتب روانكاوى فرويد روى محروميت و ناكامى ها بسيار تكيه شده است. فرويد مى گويد ناكامى ها معلول قيود اجتماعى است، و پيشنهاد مى كند كه تا ممكن است بايد غريزه را آزاد گذاشت تا ناكامى و عوارض ناشى از آن پيش نيايد.

گفتار راسل

برتراند راسل مى گويد:اثر معمولى تحريم، عبارت از تحريك حس كنجكاوى عمومى است. و اين تأثير، هم در مورد ادبيات مستهجن و هم در موارد ديگر مصداق پيدا مى كند ...

سپس در جواب اين سؤال كه «آيا شما عقيده داريد انتشار موضوع هاى منافى عفّت علاقۀ مردم را به آن ها زياد نمى كند؟»

جواب مى دهد:علاقۀ مردم نسبت بدانها نقصان مى يابد. فرض كنيد چاپ و انتشار كارت پستال هاى منافى عفت مجاز و آزاد گردد. اگر چنين چيزى بشود اين اوراق براى مدت يك سال يا دو سال مورد استقبال واقع شده سپس مردم از آن خسته مى شوند و ديگر كسى حتى به آن ها نگاه هم نخواهد كرد.[26]

پاسخ

درست است كه ناكامى، بالخصوص ناكامى جنسى، عوارض وخيم و ناگوارى دارد و مبارزه با اقتضاى غرايز در حدودى كه مورد نياز طبيعت است غلط است، ولى برداشتن قيود اجتماعى مشكل را حل نمى كند بلكه بر آن مى افزايد.

در مورد غريزۀ جنسى و برخى غرايز ديگر برداشتن قيود، عشق به مفهوم واقعى را مى ميراند ولى طبيعت را هرزه و بى بندوبار مى كند. در اين موارد هرچه عرضه بيشتر گردد هوس و ميل به تنوع افزايش مى يابد.

اينكه راسل مى گويد: «اگر پخش عكس هاى منافى عفت مجاز بشود پس از مدتى مردم خسته خواهند شد و نگاه نخواهند كرد» دربارۀ يك عكس بالخصوص و يك نوع بى عفتى بالخصوص صادق است، ولى در مورد مطلق بى عفتى ها صادق نيست يعنى از يك نوع خاص بى عفتى خستگى پيدا مى شود ولى نه بدين معنى كه تمايل به عفاف جانشين آن شود بلكه بدين معنى كه آتش و عطش روحى زبانه مى كشد و نوعى ديگر را تقاضا مى كند؛ و اين تقاضاها هرگز تمام شدنى نيست.

خود راسل در كتاب زناشويى و اخلاق اعتراف مى كند كه عطش روحى در مسائل جنسى غير از حرارت جسمى است. آنچه با ارضاء تسكين مى يابد حرارت جسمى است نه عطش روحى.

توضیح مطلب

آزادى در مسائل جنسى سبب شعله ور شدن شهوات به صورت حرص و آز مى گردد، از نوع حرص و آزهايى كه در صاحبان حرمسراهاى رومى و ايرانى و عرب سراغ داريم.

اقسام حاجت

حاجت هاى طبيعى بر دو قسم است. يك نوع حاجت هاى محدود و سطحى است؛ مثل خوردن، خوابيدن. در اين نوع از حاجت ها همين كه ظرفيت غريزه اشباع و حاجت جسمانى مرتفع گردد، رغبت انسان هم از بين مى رود و حتى ممكن است به تنفر و انزجار مبدل گردد. ولى يك نوع ديگر از نيازهاى طبيعى، عميق و دريا صفت و هيجان پذير است مانند پول پرستى و جاه طلبى.

غريزۀ جنسى داراى دو جنبه است. از نظر حرارت جسمى از نوع اول است ولى از نظر تمايل روحى دو جنس به يكديگر چنين نيست.

براى روشن شدن، مقايسه اى به عمل مى آوريم:

هرجامعه اى از لحاظ خوراك يك مقدار معين تقاضا دارد؛ يعنى اگر كشورى مثلا بيست ميليون جمعيت داشته باشد مصرف خوراكى آن ها معين است كه كمتر از آن نبايد باشد و زيادتر هم اگر باشد نمى توانند مصرف كنند. فرضا اگر گندم زياد داشته باشند به دريا مى ريزند.

دربارۀ اين جامعه اگر بپرسيم مصرف خوراك آن در سال چقدر است، جواب مقدار مشخصى خواهد بود. ولى اگر دربارۀ يك جامعه بپرسيم كه از نظر علاقۀ افراد به پول چقدر احتياج به ثروت هست؟ يعنى چقدر پول لازم دارد تا حس پول پرستى همۀ افراد آن را اشباع كند به طورى كه اگر باز هم بخواهيم به آن پول بدهيم بگويند ديگر سير شده ايم، ميل نداريم و نمى توانيم بگيريم، جواب اين است كه اين خواست حدى نخواهد داشت.

