اوصاف شيعه

                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                            
                                              بسم الله الرحمن الرحيم
موضوع: اوصاف شيعه
الحمد لله رب العالمين بارئ الخلائق اجمعين و باعث الانبياء و المرسلين ثم الصلاه و السلام علي اشرف الكائنات، سيد الكونين،‌حبيب اله العالمين، الذي سمي في السماء بأحمد و في الأرض بأبالقاسم محمد « صلی الله عليه و آله و سلم» و علي آله الطيبين الطاهرين الأبرار سيما مولانا و مقتدانا حجه ابن الحسن ارواحنا و ارواح العالمين لتراب مقدمه فداء
وقتی کناربندری که اسکله داره میریدکشتی های بزرگی رو می بینیدکه از کشورهای مختلف برای تجارت یا هرکار دیگری میان برای اینکه کشتی ها مشخص باشند که ازکدوم کشورندحتما بایدپرچم ونشانه مخصوص کشور خودش رو بالای کشتی نصب کنند تاهمگان بدانند این کشتی متعلق به کدام کشور هست. ما انسانها هم برای اینکه گم نشیم وما رو بشناسند باید دارای پرچم ونشانه هایی باشیم.
 از مطالب بسيار مهمي كه ائمه طاهرين عليهم السلام بر آن تكيه داشتند و علاقه مند بودند تاكساني كه ادعاي رابطه با آنها را دارند بدانند و نسبت به آن مطالب آگاه و عالم باشند، بيان ويژگي ها و اوصاف شيعه بود.که این خودش پرچم ونشانه شخصیت وهویت انسانهاست. بيان نشانه هاي شيعه از زمان وجود مبارك امير المومنين عليه السلام شروع شدو تا زمان امام عسكري عليه السلام ادامه داشت. واین مسئله يك سلسله واقعيات با ارزش را چه در جهت اخلاق چه در جهت عمل بيان میکنه.
آنقدر ظهور اين اوصاف با ارزش بود كه امام صادق عليه السلام به يكي از يارانشان وقتي اين ويژگي ها را گفتند در پايان گفتارشان فرمودند: اگر اينها در وجود شما تحقق پيدا كند (تكون معنا في الرفيق الاعلي) شما در آن جايگاه برتري كه در قيامت محل ماست با ما و در كنار ما خواهي بود.
مضمون روايت است كه عده اي از مؤمنين وقتي در بهشت به زيارت رسول الله صلی الله عليه و آله وسلم و  اهل بيت طاهرينشان مشرف مي شوند مدتها بر در خانه آنها مي شينند و به چهره دلربا و ملكوتي ايشون خيره مي شن تا آنجا كه به آنها خطاب مي رسه كه برخيزيد و به منازل خودتون بريد كه حوريان بهشتي و نعمتهايي كه خدا براي شما مهيا کرده منتظر شما هستند و شوق ديدار شما رودارند. در جواب مي گويند ما اين لذت حضور را با هيچ نعمتي عوض نمي كنيم. يعني با تمامي خوشي و لذتي كه بهشت و بهشتيان از نعمت هاي آن دارند آنقدر اين لذت ديدار در نظرشان شيرين و پُر حلاوته كه حاضر نيستند اون رو با هيچ چيز عوض كنند.
حالا اگر ياران مهدي فاطمه سلام الله علیهما مي خوان سبزي حضور رو با جان و دل احساس كنند فرمول و راهش اينه كه اين ويژگي ها و اوصاف را هرچه بيشتر در خود زياد كنند چرا كه هرچه شباهت با اون عزیزان بيشتر باشه نزديكي و قرب بيشتري خواهد بود.
البته فكر نكنيد كه اين قاعده فقط مربوط به عالم قيامت و بهشت و ... هست بلكه در همين دنيا، در عالم نمونه اش فراوان است. به عنوان نمونه با كمي دقت به آهن و آهن ربا و همچنين خاك، نور و هوا بنگريد؛ هماهنگي عيني و خارجي اينها به اين جهت است كه در ذات اينها يك واقعيت نزديك به هم قرار دارد كه اگر از آنها گرفته شود نسبت به يكديگر بيگانه مي شوند. مثلا قدرت جاذبه آهن ربا را از آن بگيريد ديگر نمي تواند آهن را جذب كند.
