پرسش:
همان گونه كه ميدانيم خداوند عالم است و براساس علم خود بدون آزمايش هم ميتواند بداند چه كسي مؤمن واقعي و چه كسي غير واقعي است پس چرا از راه غير آزمايش آنرا معلوم نميكند؟
پاسخ:
با سلام و ادب سلامتي، سعادت و موفقيت شما را از درگاه ايزد منان خواستاريم
از ارتباط جنابعالی با سایت طلبه پاسخگو سپاسگزاریم
همان گونه كه در سؤال خود اشاره شده است، خداوند متعال علم مطلق دارد و براي آنكه از سرنوشت انسان آگاه شود لازم نيست امتحاني برگزار كند تا به نتيجه آن آزمون و امتحان اطلاع پيدا كند، اما شما ميپرسيد پس اگر نتيجه آزمايش از اول معلوم است چرا بايد آزمايش و امتحان كرد و چرا اين دنيا را سراي آزمون خوانده اند.
در پاسخ به اين سؤال بايد گفت فلسفه و حكمت آزمون و امتحان هميشه آن نيست كه بخواهيم نتيجه آن را ملاحظه كنيم بلكه گاهي خود پيدا شدن صحنه آزمايش و امتحان و سربلند بيرون آمدن و موفقيت امتحان دهندگان به خودي خود امري مطلوب و زيبا است. و اگر خداوند، قادر مطلق، عالم مطلق و فضل او بي نهايت است بايد زيباترين و كاملترين جهان مفروض را خلق كند و زيباترين جهان و كاملترين جهان، جهاني است كه موجودي با اختيار خود در عرصه هاي سخت امتحان در حاليكه عشق به خداي ناديده مي ورزد (برخلاف ملائكه كه شرائط ديگر دارند) صحنه هاي زيبائي از عشق به معشوق خود را خلق كند به راستي اگر در جهان خلقت صحنه هايي كه ابراهيم (ع) در ذبح اسماعيل (ع) به رغم محبت او به فرزندش آفريد نبود و يا نمايش عشق يوسف (ع) و اعتماد او به خداوند در حاليكه در اوج شهوت و زيبائي بود و همه چيز براي او فراهم بود، اگر اينها در عرصه هاي اين جهان نبود، آيا جهان اين صحنه هاي عالي و شگفت آور و زيبا باز هم كاملترين و زيباترين جهان بوده اين نكته همان چيزي است كه فلاسفه از آن به نظام احسن تعبير مي كنند.
نكته ديگر در پاسخ به سؤال شما آن است كه گاهي امتحان و آزمون نه براي پي بردن به نتيجه آزمايش بلكه براي به كمال رسيدن امتحان دهنده انجام مي پذيرد و اصلاً فلسفه و حكمت امتحان آن است كه شخص در ضمن آزمون كاملتر شود (نظير آزمونهايي كه برخي مؤسسات قبل از برگزاري كنكور دارند). اگر وقت كنيد اين نكته با نكته قبلي كاملاً قابل جمع است يعني اين آزمونها از دو جهت هدف خلقت را تأمين مي كند نخست خلق زيباترين و كاملترين عالم و ديگري كه از دل نكته نخست نيز در مي آيد و آن اينكه اراده الهي به آن تعلق گرفته كه كمال انسان در كوره آزمايشها و در پس سختي ها به دست او برسد، مانند سنگ و فلزات مختلف كه بايد در آزمايشگاههاي مختلف و در كوره ها و درجات مختلف حرارت و آزمايش ديده شود تا فلز خالص پديد آيد.
بنابراين آزمايش الهي گاهي جنبه "پرورشي و تربيتي" دارد.در قرآن متجاوز از بيست مورد امتحان به خدا نسبت داده شده است، كه براي شكوفا كردن استعداد هاي نهفته و پرورش دادن بندگان،آنان را مي آزمايد؛ به اين معنا كه انسان ها را به ميدان عمل مي كِشد تا ورزيده و آزموده و پاك شوند و لايق قرب خدا گردند: "او آنچه را شما در سينه داريد، مي آزمايد تا دل هاي شما كاملاً خالص گردد و او به همه اسرار درون شما آگاه است".(1)
حضرت علي(ع) تعريف بسيار پر معنايي در زمينه فلسفه امتحانات الهي دارد: "گرچه خداوند به روحيات بندگانش از خودشان آگاه تر است، ولي آن ها را امتحان مي كند تا كار هاي خوب و بد كه معيار پاداش و كيفر است،از آن ها ظاهر گردد".(2)
اگر آزمايش الهي نبود، استعداد ها شكوفا نمي شد و ميوه هاي اعمال بر شاخسار نمايان نمي گشت. معلوم است كه امتحان براي پاداش و كيفري است كه بشر با آن مواجه خواهد شد.(3)
1. آل عمران(2) آيه 154.
2.نهج البلاغه، كلمات قصار، جمله 93.
3 .ترجمه تفسير الميزان، ج 20، ص 5 - 10؛ تفسير نمونه،ج1، ص 526 - 530 و ج 24، ص 314 - 318، با اقتباس و تلخيص