علم دوستى و جاه طلبى بشر هم همين حالت را دارند

جنبه های غريزۀ جنسى

غريزۀ جنسى دو جنبه دارد: جنبۀ جسمانى و جنبۀ روحى. از جنبۀ جسمى محدود است. از اين نظر يك زن يا دو زن براى اشباع مرد كافى است، ولى از نظر تنوع طلبى و عطش روحى اى نامحدود است

از يكى سير مى شود و متوجه ديگرى مى گردد. در عين اينكه ده ها نفر در اختيار دارد در بند ده نفر ديگر است و این عطش است كه در زمينۀ بى بندوبارى ها و معاشرت هاى به اصطلاح آزاد به وجود مى آيد و «هوس» ناميده مى شود که ارضاءشدنى نيست.

اگر مردى در اين مجرا بيفتد، فرضا حرمسرايى نظير حرمسراى هارون الرشيد و خسرو پرويز داشته باشد پر از زيبارويان كه سالى يك بار به هريك نوبت نرسد، باز اگر بشنود كه در اقصى نقاط جهان يك زيباروى ديگر هست، طالب آن خواهد شد. نمى گويد بس است ديگر سير شده ام.

در اين گونه حالات، سير كردن و ارضاء از راه فراوانى امكان ندارد و اگر كسى بخواهد از اين راه وارد شود درست مثل آن است كه بخواهد آتش را با هيزم سير كند.

طبيعت انسانى از نظر خواسته هاى روحى محدوديت ندارد

به طور كلى در طبيعت انسانى از نظر خواسته هاى روحى محدوديت در كار نيست.

انسان روحا طالب بى نهايت آفريده شده است. وقتى هم كه خواسته هاى روحى در مسير ماديات قرار گرفت به هيچ حدى متوقف نمى شود، رسيدن به هر مرحله اى ميل و طلب مرحلۀ ديگر را در او به وجود مى آورد.

اشتباه كرده اند كسانى كه طغيان نفس امّاره و احساسات شهوانى را تنها معلول محروميت ها و عقده هاى ناشى از محروميت ها دانسته اند. همان طور كه محروميت سبب طغيان و شعله ور شدن شهوات مى گردد، پيروى و اطاعت و تسليم مطلق نيز سبب طغيان و شعله ور شدن آتش شهوات مى گردد.[27]

فصل دوم: راه حل کاهش فشارهای جنسی

طولانى شدن دوران تحصيل

بدون شک طولانى شدن دوران تحصيل يك «مانع بزرگ و مهم» براى بسيارى از جوانان در راه ازدواج محسوب مى گردد.

ارتقاي سطح علمي جامعه انگيزه شديدي را در تمام جوانان دختر و پسر ايجاد كرده تا در ابتداي زندگي و مقدّم بر هر نياز ديگر خود به كسب دانش بپردازند. آن ها، به گمان اين كه تحصيل علمي با ازدواج تنافي و تضاد كامل دارد، به كسب علم و اخذ مدارج علمي بالاتر بيش تر اولويت مي دهند و بر اين باورند كه با مدرك بالاتر از ازدواج موفق تر و زندگي مرفه تر و آسوده تري برخوردار خواهند بود. بنابراين، براي تحصيل علم، ازدواج را به تأخير مي اندازند.

دوران تحصيلى براى بسيارى از رشته ها در حدود 18 سال يا كمى كمتر است و بنابراين يك جوان هنگامى مى تواند نفس آزادى بكشد كه تقريباً 25 سال دارد، تازه «جوانى است جوياى كار» (اگر بتوانيم كلمه جوان را به معناى واقعى درباره او به كار ببريم، زيرا قسمت عمده جوانى را پشت سر گذاشته و تنها حاشيه آن باقيمانده است!).

و چنين به نظر مى رسد كه در دنياى آينده كه دنياى تخصّص است اين سن، از اين هم بالاتر برود و شايد تا حدود 35 سالگى ادامه يابد![28]

از طرف دیگر نياز جنسي که یکی از مهمترین نیازهای انسان است و باید  در شرايط زماني مناسب به نحو صحيح ارضا شود بهترين دوران ارضاء اين نياز آغاز جواني است

اين نیاز اگر به صورت صحيحى رهبرى نگردد خرد كننده ترين ضربه را بر پايه خوشبختى و سعادت جوانان خواهد زد، و سرنوشت آنها را به كلى دگرگون خواهد ساخت.

