دو خواستگار همزمان دارم نمیدونم کدوم رو انتخاب کنم چکار کنم؟

سلام من با پسری حدودا یک سال پیش آشنا شدم مال شهر دیگه بود و بعد از مدتی باهم دوست شدیم و هفت ماه هم باهم خوب بودیم ولی بعد یه دعوایی یک ماه ازش بی خبر بودم و بعدش که برگشت قبولش نکردم اون رفت به همه ی خانوادش گفت وبعدش گفت میخوام بیام خاستگاریت منم گفتم نه نمیدونم از سر لجبازی بعدش هرچقدر پیام میداد جواب نمیدادم
الان دوباره باهاش هستم و قراره دوباره بیاد خاستگاریم بخاطر من سربازیشو خرید و درحال خریدن خونه هم هست
همو خیلی درک میکنیم و پسر خیلی خوبیه
در این مدت با پسر دیگه ای هم آشنا شدم لیسانس کشاورزی داره و همشهری خودمه و از نظر مالی هم متوسطه پدرشم فوت شده و یه برادر بزرگ داره که ۳۰سالشه و مجرده
اون درباره خاستگاری حرفی نزده ولی غیر مستقیم فهمیدم که قصدش رو داره با این وجود که هنوز سربازی نرفته و کاری هم نداره فک میکنم که مثلا حالا حالاها نمیاد
و در اخر اینکه نمیدونم چیکار کنم با اولی بمونم و یه مدت دیگه ازدواج کنم یا دومی ؟

سلام من اولا عاشق احمد بودم و بعدها عاشق مهدی شدم احمد ی پسر سر ب زیره و میدونم دوستم داره اما روش نمیشه بگه اما مهدی بم پیام داد و منم چون اونو دوس داشتم بش گفتم ک عاشقشم اما حالا ک یاد نگاه پاک احمد میفتم دلم میگیرد از طرفی میترسم اگه ب احد جواب مثبت بدم مهدی بش بگه ماجرایه دوستیمونو چون اونا خیلی با هن دوستن لطفا بگین چیکار کنم خواهش میکنم

سلام.خسته نباشید. من به کمک شمانیاز دارم.وخوشحالم که باسایتتون آشنا شدم. راستش من دوستپسری دارم که5ساله همو میخایم.وهمه خانوادهامونم میدونن وموافقم هستن.اما بدلیل مشکلات مالی هنوز نمیتونن بیاین خواستگاری. این شوهر اینده من تا پارسال هروقت نیازبود توی خواب حس جنسیشون ارضامیشد.اما حدود1ساله که اصلا ارضا نمیشوند.وفشار جنسی زیادی روشونه.وچون هم خودش اهل خودارضایی نیست وهم2تامون اهل زنا وگناه نیستیم نمیدونیم چجور باید این حس زیادو برطرف کنیم.خواهش میکنم یه راه حل به من بدید.خیلی عصبی شده و ضمن اینکه ایشون پزشکی میخونن و تمرکز زیادی واسه درس خوندن هم ندارن.ممنون از شما

پاسخ طلبه پاسخگو:
سلام
من قبلا جواب سوال شما رو داده بودم در نظرات سوال کرده بودید و عرض کردم:
جنب شدن در خواب که اختیاری نیست هر وقت بخواد جنب بشه.
ببینید با توجه به اینکه هر دو مذهبی هستید حیفه به گناه کشیده بشید و نافرمانی خدا رو بکنید.
درسته خانواده شما در جریان هستند اما مادامی که صیغه محرمیت با اجازه پدر شما نخوانید رابطه تون حرام هست و خدا راضی نیست.
اگر واقعا چنین قصدی دارید و خانواه هم میدانند با اجازه اونها تا مدتی موقتا محرم باشید تا به گناه نیفتید.
و الا این شما هستید که ضرر میکنید و خیلی از پسران در این دوره کنار میکشند و دختر ضربه میخوره حتی اونهایی که بدتر از لیلی و مجنون بودند شما که جای خود دارید.
موفق باشید.

