چرا با وجود سرشت الهی انسانها گنه کار هستند؟

پرسش:

اگر سرشت آدمي الهي است چگونه بعضي تا حدي در گناه غوطه ‏ور مي‏شوند كه مرز بين حيوانيت و انسانيت فراموش مي‏شود؟!

پاسخ:

با سلام و ادب و سلامتي،از ارتباط شما با سایت طلبه پاسخگو سپاسگزاریم

"بازگشايي مفهوم سرشت"

 پيش از هر چيز لازم است مفهوم "سرشت" روشن گردد.

 سرشت واژه فارسي است و در معارف اسلامي معادلش "فطرت" مي‏باشد. فطرت مصدر نوعي است. از اين رو هر نوع خلقت و آفرينش دلالت مي‏كند. اين واژه معمولاً در مورد انسان به كار مي‏رود و مراد از امور فطري در انسان، اموري است كه نوع خلقت انسان اقتضاي آن را داشته باشد. به بيان ديگر، فطرت، استعدادهاي بالقوه‏اي است كه در نهاد انسان و در خميرمايه آفرينش او نهاده شده و او را از درون به سمت اقتضائات ويژه‏اي مي‏كشاند. فطرت نخست جنبه ناآگاهانه دارد براي شكوفايي و بارور گشتن و به فعليت درآمدن، نيازمند شرايط ويژه و فضاي مساعدي است و به تدريج و اختيار و انتخاب انسان به رشد و آگاهي مي‏رسد.

برخي از استعدادهاي فطري و...

 

 غير از "حس پرستش و خداگرايي" استعدادهاي فطري ديگري در همه انسان‏ها بيش يا كم وجود دارد. برخي از آن‏ها عبارتند از: حس حقيقت‏جويي كه منشأ پيدايش "علم و فلسفه " است، نيز گرايش به "خلاقيت و ابداع"، "جمال گرايي و زيبادوستي كه سرچشمه انواع اختراعات و هنرها مي‏باشد.

چرا همه انسان‏ها دانشمند و هنرمند يا مخترع نيستند؟

 اگر سئوال شود با وجود آن كه همه انسان‏ها از استعدادهاي فطري برخوردارند، چرا همه آن‏ها دانشمند و فيلسوف يا هنرمند نيستند و خلاقيت و اختراع ندارد، پاسخ اين است: آن چه در سرشت انسان وجود صرف استعداد و اقتضائات خام است، و همانند تخم‏مرغي كه نطفه دارد يا بذري كه استعداد جوانه زدن و به خوشه تبديل شدن در آن هست، نيازمند زمينه مساعد است، تا تحول و تكامل پيدا كند.

 سرشت الهي و فطرت خداجويي انسان نيز، نيازمند، تربيت و محيطي مناسب است تا استعدادهاي عالي و انساني‏اش به فعليت شايسته‏اش برسد و به مقام "انسانيت" نايل گردد.

 

موانع شكوفايي "سرشت الهي" از منطر كلام الهي

 وقتي اين پرسش "كه با وجود الهي بودن سرشت انسان، چرا عده‏اي غرق در گناهند" را به قرآن عرضه كنيم، براي پاسخ آن علت‏هاي زيادي ذكر مي‏كند، كه به برخي اشاره مي‏كنيم:

 1- غفلت و نسيان: "ومانند كساني نباشيد كه خدا را فراموش كردند و خدا خودشان را فراموش‏شان ساخت(1)" از اين آيه مي‏توان دريافت كساني كه در هنگام عمل، خداو احكام و قوانين او را فراموش كردند، همين نسيان، بستر انكار خدا را فراهم آورده و آنان را در درياي گناه غوطه‏ور كرده است.

 2- تراكم گناه سرانجامش انكار خدا است:

 همان گونه كه دانه تدريجاً رشد مي‏كند و نطفه پس از چند ماه صورت انساني پيدا مي‏كند و رشد و تكامل جسم و روح تدريجي است، سقوط و انحطاط اخلاقي انسان نيز آهسته آهسته تحقق پيدا مي‏كند. شيطان با وسوسه‏اش قدم به قدم به سمت گناهان مي‏كشاند، قرآن كريم در اين مورد هشدار مي‏دهد كه بي‏توجهي به گناه و سبك شمردن آن به تدريج انسان را به انكار خدا و آيات او سوق مي‏دهد. انكار آيات الهي ورطه‏اي است كه انسان دست به هر جنايت و فسادي مي‏زند: "سرانجام كار آنان كه به اعمال زشت و كردار بد پرداختند، اين كه كافر شده و آيات خدا را تكذيب و تمسخر كردند"(2)

 3- فطري بودن خداشناسي و ارزش‏ها و گرايش‏هاي فطري موجب سلب اختيار را از انسان‏ها نمي‏شود، از اين رو افرادي با وجود نداي دروني وجدان و سرشت پاك، با اختيار خود، گمراهي را برمي‏گزينند.

 4- شناخت‏هاي فطري گاه در اثر برخورد با شبهاتي كه حل نشده، مورد انكار قرار گرفته است.

 5- نقش محيط اعم از خانه و مدرسه در فساد يا صلاح فرزندان را نبايد ناديده گرفت. اگر انسان از انحرافات محيط ناسالم اجتماعي در امان بماند، مي‏تواند فطرت پاك خود را حفظ كند.محيط آلوده، همواره موجبات تحريك شهوات، تن‏پروري و حيوان صفتي را فراهم مي‏كند. بديهي است كه غرق شدن در شهوات پست حيواني! با هرگونه احساس تعالي، اعم از تعالي مذهبي، اخلاقي، علمي يا هنري، منافات دارد، همه آن‏ها را مي‏ميراند. به هر حال، غرق شدن در شهوات حيواني، عاملي است براي اين كه تعالي دين در وجود بشر ضعيف و احياناً منفور گردد(3).

 

  1. حشر (59) آيه 19 و توبه (9) آيه 67.
  2. روم (30) آيه 10.
  3. مجيد باقري، صد و ده سئوال از استاد مطهري، ص 31.

نظرات (0)

نظر ارسال شده‌ی جدیدی وجود ندارد

دیدگاه خود را بیان کنید

  1. ارسال دیدگاه بعنوان یک مهمان - ثبت نام کنید و یا وارد حساب خود شوید.
پیوست ها (0 / 3)
اشتراک‌گذاری موقعیت مکانی شما

وبگــــــــــردی طلبۀ پاسخگو

دانــــــلود های مفیـــــــــــــــــــد

حمایت از سایت

برای حمایت از سایت لوگوی زیر را در سایت خود درج نمایید.

بیشترین دانلود ها

جدیدترین مطالب سایت