چرا بين پيغمبرصلی الله علیه وآله و بلال حبشي – كه از قوم و نژاد و كشور ديگر است و هيچ رابطه نسبي و سببي ندارند– اينقدر قرب و نزديكي است؟ براي اينكه وجود بلال به اندازه سعه وجوديش شبيه وجود پيغمبر بوده است. از طرف ديگر چرا بين ابولهب و پيامبر صل الله عليه و آله و سلم اينقدر فاصله است؟ با اينكه ابولهب عموي پيامبر بوده و از يك گوشت و خون هستند! دليلش اين است كه آنچه در وجود پيامبر صل الله عليه و آله و سلم است اصلا در وجود ابولهب يافت نمي شود. در تاريخ نمونه هاي اينچنيني فراوان است، اميرالمؤمنين و ميثم تمار خرمافروش از همين نمونه هاست و همچنين غلام سياه اباعبدالله الحسين عليه السلام نيز از همين نمونه هاست.
حالا اگر قرار است ما شبيه به اهل بيت عليهم السلام بشيم چگونه بايد باشيم؟ چه جوري باشيم شبيه و مانند اهل بيت عليهم السلام شده ايم؟ خودشون بيان نموده اند كه چه جوري بايد باشيد.
اميرالمومنين عليه السلام فرمودند: شيعه ما بايد اينگونه باشد كه : لِيُرَوا مِنكُم الوَرَعَ و الإجتِهادَ و الصَّلاةَ و الخَيرَ
يعني آهاي شيعيان بايد و حتما مردم شما را اينگونه ببينند. بايد ببينند كه شما اهل پاكدامني هستيد. خيلي عجيبه در يك روايت شريف هست كه شيعه ما اينگونه است كه دريك شهر چند هزار نفري او سرآمد باتقواهاي آن شهره ! حالا سرآمد نه آيا جزء با تقوا هاي شهر هستيم ؟ آيا مردم و در و همسايه ما رو يه فرد با تقوا و پاكدامن كه نگاه بد نداره و مراقب چشم هاشه مي شناسند؟ يا نه فرسنگ ها با اين قسمت فاصله داريم. يادت باشه هرچقدر از اين پاكدامني فاصله داشته باشي فاصله خانه بهشتي ات از خانه امام حسين دورتر مي شه اونوقت ديگه جاي حسرت خوردن نيست ؛ الانه كه جاي حسرت خوردنه!
اين روايت از شيخ صدوق - كه خيلي به زمان اهل بيت علیهم السلام نزديك بوده و اصلا پدرش هم عصر با امام عسكري عليه السلام بوده است و در كتابها نوشته اند كه اين مرد در قم وكيل امام عسكري عليه السلام بوده است.- در كتاب عيون اخبار الرضا عليه السلام نقل شده است كه: احمد بن اسحاق قمي يكي از ياران و وكلاي اهل بيت عليهم السلام بود كه خدا توفيقش داده بود و وكيل و امين چهار امام شده بود. از زمان امام رضا عليه السلام تا زمان امام عسكري عليه السلام امين اين خانواده در قم بود و اهل بيت هم او رو خيلي دوست مي داشتند. شيخ صدوق نقل مي كنه كه احمد بن اسحاق يك وقتي راه افتاد از قم تا به زيارت و ديدار امام عسكري عليه السلام برود. از قم به اراك و از آنجا به همدان و از آنجا به كرمانشاه رسيد و در بين راه در سرپل ذهاب از دنيا رفت.- كه الان هم قبر مطهرش در همان سرپل ذهاب است كه بچه هايي كه راهيان نور رفتند شايد اسم اين شهر به گوششان خورده باشد-  شيخ صدوق مي گه : وقتي احمد بن اسحاق غروب به سرپل ذهاب رسيد، درب خانه يكي از شيعيان رو مي زنه وخودش رو معرفي مي كنه و بعد از يكي، دو ساعت هم از دنيا مي ره . ولي هنوز بدنش سرد نشده بود و كسي هم از فوت او خبردار نشده بود كه يكي در زد و وقتي در را باز كردند گفت : احمد بن اسحاق در خانه شما از دنيا رفته؟ يه بقچه به آن مرد شيعه داد و گفت: اين كفن رو امام عسكري سه روز پيش به من داده و فرمود : برو سرپل ذهاب به اين آدرس كفن را به صاحب خانه بده و بگو احمد اسحاق رو در كفن مخصوص من كفن كن!