سلام حاج آقا ببخشید میخواستم به فهیمه بگم من هم عین شرایط شما رو داشتم، خواستگار تهران داشتم خودم هم حالا پایان نامه ارشدم را مینویسم اما خواستگارم با درس خوندنم مخالف بود به خاطر درسم نتونستم به ....جواب مثبت بدم باور کن شاگرد اولم وشدیدا به درس علاقه مندم، پسره خیلی خوشگل و همه ی شرایط یه مرد ایده آل رو داشت ... باور میکنی حالا پشیمان هستم ....خواهر عزیزم من سنم از شما بیشتره نماز اول وقت اکثرا میخونم ؛ خدا قبول کنه چهار ساله هر شب زیارت عاشورا، نماز شب هم می میخونم درسته من هم مثل شما بعضا ناراحت میشم ولی باور کن همیشه رضاضیم به رضایش خیلی از امام حسین ازدواجم و خواستم درسته بهم نداد ولی باور کن روزبه روز محبتم به امام حسین بیشتر میشه چون زیارت عاشورا هر شب میخونم ...خیلی از عبادتهممو هنوز نمینویسم اصلا هم دوست ندارم به کسی بگم ...فهیمه جان نه من شما رو میشناسم نه شما منو میشناسی ناامید نباش من مطمئنم خدا جبران میکنه...خواهر کوچک شما

پاسخ:
سلام
ممنون.ان شالله همه مثل شما ایمان قوی داشته باشیم.
چند روز دیگه عازم حرم آقا امام رضا هستم حتما براتون دعا میکنم.

سلام علاوه بر شما به رها خانوم هم سلام میکنم ممنون که برام پیام گذاشتی . نمیدونی چقد خوشحال شدم که دیدم حرفمو بدون منظور فهمیدی . امیدوارم خدا هم دل تورو شاد کنه منم خودمو به خدا سپردم بعضی شبا گریم میگیره بهش میگم خدایا من که با یه نماز غفلیه و یا زیارت عاشورا که واسه دل خودم میخونمو با اینکه تو به این چیزا احتیاج نداری ولی احساس باکلاسی میکنم چون حس میکنم خدا دوسم داره از خدا خواستم تنها نمونم از تنهایی میترسم از اینکه سربار خانوادم باشم ... ممنون رها جان امدوارم به حق امروز که میلاد امام حسن عسگری هست هر مشکلی داری حل شه حاج آقا لطفا واسه منم پیش امام رضا دعا کن و سلاممو به آقا برسون. ممنون

پاسخ طلبه پاسخگو:
سلام
چشم حتما

سلام امیدوارم حالتون خوب باشه یه سال پیش یه خواستگار داشتم بدلیل خیلی مذهبی بودن جواب رد دادم الان باز به طور اتفاقی دیدمش و باهاش خرف زدم شمارشو گرفتم و بهش پیام دادم . به نظرتون کارم درسته؟ گفت ظاهرش اینجور نشون میده وگرنه مذهبی بودنش به دلشه خیلی احساساتی و تنهاس ولی اشاره ای از خواستگاری نکرد بهش گفتم به حرفاش گوش میدم چون گفت تنهاس

پاسخ طلبه پاسخگو:
سلام
ممنونم از لطف شما.
مسلمه که کار غلطی بوده و این یعنی مقدمات و زمینه های انحراف و گناه.
شما نسبت به تنهایی او وظیفه ای ندارید و این دلسوزی شما رو شیطان ایجاد میکنه.
در کل براتون منفعتی نداره این رابطه و جزء ضرر چیزی نیست.
شما دیگه جوابی ندید و کاری بهش نداشته باشید خواست دوباره میاد خواستگاری.

سلام حاج آقا من بازم به سایتتون یه سر زدم خوش به حالتون چه حوصله ای دارید!!!!!! من اونقدر مشکل دارم ... یا صاحب الزمانم فهیمه جانم شما خوبی؟ دعام کن یه مشکل دارم..

پاسخ طلبه پاسخگو:
سلام و ادب
ممنون از حضورتون.
وقتی بحث انجام وظیفه است و درد دین حوصله معنی پیدا نمی کند.
زندگی با مشکلاتش زیباست و ما رو مستحکم می کند.نباید کم بیارید و با اعتماد به نفس باید حلشون کنید.
ان شالله که مشکل همه حل بشه برای شما هم همینطور.

