پرسش:
در مورد نمازهاي 5گانه هربار که در تلاوت قرآن مجيد به اين آيات بر مي خوردم.آنها را در 5 وقت حس مي کردم،اما به خودم مي گفتم حتما در تفسير معصوم (ع) بيان شده ومن نمي فهمم؟!خصوصا نماز عصر که باعقل هم جور در نمي آيد که زوال ظهر بگوييم: 4رکعت نماز عصر بجا مي آورم........که در قرآن مجيد عبارت قبل غروبها را آورده ،که کمتر زوال ظهر را مي توان قبل از غروب اطلاق کرد.تا اينکه مدتي پيش که از مطالعه ي خطبه هاي نازنين مولي الموحدين حضرت علي (ع) در نهج البلاغه فارق شدم.ومطالعه نامه هاي آن حضرت را آغاز کردم؛همين که به نامه 52 در مورد اوقات نمازرسيدم؛ به طرز عجيبي حيرت زده شدم؛
پاسخ:
با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما
آنچه اظهار نموده ايد ، درست و به حق مي باشد و اشكال نا آگاهان شيعه مبني بر وهابي بودن و مانندآن بر شما به هيچ وجه روا نيست و اين از عدم آگاهي آنها نشأت مي گيرد ، اما در مورد جواز خواندن نماز در سه وقت نيز لازم است بدانيد كه اين معنا نيز از آيات قرآن قابل استفاده است و هيچ اشكالي بر آن وارد نيست و كساني كه به شيعه در اين مورد اشكال مي كنند مي توان گفت :
اولا: در قرآن مجيد در دو آيه هنگامى كه سخن از اوقات نماز به ميان مىآيد، فقط سه وقت براى نمازهاى شبانه روز ذكر شده است. يکي از اين آيات آيه 114سوره هود است که خداوند متعال مي فرمايد: «وَ أَقِمِ الصَّلاةَ طَرَفَيِ النَّهارِ وَ زُلَفاً مِنَ اللَّيْلِ؛ در دو طرف روز و بخشى از شب نماز را بر پاى دار ...». تعبير « طرفى النهار» اشاره به نماز صبح است كه در آغاز روز انجام مىشود و نماز ظهر و عصر است كه وقت آنها تا غروب ادامه دارد. استمرار وقت نماز ظهر و عصر تا غروب آفتاب به روشنى از اين آيه استفاده مىشود.
امّا « زلفاً من الليل» با توجّه به اين كه« زلف»- به گفته « مختار الصحاح» و راغب در كتاب مفردات- جمع «زلفة» است كه به معناى بخش هايى از اوايل شب مىباشد، آن هم اشاره به وقت نماز مغرب و عشاست.
بنابراين اگر پيامبر (صلى الله عليه وآله) نماز را معمولا در پنج وقت انجام مىداده است ،حتماً جنبه وقت فضيلت داشته كه همه ما به آن معتقديم.
آيه دوّم، آيه 78 سوره إسراء است که خدا مي فرمايد:«أَقِمِ الصَّلاةَ لِدُلُوكِ الشَّمْسِ إِلى غَسَقِ اللَّيْلِ وَ قُرْآنَ الْفَجْرِ إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ كانَ مَشْهُوداً؛
نماز را از آغاز زوال ظهر تا تاريكى شب بر پا دار، همچنين قرآن فجر (نماز صبح) را ...»
« دلوك» به معناى متمايل شدن است و در اينجا اشاره به تمايل آفتاب از خط نصف النهار يعنى زوال ظهر است.
«غسق الليل» به معناى تاريكى شب است كه بعضى آن را به اوايل شب تفسير كردهاند . بعضى به نصف شب، زيرا همان گونه كه «راغب» در « مفردات» گفته «غسق» به معناى شدّت تاريكى شب مىباشد كه همان نيمه شب است.
بنابراين دلوك شمس اشاره به آغاز وقت نماز و ظهر و غسق الليل اشاره به پايان وقت نماز مغرب و عشاست . قرآن فجر نيز اشاره به نماز صبح است.
در آيه تنها سه وقت براى نمازهاى يوميّه بيان شده، نه پنج وقت، و اين آيات دليل بر جواز نماز در سه وقت است.
ثانيا: علماى تشيّع- به پيروى از مكتب اهلبيت (عليهم السلام)- عموماً اتّفاق نظر دارند كه هر چند افضل و برتر انجام نماز در پنج وقت است اما انجام نماز در سه وقت نيز جايز است ولى فقهاى اهل تسنّن غالباً- جز عدّه كمى- انجام نماز را در پنج وقت واجب مىشمرند، (تنها جمع ميان نماز ظهر و عصر روز عرفه در عرفات، و مغرب و عشاى شب عيد قربان را در مشعر الحرام جايز مىدانند، و بسيارى از آنان، در سفر يا در مواقع بارانى كه آمد و رفت به مسجد براى نماز جماعت مشكل است نيز، جمع ميان دو نماز را جايز شمردهاند).
فقهاى شيعه، در عين تأكيد بر افضليّت نماز در پنج وقت و به صورت جدا از هم، انجام نمازها در سه وقت را جايز و عطيّه الهى براى تسهيل در امر نماز و توسعه بر مردم محسوب مىکنند. تجربه نشان داده كه تأكيد بر نماز در پنج وقت، گاه سبب مىشود كه اصل نماز به فراموشى سپرده شود . گروهى از مردم نماز را ترك كنند. به مقتضاى حديث «بُعِثْتُ إلَى الشَّرِيعَةِ السَّمْحَةِ السَّهْلَةِ» و به مقتضاى روايات متعدّدى كه از رسول خدا (صلى الله عليه وآله) نقل شده، در عين تأكيد بر فضيلت نماز در پنج وقت، آن هم به جماعت، اجازه داده شده كه مردم نمازهاى خود را در سه وقت، حتّى به صورت فرادى انجام دهند، تا مشكلات زندگى سبب ترك نماز نشود.
سوم: اگر امر دائرشود بين اينكه نماز فُرادا در پنج وقت خوانده شود يا نماز جماعت در سه وقت، از آن جا كه فضيلت نماز جماعت بيشتر است ،جمع بين نمازها براي درك فضيلت بالاتر يعني درك نماز جماعت صورت ميگيرد . اگر عملا نماز جماعت در پنج وقت شكل نميگيرد ،به سبب اين است كه با توجه به مشغلههاي گوناگوني كه افراد دارند ممكن است نتوانند در پنج وقت در نماز جماعت حاضر شوند. بين نمازهاي ظهر و عصر و مغرب و عشا جمع ميشود تا مؤمنين به درك فضيلت جماعت نائل شوند.