چرا حضرت علي (ع) در مشورت كردن با زنان را منع مي‌كند؟

پرسش:

 چرا حضرت علي(علیه السلام)در «نهج‌البلاغه»[1] مشورت كردن با زنان را منع مي‌كند؟ آيا زنان منزلت پايين‌تري دارند؟

پاسخ:

در توضيح اين شبهه مي‌توان گفت: كلام امام علي(علیه السلام)به شروط مشاور برمي‌گردد، نه به زن بودن مشاور، پس معناي كلام حضرت(علیه السلام)مربوط به تبعيض در جنسيت نيست؛ بلكه به شرايط خاصّ مشاور برمي‌گردد؛ زيرا در برخي زمانها به دليل دور ماندن زنان از بعضي تعليمات، فعاليتها و مهارتها، طبيعتاً در اكثر زنان چنين شرايط لازمي براي مشورت وجود نداشت، امام(علیه السلام)اين سخن را فرموده است. در حقيقت اين گونه تعابير با توجه به غلبة خارجي موضوع است، وگرنه دربارة تمام زنها عموميت ندارد. دليل اين سخن روايتي ديگر از اميرالمؤمنين(علیه السلام)دربارة مشورت با زنها است كه مي‌تواند جملة فوق را به خوبي توضيح دهد. امام مي‌فرمايد: «إِيَّاكَ وَ مُشَاوَرَةَ النِّسَاءِ إِلَّا مَنْ جَرَّبْتَ بِكَمَالِ عَقلِهَا؛[2] از مشورت كردن با زنان بپرهيز! مگر زني كه كمال عقل او آزموده شده باشد.» براساس قاعدة حمل مطلق بر مقيد، مي‌توان روايت مطلق را (اولي) با مقيد (دومي) تفسير كرد.

طبق اين روايات، بايد با زناني رايزني كرد كه زمام احساس خويش را در دست گرفته باشند و كمال عقل و درايتشان اثبات شده باشد. در مورد مردان نيز چنين است؛ يعني با هر مردي نمي‌توان مشورت كرد، و از هر مردي نمي‌توان رأي خواست، مگر مرداني كه به خرد، تقوا، شجاعت، تجربه، صداقت و فهم شناخته شده باشند.

اين روايت اثبات مي‌كند كه مقصود از مشورت نكردن با زنان، دقت در گفتار و انديشه‌هاي زنان معمولي است؛ امّا زناني كه به تعقّل و غلبه بر احساسات پرداخته‌اند، مانند مردان متفكّر، شايستة مشورت مي‌باشند و از اين روايت مي‌فهميم كه نظام خانوادگي در اسلام در درون خانواده، شورايي و در بيرون با سرپرستي مرد است.

بنابراين، اوّلاً نهي از مشورت زنان به خاطر زن بودن آنها نيست؛ بلكه در موارد خاصّي مانند احساسات و بي‌تجربگي آنان و يا وجود زمينة حسادت و رقابت در آنها مي‌باشد كه در اين‌گونه امور نمي‌توان از آنان مشاورة مفيدي انتظار داشت.

ثانياً نهي از مشاوره تنها در مورد زنان بي‌تجربه و زناني كه احساسات آنان بر كمال عقل‌شان غلبه دارد، نيست؛ بلكه مشورت از مردان ترسو، بخيل و حريص نيز نهي شده است. همچنان‌كه امام علي(علیه السلام)به مالك اشتر فرمود: «لَا تُدْخِلَنَّ فِي مَشُورَتِكَ بَخِيلًا يَعْدِلُ بِكَ عَنِ الْفَضْلِ وَ يَعِدُكَ الْفَقْرَ وَ لَا جَبَاناً يُضَعِّفُكَ عَنِ الْأُمُورِ وَ لَا حَرِيصاً يُزَيِّنُ لَكَ الشَّرَهَ بِالْجَوْر؛[3] در امور خود بخيل را وارد مشورت مكن كه تو را از بخشش مانع گشته، از تهيدستي مي‌ترساند. همچنين با ترسو كه تو را در اجراي برنامه‌هايت سست مي‌نمايد و با طمعكار كه حرص بر اندوختن و ستمگري را در نظرت مي‌آرايد، مشورت مكن!»