سلام، حاج آقا حرفاتون درست، ولی به قول حاج آقای ف... همه اکثرا مشکل دارن ولی بعضی ها اونقدر مشکل دارن که از مشکلات خسته شدن من تو اون حالتم، تو این قسمت اکثرا بچه ها از ازدواج نوشتن نه خدا شاهدی ، من تازگی یه مشکلی پیدا کردم که شوهر نکردن یادم رفته، باور کنید خیلی صبرم زیاده ولی بعضی وقتا واقعا کم میارم...این مشکل کلافم کرده... یا صاحب الزمان اغثنی


پاسخ طلبه پاسخگو:
سلام
نمیدونم مشکلتون چی هست و چرا بوجود اومده اما در هر حال ما باید مقاومت داشته باشیم و بر این مشکلات غالب بشیم نه عکسش.
سعی کنید با مشاوره و دقت و صبر از این گردنه با سرافرازی عبور کنید که اینها همگی رتبه های مادی و معنوی شما رو افزایش میده.

سلام، حاج آقا حرفاتون درست، ولی به قول حاج آقای ف... همه اکثرا مشکل دارن ولی بعضی ها اونقدر مشکل دارن که از مشکلات خسته شدن من تو اون حالتم، تو این قسمت اکثرا بچه ها از ازدواج نوشتن نه خدا شاهدی ، من تازگی یه مشکلی پیدا کردم که شوهر نکردن یادم رفته، باور کنید خیلی صبرم زیاده ولی بعضی وقتا واقعا کم میارم...این مشکل کلافم کرده... یا صاحب الزمان اغثنی

سلام حاج آقا خیلی از شما متشکرم مشکلم طوری نیست که مشاور و ... حل کنه فقط امیدم به خدا و حضرت صاحب الزمانه... یا صاحب الزمان اغثنی یا صاحب الزمان ادرکنی و المستعان و بک یابن الحسن شما هم لطفا دعام کنید...

پاسخ طلبه پاسخگو:
سلام
خواهش میکنم ان شالله درست میشه.همه دوستان دعاگویتان هستیم.
سعی کنید ختم صلواتی به همراه حدیث کساء بگیرید بسیار مجرب است.
بعد نماز صبح هم هر روز 25 مرتبه سوره نصر رو بخونید.

سلام ممنون از راهنمائیتون چشم هرچی شما بگین منو دوستم دخترای معمولی هستیم و کم رو با زیاده رو در دین نیستیم ولی این آقا تعصب مذهبی داره . هرچند حق با ایشونه ولی از لحاظ اعتقادی در یک سطح نیستیم. امروز پیام نداده منم شمارشو از گوشیم پاک کردم که وسوسه نشم پیام بدم. چون خودم تنهام تنهایی اونو درک میکنم. میدونم اون تقصیری نداشت خودم شروع کننده بودم. برامون دعا کنین لطفا هم من هم رها . البته واسه این آقا بیشتر . مرسی

سلام حاج آقا باور کنید اونقدر درس و سمینار منو مشغول کرده حالا جوابتونو کامل خوندم حاج آقا ختم صلواتو چه طور بگیرم؟؟ یه سوال از شما؟ به نظرتون گناهم بیشتره این همه گرفتارم؟ یا اینکه اگر نبود میلی چرا جام مرا بشگست لیلی؟؟ به نظرتون کدوم گزینه هست یک یا دو؟

پاسخ طلبه پاسخگو:
سلام
خواهش میکنم.اگه بتونید با چند نفر از دوست و آشنا جمع بشید و 14 هزار صلوات با هم بفرستید و بعد حدیث کساء رو بخونید.
بندگان مومن و خوب خدا که گناهی نمی کنند و مراقبت دارند غالبا از باب دوم هست که مشلات براشون بوجود میاد.

سلام حاج آقا خسته نباشید.تبریک خیلی سایتتون زیباست و عجیب تر از همه احسن به حوصله شما.
من هم دختر مذهبی هستم.خواستگار خوبی داشتم قرار بود همین عید غدیر عقد کنیم اوایل خانواده آقا پسره خیلی راضی بودن ، البته مادر خود پسره منو پسند کرده بود.آقا پسره هم منو دوست داش. اما نمیدونم چرا بعدا خانوادش نذاشتن ازدواج کنیم.
اولا خیلی ناراحت بودم . دانشجوی ترم سوم ارشدم اما این ترم اصلا نمیتونستم درس بخونم.به شدت افسرده بودم اما نمیدونم حالا به لطف خدا خیلی خوبم....دعام کنید...به کلی از یادم بره...