نيروهاى خلّاق آنها، همچون غنچه هاى ناشكفته پرپر شده نابود خواهند شد، و «نبوغ» و «ابتكار» آنان كه ممكن است سرچشمه افتخارات فراوانى براى خودشان يا اجتماع گردد مسلّماً به هدر خواهد رفت.[29]

بنابراین جوانان مجردی که قصد تحصیل دارند از ناحیه نیاز جنسی تحت فشار هستند و از آنجایی که

مجاز نيستند از طریق گناه مثل رابطه نا مشروع نیاز جنسی خود را برآورده کنند زيرا خطر گناه و آلوده دامني بسيار فراتر از فشارها و رنج هاي عزوبت و بي همسري است پس راه حل کاهش فشارهای جنسی در این گونه افراد چیست؟

برای این گونه افراد دو راه حل وجود دارد که یکی ازدواج و دیگر کنترل غریزه جنسی است.

راه حل اول: ازدواج

آيا بايد «ازدواج» متوقّف بر «پايان دوران تحصيل» باشد؟

آيا بايد «ازدواج» حتماً متوقّف بر «پايان دوران تحصيل» باشد هر قدر دوران تحصيل طولانى تر گردد؟ يا بايد اين رابطه را كه بعضى تصوّر مى كنند ناگسستنى است ميان اين دو از بين برد، و جوانان را از اين شرط فوق العاده سنگين آزاد ساخت.

ولى از طرفى يك جوان محصّل كه خود به صورت يك «دستگاه مصرف» و «هزينه تراش» است، نه يك «دستگاه توليد» و ايجاد درآمد، چگونه مى تواند دم از ازدواج با آن بارهاى سنگين و كمرشكن، بزند؟ و چگونه مى توان رابطه ازدواج را با پايان تحصيل انكار كرد؟[30]

به نظر می رسد اگر كمى آزاد فكر كنيم و از دنباله روى هاى غلط بپرهيزيم حل اين مسأله زياد مشكل نيست، و طرح روشنى براى آن وجود دارد و آن اين كه:

الف)نامزدی در دوران تحصیل

چه مانعى دارد جوانان در دوران تحصيل- هنگامى كه به سنين مناسب ازدواج مى رسند- شريك زندگى آينده خود را با مشورت با پدران و مادران و دوستان دلسوز روشن انتخاب كنند، نخست يك نوع نامزدى مشروع (خواندن عقد ازدواج و انجام مراسم مذهبى و قانونى، بدون مراسم عروسى) كه نياز به هيچ گونه تشريفات و تجملات و هزينه هاى سنگين ندارد، در ميان آنها برقرار گردد، و دختر و پسر بدانند به يكديگر تعلق دارند و شريك زندگى آينده يكديگر خواهند بود.

سپس با فراهم شدن امكانات در نخستين فرصت اقدام به بقيه مراسم ازدواج و عروسى با وضع ساده و آبرومندى كنند[31]

فايده ازدواج در دوران تحصیل

فايده اين طرح، نخست اين است كه يك آرامش روحى به جوانان مى بخشد، و به زندگى آنها نور اميد مى پاشد، و از هيولاى وحشتناكى از آينده مبهم كه بسيارى از مجردان را آزار مى دهد نجات مى بخشد.

و ديگر اين كه آنها را در برابر بسيارى از انحرافات اخلاقى بيمه مى كند و از تلف كردن وقت هاى فراوان به منظور پيدا كردن همسر مناسب مصرف مى گردد، نجات و رهايى مى بخشد و زندگى آنها را در يك مسير طبيعى قرار مى دهد.

انجام اين طرح براى اكثر جوانان ممكن است. اگر پدران و مادران، هوشيارى به خرج دهند، خود جوانان هم درست بينديشند، و اين طرح معمول گردد قسمت قابل توجّهى از مشكلات مربوط به اين مسأله حل خواهد شد.

خلاصه اين كه برقرارى مراسم نامزدى شرعى (عقد خوانده) و پيوند تعلق يك پسر و دختر به يكديگر، به جوانان امكان مى دهد كه قسمت قابل توجّهى از نياز جنسى خود را از اين راه برطرف كنند، زيرا دوران نامزدى دورانى است كه بسيارى از مزاياى زندگى زناشويى را در بر دارد و مقدار قابل ملاحظه اى از محروميّت هاى جنسى جوانان را- كه نياز به شرح ندارد- جبران خواهد نمود.