علاوه بر مطالب فوق، در بسياري موارد ديده مي‌شود كه آن گراميان از زنان و دختران مشورت مي‌گرفته‌اند. از جمله:

رأي يك زن و نجات پيامبر(صلی الله علیه وآله)

خداي متعال در سورة قصص به جرياني اشاره كرده كه نتيجه‌اش نجات جان يك پيامبر الهي بوده است و نظر شايستة او را در اين مشورت با زن مورد ستايش قرار داده، مي‌فرمايد: ]وَ قالَتِ امْرَأَتُ فِرْعَوْنَ قُرَّتُ عَيْنٍ لي وَ لَكَ لا تَقْتُلُوهُ عَسى أَنْ يَنْفَعَنا أَوْ نَتَّخِذَهُ وَلَداً وَ هُمْ لا يَشْعُرُونَ[؛[4] «همسر فرعون [به شوهرش] گفت: [اين كودك] روشنايي چشم من و توست. او را نكشيد، شايد براي ما مفيد باشد و يا او را به عنوان پسر خود برگزينيم.» فرعون نيز پيشنهاد همسرش را پذيرفت.

همچنين پذيرش مشورت با يك دختر را مورد توجه قرار داده است كه حضرت شعيب(علیه السلام)آن را مي‌پذيرد و بر اساس همان مشاوره تصميم مي‌گيرد: ]قالَتْ إِحْداهُما يا أَبَتِ اسْتَأْجِرْهُ إِنَّ خَيْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِيُّ الْأَمينُ[؛[5] «يكي از آن دو (دختر) گفت: اي پدر! او را استخدام كن؛ زيرا بهترين كسي را كه مي‌تواني استخدام كني، آن كسي است كه قويّ و امين باشد (و او همين مرد است).»

روزي «معاويةبن خديج» به عنوان خواستگار به منزل امام حسن مجتبي(علیه السلام)آمد. آن حضرت به او فرمود: «إنّا قَومٌ لاَ نُزَوِّجُ نِسَاءَنَا حَتَّي نَستَإمُرهُنَّ؛[6] ما قومي هستيم كه دخترانمان را بدون نظرخواهي و مشورت با  خودشان، شوهر نمي‌دهيم.»

اساساً از منظر رسول خدا(صلی الله علیه وآله)مشورت با همسر در مورد امور خانه و حوزة خانواده از امور پسنديده و عقلاني به شمار مي‌آيد. در روايتي آمده است: پيامبر(صلی الله علیه وآله)فرمود: «با زنانتان در امور مربوط به دخترانتان مشورت كنيد.»[7]

همان‌طور كه ملاحظه مي‌شود، شرايط يك مشاور خوب بايد در فردي جمع باشد تا بتوان با او مشاوره كرد؛ چه مرد باشد، چه زن.


پی نوشت
[1]. نهج البلاغه، محمّد بن حسين شريف رضي، صبحي صالح، نشر هجرت، قم، چاپ اوّل، 1414 ق، ص405، نامة31: «إيّاكَ وَمُشَاوَرَةَ النِّسَاء... .»
[2]. كنز الفوائد، محمّد بن علي كراجكي، دار الذخائر، قم، چاپ اوّل، 1410 ق، ج 1، ص 376.
[3]. نهج البلاغه، (صبحي صالح)، ص 430.
[4]. قصص/ 9.
[5]. همان/ 26.
[6]. مجمع الزوائد، نور الدين علي هيثمي، نشر دار الكتب العلميه، بيروت، 1408 ق، ج 4، ص 279.
[7]. الجامع الصغير، جلال الدين سيوطي، نشر دار الفكر، بيروت، 1401 ق، ج 1، ص 7: «آمِرُوا النِّسَاءَ فِي بَنَاتِهِنَّ.»

نظرات (0)

نظر ارسال شده‌ی جدیدی وجود ندارد

دیدگاه خود را بیان کنید

  1. ارسال دیدگاه بعنوان یک مهمان - ثبت نام کنید و یا وارد حساب خود شوید.
پیوست ها (0 / 3)
اشتراک‌گذاری موقعیت مکانی شما

وبگــــــــــردی طلبۀ پاسخگو

دانــــــلود های مفیـــــــــــــــــــد

حمایت از سایت

برای حمایت از سایت لوگوی زیر را در سایت خود درج نمایید.

بیشترین دانلود ها

جدیدترین مطالب سایت