پاسخ طلبه پاسخگو:
سلام
ممنونم از لطف شما.
خوب شاید قسمت و صلاح در این بوده و شما نباید خودت رو ناراحت میکردی چون الخیر فی ما وقع.
شما باید اعتماد به نفس داشته باشی و بدونید که میتونید در درس و معنویت پیشرفت داشته باشید و به مقامات بالا برسید.
ان شالله بهتر میشید و شاداب و سرحال به زندگی ادامه میدید.

سلام
من 26 سالمه یه دختر ساده و معمولی هستم یه خواستگار دارم که شرایط خوبی واسه ازدواج داره ولی به دل خانوادم نیس منم چون خانوادم تائیدش نمیکین نمیتونم تصمیم بگیرم . این خواستگار چند بار که اومدن دست خالی بودن بابام میگه بی احترامی کرده . وضع مالیشون و خانوادگیشون از ما پائینتره ولی من چون دیدم جوان سالم و نمازخونیه میگم خوبه ولی خوانوادم میگن نه باید یکی بهتر از این باشه که دختر بهش بدیم . حالا یه خواستگار دیگه اومده که اون شرایط خانوادگی و مالیش مثه هست ولی هنوز با پسره حرف نزدم چون کارش تهرانه آحر ماه میاد . خواستگار اولی هم منتظر جواب هستن. نمیدوم چیکار کنم. میترسم به خواستگار اولی بگم نه ولی این جدیده اونی که باید باشه نباشه. یا قسمت نشه باهاش ازدواج کنم . چیکار کنم . لطفا راهنمائیم کنید.

پاسخ طلبه پاسخگو:
سلام
بنظرم دلیل نمیشه رد کنید و دست خالی اومدنشون شاید بخاطر بی تجربگی باشه.
حالا دو سه جلسه بیان صحبت کنید بعد جواب بدید.
پدر رو به نحوی راضی کنید.

سلام، حاج آقا خدا همه گناها رو میبخشه؟حتی با نا محرم دست بدی و روبوسی کنی؟از کجا بفهمیم بخشیده شدیم؟لطفا کلیشه ای جواب ندید.

پاسخ طلبه پاسخگو:
سلام
بله میبخشه ولی به شرط اینکه واقعا از خطاها و گناهای خودت پشیمان شده باشی.و بعد با کارهای خوب مثل حجاب و نماز و انجام واجبات و ترک محرمات جبران کنی.
اگر به خدا اعتماد داری خودش فرموده کسی که توبه کنه من گناهاش رو میبخشم و حتی دوستش هم دارم.
ان الله یحب التوابین.

سلام
ممنون به سوالم جواب دادین
خواستگار قبلیمو که جریانشو گفتم رد کردیم. باز آومدن ولی باز گفتیم نه.
حالا خواستگار دومی اومده خوبه ولی باید بعد از ازدواج برم تهران . من یه کار موقت به صورت نیرو آزاد اداری دارم که اگه ولش کنم دیگه تموم میشه یعنی انتقالی نمیتونم بگیرم . کارمو دوس دارم و برام مهمه . نمیتونم از کارم دست بکشم . ولی خانوادم میگن چون حقوق و بیمه نداری ولش کن برو با این ازدواج کن. چیکار کنم.
تو کار خدا موندم چرا آخه با بنده هاش اینجور میکنه
منی که قران میخونم نماز غفلیه میحونم دلم یه شوهر خوب میخواد که باعث آرامشم باشه ولی همش شرایطی پیش میاد که از خدا قهرم بگیره
نمیدونم چه حکمتیه
چرا باید یه دختر مثه من و امثال من واسه ازدواج این همه اذیت بشه
دخترایی رو میشناسم که واقعا لنگه ندارن ولی متاسفانه امکان ازدواج براشون نبوده . نگاه مردم رو باید تحمل کنند. ...

