خوابگاه دانشگاه طوري است که نمي توانم گناه نکنم؟


پرسش:
مدتي است که به طور جدي تصميم گرفتم که آن طور زندگي کنم که مورد رضاي کامل خداوند متعال باشد ودر اولين گام گناه نکنم ولي متاسفانه جو در خوابگاه دانشگاه طوري است که نمي توانم
. از طرفي ديگر به دليل تنبلي و درست درس نخواندن، وظيفه کاري خود را که همان ياد گرفتن دروس و به کار بستن آن هنگام فارغ التحصيلي و سر کار رفتن است را انجام نداده م و در نتيجه بعدا نمي توانم از عهده وظايف محوله آن طور که بايد درآيم و از اين رو احساس مي کنم حقوقم مشکل پيدا مي کند.
علاوه بر آن اصلا از کارم خوشم نمي آيد...با اين توضيحات خودم دوست دارم که از دانشگاه و شغلم انصراف داده وبه کار ديگري مشغول شوم(هر کاري که بشود)ولي والدينم با اين امر مخالفند؟
پاسخ:
با سلام و ادب
دوست عزیز  سه مسئله مطرح شده در سوال بهتر است از هم تفکیک شوند:
1. مدتي است که به طور جدي تصميم گرفتم که آن طور زندگي کنم که مورد رضاي کامل خداوند متعال باشد ودر اولين گام گناه نکنم ولي متاسفانه جو در خوابگاه دانشگاه طوري است که نمي توانم...
تصمیم جدی شما برای ترک گناه و زندگی آنگونه که مورد رضای خداست، بسیار ارزشمند و قابل ستایش بوده و نشانه توفیقی است که خداوند به شما عنایت فرموده . لازم به ذکر است همین نفس اراده برای گناه نکردن موضوع مهمی است و به شما نیرو می دهد تا در مقابل گناهانی که دیگران شرایط آن را مهیا می کنند ایستادگی و مقاومت کنید. بدون شک وقتی شما چنین اقدامی انجام دهید، خداوند شرایط بعدی را برای شما فراهم خواهد کرد.
 امام علی می فرمایند:  گناهی که از آن بدت بیاید بهتر از حسنه ای است که تو خوشت بیاید و موجب عجب شود. پس در چنین شرایطی مقاومت شما دارای اجر بیشتری است.
در رابطه با تعدیل جو خوابگاه به نظر می رسد می توان اقداماتی جهت بهبود انجام داد :
- اول اینکه تلاش نمایید با کردار و اخلاق حسنه اطرافیان را جذب خود کرده و تحت تاثیر قرار دهید و در صورت امکان باعث تغییر رفتارشان شوید، حتی اگر چنین هم نشود مهری که با رفتارتان در دلشان نشانده اید حداقل منجر به این امر خواهد شد که تا حدودی مراعات حال شما را کنند  .(امام علی می فرمایند: بزرگواری و جوانمردی بیشتر از علقه خویشاوندی موجب مهربانی و توجه مردم نسبت به انسان می شود.)
در روایت دیگری داریم که الانسان عبید الاحسان ؛ دیگران را با نیکی عبد خود کنید
- در صورت میسر نشدن چنین شرایطی اگر شرایط به شما اجازه جابجایی می دهد با افردای که هم عقیده شما هستند هم اتاقی گردید.


2. از طرفي ديگر به دليل تنبلي و درست درس نخواندن، وظيفه کاري خود را که همان ياد گرفتن دروس و به کار بستن آن هنگام فارغ التحصيلي و سر کار رفتن است را انجام نداده م و در نتيجه بعدا نمي توانم از عهده وظايف محوله آن طور که بايد درآيم و از اين رو احساس مي کنم حقوقم مشکل پيدا مي کند.
در ابتدا بررسی این موضوع ضروری است که علل این تنبلی چیست؟
- گاهی علل تنبلی ناشی از ، از دست دادن انگیزه های قبلی است! در این حالت باید به بررسی عللی پرداخته شود که منجر به این بی انگیزگی گردیده ، اگر کسی بتواند تشخیص دهد چرا انگیزش گرایش پایین است یا چرا انگیزش اجتناب بالاست در این صورت می تواند گام های ثمربخشی را به سمت حل کردن مسائل انگیزشی بردارد. پس از شناسایی این عوامل اقدام به رفع آن ها نمایید.
برای با انگیزه کردن خود می توان قابلیت ها و نارسایی های موجود در نیازها، شناخت ها ، هیجانات ، محیط ها و روابط میان فردی جاری خویش را با دقت بررسی و آنها را شناسایی کرد.
- گاهی این درس نخواندن و تنبلی در مطالعه ناشی از درگیری های ذهنی با مسئله ای است که در حال حاضر برای شما از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است، در این حالت باید ابتدا به حل آن مساله اقدام نمایید تا ذهن آزادتری داشته و تمرکز بیشتری بر وظیفه درس خواندنتان داشته باشید.
- گاهی علل تنبلی ناشی از خستگی هایی است که یا منشا جسمانی و فیزیولوژیکی داشته و گاه علت روانشناختی، اگر به وجود چنین علتی مشکوک هستید اقدام پزشکی انجام دهید .
فراموش نکنید که هیچ وقت برای شروع دیر نیست، اگر تا به حال در انجام وظایف کوتاهی کرده اید ، دلیل بر این نمی شود که فرصت جبران ندارید و باید صورت مساله را پاک کنید. با مساله روبرو شده و در جهت حل آن اقدام کنید.