و به اين وسيله مى توان جوانان را از آلودگى به فحشا و انحرافات جنسى نگاه داشت، بدون اين كه هزينه اضافى خاصّى به خانواده پسر يا دختر تحميل گردد و يا مسأله به وجود آمدن فرزند پيش آيد و مشكلى براى ادامه تحصيل آنها ايجاد نمايد.[32]

ب)ازدواج در دوران تحصیل

راه ديگر اقدام رسمى به ازدواج تا آخرين مرحله يعنى مرحله عروسى است، منتها با طرق خاصّى كه امروز فراوان است (و بسيارى از آنها شرعاً هم جايز است) از انعقاد نطفه فرزند جلوگيرى شود، چون اشكال عمده ازدواج مسأله فرزندانى است كه ميوه آن مى باشد كه تحمل آن براى جوانان در اين سنين و با ادامه تحصيل مشكل است، ولى همه اين طرح ها در صورتى است كه ازدواج از صورت تشريفاتى و پر خرج و هزينه هاى كمرشكن فعلى كه هيچ دليل منطقى براى آن وجود ندارد بلكه كاملًا احمقانه به نظر مى رسد، درآيد و ساده و بدون تشريفات برگزار گردد.

اگر راستى پدران و مادران، و همچنين جوانان خواهان سعادتند راه اين است، و نشستن در انتظار پايان دوران تحصيلات عالى، و سپس پيدا كردن يك شغل مناسب و آبرومند و پردرآمد، و تهيه خانه و اتومبيل و وسايل ديگر و هزينه هاى سنگين ازدواج تشريفاتى، نتيجه اش، علاوه بر آلودگى شديد جوانان و هزاران گونه انحراف، اين مى شود كه غالباً در سنين نزديك به 35 يا 40 سالگى كه دوران (بازنشستگى)! كم كم نزديك مى شود اقدام به ازدواج كنند و اين گونه ازدواج ها صددرصد غير طبيعى و فاقد روح و اصالت است، به دليل اين كه هيچ گونه هماهنگى با سازمان هاى وجود انسان و تاريخى كه غرائز طبيعى براى ازدواج تعيين كرده اند ندارد.[33]

راه حل دوم: كنترل غريزه جنسی

اگر کسی به خاطر مشکلاتی که بر سر راه او است نمی تواند ازدواج کند باید غریزه جنسی خود را کنترل کند و این کار به دو صورت ممكن است تحقق پذيرد:

1- كنترل منفي: غالبا وقتي سخن از كنترل غريزه جنسي به ميان مي آيد، توجه اشخاص به سمت و سوي نوع منفي آن جلب مي شود و آن اين است كه كسي با وجود تحريكات مختلف و مواجهه با عوامل انگيزش اين غريزه، بخواهد با ميل تحريك شده اش مبارزه و مقابله كند و به سوي ارتكاب جرم نرود، چنين كاري گرچه قطعا بهتر از عمل به جرم است، ولي پيامدهاي سوء و مخرب آن بر كسي پوشيده نيست. اين كار هم به غايت دشوار است و هم زيانبار و بدين جهت هرگاه شخصي به كنترل غريزه سفارش مي شود با چنين برداشتي از آن و تصور دشواري و زيانباري آن، از پذيرفتن چنين توصيه هايي سرباز مي زند.

2- كنترل مثبت: غريزه جنسي اگر با ازدواج مهار نگردد، مطلوب ترين راه تسلط بر آن، كنترل مثبت است و آن پرهيز از صحنه ها و كارهايي است كه به تحريك اين غريزه مي انجامد.

اين نوع از كنترل، كه در حقيقت جنبه ي پيشگيري دارد هم راحت است و هم بي زيان و بلكه مفيد. زيرا در اين صورت همچون وسيله نقليه اي است با سرعت معمولي و قانوني كه در مواجهه با خطر، مهار حركت آن زحمت چنداني ندارد، و فشاري بر جسم و روان تحميل نمي كند تا به آن صدمه اي وارد شود بلکه مفيد هم است چون موجب مي شود مغز و اعصاب و قواي بدن در حالت عادي به سر برند و تعادل رواني شخص محفوظ بماند وانرژي و سرمايه هاي جسمي و روحي او بيهوده مصرف نشوند.

برخلاف موقعی که انسان بخواهد بدون پرهيز از صحنه ها و كارهاي محرک، غریزه جنسی خود را مهار کند که در این صورت همچون ماشيني است كه با سرعتي بسيار فراتر از حد شناخته شده و بايسته خود سير مي كند كه چه بسا به كلي اختيار آن از دست صاحبش بيرون رفته و مصيبت ها به بار آورد و كنترل آن هم در صورت تحقق، صدها زيان و رنج و زحمت و اضطراب براي وسيله و صاحب آن به همراه دارد.

