پرسش:
من دختري ۲۸ساله با مدرک کارشناسي ارشد و کارمند هستم، ولي تا به حال خواستگار مناسب نداشتم. چون در شهرستاني کوچک زندگي مي کنم. تمام دوستانم ازدواج کرده اند از طرف خانواده و محيط تحت فشار هستم. ديگر نمي توانم حرف ها و طعنه هاي ديگران را به خاطر مجرد بودنم، تحمل کنم. دوست دارم ازدواج کنم ولي نمي دانم چه کنم.
پاسخ:
با سلام
خدمت شما عرض کنم ازدواج، مهم ترين قدمي است که هر فرد در زندگي برميدارد، اين اقدام ممکن است تمام زندگي فرد را از نو بسازد يا خراب کند يکي از مواردي که باعث مي شود زندگي انسان پس از ازدواج متلاشي شده يا به تعبير ديگر زندگي پر تنش را براي او به همراه داشته باشد «ازدواج» بر اساس دلايل نادرست است که در اين جا مختصرا به برخي از آن ها اشاره مي کنيم:
1- اصرار خانواده، دوستان و شرايط سني افراد؛ برخي اوقات اصرار بيش از حد دوستان و خانواده يا حتي برنامه ريزي احساسي خودتان باعث مي شود شما وادار به انجام کاري شويد که شايد در شرايط معمولي هرگز آن کار را انجام نمي داديد. برخي افراد نسبت به عقايد خانواده و دوستان خيلي حساس و آسيبپذير هستند به طوري که کارهايي را انجام مي دهند که هيچ احساس رضايتي از انجام آن ها ندارند بنابراين تقويت خودباوري سالم و کار آمد مي تواند تاثير اين فشار ها را کمرنگ کند.
2-تنهايي و گوشه گيري؛ اگر ازدواج تنها براي رفع احساس تنهايي باشد و رها شدن از گوشه گيري و منزوي بودن تنها دليل و انگيزه براي ازدواج باشد در اين صورت امکان شناخت ديگران و حتي خودمان از بين مي رود، در نتيجه انتخاب فرد مناسب براي ادامه زندگي ضعيف و نامناسب خواهد بود.
3- فرار از مشکلات خانوادگي؛ گاهي ديده مي شود که افراد بر اساس اين تصور دست به ازدواج مي زنند که مي خواهند از مشکلات خانه پدري فاصله بگيرند و به آرامش برسند، درست است که يکي از اهداف ازدواج رسيدن به کمال و آرامش است اما زوجين در سال هاي اول ازدواج به دليل نداشتن شناخت کافي از تفاوت هاي يکديگر نيازمند آگاهي بالا و مديريت مناسب رابطه ها هستند که حال اگر براي فرار از مشکلات قبلي و به خيال داشتن رابطه اي بدون مشکل و عاشقانه ازدواج کرده باشند احتمال آسيب پذيري بسيار بالا مي رود و توان مديريت روابط را از آن ها مي گيرد.
بررسي ملاک هاي انتخاب همسر با تقويت خودشناسي
البته دلايل نادرست ازدواج بيشتر از موارد ذکر شده است. در باره شما دوست عزيز با توجه به اين که از تحصيلات و شغل برخوردار هستيد بايد اين مسئله را در نظر بگيريد که تحت تاثير فشارهاي بيروني و گاهي دروني دست به انتخاب نامناسب نزنيد و از طرف ديگر به اين مسئله توجه کنيد که آيا ملاکهاي درستي را براي انتخاب همسر در نظر گرفته ايد؟ گاهي ديده مي شود که افراد ملاک هاي سخت گيرانه و آرماني دارند که شايد در جامعه بيروني، يافتن چنين شخصي حتي غيرممکن باشد. بنابراين تقويت خودشناسي و خودآگاهي يکي از گام هاي بسيار اساسي است که مي تواند افراد را در مسير شناخت بهتر و دقيق تر خود سوق دهد و در نتيجه ملاک هاي منطقي و واقع بينانه اي را براي ازدواج مدنظر قرار دهند.
نگاه به ابعاد مختلف زندگي
دوست عزيز! درست است که ازدواج يکي از نياز هاي اصلي و اساسي بشر است، اما انسان دلايل ديگري نيز براي زندگي کردن دارد که شايد شما به دليل تحت فشار بودن، آن دلايل را ناديده گرفته ايد بنابراين پرداختن به زندگي شخصيتان و در نظرگرفتن اهداف سالم و مختلف به شما کمک مي کند تا زندگي تان را فقط به يک بُعد تقسيم نکنيد و آن هم فقط ازدواج! بلکه مي توانيد در زندگي بخش هاي مختلفي را ببينيد و براي آن ها نيز تلاش کنيد از جمله: خانواده، توجه به مسائل معنوي در جهت رشد و کمال شخصيت، تحصيل، کار، انجام تفريحات مناسب و...
اگر دلايل مختلفي براي زندگي کردن داشته باشيم با نرسيدن به يکي از آن ها ميبينيم که هنوز کارهايي وجود دارند که شوق زيستن را در ما زنده نگه مي دارند.
راهکار پاياني
در باره مشکل شما چنين نتيجه گيري مي کنم که ابتدا به بازبيني ملاک هاي انتخاب همسر آينده خود بپردازيد تا ملاک هاي کاملا منطقي و واقع بينانه اي در نظر گرفته باشيد، سپس در جهت توانمندي خود گام برداريد تا بر اساس فشارهاي بيروني و دروني مجبور به انتخاب نادرست نشويد و در کنار همه اين ها هدف زندگي خود را فقط ازدواج قرار ندهيد.
موفق باشید