چرا در جامعه کنونی مردم به طرف بی‌بند و باری می روند؟مقصر کیست؟

پرسش:

چرا در جامعه کنونی مردم به طرف بی‌بند و باری می‌روند، مقصر کیست؟ راه حل چیست؟

پاسخ:

سلامی به روشنایی دلهای عارفان

بی‌بند و باری یک پدیده اجتماعی است،‌همانند سایر پدیده‌های اجتماعی که عوامل متعددی در پیدایش آن مؤثرند. دیدگاه جامعه‌شناسان در علل پیدایش بی‌بند و باری و ناهنجاری‌ها‌ی اجتماعی متفاوت و گاه ناهمگون است.
عده‌ای برای ناهنجاری‌های اجتماعی به عامل فرهنگی، تربیتی و روانی اعتقاد ندارند و علت را فقط «جسمانی» می‌دانند. برخی دیگر می‌گویند «بعضی برای ارتکاب جرم چشم به دنیا می‌گشایند و برای هر نوع جرم آمادگی کامل دارند(1)» و به اصطلاح جانی بالفطره هستند.
به تناسب دیدگاه‌های متفاوت گاه نادرست و غیر علمی، راه حل‌ها نیز متفاوت استن ولی اغلب «جامعه‌شناسان معتقدند بسیاری از مسایل اجتماعی و ناهنجاری‌های رفتاری از نسبت‌های متفاوت تحوّل اجتماعی یا فرهنگی و ستیزه اخلاقی بین دو نسل ناشی می‌شوند(1)».
به بیان برخی عوامل از دیدگاه اسلام و جامعه‌شناسان بسنده می‌کنیم:

1ـ عدم آگاهی و شناخت:

سرچشمه و علت همه بدبختی‌های بشر از جمله بی‌بند و باری فسادانگیزی لاابالی‌گری و انواع بزهکاری‌ها، جهل و ناآگاهی است. حضرت علی(ع) می‌فرماید: «اَلْجَهْلُ مَعْدِنُ الشرّ، الجهلُ أصلُ کلّ شَرّ(2)، نادانی مرکز و معدن بدی‌ها است. جهل و ناآگاهی اصل و ریشه هر بدی و زشتی است». از دیدگاه قرآن کریم جهل و نا آگاهی با عده بسیاری از انحرافات فکری، اعتقادی، اخلاقی و عملی است. به تفسیر یا ترجمه آیات 138 سوره اعراف و 55 نمل و 89 یوسف مراجعه شود.
2ـ ضعف بنیه اعتقادی و اخلاقی:

نقش مهم و کارکرد تأثیرگذار اخلاق و اعتقادات دینی در سالم سازی جامعه و رفتارهای اجتماعی بر کسی پوشیده نیست. جامعه‌ای که در آن مبانی اخلاقی و کنترل رفتاری و نظارت جمعی نباشد، آماده برای پذیرش هر جریان فکری بوده و هر رفتار غیر اخلاقی را دنبال می‌کند. از این رو استکبار جهانی و استعمار و استثمارگران به تضعیف مبانی اعتقادی و اخلاقی ملت‌ها از راه‌ها و شیوه‌های مختلف رو آورده و کمر بسته‌اند.
ضعف بنیه اعتقادی و اخلاقی باعث از هم پاشیده شدن نظام اجتماعی و هتک حرمت فردی و نقض قانون می‌شود. این رفتارها زمینه را برای تسلط و تأمین منافع استعمارگران آماده می‌سازد(2).