اين خصوصيت مورد اعتماد بودن و يك عمر پاكدامن زندگي كردن است. كه امام معصوم كفن مخصوص خود را براي او از فرسنگ ها دورتر مي فرستد.
در مورد اينكه بچه شيعه بايد پاكدامن زندگي كند و نبايد خودش رو به گناه آلوده كنه شايد زياد شنيده باشيد ولي يك روايت بسيار بسيار عجيب است كه دوست دارم قبل از اينكه آن روايت را براتون بخوانم يك صلوات حسيني و عاشورايي بفرستيد!
آي شيعه هايي كه ادعاي محبت ما رو داريد و اونهايي كه مي خواهيد از روز پر هياهوي قيامت به راحتي از روي پل صراط عبور كنيد. اونهايي كه مي خواهيد فاصله خانه هاي بهشتي تان از خانه هاي ما خيلي فاصله نداشته باشد. بياييد پاي درس رئيس مذهب تشيع امام صادق عليه السلام بشینیم تا اين روايت رو از زبان مباركش بشنويم! ( بعضي از حرف ها و روايات هستند كه جان آدم رو جلا مي ده و جا داره كه اين جور روايت ها رو آدم با طلا بنويسه و قاب كنه و به ديوار آويزان كنه تا هميشه جلوي چشمش باشه!
امام صادق عليه السلام مي فرمايند: إنَّنا وَ مَن جَرَي مَجرَايَ مِن أهلِ البَيت لابُدَّ لَنا مِن حُضُورِ جَنائِزِكُم فِي أيِّ بَلَدٍ كُنتُم فَتَّقُوا الله فَتَعينُونَا عَلَي فَكِّ رَقَابَكُم مِن النَّارِ و خَلاصِكُم
همانا من و هركس كه مانند من (امام صادق عليه السلام) امام است ناچاريم كه در تشييع جنازه شما شركت كنيم و حضور داشته باشيم؛ پس تقوا پيشه كنيد – نه از باب اينكه وظيفه تان است كه تقوا داشته باشيد و اگر پاكدامن نبوديد شما را در آتش مي اندازند و خيلي حرفهاي تهديدكننده ديگر بلكه از اين باب كه – كمك ما اهل بيت (علیهم السلام) كنيد در رها سازي گردن هايتان از آتش جهنم و خلاصي شما از آن.
خيلي عجيب است ! اهل بيتي كه نه تنها دروغ نمي گويند بلكه مبالغه در كلام هم در سخنانشان وجود ندارد مي فرمايند ما ناچاريم در تشييع جنازه شما حضور يابيم! الله اكبر يعني اگر من بميرم مهدي فاطمه بر سر نعش من و در تشييع جنازه من حاضر خواهد شد؟
اي كه گفتي مَن يَمُت يَرَني        جان فداي كلام دلجويت
كاش داشتمي هزاران جان         تا كه بينم هزار بار رويت
ببينيد لسان و نحوه بيان امام صادق عليه السلام چگونه است! اگر مي خواهيد تقوا هم داشته باشيد به اين فكر باشيد كه من دارم به امام زمانم كمك مي كنم . به اين فكر باشيد كه من دارم به حسين فاطمه سلام الله عليهما كمك مي كنم! آنوقت ديگر كنترل نگاه ها هم آسان تر مي شود . آنوقت ديگر گناه كردن سخت تر مي شود. آنوقت نماز صبح هامان كمتر قضا مي شودویا قضا نمی شود. همه اينها مربوط به عشق و محبتي است كه نسبت به ولي خدا پيدا مي كنيم!
هيچ مي دانيد جواب اهل بيت(علیهم السلام)  و مهدي فاطمه عليهما السلام هم به كساني كه ذره اي كمك به آنها مي كنند چه است؟ آيا مي دانيد كه آنها زير بار دين كسي نمي روند و اگر كسي ذره اي محبت به آنها بكند جوابش را اگر اهل ولايت باشد هم در دنيا و هم در آخرت به احسن وجه خواهند داد؟
راوي نقل مي كند كه امام حسن مجتبي عليه السلام كنيزي داشتند كه اين كنيز روزي يك شاخه ريحان – كه گياهي است خوشبو و از جهت مالي هم قيمت زيادي ندارد- آورد محضر امام مجتبي عليه السلام و عرض كرد آقا اين هديه اي است خدمت شما. امام عليه السلام در جمع عده اي از يارانشان نشسته بودند كه رو كردند به اين كنيز و فرمودند: أنتِ حُرَّة تو آزادي! اصحابي كه نزد امام بودند با تعجبب اعتراض كردند كه اين كنيز كه كاري انجام نداد و تنها يك شاخه ريحان هديه داد! كلي قيمت اين كنيز است و شاخه ريحان اصلا ارزشي ندارد! حضرت در جوابشان فرمود: بالاخره بايد بين كَرَم امام مجتبي با اين كنيز فرقي باشد يا نه؟