پيش از اين نيز از قرآن كريم نقل كرديم كه بايد كساني كه قدرت و وضعيت مساعد براي ازدواج ندارند عفت پيشه كنند وعفت در اين آيه گرچه در ابتدا مفهوم عمل خاصي منافي با آن را دارد ولي با تأمل بيشتر معلوم مي شود كه آيه كريمه معنايي عام دارد و عفت در همه اعضا و اندام را شامل است

طرق كنترل مثبت

1-پرهيز از فكر و ترسيم صحنه هاي محرك در ذهن و خيال

از فكر كردن و تصور نمودن و حتي تخيل امور جنسي (چه جنس موافق چه مخالف) اجتناب شود و حتي به قصد داشتن اطلاعات و آگاهي به سراغ مطالب جنسي و شوخي هاي جنسي و تحريك كننده در كتاب ها و مجلات و ... نباید رفت بلکه باید محتواي خوب، مفيد و مورد علاقه و... در دسترس ذهن باشد تا ذهن در حالت سرگرداني به سراغ اين امور نرود.

عبدالله بن سنان از امام صادق علیه السلام نقل مي كند كه حضرت علیه السلام فرمود:عيسي بن مریم  علیه السلام به اصحاب خود فرمود:... موسي به شما دستور داد كه زنا نكنيد و من به شما دستور مي دهم كه فكر زنا هم در سر نپرورانيد تا چه رسد به اين كه زنا كنيد زيرا كسي كه خيال زنا كند مانند كسي است كه در خانه اي نقش و نگار شده دود و آتش به پا كند. چنين كاري گرچه خانه را نمي سوزاند ولي زينت و صفاي آن را مكدر كرده و فاسد مي كند. [34]

و همچنین به محض ورود افكار جنسي به ذهن باید سريع به نماز خواندن يا هر فكر معنوي و مثبت مثل ياد مرگ و مردن و عالم آخرت مشغول شد و به نيت رها شدن از اين فكر نيايش كرد و از خداوند كمك خواست، حتي اگرانسان در خيابان در حال حركت و يا در اتوبوس به صورت نشسته و یا در هر حالت دیگر باشد می تواند نيت كند و به نماز خواندن مشغول شود.

و در اين حالت اگر در مكان خلوت باشد، تغيير محيط داده و به مكان هاي عمومي برود و با صحبت کردن با دیگران خود را مشغول کند

2-دوري از نگاه هاي مسموم و مناظر تحريك آميز

باید از نگاه كردن به مناظر، فيلم ها و تصاوير تحريك كننده خودداري كرد  و به محض رو به رو شدن با اين امور، باید چشم را بسته يا به زمين و آسمان خيره شد و حتي محيط تحريك كننده را ترك کرد.

قرآن كريم در دو آيه متوالي دستور به اغماض و نگهداري چشم از نگاه حرام و هوس آلود داده است.

در آيه اول مي فرمايد: قل للمؤمنين يغضّوا من ابصارهم و يحفظوا فروجهم...     

به مؤمنان بگو ديدشان - را از نامحرمان - فرو نشانند و نهانگاه هاي خود را - از وقوع در حرام - نگه دارند

و در آيه بعدي مي فرمايد: و قل للمؤمنات يغضضن من ابصارهن و يحفظن فروجهن..[35].   

به زنان مؤمن بگو - چشمهايشان را فرو گيرند و نهانگاه هاي خويش را محافظت كنند.

جالب اين است كه در هر دو مورد خداوند متعال نخست دستور به مراقبت از نگاه محرك و عفت چشم مي دهد و آن گاه به حفاظت از عورت فرمان داده است.

رسول اكرم صلی الله علیه و آله و سلم مي فرمايند:النظرة سهم مسموم من سهام ابليس فمن تركها خوفا من الله اعطاه الله ايمانا يجد حلاوته في قلبه[36]

نگاه هوس آلود، تيري است مسموم از تيرهاي شيطان، هر كس آن را به جهت خوف الهي ترك كند، خداوند ايماني به او مي بخشد كه حلاوت آن را در قلب خود احساس مي كند.

3- اجتناب ازبعضی دوستان

باید ازگفتگوهاي دوستانه و نشست هاي غفلت زا و معاشرت با دوستان ناباب و افرادي كه كشش جنسي و تمايل به اين رفتار را در انسان افزايش مي دهند اجتناب کرد

از حضرت امام باقرعلیه السلام اين گونه روايت شده است: هر كس به سخن گوينده اي گوش فرا دهد او را بندگي كرده است، پس اگر ناطق از خدا بگويد شنونده، خداوند را بنده شده و اگر از شيطان و سخنان شيطاني بر زبانش جاري كند قطعا بندگي شيطان كرده است. [37]

4- اجتناب از غذاهای محرک

از خوردن غذاهاي محرك مانند خرما، پياز، فلفل، تخم مرغ، سوسيس، كالباس، گوشت قرمز، غذاي پرچرب اجتناب كرد.