3ـ آسان بودن بی‌بند و باری یا تقدّم بُعد مادی بر بُعد غیر مادی انسان:

انسان از درون دارای دو دسته گرایش‌های عالی انسانی و پست حیوانی است و گرایش‌های عالی که ریشه در فطرت دارد، استعدادهای بالقوه‌ای هستند که فعلیت و شکوفایی آن نیازمند «آمادگی و اراده، کار و تلاش، گذشت زمان، محیط مساعد، آگاهی و شناخت و تربیت ویژه» است، ولی تمایلات حیوانی یا «غریزه» از آغاز تولد، جنبه بالفعل دارد و نیازی به فراهم ساختن فضای مساعد و تربیت، و تلاش و زحمت نیست.
از بیرون نیز شیطان‌های جنّی و انسی ناپیدا و پیدا با تحریک و توجیه، زمینه را برای افرادی که از آگاهی و شناخت و بنیه اعتقادی و اخلاقی لازم برخوردار نیستند، آماده‌تر می‌کند، از این رو بی‌بند و باری، کم زحمت و موافق طبیعت حیوانی و مادی انسان است که از جهت زمانی هم در اصل آفرینش و هم از جهت فعلیت یافتن تقدّم دارد.

4ـ خانواده:

نقش خانواده در شکل‌گیری و ساماندهی افکار، عقاید و رفتارهای فرزندان بر کسی پوشیده نیست.
«اکثر روان‌شناسان به ویژه روانکاوان معتقدند که ریشه همه نوع ناهمگونی‌های روانی و ناهنجاری‌ها و بی‌بند و باری‌ها در تربیت اولیه دوران کودکی و روابط سالم خانوادگی وجود دارد.
خشونت و بی عدالتی در خانواده و بی مهری والدین، نیز بی‌توجهی به تمایلات منطقی کودکان، روحیه‌های سرد و خشک و خشن پدید می‌آورد. آثار چنان روحیاتی در زندگی اجتماعی بازتاب پیدا می‌کند: بنابر این خانواده در اصطلاح و سالم سازی فرزندان و جامعه یا تخریب و بی‌بند و باری آنان، مهم‌ترین و اولین نقش را دارد.
دکتر احمدی، روان‌شناس معروف معاصر بیان می‌کند: «اولین محیطی که زمینه بزهکاری را در فرد به وجود می‌آورد، خانواده است و بزهکاران از خانواده‌های آشفته و پاشیده بر می‌خیزند».
وی می‌افزاید: «بر اساس یک پژوهش اجتماعی و تحقیقی که از «کانون اصلاح و تربیت تهران و مشهد» به عمل آمده، حدود یک سوم از خانواده‌های بزهکاران در خانه درگیری داشته‌اند و دو سوم آنان (جهت تربتی کودکان) به کتک متوسل می‌شده‌اند. و بیست و هفت درصد خانواده‌ها معتاد بوده‌اند و پنجاه درصد از محبت لازم (که اعضای خانواده را به یکدیگر نزدیک کند) محروم بوده‌اند(2).
علاوه بر شیوه تربیت و نوع اخلاق و سلوک خانواده، نوع غذا و لقمه حرام نیز در رفتار و افکار فرزندان تأثیر می‌گذارد.

5ـ تأثیر اجتماع (یا رسانه‌ها و اجتماع):

محیط اجتماعی بخش اعظم زندگی هر فرد را تشکیل می‌دهد و یکی از عوامل بسیار مهم و تأثیرگذار در شکل‌گیری اخلاق و عقاید و تنظیم رفتارها است.
منظور از تأثیر اجتماع، آداب و رسوم و فرهنگی است که از دوستان و هم‌نشینان،‌ محل تحصیل، محل کار و یا از طریق کتب و مطبوعات، روزنامه‌ها، فیلم‌ها، تئاتر و بالاخره رسانه‌های نوشتاری، گفتاری، نمایشی و هنری به جامعه تزریق می‌شود.

