فلسفه ازدواج در قرآن چگونه بيان شده است؟

پرسش:
 فلسفه ازدواج در قرآن چگونه بيان شده است؟
پاسخ:
با سلام و ادب
 اسلام بر ازدواج تأكيد كرده است و آن فلسفه و فوايد بسيارى دارد. برخى حكمت ها و فوايدى كه قرآن كريم به آن اشاره كرده، عبارتست از:
1. بقاى نسل انسان و حفظ حيات نوع بشر؛[1] اين نكته در چند آيه قرآن به وضوح بيان شده است؛ در يك جا مى فرمايد: «او آفريننده آسمان ها و زمين است و از جنس شما همسرانى براى شما قرار داد و جفت هايى از چهار پايان آفريد و شما را به اين وسيله [به وسيله همسران] زياد [تكثير]مى كند.» و در واقع، يكى از حكمت هاى مهمّ مذكر و مؤنث آفريدن انسان ها، ازدواج و «زوج» شدن مى باشد[2] و هدف از آن، تكثير نسل است.
خداوند مى فرمايد: (نِساؤُكُم حَرثٌ لَكُم فَأتوا حَرثَكُم اَنّى شِئتُم و قَدِّموا لاَِنفُسِكُم و اتَّقوا اللّهَ ... ؛[3]زنان شما، كشتزار شما هستند؛ پس، هر زمان كه بخواهيد، مى توانيد با آنان آميزش كنيد. و [سعى نماييد از اين فرصت بهره گرفته، با پرورش فرزندان صالح]اثر نيكى براى خود، از پيش بفرستند [و در صدد پديد آوردن يادگارى و نسلى براى خود برآييد.] و از خدا پروا كنيد.)در اين آيه، زنان به مزرعه تشبيه شده اند، يعنى همان طور كه انسان براى ادامه زندگى به تغذيه و كشت و زرع در مزرعه نياز دارد تا حيات او تأمين شود، براى حفظ حيات نوع بشر و خود نيز نيازمند وجود زن است و او رمز بقاى نسل بشر است.
2. تربيت و پرورش فرزندان شايسته؛ اسلام براى انتخاب همسر شرايط و راه كارهايى ارائه داده است تا بتوان با تشكيل خانواده اى سالم فرزندان صالحى تربيت كرد صالح است.[4]
3. آرامش در زندگى؛ اين آرامش از اين جا ناشى مى شود كه زن و مرد مكمل يكديگر و مايه شكوفايى، نشاط و پرورش يكديگرند، به طورى كه هر يك بدون ديگرى ناقص است. اين آرامش هم از نظر جسمى است و هم از نظر روحى، هم از جنبه فردى و هم اجتماعى. در آيه 21 روم به اين فلسفه اشاره شده است.
4. ايجاد زمينه عفاف و پاك دامنى؛ در سايه ازدواج مشروع، طغيان ها، هيجانات درونى، جوشش هاى غريزه، بى قرارى ها، چشم چرانى ها، هوس هاى آلوده كه نقش مخرّبى در به خطر انداختن امنيّت روانى انسان دارند، مهار مى شوند ؛ خداوند متعال در اين باره مى فرمايد: (و ليَستَعفِفِ الَّذينَ لايَجِدونَ نِكاحـًا حَتّى يُغنِيَهُمُ اللّهُ مِن فَضلِهِ؛[5]و كسانى كه [وسيله]زناشويى نمى يابند، بايد عفت ورزند، تا خدا آنان را از فضل خويش بى نياز گرداند.) از اين آيه شريف فهميده مى شود كه ازدواج، سبب عفت انسان مى شود و گويا عفت ازدواج كنندگان تضمين شده است؛ چرا كه امر به عفاف را متوجه كسانى گردانيده كه قدرت ازدواج ندارند.
5. ارضاى غريزه جنسى از راه صحيح و منطقى؛[6] نياز انسان به ازدواج، امرى فطرى و طبيعى و بر حسب تكوين است و تشريع اسلامى نيز بر اين امر تكوينى تطابق دارد؛ يعنى نحوه آفرينش انسان به گونه اى است كه خواه ناخواه، به جنس مخالف و ارضاى غريزه جنسى نياز دارد و خداوند متعال نيز انسان را دقيقاً براى پاسخ گويى به اين نياز طبيعى و فطرى، به ازدواج امر فرموده است؛ بنابراين، تشريع ازدواج، مطابق نياز فطرى و طبيعى انسان است. بديهى است كه پاسخ به نيازهاى فطرى، انسان را به تكامل خواهد رساند و عدم پاسخ گويى به آن، به يقين سدّى در مقابل تكامل انسان است.
6. دست يابى به محبت و مودّت؛[7] ما در هر سنى و در هر مرحله اى كه از حيات باشيم خواستار محبت هستيم، مى خواهيم كه ديگران ما را دوست بدارند و در اين دوستى صادق و خالص باشند. ازدواج اين خواسته آدمى را تأمين مى كند.
7. رهايى از بى هدفى و نابسامانى ؛ ازدواج، انسان را از گمراهى، بى هدفى، بى تعهدى و نابسامانى مى رهاند؛ چه بسيار اشخاصى ديده مى شوند كه قبل از ازدواج، به اصول اخلاقى، دينى و اجتماعى، چندان پاى بند نيستند و نوعى سبك سرى و بى مبالاتى و هرزگى بر رفتار و اخلاق آنان حاكم است، اما پس از ازدواج، اخلاق و رفتارشان تغيير كرده، متين و باوقار شده و نوعى متانت و بزرگوارى در رفتارشان پديدار مى شود؛ چنان كه در گزارش هاى خبرى و نظرسنجى ها نشان داده است كه افراد متأهل، به مسائل اعتقادى و آينده كشور خود بيش تر پاى بندند.[8]
8. دست يابى آسان تر به رفاه و توسعه جامعه؛ برنامه ريزان اقتصادى بر اين باورند كه دست يابى به رفاه و توسعه جامعه و افراد در سايه تشكيل خانواده، آسان تر است. «بى همسران خود، غلامان و كنيزان درست كارتان را همسر دهيد، اگر تنگ دست هستند، خداوند آنان را از فضل خويش بى نياز خواهد كرد و خدا گشايش گر است.»[9]
9. ازدواج در بهداشت روانى جامعه تأثير دارد. بهداشت روانى جامعه، باآرامش، رفاه، دور بودن جامعه از هيجانات، بى بند و بارى ها، بى هدفى ها، بى تعهدى ها و ... به
دست مى آيد. عامل مهم در رسيدن به اين هدف، تشكيل خانواده است؛ چنان كه پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله وسلم) مى فرمايند: هر كس كه ازدواج كند، نصف دينش را حفظ كرده است.»[10] حديث ياد شده، ازدواج را عامل مهمى در دور نگه داشتن دين و جامعه، از انحرافات مى داند.
افزون بر آنچه گفته شد، فوايد ديگرى نيز براى ازدواج از روايات استفاده مى شود، مانند: حفظ دين، ارزش يافتن عبادت، ارزش يافتن زندگى، سعادت فرد و اجتماع و ... .[11]