پاسخ طلبه پاسخگو:
سلام و احترام
میشه این رو درست کرد مثلا تا ازدواج که در عقد هستید کار رو تموم کنید و ...
اگه خواستگارتون خوب هستند و همه شرایط کمال رو دارند ارزش نداره بخاطر کارتون با این خصوصیاتی که گفتید رد کنید.و ازدواج و انتخاب شوهر مهتر از کار است.ممکنه در تهران هم کاری بهتر از این پیدا کنید با شرایط بهتر.
خواهر من اگر شما واقعا به خدا ایمان داشتی و اهل عمل به قرآن این حرف رو نمیزدی.شما از کجا میدونی صلاح کارتون در چیه؟
یعنی چون کارت رو دوست داری و حالا خواستگار تهرانی اومده دلیل بر قهر میشه؟
در ثانی از کجا معلوم مقصر این چیزها خود ما و عملکرد ما نباشه؟
این رو هم بدونید خیلی ها هم آروزوی چنین خواستگاری و حتی بدتر از این رو هم دارند لذا راضی و شاکر باشید.
این حرف های شما عجب است و از صفات رذیله اخلاقیست.ما نباید به عبادت و نماز خودمون بنازیم و با این عبادت با خدا معامله کنیم.
این مشکل ازدواج دختران مذهبی و راحت بودن ازدواج دختران غیر مذهبی به خدا ربطی نداره و یک بحث اجتماعی است.
همه چیز رو نباید به خدا ربط بدیم.

سلام
بازم ممنون که به حرفام گوش دادین و راهنماییم کردین.
حق با شماست خدا که نوره اعظمه ، جز خدا کسیو ندارم که واسش دردودل کنم ولی منظورم اینه که در حالی که باهاش رازو نیاز میکنم گله و شکایت هم میکنم. خدا مهربونه که میتونم راحت باهاش حرف بزنم.
ولی شما باید از دید من به این قضیه ازدواج نگاه کنین.

پاسخ طلبه پاسخگو:
سلام
خواهش میکنم.
ببینید قبول دارم حرف شما و درد و دل های شما رو اما حرف بنده این هست که شیطان از این طریق وارد می شود و افراد رو ضیعیف الیمان می کند.
بخاطر همین خیلی از دخترا بخاطر همین فکر ها دیگه نماز و روزه و عبادت رو گذاشتند کنار و میگند چون شوهر نکردیم یا شوهر خوب نمیاد پس خدا به ما ظلم میکنه و یا اعتقادی به خدا نداریم و ... لذا خواستم نگاهتون رو به این قضیه اصلاح کنم و الا قصد جسارت نداشتم.
من خودم اینطورم متاسفانه در گذشته کم کاری کردم هم از نظر معنوی هم مادی و حالا میگم چرا خدا بهترین ها رو بهم نمیده در حالی که خودم باعثش بودم و حالا فراموش کردم.
در این زمینه حرف برا گفتن زیاده بماند.

سلام حاج آقا واقعا خسته نباشید ببخشید برادر شوهرمن قصد ازدواج داره اما خانواده اش او را رها کردند چون اصلا به او امیدی ندارند و می ترسند از ازدواج او در حالی که او پدر و خواهر ندارد و مادرش نیز اهل خواستگاری رفتن نیست اصلا اجتماعی نیست و به فکر سر و سامان بچه هایش نیست اما برادرشوهرم افسردگی گرفته و همیشه برای پیدا کردن همسر به من رو میاندازد می خواهد همسر خوبی داشته باشد من نمیدانم چکار کنم چون او اهل نماز و روزه نیست و سیگار و قلیان می کشد و کبوتر باز نیز هست در ضمن بداخلاقی هم می کند و احترام افراد را نگه نمی داردبه او گفته ایم اگر زن می خواهد باید نماز بخواند اما او می گوید به نماز من چکار دارنددلم برای همسر آینده او می سوزدآیا به نظر شما چنین فردی بهتر نیست مجرد بماند اصلا بهتر نیست من پایپش بکشم و به فکر او نباشم چکار کنیم آیا برای او راه نجاتی هست...

پاسخ طلبه پاسخگو:
سلام و احترام
اگر همسر خوبی میخواهد که اخلاق و رفتار خودش طبق اون چیزی که گفتید اصلا امکان نداره.چون اینطور یکی دیگه رو هم بدبخت خواهد کرد.
او باید اخلاقش رو حتما اصلاح کند و دست از کبوتر بازی و قلیان و ... بردارد چون چنین شخصی لایق تشکیل خانواده نیست و هر دختری که بیاد منزل این آقا مشخصه بیچاره خواهد شد.
ممکنه بگید شاید اصلاح بشه.اما این یک ریسک هست و اگر اصلاح نشد و بدتر شد چی؟ تجربه هم نشون میده اصلاح نمیشند این افراد و چون مستقل هم می شوند بدتر می کنند.
معرفی هر دختری به این شخص ظلم است در حق دختر خانم.و شما تا اصلاح نشده کاملا کنار بکشید و کاری به کارش نداشته باشید.
موفق باشید