6ـ تهاجم فرهنگی:

دشمنان خارجی و نوکران آگاه یا ناآگاه، با مزدیابی مزد از راه‌ها وروزنه‌های گوناگونی، زمینه را برای گسترش فساد و بی‌بند و باری فراهم می‌کنند.
اکنون بیش از پنجاه هزار سایت اینترنتی با شیوه‌ها و سازکارهای متفاوت برای تخریب دین، و توسعه و گسترش فرهنگ بی‌بند و باری و ضد اخلاقی در دنیا وجود دارد که بسیاری از این سایت‌ها یا مستقیماً توسط صهیونیست‌ها و ضد انقلاب و وهابی‌ها و بهایی‌ها اداره می‌شوند، یا از سوی آنها تغذیه و پیشتیبانی و جهت‌دهی می‌شوند(1)».

7ـ عامل اقتصادی:

عامل اقتصادی از دو جنبه زمینه بی‌بند و باری را فراهم می‌کند:
أ) فقر اقتصادی: تنبلی، راحت‌طلبی، تن به کار ندادن، منتظر کار دولتی و اداری بودن و همچنین بحران‌های اقتصادی ناشی از ضعف مدیریت دولتی، باعث بیکاری و زمینه‌ساز فقر و نداری می‌گردد، و مردم به خصوص جوانان را برای تأمین یا تشکیل زندگی، در تنگنا و فشار قرار می‌دهد. این وضعیت به همراه عوامل اجتماعی دیگر همانند فقر فرهنگی، فقر اخلاقی و دینی، زمینه را برای بی‌بند و باری و بزهکاری فراهم می‌سازد. اما علی(ع) درباره فقر فرمود: «فقیر گرسنه خطا و لغزش‌هایش زیاد است فقر موجب غم و غصه(2)،‌فراموشی و حواس‌پرتی می‌گردد(3) و آن‌چنان انسان‌های ضعیف الایمان را به سمت گناه و بی‌بند و باری می‌کشاند که تا مرز کفر و بی‌دینی سوق می‌دهد»(4). نیز باعث سی‌روزی دنیا و آخرت می‌گردد(5) در مورد آثار و عواقب بیکاری از امیرالمؤمنین (ع) نقل شده است: «اتّصال الفراغ مفسدة؛ بیکاری پیوسته باعث بی‌بند و باری و فساد می‌گردد».(6)
ب) انباشت ثروت: انسان اگر هماهنگ با انباشت ثروت و پیش‌تر از آن، فلسفه ثروت‌اندزوی و فرهنگ و اخلاق انسانی و دینی سرمایه‌داری و انباشت آن را نیاموزد، ثروت به اهرمی جهت پیدایش بی‌بند و باری و فاسد انگیزی تبدیل می‌گردد.