اينها چنين خانداني هستند كه با شاخه اي ريحان او را آزاد مي كنند. كرامت و بخشش اين خانواده اينگونه است. و اصلا از چنين خانداني هم غير اين نمي توان انتظار داشت.
ولي امشب حرفمان محضر مولايمان اين است كه آقا جان ما وارد خيمه عزاي جد بزرگوارتان شده ايم و ميهمان ويژه شما ايم. و در محضر ميزبان كريمي همانند شما طمع ما هم زياد مي شود و چيزهاي بزرگ را هرچند كه در نظرمان دور است تقاضا داريم چرا كه مي دانيم كه اين تقاضا ها  در نظر كريمانه تان نزديك است. مولا جان مي شود امشب براي ما هم دعا كنيد كه ما هم پاكدامن زندگي كنيم و نه مثل احمدبن اسحاق قمي بلكه حداقل كمي شبيه او شويم. مولا جان آيا مي شود كه امشب دعايي فرماييد تا ما هم همانند آن كنيز كه آزاد شد از گناهانمان و غل و زنجيري كه به پاهايمان زده اند رهايي يابيم و آزاد شويم؟
از خان كرامتتان بعيد نيست كه ما را هم امشب نظر تفقدي داشته باشيد كه سخت محتاجيم!
يا أَيُّهَا الْعَزيزُ مَسَّنا وَ أَهْلَنَا الضُّرُّ وَ جِئْنا بِبِضاعَةٍ مُزْجاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْكَيْلَ وَ تَصَدَّقْ عَلَيْنا إِنَّ اللَّهَ يَجْزِي الْمُتَصَدِّقين‏
السلام علیک یا اباعبدالله وعلی الارواح التی حلت بفنائک...
سلام ما به آن آقایی که هر وقت رسول خدا ایشون رو میدیداشک از چشمانشون جاری میشد.آره وقتی پیامبر برای حسین اشک میریزه چرا ما برای حسین اشک نریزیم .ازامام صادق علیه السلام روایت شده اگه می خواید شیعیان ما رو بشناسید سه مرتبه نام اباعبدالله رو درمقابلشان ببریداگه حالش تغییر کرد بدونید اواز شیعیان ماست .صدا زد علی جان حسین رو نگه دار. امیرالمومنین حسین رو درآغوش گرفته یه وقت نگاه کرد، رسول خدا داره زیر گلوی حسین رو میبوسه وگریه می کنه .یا رسول الله چرا زیر گلوی حسین رو میبوسی فرموده باشند دارم جای شمشیرها رو می بوسم. می خوایم عرضه بداریم یا رسول الله اگه شما اونروز زیر گلوی حسین رو بوسیدید در حالی که حسین درکنار شما بوده جواب شما رو میداده اما یه زمانی رسید زینب اومد بالای سر نعش برادرخم شد، همون کاری رو کرد که زمانی شما انجام دادید یا رسول الله اما این کجا وآن کجا زینب لبها شو گذاشت روی رگهای بریده حسین (علیه السلام)...
الا لعنت الله علی القوم الظالمین...  
خدایا در فرج امام زمان (عج) تعجیل بفرما.
مارو ازیاران باوفای حضرت قرار بده.
رهبرمعظم انقلاب روتا ظهور امام عصر (عج) به سلامت بدار.
بیماران اسلام را شفای عاجل عنایت بفرما.
نام ما راجزءشیعیان علی علیه السلام ثبت وضبط بفرما.
                                                                    والسلام علیکم ورحمه الله وبرکاته

نظرات (0)

نظر ارسال شده‌ی جدیدی وجود ندارد

دیدگاه خود را بیان کنید

  1. ارسال دیدگاه بعنوان یک مهمان - ثبت نام کنید و یا وارد حساب خود شوید.
پیوست ها (0 / 3)
اشتراک‌گذاری موقعیت مکانی شما

وبگــــــــــردی طلبۀ پاسخگو

دانــــــلود های مفیـــــــــــــــــــد

حمایت از سایت

برای حمایت از سایت لوگوی زیر را در سایت خود درج نمایید.

بیشترین دانلود ها

جدیدترین مطالب سایت