[1]. نساء/1.
[2]. شورى/11.
[3]. بقره/223.
[4]. تفسير الميزان، ج 2، ص 211.
[5]. نور/33.
[6]. نور/32 و 33؛ بقره/223.
[7]. روم/21.
[8]. ر.ك: تشكيل خانواده در اسلام، دكتر على قائمى؛ جوانان و انتخاب همسر، على اكبر مظاهرى.
[9]. نور/32.
[10]. من لايحضرالفقيه، شيخ صدوق، ج 3، ص 383.
[11]. جهت توضيح بيشتر ر.ك: نظام حيات خانواده در اسلام، على قائمى، ص 43 ـ 63؛ خانواده در قرآن، احمد بهشتى، ص 67 ـ 77.

نظرات (0)

نظر ارسال شده‌ی جدیدی وجود ندارد

دیدگاه خود را بیان کنید

  1. ارسال دیدگاه بعنوان یک مهمان - ثبت نام کنید و یا وارد حساب خود شوید.
پیوست ها (0 / 3)
اشتراک‌گذاری موقعیت مکانی شما

وبگــــــــــردی طلبۀ پاسخگو

دانــــــلود های مفیـــــــــــــــــــد

حمایت از سایت

برای حمایت از سایت لوگوی زیر را در سایت خود درج نمایید.

بیشترین دانلود ها

جدیدترین مطالب سایت