8ـ پیشرفت فناوری و عقب ماندگی:
شکاف دوگانگی در سازش بین فرهنگ مادی و غیر مادی، هم‌چنین عقب ماندگی یک عنصر فرهنگی از عنصر فرهنگی دیگر را پس‌‌افتادگی فرهنگی گویند. وقتی جامعه‌ای از لحاظ تکنولوژی و صنعت و اقتصاد پیشرفت کرد، باید متناسب با آن تغییراتی در روابط خانوادگی و اجتماعی، هم‌چنین معرفت دینی پدید آید.
به دیگر بیان: در عصر تحول و تغییر در یک جامعه صنعتی پویا باید سطح معرفت‌های دینی و عقاید مذهبی از اتقان استحکام بیشتری برخوردار باشد، تا هماهنگی و سازش بین فرهنگ مادی و غیر مادی یا خارج و ذهن به وجود آید،‌ در غیر این صورت معرفت‌های دینی سطحی و عقاید موروثی کم‌ مایه به دلیل عدم تناسب و تطابق با شرایط متغیر زندگی مادی ممکن است مبنایی برای بی‌بند و باری، چالش‌ها و سایر مسایل اجتماعی و ناهنجاری‌ها گردد.
افزون بر عوامل ذکر شده، علل دیگری مانند «شهرنشینی، تراکم و افزایش جمعیت، آزادی‌های بی ضابطه، احساس عمد امنیت، احساس عدم کرامت و شخصیت و عزّت نفسانی، از خود بیگانگی فرهنگی، بی‌بند و باری و توسعه جرم و جنایت فراهم می‌سازد جهت آشنایی بیشتر بر کتاب‌های زیر مراجعه شود:
1ـ روان‌شناسی نوجوانان و جوانان، دکتر سید احمد احمدی؛
2ـ تربیت و شخصیت انسانی، سید مجتبى هاشمی؛
3ـ آسیب‌شناسی اجتماعی و جامعه‌شناسی انحرافات، دکتر محمدحسین فرجاد؛
4ـ گفتار فلسفی، جوان، ج 2، محمدتقی فلسفی.
5ـ جوان و بحران هویت، دکتر محمدرضا شرفی.
راه حل چیست؟
بی‌بند و باری و سایر ناهنجاری‌های اجتماعی ـ همان گونه که توضیح داده شد ـ‌ معلول عوامل گوناگونی است؛ از سویی دیگر مشکلاتی نیستند که بیست و چهار ساعته ایجاد شده باشند تا برای آنها راه‌حل‌های کوتاه مدت، آسان و سریع وجود داشته باشد.
مهم آن است که عوامل «بسیار تأثیرگذار: در بی‌بند و باری مانند خانواده، محیط کار و آموزشی و وسایل ارتباط جمعی و... شناخته شود و به تناسب آن «انگیزه ارتکاب جرم و بی‌بند و باری، علل و شرایط و موقعیت آن برنامه‌ریزی گردد.
بنابر این آموزش خانواده، مشاوره‌های فردی و گروهی،‌اصلاح محیط‌های آموزشی و محل کار، آموزش مهارت‌های اجتماعی، نظارت صحیح بر وسایل ارتباط جمعی، اصلاح اجتماع و قوانین اجتماعی، کار درمانی و ایجاد شغل و تأمین معیشت و زندگی آحاد مردم، مهم‌ترین راهکار برای مبارزه با بی‌بند و باری است.

1ـ دکتر سید احمد احمدی، روان‌شناسی نوجوانان و جوانان، ص 140.
1ـ دکتر محمد حسین فرجاد، آسیب‌شناسی اجتماعی و جامعه‌شناسی انحرافات، ص 98.
2ـ فهرست غرر الحکم، واژه جهل.
1ـ روان‌شناسی نوجوانان و جوانان، ص 158.
2ـ همان.
1ـ سید مجتبى هاشمی، تربیت و شخصیت انسانی، ج 2، ص 189.
2ـ روان‌شناسی نوجوانان و جوانان، ص 143.
3ـ سید احمدرضا حاجتی، عصر امام خمینی(ره)، ص 379.
1ـ محمدی ری‌شهری، میزان الحکمة، ج 3، ص 2441.
2ـ غرر الحکم، ج 1، ص 7، به نقل از آثار الصادقین، ج 16، ص 497.
3ـ همان.
4ـ این مطلب از پیامبر(ص) و امام علی(ع) و امام صادق(ع) نقل شده است. آثار الصادقین، ج 16، ص 493 و 497.
5ـ میزان الحکمة، ج 3، ص 2441.
6ـ ارشاد مفید، ص 141، به نقل از جوان فلسفی، ج 2، ص 258.

نظرات (0)

نظر ارسال شده‌ی جدیدی وجود ندارد

دیدگاه خود را بیان کنید

  1. ارسال دیدگاه بعنوان یک مهمان - ثبت نام کنید و یا وارد حساب خود شوید.
پیوست ها (0 / 3)
اشتراک‌گذاری موقعیت مکانی شما

وبگــــــــــردی طلبۀ پاسخگو

دانــــــلود های مفیـــــــــــــــــــد

حمایت از سایت

برای حمایت از سایت لوگوی زیر را در سایت خود درج نمایید.

بیشترین دانلود ها

جدیدترین مطالب سایت