محدودیت یا مصونیت جنسی در اسلام؟

 

پرسش:

چرا در جوامع اسلامی مانند ایران خودمان جوانان بیشتر طرف موارد خلاف می روند در حالی كه در جوامع اروپایی چنین مواردی خیلی كم به چشم می خورد در ضمن از موارد خلاف منظور من اعتیاد به سیگار و تریاك و .... نیست بلكه موارد جنسی است نظر من این است كه چون دین اسلام دین محدود كننده ای است و جوانان را از بسیاری كارها منع می كند ولی دین مسیح چنین نیست و هر چه تاكید روی چیزی بیشتر باشد جوان و آدم بیشتر كنجكاو می شود و بیشتر به طرف آن می رود در ابهام به سر می برم و دوست دارم نظر شما را  بشنوم.

 پاسخ:

با سلام و ادب

 این نظر به دلایلی که ذکر می کنیم ، نمی تواند درست باشد.
اولا در دین مسیحیت نه تنها هیچ گونه آزادی در این زمینه وجود ندارد ، بلکه محدودیت های نسبت به اسلام بسیار بیشتر است ، اما چون با مسیحیت آشنا نیستید، چنین سخن می گویید.
متاسفانه امروز از مسیحیت ، اخکام و دستورات چندانی باقی نمانده است و آنها که مانده است ، دچار تحریف شده و آنها که تحریف نشده نیز توسط مسیحیان (جز عده معدودی) انجام نمی پذیرد.
در واقع مسیحیان واقعی آنها هستند که به ریاضت در صومعه و دیر مشغول هستند و در دین مسیحیت حتی ازدواج امر پسندیده ای نیست ، مگر این که انسان مجبور به آن شود. کسانی که بخواهند به بالاترین مراتب کمال برسند ، باید ازدواج را ترک کنند ، مانند اسقف ها و پاپها و تنها با تجرد می توان به آن مقامالت دست یافت ، اما در دین اسلام نه تنها ازدواج پسندیده و از سنت پیامبر است و بر آن تأکید بسیار شده و از مستحبات است ، بلکه در مواردی واجب می شود. . پس اسلام نه به صورت مطلق، غريزة جنسي را محدود و سركوب كرده و نه آن را به طور مطلق آزاد گذارده است و راه ميانه اي را مطرح كرده است و آن عبارت است از: ارضاي غريزة جنسي به صورت طبيعي و قانونمند با حفظ كرامت انساني و امنيت رواني جامعه؛ پرهيز از تحريك و تهييج غريزة جنسي و تأكيد بر آسان گيري در ازدواج.  
2- گاهی مطلبی عنوان می شود مبنی بر این که هر چه انسان از چیزی منع شود ، نسبت به آن حریص می شود . البته این سخن درست است ، اما در مورد غریزه جنسی این فقط یک طرف قضیه است و طرف دیگر این است که آزادی بی حد و حصر نیز آن را شعله ورتر می سازد . استاد مطهري مي گويد: «اشتباه فرويد و امثال او در اين است كه پنداشته اند تنها راه آرام كردن غرايز، ارضا و اشباع بي حد و حصر آن ها است. اين ها فقط متوجه محدوديت ها و ممنوعيت ها و عواقب سوء آن ها شده اند. طرحشان اين است كه براي ايجاد آرامش اين غريزه بايد به آن آزادي مطلق داد. اين ها چون يك طرف قضيه را خوانده اند، توجه نكرده اند همان طور كه محدوديت و ممنوعيت، غريزه را سركوب و توليد عقده مي كند، رها كردن و تسليم شدن و در معرض تحريكات و تهييجات در آوردن، آن را ديوانه مي سازد و چون اين امكان وجود ندارد كه هر خواسته اي براي هر فردي برآورده شود، بلكه امكان ندارد همة خواسته هاي بي پايان يك فرد برآورده شود، غريزه بدتر سركوب مي شود و عقدة روحي به وجود مي آيد».(2) در واقع انسان دارای اشتهای سیری ناپذیر است و هیچ حدی انسان را راضی نمی کند و این مسئله در مورد غریزه جنسی نیز صدق می کند.  به نظر استاد مطهري براي آرامش غريزه دو چيز لازم است: ارضاي غريزه در حد نياز طبيعي و ديگري جلوگيري از تهييج و تحريك آن.(3) اما اين كه مي گويند: انسان نسبت به چيزي كه از آن منع شود حريص است، مطلب صحيحي است، ولي نيازمند به توضيح است. انسان به چيزي حرص مي ورزد كه هم از آن ممنوع شود و هم به سوي آن تحريك شود. به اصطلاح تمناي چيزي را در وجود شخصي بيدار كنند اما او را ممنوع سازند. اگر امري اصلاً عرضه نشود يا كم تر عرضه شود، حرص و ولع هم نسبت بدان كم تر خواهد بود.(4)
نظريات روانكاوى از جمله نظرية "هورناي" بر اين حقيقت تأكيد مي كند: "در اجتماعاتى كه روابط جنسى آزاد است، بسيارى از احتياجات رواني،‌ شكل تمايلات جنسى پيدا مى كند و به صورت عطش جنسى در مى آيد".
«راسل» نيز كه به آزادي جنسي معتقد است، اعتراف كرده كه عطش روحي در مسائل جنسي غير از حرارت جسمي است. آن چه با ارضا تسكين مي يابد، حرارت جسمي است، نه عطش روحي. يعني روح انسان سيري ناپذير است و اگر چه شايد از نظر حرارت جسمي در زماني ارضا شود، اما چون انسان روح سيري ناپذير دارد، به آن حد قناعت نمي كند و مي خواهد از آن هم بالاتر رود. پس بايد گفت: آزادي در روابط زن و مرد ، از حرص و ولع نسبت به شهوت، پيشگيري نمي كند، بلكه سبب شعله ور شدن شهوات مي گردد. آمار موجود در جهان گوياي اين واقعيت است.

