سلام
ما توی جلسات خواستگاری که با دختر مورد نظرم داشتم همه جور حرفی زدیم و در مورد فرهنگ و اقتصاد و اخلاق و سیاست و خیلی چیزهای دیگر که به زندگی مشترک مربوط می شد صحبت کردیم. در مورد روابط جنسی و تمکین توی دوران عقدبستگی هم صحبت کردیم. که با مخالفت دختر خانم مواجه شدم. در این مورد توی اینترنت جستجو کردم و کتاب حجت السلام دهنوی را هم در این مورد مطالعه کردم.
به نظر خودم این کار اشکالی ندارد. من به عنوان یک پسر سالها دنبال تحصیل علم بودم و توی آزمون استخدامی های مختلف شرکت کردم و به سختی توانستم یک جایی استخدام بشوم ، چند ماه صبر کردم تا پایه های استخدامم محکم بشود. سختی های زیادی کشیدم و بسختی توانستم مقداری پول پس اندازکنم و همه اینها به خاطر این بوده که بتوانم ازدواج کنم و از راه حلال به نیازهایم برسم. خدا شاهد است که توی این سالها چندین بار موقعیت گناه برایم مهیا بود. خارج از مسئله ریسک و آلودگی به ایدز و هزار جور بیماری دیگر ، صرفا به خاطر ترس از خداوند و عذاب الهی دنبال گناه نرفتم .
الان هم با 15 سالگی ام که تازه بالغ شدم فرقی نمی کند. آن موقع هم به همسر نیاز داشتم ، الان هم که به نیمه عمرم رسیده ام به همسر نیاز دارم ،
سوال من این است : آیا خوانده شدن خطبه عقد دائم به منزله محرمیت و زن و شوهر شدن است؟ پس چرا عرف جامعه این را قبول ندارد؟