و همچنین باید از افراط در خوردن غذا و نوشيدن آب و مايعات خصوصا قبل از خواب اجتناب کرد

چراکه پرخوري باعث برانگیخته شدن غریزه جنسی انسان می شود، در حالی که اعتدال و كم خوري باعث ضعیف شدن این غریزه می شود.

در حديثي از پيامبر گرامي صلی الله علیه و آله و سلم چنین آمده است که آن حضرت پس از آن كه جوانان را به ازدواج ترغيب مي كنند مي فرمايند:هر كس قدرت بر ازدواج ندارد و روزه بگيرد يقينا روزه نيروي غريزه او را تضعيف مي كند. [38]

و اگر کسی توان روزه گرفتن نداريد، روزه اخلاقي بگيريد، يعني ميزان مصرف غذا و آب مصرفي را كاهش دهيد و فاصله هر وعده غذا را افزايش دهيد و مقدار آن را اندك اندك، کم كنيد.

5- اشتغال، ورزش و سرگرمي هاي مفيد.

هرگز انسان نباید بيكار باشد بلکه باید براي اوقات فراغت خود برنامه داشته باشد، هر چند در ابتدا كم فائده ولي با علاقه.

زيرا با وجود فراغت، هم مواد غذايي در تقويت غريزه به مصرف مي رسد و هم فكر و خيال مصروف چاره سازي در تفريغ آن مي شود و لذا در روايات بر اشتغال و كار و پرهيز از فراغت (بي كار و وقت آزاد) تأكيد بسيار شده است.

حضرت امام صادق علیه السلام در حديث پردامنه «مفضل» مي فرمايند:... و همين گونه انسان اگر بي كار و فارغ باشد، به بيهودگي و سرمستي دچار مي شود و بر اثر آن به مسايلي مبتلا مي شود كه زيان آن هم بر خود و هم بر نزديكان او سنگيني خواهد كرد.[39]..

اوقات فراغت باید با مطالعه، گردش، زيارت، هنرهاي دستي و عبادت و هر كار مورد علاقه پر شود.

و همچنین باید به منظور تخليه انرژي زايد به طور منظم و زياد نرمش و ورزش كرد. ورزش ها بايد ساده پيوسته و طولاني مدت انجام گيرد تا بدن از انجام آنها به نوعي رياضت وادار گردد و از شدت فعاليت عرق كند.

7- تلاوت قرآن و ادعيه

قرآن زياد مطالعه شود و باید در معاني آن تفکر کرد  چون بي شك انس با قرآن ، تلاوت، تدبر و تفكر در مضامين آن، خود شفاي هر دردي است كه به سرعت كار هر پريشاني را رو به سامان مي برد و زخم هاي پنهان را التيام مي دهد و همت ها را تا آسمان ها بالا مي برد و بشر را از فرو رفتن در عالم حيوانات را نجات مي بخشد.

اميرمؤمنان علیه السلام مي فرمايند: قرآن را فرا گيريد زيرا قرآن بهار دلهاست و از نور آن بر مرض ها و دردهاي خود مرهم بگذاريد زيرا آن داروي شفابخش سينه هاست و آن را نيكو تلاوت كنيد كه به يقين سودمندترين قصه هاست[40].

و همچنین مانوس بودن با دعاهایی که در کتب معتبره ادعیه بيان شده خوب است  و شرکت در مراسم ديني و مذهبي باعث می شود روحيه ديني و ميزان پايبندي به رفتارهاي ديني تقويت شود و افزايش یابد.

خلاصه اين كه: راه حل دين در خصوص نوع مقابله و مواجهه با غريزه جنسي نخست ازدواج و نكاح مشروع است و در صورت عدم امكان، كنترل مثبت با شرحي كه بيان شد و سپس كنترل منفي با وجود همه زيان هاي آن، ولي هيچ گاه به بي بند و باري و افسارگسيختگي و آلودگي به گناه رضايت نمي دهد و زيان آن را به مراتب خسارت بارتر و ويرانگرتر از ضرر كنترل منفي مي داند

خدايا به ما کمک کن تا در مسیر رضای تو گام برداریم.