 اما واقعیت های جهان غرب: ره آورد آزادي جنسي در عصر حاضر، رفتارهاي خشونت آميز در روابط جنسي و استفاده قهر آميز از زنان و آزار جنسي در محل كار و بيماري هاي مقاربتي از جمله ايدز است. در انگلستان از هر ده زن، هفت زن در دورة زندگي شغلي خود به مدت طولاني دچار آزار جنسي مي گردند. در مورد تجاوز جنسي نيز بررسي ها در لندن آشكار ساخت كه از هر شش تن يك تن مورد تجاوز قرار گرفته بود.(6) بر اين اطلاعات بايد آمار همجنس بازي ها و كشانده شدن به راه هاي ديگر را اضافه كنيم كه همه نشان از آن دارد كه عطش روحي هيچ گاه سيري پذيري نيست. اگر آزادي جنسي و روابط آزاد زن و مرد، حرص و ولع را كاهش مي دهد، پس اتفاقات در غرب ناشي از چيست؟
3- واقعیت  آن است که در غرب آن قدر روابط نامشروع وجود دارد که مسئله برای آنها به صورت عادی در آمده است و آنچه در آمارها ارائه می شود از طرف کسانی است که به پلیس و مراکز مراجعه کرده و از تجاوزات جنسی  اعلام نارضایتی می کنند ، اما برای کسانی که این اعمال عادی است و با اختیار خود به سوی آن رو آورده اند ، مسئله عادی است. پس بهتر است بگوييم آن قدر پيامدهاي بد زياد است كه نسبت به آن بي اهميت شده اند، نه آن كه ديگر تجاوزات و راه هاي انحراف مانند همجنس بازي ديگر وجود ندارد. مانند اين كه كسي به خانه اي وارد مي شود و مي بيند بچه هاي خانه ديوار را خراب كرده، فرش ها را پاره كرده و ظرف ها را شكسته، آن وقت مي بيند مادر خانه اصلاً ناراحت نيست يا توجه نمي كند. عدم توجه مادر، نشان آن نيست كه وضع خانه به هم ريخته و خراب نيست، بلكه ناشي از بي توجهي مادر به وضعيت است و متاسفانه امروزه در غرب ما شاهد این مسئله هستیم و اگر از طرف جامعه شمناسان و متفکران آن دیار ، اعلام خظر برای چنین وضعیتی می شود ، نه به خاطر روابط نامشروع ، بلکه به خاطر مسائلی چون تجاوزات به عنف(زور) ، عدم امنیت زنان ، از هم پاشیده شدن نظام خانواده ، تک والدینی فرزندان و... است.
جهت آگاهی بیتشر  حال به گوشه اي از پيامدهاي مسئله روابط آزاد در كشور هاي غربي بر اساس نوشته های خودشان بپردازيم . آنجا كه فكر مي كنيم ، اين مشكلات براي آنها حل شده يا حساسيت نسبت به اين موضوع ندارند .
 
