پرسش:
در قرآن آمده كه جهان در چند يا شش يا هفت روز به وجود آمده، اين برخلاف علم است، زيرا دانش مي گويد به وجود آمدن زمين ميلياردها سال طول مي كشد. اگر شش روز حكايت از زمان طولاني دارد، چرا خداوند جهان را در يك لحظه به وجود نياورد كه خود را قدرت مطلق مي داند؟
پاسخ:
با سلام و ادب سلامتي، سعادت و موفقيت شما را از درگاه ايزد منان خواستاريم
از ارتباط جنابعالی با سایت طلبه پاسخگو سپاسگزاریم
قدرت مطلقة خداوند معنايش اين نيست كه حتماً كار مهمي را در يك لحظه انجام دهد و آن چيز يا آن كار بدون پيمودن مقدمات فوراً حادث شود، بلكه ممكن است بگوييم در اموري كه انجام آن منوط به مقدمات و گذراندن مسير طبيعي است، با دستور خدا مقدمات و آن مسير پيموده مي شود تا به مرحله كمال برسد " ابي الله أن يجري الامور الا بأسبابها؛ خداوند كارها را از طريق اسبابي كه خودش قرار داده انجام مي دهد" مثلاً براي خلقت انسان بايد نطفه در جايگاه خود قرار گيرد و شرايط مناسبي وجود داشته باشد. نطفه بسته شده مراحلي را طي كند تا يك انسان كامل شود و پا به دنيا نهد. خلقت طفل را خدا خواسته است و از اراده او خارج نيست ، ولي انجام گرفتن خواسته خدا به معناي اين نيست كه فوري و بدون تهيه مقدمات و اسباب به وجود آيد. شاهد اين مطلب آن است كه بعد از كلمه "كن" فعل مضارع آمده است. " اذ أراد شيئا ان يقول له كن فيكون؛ خدا هر گاه چيزي اراده كند، مي گويد باش، پس مي باشد".(1)
انما قولنا لشيء اذا اردناه أن نقول له كن فيكون".(2)
"اذا قضي امراً فانّما يقول له كن فيكون"(3)
مضمون و مفهوم اين آيات آن است كه با اراده و تصميم خدا بر ايجاد شي، حتماً ايجاد مي شود، يعني مراد خدا از اراده او جدا نيست. اگر اراده كند انسان آفريده شود خلق مي شود . اين طور نيست كه پس از مدتي طفره رفتن خلق شود. به صرف تعلق اراده خدا بر چيزي ، آن شروع به خلق شدن مي كند و طي مراحلي به كمال مي رسد. در مورد خلقت انسان آمده: "الذي احسن كل شي خلقه و بدأ خلق الانسان من طين؛(4) هر چيزي را خوب آفريده و خلقت انسان را از گل شروع كرد". "يخلقكم في بطون امهاتكم خلقا من بعد خلق ؛(5) خداوند شما را در شكم هاي مادرانتان مي آفريند ، آفرينشي بعد از آفرينشي".
آفرينش خدا تمام نشده است، بلكه هنوز خلق مي كند: "يزيد في الخلق ما يشاء ان الله علي كل شي قدير؛(6) سپاس خدايي كه ... زياد مي كند در آفرينش هر آنچه كه بخواهد. او بر هر چيزي توانا است".
بنابراين مراد خدا از اراده او جدا نيست، ولي معناي آن اين نيست كه نسبت به خلق هر چيزي اراده كرد، به طور كامل به صورت دفعي حاصل شود. اگر مراد خدا چيزي باشد كه داراي مراحلي نباشد، دفعي انجام مي شود مثلاً خلقت مواد اوليه و روح و عقل دفعي است.
آيه مي فرمايد: "" و ما خلقكم و لا بعثكم الا كنفس واحدة ان الله سميع بصير؛(7) آفرينش شما و مبعوث شدنتان مانند يك نفس است " كه درصدد بيان توانايي و قدرت خدا است كه خلقت همه مردم و زنده كردن آنها پس از مرگ براي خدا مانند خلقت يك انسان است، يعني براي خدا زحمتي ندارد، چون بر هر كاري توانا است. انسان ها با آن تعداد فراوان در ديد قدرت خدا مانند يك فرد مي باشند.(8)
آيه "و ما أمرنا الا واحدة كلمح بالبصر؛(9) امر ما فقط يك بار است مانند يك چشم بر هم زدن ( به هر چه امر كرديم فوراً آن انجام مي گيرد".(10) در مقام بيان اين است كه هچ چيز از دستور خدا سرپيچي نمي كند. آن چنان تسلط و قدرت دارد كه اگر اراده كند چيزي انجام گيرد، با يك دستور انجام مي گيرد و نيازي به امر و دستور دوباره نيست.
علامه طباطبايي اين حقيقت را زيبا بيان فرموده است: " وجود اشيا از اين جهت كه كار خدا است، مانند چشم بر هم زدني صورت مي گيرد، ولي از جهت وجود خود تدريجي است و كم كم حاصل مي شود".(11)
بنابراين خلقت آسمان ها و زمين در شش روز يا شش دوره، منافاتي با دستورخدا و عدم جدايي مراد از اراده خدا ندارد. خدا اراده مي كند آسمان آفريده شود ، پس خلق شدن شروع مي شود. ممكن است از موقع شروع تا تكميل شدن ميلياردها سال طول بكشد، چون قانون خدا اين است كه با انجام مقدمات و اسباب كارها انجام شود.
بنابراين آفرينش آسمان و زمين در شش روز يا اگر به معناي شش دوره باشد، منافاتي با قدرت مطلقه خدا ندارد،
اين كه گفته ايد چرا در يك لحظه خلق نمي كند تا قدرت مطلقه خود را ظاهر سازد، جوابش اين است كه خداوند براساس اسباب و مسببات عمل مي كند و كارها را صورت مي دهد.
اسباب و مسبباتي كه قرار داده است شأن عالم ماده و طبيعت آن است كه به تدريج و پشت سر هم كامل شود، تا مراحل قبلي كامل نشود، مراحل بعد ايجاد نمي گردد. اگر اين شأن و خاصيت از عالم ماده گرفته شود، ديگر عالم ماده نخواهد بود، بلكه مانند عالم مجردات محض مي شود كه وجود آنها دفعي است، نه تدريجي ، در حالي كه عالم ماده و قانون آن جدا از عالم مجردات است.
1 . يس (136) آيه 82.
2 . نخل (16) آيه 40.
3 . بقره (2) ، آيه 117.
4 . سجده (32) آيه 7.
5 . فاطر (35) آيه 1.
6 . زمر (39) آيه 6.
7 . لقمان (31) آيه 28.
8 . الميزان ، ج16، ص 233.
9 . قمر (54) آيه 50.