«و آخر دعوانا أن الحمد لله رب العالمين»
احمد محمودتبار درزی –چهاردهم آبان سال هشتاد و نه هجری شمسی


[1] .خمينى، سيد روح اللّٰه موسوى، استفتاءات (امام خمينى)، 3 جلد، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم، قم - ايران، پنجم، 1422 ه‍ ق)، ج 3، ص: 258 - نظر، لمس، صداى نامحرم و ...[مسائلى در ارتباط با نامحرم]
[2] . واحد پاسخ به سؤالات دفتر تبليغات اسلامي
[3] . العنكبوت 4
[4] . مؤسسه پيوند با امام (ره)
[5] . وسائل الشيعة ج : 20 ص : 132 (بَابُ كَرَاهَةِ جِمَاعِ الْمَرْأَةِ وَ الْجَارِيَةِ وَ فِي الْبَيْتِ صَبِيٌّ أَوْ صَبِيَّةٌ تَرَى وَ تَسْمَعُ أَوْ خَادِمٌ وَ اسْتِحْبَابِ زِيَادَةِ التَّسَتُّرِ بِالْجِمَاعِ)
[6] . من لايحضره الفقيه ج : 4 ص : 377 (الشَّبَابُ شُعْبَةٌ مِنَ الْجُنُونِ)
[7] . مؤسسه پيوند با امام (ره)
[8] . كافى ج 2 ص 148 ح 1 ،باب التسليم علي النساء
[9] . تفسيرنمونه، ج 16، ص 59
[10] . كتاب مجموعه مقالات دفاع از حقوق زنان، تدوين دفتر مطالعات و تحقيقات زنان
[11] . كتاب مجموعه مقالات دفاع از حقوق زنان، تدوين دفتر مطالعات و تحقيقات زنان
[12] . فصلنامۀ كتاب نقد، شمارۀ 31، ص 84 به نقل از واژه نامۀ زنان؛ مجلۀ زنان و تازه هاى انديشه، 1380، شمارۀ 3، ص 40 و دائرة المعارف فقه مقارن؛ ص: 88 و-89
[13] . كتاب مجموعه مقالات دفاع از حقوق زنان، تدوين دفتر مطالعات و تحقيقات زنان
[14] . فصلنامۀ كتاب نقد، شمارۀ 31، ص 61 و دائرة المعارف فقه مقارن؛ ص: 87
[15] . كتاب مجموعه مقالات دفاع از حقوق زنان، تدوين دفتر مطالعات و تحقيقات زنان
[16] . كتاب مجموعه مقالات دفاع از حقوق زنان، تدوين دفتر مطالعات و تحقيقات زنان
[17] . یعنی اینکه یک زن  برای کسب درآمد خود را در معرض دیگران قرار دهد که هر مردى- بدون استثناء- مى تواند با او رابطه داشته باشد
[18] . كتاب مجموعه مقالات دفاع از حقوق زنان، تدوين دفتر مطالعات و تحقيقات زنان
[19] . مكارم شيرازى ناصر، تفسير نمونه ،دار الكتب الإسلامية،تهران، سال 1374 ش اول ، ج 12، ص: 123
[20].طب در قرآن 180-181
[21] . كتاب مجموعه مقالات دفاع از حقوق زنان، تدوين دفتر مطالعات و تحقيقات زنان
[22] . طب در قرآن 181-182
[23] . واحد پاسخ به سؤالات دفتر تبليغات اسلامی
[24] . رسائل حجابيه، ج 2، ص: 1154
[25] . - تفسير نمونه، ج14، ص 445.
[26] . كتاب جهانى كه من مى شناسم(ترجمۀ فارسى) صفحه 69 و 70
[27] . جعفريان، رسول، رسائل حجابيه، دو جلد، دليل ما، قم - ايران، دوم، 1428 ه‍ ق؛ ج 2، ص: 1162-1166
[28] . مکارم شیرازی، ناصر، مشكلات جنسى جوانان، ص: 16
[29] . مکارم شیرازی، ناصر، مشكلات جنسى جوانان     127   
[30] . مکارم شیرازی، ناصر، مشكلات جنسى جوانان، ص: 17
[31] . مکارم شیرازی، ناصر، مشكلات جنسى جوانان، ص: 17
[32] . مکارم شیرازی، ناصر، مشكلات جنسى جوانان، ص: 17
[33] . مکارم شیرازی، ناصر، مشكلات جنسى جوانان، ص: 20
[34] . عاملى، حر، وسائل الشيعة، ، مؤسسه آل البيت عليهم السلام قم، 1409 هجرى قمری ، ج 14، ص 240 (ان عيسي قال للحواريين:... ان موسي امركم ان لا تزنوا و انا آمركم ان لاتحدثوا انفسكم بالزنا فضلاً عن ا ن تزنوا فان من حدث نفسه بالزنا كان كمن او قد في بيت مزوق فافسد التزاويق الدخان و ا ن لم يخرق البيت)
[35] . نور، آيه 30 - 31
[36] . الاخلاق، سيد عبدالله شبر، قم، انتشارات بصيرتي، ص 127
[37] . وسائل الشيعه، چاپ ايران، كتابفروشي اسلاميه، ج 12، ص 236 (من اصغي الي ناطق فقد عبده، فان كان الناطق يؤدي عن الله عزوجل فقد عبدالله و ان كان يؤدي عن الشيطان فقد عبد الشيطان)
[38] . مستدرك الوسائل، ج 2، ص 531 (و من لم يستطع فليصم فان الصوم به وجاء)
[39] . بحارالانوار، تهران، انتشارات دارالكتب الاسلاميه، ج 3، ص 87(... وهكذا الانسان لو خلا من الشغل لخرج من الاشر والعبث والبطر الي ما يعظم ضرره عليه و علي من قرب منه...)
[40] . وسائل الشيعه، ج 4، ص 825، ابواب قرائة القرآن، باب 1، ح 7 (و تعلّموا القرآن فانه ربيع القلوب واستشفوا بنوره فانه شفاء الصدور و احسنوا تلاوته فانه انفع القصص)