نشريه آمريكايى "ايدرز دايجست" دربارة روابط پيش از ازدواج دختران و پسران مى نويسد: "هرساله 350 هزار دختر نوجوان امريكايى در سنين 15 تا 19 سال ـ دورة دبيرستان ـ به سبب ارتباط هاى نامشروع، آبستن شده و فرزندان غير قانونى خود را به دنيا مي آورند.... اين دختران با رؤياهايى چون ازدواج با دوستان پسرشان، اتمام تحصيلات، شروع يك زندگى ايده آل و دست يابى به يك شغل مناسب،‌ به اين ارتباط غير قانونى روي مى آورند. اما بسيار زود پرده هاى سراب گونة اين اوهام به كنار رفته و واقعيت زندگى روى خود را نشان مى دهد و متأسفانه، اين بيدارى درست در زمانى به دست مى آيد كه اين دختران نوجوان ديگر شانسى براى برخوردارى از يك زندگى سالم و ايده آل ندارند".
اين روزنامه در ادامه علت بروز اين نابهنجاري‌هاى جنسى را روابط آزاد دختر و پسر در مدارس دانسته، طى گفتگويى با تعدادى از اين دختران، به نقل از يكى از آنان مي‌نويسد:
"اي كاش زمان به عقب بر مى گشت! اى كاش به عنوان عضوى از خانواده در ميان والدينم جاي داشتم. اى كاش هنگامى كه زمينه هاى ايجاد يك ارتباط نامشروع برايم فراهم شده بود، كمى هم به زندگى آينده ام مى انديشيدم و اين گونه به پايان خط نمى رسيدم".

در ذيل به برخى از آن آثار كه در نتيجة روابط آزاد دختر و پسر در جوامع غربى پيدا شده اشاره مى كنيم:

1ـ افزايش روابط جنسى نامشروع: تحقيق نشان مى دهد كه آمار روابط نامشروع جنسى كه ناشي از روابط آزاد دختر و پسر است،‌ در امريكا و در تمامى جامعة اروپا رو به افزايش است، به گونه اى كه در سال 1993 در امريكا 50% روابط دختر و پسر به روابط جنسي تبديل شده است.
2ـ آبستنى هاى ناخواسته: آميزش جنسى نامشروع و افزايش آبستنى هاى غير رسمى و زود هنگام يكى ديگر از آثار شوم روابط آزاد دختر و پسر است. آندره ميشل در اين باره مي نويسد: "بيش از چهل درصد زنان امريكايى كه پيش از بيست سالگى ازدواج مى كنند. به علت روابط آزاد پسر و دختر،‌ قبل از ازدواج حامله هستند. در نروژ 90% دخترانى كه در سن كمتر از هيجده سال ازدواج مى كنند، آبستن هستند و در سوئد و آلمان نيز همين مطلب صادق است".
3ـ ازدياد غير قابل كنترل آمار سقط جنين: متناسب با افزايش نرخ آبستنى هاى ناخواسته، آمار سقط جنين در كشور هاى غربى كه دختر و پسر پيش از ازدواج روابط آزاد دارند رو به تزايد است. از يك ميليون زن و دختر نوجواني كه هر ساله در امريكا به طور ناخواسته باردار مى شوند، 53% فرزندان خود را سقط مي كنند. اين درحالى است كه به علت برخى محدوديت ها كه بعضى ايالات در مورد سقط جنين وضع كرده اند،‌ اكثر سقط هاى جنين گزارش نمى شود.
به ادعاى يك پزشك امريكايى كه در يكى از زايشگاه هاى اين كشور مشغول بوده و در مورد مشكلات محل كار خود مقاله اى نوشته است،‌ در حدود 47% از زايمان هاى تحت نظر وى مربوط به مواليد نامشروع بوده است. به ادعاى وى اكثر مواليد،‌ مربوط به زنان پايين تر از بيست سال مربوط به روابط آزاد دختر و پسر بوده است.
4ـ افزايش خانواده هاى تك والديني: افزايش شمار وصلت هاى غير رسمي،‌ باعث كاهش در ميزان ازدواج را ترسيم مى كند كه يكى از پيامد هاى آن افزايش تعداد خانواده هاى تك والدينى است؛ يعنى خانواده هايى كه فرزندان در آن ها محكومند تنها با يكى از والدين خود زندگى كنند. آندره ميشل مى گويد: "زندگى فرزندان نامشروع در بيش از 90% موارد با مادران است. اين گونه مادران كه تقريباً از سوى جامعه به ويژه والدين و آشنايان خود طرد مى شوند،‌ براى گذراندن زندگى با مشكلات شديد اقتصادى و فقر و فلاكت مواجهند.
روزنامة "ايدرز ايجست" ضمن ارائة گزارشى از وضع فلاكت بار معيشتى اين گونه خانواده ها، گزارش زير را نوشته است:
"مادر اين بچه - كه مادام بهانة پدر مى كند - براى تأمين نيازهاى مادى خود و فرزندانش ناچار است كه در دو شيفت كامل كار كند كه در نتيجه، فرزند وى در مقايسه با مادران ديگر،‌ زمان كمترى را با او سپرى مى كند. اين فرزند غيرقانونى در حقيقت هم از نعمت پدر و هم از نعمت مادر محروم است.
اين مادر نوجوان با تأسف و تأثر مى گويد: من با اين حاملگى نامشروع براى تمام عمر دخترم را از نعمت پدر محروم كردم و بايد تسلى بخش اندوه فراوان اين طفل باشم.
5ـ روسپيگري: پديدة شوم روسپى گرى به ويژه در بين دختران جوانى كه به طور ناخواسته صاحب فرزند نامشروع شده اند، در جوامع غربى شايع است، زيرا فرزندان ناخواسته، فرصت هاى اشتغال و تحصيل را از مادران گرفته، آنان ناچارند براى تأمين هزينه هاى زندگي و رهايى از فقر، به هر كارى رو آورند.