3. علاوه بر آن اصلا از کارم خوشم نمي آيد...با اين توضيحات خودم دوست دارم که از دانشگاه و شغلم انصراف داده وبه کار ديگري مشغول شوم(هر کاري که بشود)ولي والدينم با اين امر مخالفند؟
در این رابطه باید ریشه یابی شود که علت این عدم علاقه به شغل فعلی  چیست؟که من به دو مورد از احتمالات اشاره می کنم.
- همانطور که می دانید هرکدام از رشته های تحصیلی برای هر فرد دارای هم جنبه های مثبت وهم منفی است .
حال اگر هنگام انتخاب رشته، بین چند رشته مختلف شک و تردید داشته اید و این مسئله انتخاب را برای شما دشوار کرده بود ،  نهایتا با توجه به ترتیبی که خود انتخاب نمودید وارد این رشته شدید، و حال  به دلایلی از انتخاب خود پشیمان گشته اید، در این وضعیت صرفا جنبه های منفی رشته خود را دیده و جنبه های مثبت رشته دیگری که وارد آن نشدید شما را مجذوب می کند  و این امر بر حس منفی شما نسبت به رشته تان می افزاید حال آنکه این نکته را فراموش کرده اید که رشته کنونی شما حتما دارای جنبه های مثبتی بوده که شما را جذب خود کرده و منجر به این شده که شما ان را در الویت های انتخابی خود قرار دهید و همچنین رشته های دیگری که وارد آن نشده اید صرفا مثبت نبوده و جنبه های منفی هم دارند .
 - گاهی نیز علت به موضوع دیگری برمی گردد، مثلا اینکه چون شما با ورود  به این رشته متعهد شده اید که در این حیطه فعالیت کنید ، حال به دلایلی (چون سختی کار یا عدم تبحر کافی و ...) فکر می کنید از عهده آن بر نخواهید آمد، پس خودپنداره خود را مورد تهدید می بینید و سعی می کنید برای رهایی از این وضعیت شناخت و باور خود را در رابطه با علاقمندی به این رشته تغییر دهید ، با این اقدام می توان از آن تعهد شانه خالی کرده و به تبع آن از تهدیدی که بر خودپنداره و عزت نفس تان وارد شده فرار کنید، در این صورت باید توجه داشته باشید که  فرار راه حل مشکل نیست شاید این کار عزت نفس را به طور موقت به شما برگرداند اما شرایط را برای شکست های آتی فراهم خواهد کرد،  انتخاب های اجتنابی تاثیر بلند مدت عمیق و زیان باری بر رشد فرد دارند. هر چه بیشتر تن به اجتناب دهید تردیدتان نسبت به خود بیشتر و عمیق تر خواهد شد، در این شرایط باید انتظاراتتان را برای موفقیت با ظرفیت های خود هماهنگ کنید( واقع بین باشید) و سپس به تلاش مضاعف روی آورده تا آن ظرفیت بالقوه را بالفعل کرده و به میزان موفقیت شایسته خود دست یابید.
در نهایت اگر با بررسی هر آنچه گفته شد  باز به این نتیجه رسیدید که ماندن در این رشته به نفع تان نخواهد بود ، پیشنهادی که در این زمینه می توان ارائه کرد شاید این باشد که:
از آنجایی که پدر و مادر صلاح فرزند را می خواهند ونگران آینده شماهستند و هيچ گاه نفع خود را مقدم بر نفع فرزند نمي‏دانند، باید به گونه ای آنان را متقاعد سازید که به بلوغ فکري رسیده، سود و ضررتان را خوب تشخيص مي‏دهید و در عین حال برنامه خود را به صورت مشخص برایشان ترسیم کرده ، به چند اقدام هر چند جزیی هم در این زمینه مبادرت ورزید و عملی بودن آن را برایشان اثبات کنید. صرفا گفتن اینکه این رشته را دوست ندارم و دوست دارم به کار دیگری(هرکاری)  مشغول شوم آنان را متقاعد نخواهد ساخت و بر نگرانی آنان خواهد افزود . سعی کنید تا حد امکان رضايتشان را جلب نمايید.

نظرات (1)

This comment was minimized by the moderator on the site

سلام
مطلب خوبی بود.منم یه دانشجو خوابگاهی هستم و واقعا جو اینجا اصلا مناسب نیست و هم اطلاقی با روحیه مذهبی کم پیدا میشه.خیلی سخته اینجا خوب ماند.
اما نکات خوبی گفتید که حتما کمک میکنه برای بهتر ماندن.
فقط ما رو دعا کنید.
=============
پاسخ:
با...

سلام
مطلب خوبی بود.منم یه دانشجو خوابگاهی هستم و واقعا جو اینجا اصلا مناسب نیست و هم اطلاقی با روحیه مذهبی کم پیدا میشه.خیلی سخته اینجا خوب ماند.
اما نکات خوبی گفتید که حتما کمک میکنه برای بهتر ماندن.
فقط ما رو دعا کنید.
=============
پاسخ:
با سلام
خواهش میکنم.ان شالله که با توکل به خدا و عمل به این نکات گرفتار گناه و نافرمانی خدا نشید.
دعاگو هستم.
یا علی

ادامه مطلب
نظر ارسال شده‌ی جدیدی وجود ندارد

دیدگاه خود را بیان کنید

  1. ارسال دیدگاه بعنوان یک مهمان - ثبت نام کنید و یا وارد حساب خود شوید.
پیوست ها (0 / 3)
اشتراک‌گذاری موقعیت مکانی شما

وبگــــــــــردی طلبۀ پاسخگو

دانــــــلود های مفیـــــــــــــــــــد

حمایت از سایت

برای حمایت از سایت لوگوی زیر را در سایت خود درج نمایید.

بیشترین دانلود ها

جدیدترین مطالب سایت