احمد محمودتباردرزی

نظرات (5)

This comment was minimized by the moderator on the site

سلام.حرفای تحریک کننده بین دختروپسری ک قصد ازدواج دارند چ حکمی دارد؟

This comment was minimized by the moderator on the site

با سلام
محرم نباشید گناه دارد.

This comment was minimized by the moderator on the site

سلام مجدد حاج آقا ممنونم از پاسختون
من 22 سالمه نمیدونم بهتر از ایشون خواستگاری خواهم داشت یا نه، توکل به خدا، برام دعا کنید
=============
پاسخ:
سلام
خواهش میکنم.
در مردها خیلی چهره مهم نیست و اولویت در اخلاق و رفتار و ایمان اون شخص هست اما با...

سلام مجدد حاج آقا ممنونم از پاسختون
من 22 سالمه نمیدونم بهتر از ایشون خواستگاری خواهم داشت یا نه، توکل به خدا، برام دعا کنید
=============
پاسخ:
سلام
خواهش میکنم.
در مردها خیلی چهره مهم نیست و اولویت در اخلاق و رفتار و ایمان اون شخص هست اما با این حال چهره در درجات بعدی اهمیت داره و باید به دلتون بشینه که فردا خدایی نکرده پشیمان و باعث مقایسه نشه.
سعی کنید بیشتر تامل کنید تا تصمیم عاقلانه بگیرید.
دعاگوتون هستم.
یا علی

ادامه مطلب
This comment was minimized by the moderator on the site

سلام حاج آقا خسته نباشید
ببخشید بنده خواستگاری دارم که شرائط خوبی دارند و خودشان و خانواده شان خوب و مطمئن و شناخته شده هستند اما من از چهره ایشان بدم می آید راستش هرچقدر که بهش نگاه میکنم بیشتر بدم می آید،از صدای ایشون هم خوشم نمیاد و به دلم...

سلام حاج آقا خسته نباشید
ببخشید بنده خواستگاری دارم که شرائط خوبی دارند و خودشان و خانواده شان خوب و مطمئن و شناخته شده هستند اما من از چهره ایشان بدم می آید راستش هرچقدر که بهش نگاه میکنم بیشتر بدم می آید،از صدای ایشون هم خوشم نمیاد و به دلم نمیشینه
دوستانم میگویند حیف است ازدست بدی بعد از ازدواج علاقه مند میشی اما میترسم بازهم بدم بیاد به نظر شما چه کار کنم؟
==================================
سلام و ادب
چند جلسه ای هم ببینیدش و اگر واقعا از چهره اش خوشتون نیومد و از طرف دیگه امکان داشتن خواستگار بهتر هست و سن زیادی ندارید صبر کنید.

ادامه مطلب
This comment was minimized by the moderator on the site

سلام
حالمون بهم خورد خسته شدم از این حرفا حرفه دیگه ای نبود؟؟؟

نظر ارسال شده‌ی جدیدی وجود ندارد

دیدگاه خود را بیان کنید

  1. ارسال دیدگاه بعنوان یک مهمان - ثبت نام کنید و یا وارد حساب خود شوید.
پیوست ها (0 / 3)
اشتراک‌گذاری موقعیت مکانی شما

وبگــــــــــردی طلبۀ پاسخگو

دانــــــلود های مفیـــــــــــــــــــد

حمایت از سایت

برای حمایت از سایت لوگوی زیر را در سایت خود درج نمایید.

بیشترین دانلود ها

جدیدترین مطالب سایت