6ـ گسترش بيمارى هاى مقاربتي: روابط آزاد دختر و پسر، در نتيجه روابط آزاد جنسي، سكوي پرش روسپى گرى و افزايش بيمارى هاى عفونى و مقاربتى است. در اين باره كافى است بدانيد كه: در هر 13 ثانيه يك نفر در آمريكا به ويروس مهلك بيمارى ايدز مبتلا مي شود. قربانيان اين ويروس كه عمدتاً از طريق بى بندو بارى جنسى مبتلا مى شوند، از اين بيمارى عفونى هلاك مى گردند.
آنچه ذكر شد، اشاره به برخى پيامدهاى روابط آزاد دختر و پسر پيش از ازدواج است. عوارض ديگرى چون جنون،‌ عقده هاى رواني، تزايد جنايت و آدم كشى از ديگر نتايج آن روابط است.
به اين ترتيب روشن شد كه چرا اسلام روابط آزاد دختر و پسر و نگاه و صحبت هاى التذاذي آنان را كه منشأ براي روابط بعدي مي شود ، حرام و ممنوع ساخته است.
آمار و نقل قول ها عمدتاً از كتاب مجموعه مقالات دفاع از حقوق زنان، ‌تدوين دفتر مطالعات و تحقيقات زنان از صفحة 60 تا 72 برداشت شده است. در اين موضوع مى توانيد كتاب هاى زير را مطالعه كنيد:
1ـ جامعه شناسى خانواده،‌ از دكتر شهلا اعزازي.
2ـ سيماى زن در جهان ـ امريكا، از مركز امور مشاركت زنان رياست جمهوري.
3ـ درّ و صدف، از محمد شجاعي، انتشارات محيي، شهرري.
پي نوشت ها:
1.    استاد مطهري، اخلاق جنسي در اسلام و غرب، ص 26.
2.    همان، مسئلة حجاب، ص 130 ـ 140.
3.    همان، ص 104.
4.    همان، ص 105.
5.    همان، ص 98.
6.    مجلّه كتاب نقد، ش 17، ص 275.


 

نظرات (0)

نظر ارسال شده‌ی جدیدی وجود ندارد

دیدگاه خود را بیان کنید

  1. ارسال دیدگاه بعنوان یک مهمان - ثبت نام کنید و یا وارد حساب خود شوید.
پیوست ها (0 / 3)
اشتراک‌گذاری موقعیت مکانی شما

وبگــــــــــردی طلبۀ پاسخگو

دانــــــلود های مفیـــــــــــــــــــد

حمایت از سایت

برای حمایت از سایت لوگوی زیر را در سایت خود درج نمایید.

بیشترین دانلود ها

جدیدترین مطالب سایت