پرسش:
سؤالی داشتم در مورد نظر شیعه که عدل را جزء اصول دین میداند. شهید مطهری آنرا با حسن و قبح عقلی توضیح میدهد. این حسن و قبح عقلی برای من سؤال است که به چه صورت است؟ یعنی مثلا در مورد حسن ذاتی(عقلی) صداقت یا قبح عقلی دروغ [اصلا آیا دروغ قبح ذاتی دارد؟!] باید گفت که: «دروغ باعث از بین رفتن صداقت در جامعه و عدم احساس امنیت و ... میشود، پس قبیح است»(یعنی نگاه به نتایجش میشود)؟ یا اینکه فقط باید گفت که «دروغ در ذات خود پلید و بد است» و دیگر بر امر ذاتی استدلال نمیشود؟ در این صورت وقتی مثلا در جایی باید دروغ گفت تا جان مؤمنی در امان بماند، آیا میگوییم قبح دروغ از بین رفته است و «در اینجا» ذاتش تبدیل به حَسَن شده است(چون بر اساس نتایجش، مفیدتر است)، یا میگوییم اینجا هم دروغ قبیح است، و کشته شدن انسان بیگناه قبیح تر است، و دفع افسد به فاسد صورت میگیرد (از جهت دیگر: انتخاب بین اهمّ و مهم؛ که راست گویی مهم است، و حفظ جان مؤمن اهمّ). یعنی دروغ خودش -بدون در نظر گرفتن «نتایج»اش- بذاته بد و قبیح و زشت است. (یعنی اصالت نتیجه نادرست است) پس آیا خوبی و بدی کارها را با خوبی و بدی نتایجش میسنجند؟ یا خود کار -فارغ از نتیجهاش- خوب و بد است؟ آیا میتوان چنین گفت: برخی کارها خوب است، فارغ از سودمندیاش. مانند علم آخر عمر (ابوریحان؟)، مسواک و نظافت حتی شب پیش از شهادت (پس: دندان مسواک زدن تنها برای این نیست که دندانها خراب نشود؛ که جز فردای عاشورا زمانی در کار نبود)
پاسخ:
برادر گرامی، با سلام و سپاس
روحیه پرسشگری شما را میستاییم و از طرح پرسشهای عمیقتان استقبال میکنیم.
پیش از هر چیز باید روشن شود عدلی که از دید شیعه جزء اصول عقاید به حساب آمده، مربوط به عدل الهی است، نه عدل به مفهوم اعم. پرسشگر محترم با بازخوانی کلام شهید مطهری در مجموعه آثار، ج 1، ص 43، این گفته را خواهد پذیرفت.
امام در بارة حسن راستگویی و قبح دروغ باید توجه داشته که حسن عقلی صداقت و قبح عقلی دروغ در مواردی نظیر آنچه در سؤال آمده، با دقت در مبانی کلامی به آسانی قابل حل است، زیرا کسانی که قایل به حُسن و قبح ذاتی (عقلی) اشیاءاند، نظرشان این است که عقل انسان حکم میکند که صدق مفید و نافع، حسن است ولی کذب زیانبار، قبیح است. همچنین، صدق مضر، قبیح و کدبِ نافع، حَسَن است.
بنابر این مثالها و مسایلی که در پرسش آمده، به آسانی قابل حل است، مثلاً دروغی که موجب نجات مؤمن شود، عقلاً حسن است، یعنی عقل حُسن آن را درک میکند یا با راستی که سبب گرفتاری مظلوم شود، عقلاً قبیح است، پس از این راه حُسن و قبح ذاتی و عقلی برخی اشیا به آسانی قابل درک است و محذورات مطرح شده در پرسش پیش نمیآید.