پرسش:
با توجه به خبر دادن پيامبر(ص) از واقعه كربلا جريان شهادت امام حسين(ع) تكليف يزيد و يزيديان چه ميشود؟ اگر آنها اين كارها را نميكردند، چگونه آن اخبار توجيه ميشد؟
پاسخ:
خواهر گرامي! سلام و ادب از اين كه با ما مكاتبه نموده ايد سپاسگزاريم. اخبار پيامبر(ص) از حادثه كربلا منافاتي با اختيار و اراده يزيد و يزيديان ندارد، همان طوري كه علم ازلي خداوند از افعال انسانها منافاتي با اختيار انسان ندارد؛ البته بعضي از افراد يا فرقه هايي كه نظريه جبر را پذيرفتهاند، به موضوع علم پيشين الهي تمسك جسته و آن را دليل بر جبر گرايي دانستهاند.
اينان ميگويند: خداوند از ازل ميدانست كه هر انساني چه كاري انجام خواهد دارد و چون علم او واقع نما و تخلفناپذير است، پس انسان بايد آن كار را انجام دهد و نميتواند بر خلاف علم پيشين الهي رفتار و حق تخلف از آن را ندارد، پس مجبور است. اين شعر منسوب به خيام را گواه بر اين مدعا گرفتهاند:
ميخوردن من، حق ز ازل ميدانست
گرمي نخورم، علم خدا جهل بود!
استاد مطهري(1) در پاسخ شبهه فوق ميگويد: دو مقدمه مذكور صحيح است، يعني خداوند به همه چيز علم دارد و علم الهي نيز تغييرپذير و خلافپذير نيست، ولي نتيجهگيري آنها صحيح نيست.
لازمه اين دو مقدمه اين نيست كه انسان مجبور و مسلوب الاختيار باشد. از اشكال كننده كه ميگويد "مي خوردن من، حق ز ازال ميدانست، بايد توضيح خواست كه آيا آن چه حق ز ازل ميدانست "مي خوردن اختياري و از روي ميل و اراده و انتخاب شخصي، بدون اكراه و اجبار بود يا "مي" خوردن جبري و تحميلي به وسيله يك قوّهاي خارج از وجود انسان و يا "مي" خوردن مطلق بدون توجه به علل و اسباب؟
آن چه حق ز ازل ميدانست، نه "مي خوردن اجباري بود و نه "مي خوردن مطلق. ميخوردن اختياري بود و چون علم ازلي چنين است، پس اگر ميبه اختيار نخورد و به جبر بخورد، علم خدا جهل بود. علم ازلي كه به افعال و اعمال انسان تعلّق گرفته است، به معني اين است كه او (خداوند) از ازل ميداند كه چه كسي به موجب اختيار و آزادي خود طاعت ميكند و چه كسي معصيت و آن چه آن علم ايجاب ميكند و اقتضاي دارد، اين است كه آن كه اطاعت ميكند، به اراده و اختيار خود اطاعت كند و آن كه معصيت ميكند، به اراده و اختيار خود معصيت كند.(2) پس علم پيشين الهي نه تنها با اختيار انسان منافات ندارد، بلكه تأكيد كننده و اختيار است.
علم پيامبر و اِخبار او از واقعه كربلا و شهادت، امام حسين(ع) بر اساس علمي است كه خداوند در اختيار ايشان قرار داده است و همان طوري كه گفته شد، علم الهي يا علم پيامبر، جبر آفرين نيست. در اين صورت پيامبر خبر ميدهد كه افراد جنايتكار با اختيار خود دست به جنايت ميزنند و امام حسين(ع) نيز با اختيار خود شهادت را ميپذيرد تا اسلام محفوظ بماند. پس تكليف يزيد روشن است. او مجبور به قتل امام حسين(ع) نبود، هر چند خداوند از قبل ميدانست كه چنين شخصي با خباثت باطن و با اختيار خود اين جنايت بزرگ را مرتكب خواهد شد، همان طوري كه استاد، دانشآموز خود را ميشناسد و از قبولي يا مردودي او خبر ميدهد، ولي هرگز استاد دانشآموز خود را به درس خواندن يا نخواندن مجبور نميسازد. علم استاد با اختيار دانشآموز
منافاتي ندارد.
از آن جا كه بحث جبر و اختيار يك بحث دقيق و جنجال برانگيز است، لازم است در اين مورد مطالعات همه جانبه داشته باشيد و نبايد به پاسخ كوتاه بسنده نماييد.
از اين رو كتابهاي معارف قرآن از مصباح يزدي، جبر و اختيار از محمد تقي جعفريي و علم پيشين الهي از سعيدي مهر و انسان و سرنوشت از استاد مطهري را جهت مطالعه معرفي مينماييم.