پرسش:
چرا یک طرف باید نور و روشنایی باشد و طرف دیگر تاریکی و سیاهی و ظلمت، هدف از این کار چیست؟
پاسخ :
با سلام و عرض ادب و احترام
ما درست متوجه پرسش شما نشدیم ، برداشت ما از پرسش شما این است که چرا خدا شب وروز را آفریده است اگر منظور شما را اشتباه متوجه نشده ایم در مکاتبه بعدی برای ما واضح بنویسید تا بتوانیم بهتر در خدمت شما باشیم، پاسخی که ارائه می شود با توجه به فهم ما از پرسش شما است..
خداوند در قرآن می فرماید:
« الله الذى جعل لكم الليل لتسكنوا فيه» (1)خداوند كسى است كه شب را براى شما آفريد تا در آن بياسائيد
چرا كه تاريكى شب از يكسو موجب تعطيل قهرى برنامههاى روزانه است ، و از سوى ديگر خود تاريكى آرام بخش و مايه استراحت تن و اعصاب و روح است ، و نور مايه جنبش و حركت ،لذا به دنبال آن مىافزايد : و روز را بينا و روشنى بخش «و النهار مبصرا») (2)تا محيط زندگى انسانها را روشن سازد و براى هر گونه فعاليت آماده كند. .
اين نظام دقيق شب و روز ، و برنامه متناوب نور و ظلمت ، يكى از نمونههاىفضل و كرم پروردگار بر بندگان است ، و از عوامل مهم حيات انسانها و موجودات زنده است،اگر نور نبود حيات و زندگى و حركت وجود نداشت ، و اگر تاريكى متناوب نبود، شدت نور همه موجودات را خسته و ناتوان و فرسوده مىكرد و گياهان را مىسوزانيد و نابود مىساخت ، ولى اكثر مردم از كنار اين مواهب عظيم الهى بىتوجه مىگذرند و شكر او را بجا نمىآورند.
مساله نظام نور و ظلمت و آمد و شد شب و روز كه هر يك با نظم خاصى جانشين و خليفه ديگرى مىشود بسيار حساب شده و شگفتانگيز است ، هر گاه روز دائمى بود يا فوق طولانى آنقدر حرارت بالا مىرفت كه تمام موجودات زنده مىسوختند ، و هر گاه شب جاويدان بود و يا بسيار طولانى همه از شدت سرما منجمد مىشدند. ! .
قرآن به يكى از مهمترين نظامات اين عالم بزرگ يعنى نظام نور و ظلمت اشاره كرده مىفرمايد : شبش را تاريك و ظلمانى و روزش را آشكار و نورانى ساخت ( و اغطش ليلها و اخرج ضحاها) (3) كه هر كدام از اين دو در زندگى انسان و ساير موجودات زنده اعم از حيوان و گياه نقش فوق العاده مهمى دارد،نه انسان بدون نور مىتواند زندگى كند كه همه بركات و روزيها و حس و حركت او وابسته به آن است و هم بدون ظلمت زندگى او ممكن نيست كه رمز آرامش او است.
از دیگر سو، نور لطيفترين و پر بركتترين موجودات جهان ماده است ، نه تنها روشنائى و زندگى ما كه هر حركت و جنبشى بستگى به نور آفتاب دارد ، نزول قطرات باران ، نمو گياهان ، شكفتن غنچهها ، رسيدن ميوهها ، زمزمه جويبارها ، رنگين شدن سفره انسانها از انواع مواد غذائى ، حتى حركت چرخهاى عظيم كارخانهها ، و توليد برق و انواع محصولات صنعتى بازگشت به اين منبع بزرگ انرژى يعنى نور آفتاب مىكند،خلاصه اينكه تمام انرژيهاى روى كره زمين ( جز انرژى ناشى از شكستن هسته اتمها ) همه از نور آفتاب مدد مىگيرد كه اگر او نبود همه جا خاموش و بىروح ، بىنور و بىحركت و مرده بود،تاريكى شب با اينكه بوى مرگ و فنا مىدهد از نظر تعديل نور آفتاب و تاثير عميق آن در آرامش جسم و جان و جلوگيرى از خطرات تابش يكنواخت نور خورشيد نيز يك امر حياتى براى انسانها محسوب مىشود ، كه اگر تناوب شب و روز نبود حرارت در كره زمين آنچنان بالا مىرفت كه همه چيز را آتش مىزد ، چنانكه در كره ماه كه شبها و روزهاى طولانى دارد ( هر كدام به اندازه پانزده شبانه روز كره زمين است ) روزهايش گرمائى كشنده ، و شبهايش سرمائى نابود كننده دارد .
بنا بر اين هر يك از اين دو ( نور و ظلمت ) آيتى است عظيم از آيات الهى .
از اين گذشته نظم بسيار دقيقى كه بر اين دو حاكم است به وجود آورنده تاريخ منظم زندگى انسانهاست ، تاريخى كه اگر نبود روابط اجتماعى به هم مىريخت ، و زندگى براى انسان بسيار مشكل مىشد ، از اين نظر نيز اين دو از آيات الهى هستند .
جالب اينكه قرآن در اين آيات مىگويد : شب از روز پيشى نمىگيرد اين تعبير نشان مىدهد كه روز قبل از شب آفريده شده است (4)
، و شب به دنبال آنست..درست است كه اگر كسى از بيرون به كره زمين نگاه كند اين دو را مانند دو موجود سياه و سفيد مىبيند كه مرتبا بر گرد كره زمين مىچرخند ، و در اين حركت دايره مانند قبل و بعدى تصور نمىشود،اما اگر توجه كنيم كه اين كره زمين ما نخست جزء آفتاب بوده و در آن روز همه جا روز بود و شبى وجود نداشت اما به محض اينكه از آن جدا و دور شد و سايه مخروطى شكل آن در جهت مخالف نور آفتاب افتاد شب پديد آمد شبى كه به دنبال روز در حركت است ، دقت و ظرافت اين تعبير روشن مىشود. .
و همانگونه كه گفته شده است ،نه تنها خورشيد و ماه در اين فضاى بيكران شناورند كه شب و روز هم در اين فضا بر گرد كره زمين شنا مىكنند ، و هر يك براى خود مدار و مسير دورانى دارند.
پی نوشت ها:
1) سوره یونس ،آیه 67
2)سوره غافر آیه 61
3) سوره نازعات آیه 29
4) سوره یس آیه 40