پرسش:
مگر رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم) نفرمود كه: «شيطان به دست من ايمان آورد.»، پس چرا در آيه 68 سوره انعام و آيه 200 سوره اعراف، از تأثير وسوسه هاى شيطان بر پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) سخن به ميان آمده است؟
پاسخ:
با سلام و عرض ادب و احترام
با ذكر چند نكته، به پاسخ اين پرسش را بيان مى كنيم.
1. متن كامل حديث مورد اشاره، چنين است: (ما مِنْكُمْ مِنْ اَحَد إلاّ وَلَهُ شَيْطان؛ هيچ يك از شما نيست مگر آن كه شيطانى دارد.) از آن حضرت پرسيدند: «حتى شما اى رسول خدا؟» پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم)فرمود: «وَلا اَنا إلاّ اِنّ اللهَ تَعالى اَعانَنى عَلَيْهِ فَاَسْلَم»؛ حتّى من، مگر آن كه خداى متعال مرا در برابر او يارى كرد و شيطان من تسليم شد.»[1]البته در برخى نقل ها، «اسلم على يدى» آمده كه معنى آن مى شود: «به دست من تسليم شد.»[2]
2. در معنى اين حديث احتمال هاى گوناگونى وجود دارد. مرحوم علاّمه مجلسى مى گويد: «اَسلَمَ؛ يعنى تسليم شد و از وسوسه من دست كشيد.»[3] برخى ديگر نيز فعل «اسلم» را با ضم ميم خوانده اند كه معنى آن مى شود: «من در امان مى مانم» يعنى به يارى خدا، من از شر شيطان در امان مى مانم.[4]
3. متن كامل آيه 68 سوره انعام چنين است: (واِذَا رَاَيتَ الَّذينَ يَخوضونَ فى آياتِنا فَاَعرِض عَنهُم حَتّى يَخوضوا فى حَديث غَيرِهِ واِمّا يُنسِيَنَّكَ الشَّيطانُ فَلا تَقعُد بَعدَ الذِّكرى مَعَ القَومِ الظّالِمين؛ هر گاه كسانى را ديدى كه آيات ما را استهزاء مى كنند، از آنان روى بگردان تا به سخن ديگرى بپردازند و اگر شيطان از ياد تو ببرد، هرگز پس از ياد آمدن با اين گروه ستمگر منشين.)
متن كامل آيه 200 سوره اعراف هم چنين است: (واِمّا يَنزَغَنَّكَ مِنَ الشَّيطانِ نَزغٌ فَاستَعِذ بِاللّهِ اِنَّهُ سَميعٌ عَليم؛ و هر گاه وسوسه اى از شيطان به تو رسد، به خدا پناه بر، كه او شنونده و داناست.)
4. به نظر علاّمه طباطبايى(قدس سره)، گرچه خطاب آيه 68 سوره انعام به پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم)است، ولى مخاطبان اصلى آيه، بقيه امّت هستند. شاهد اين ادّعا نيز آيه 69 همان سوره است كه
در ادامه سخن، افراد پرهيزگارى را كه به خاطر ارشاد و راهنمايى با ستمگران همنشينى مى كردند، از دستورى كه در آيه 68 آمده، استثنا مى كند.[5]
علاّمه طباطبايى(قدس سره)، درباره آيه 200 سوره اعراف نيز معتقد است كه گرچه مخاطب ظاهرى و نخستين آيه، رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم)است؛ ولى عموم و ساير مسلمانان نيز از شمول اين خطاب خارج نيستند.[6]
[1]. معجم الكبير، طبرانى، ج 7، ص 309، ناشر مكتبه ابن تيميه قاهره؛ بحارالانوار، علاّمه مجلسى، ج 60، ص 329، دارالكتب الاسلاميه.
[2]. مناقب آل ابى طالب، ابن شهر آشوب، ج 1، ص 197، چاپ نجف؛ بحارالانوار، ج 16، ص 337.
[3]. بحارالانوار، ج 60، ص 319.
[4]. همان.
[5]. تفسير الميزان، علاّمه طباطبايى، ج 7، ص 140، انتشارات اسلامى.
[6]. همان، ج 8، ص 381.