برگشت دوباره به زندگی سابق پس از طلاق ، داستان نو و تازه ای نیست، داستان بسیاری از مطلقه های شهر است. چه بسا بسیاری از مطلقه ها اعم از زن و مرد، پس از گذشت مدت زمانی، در برخی موارد حتی به یک ماه نرسیده، از اقدام خود به طلاق پشیمان می شوند و گاه در پی همین احساس پشیمانی، به دنبال راهی برای برگشت و شروع مجدد زندگی مشترک شان می گردند. وقتی پای درد دل این افراد بنشیند همگی شان یک حرف مشترک دارند:" من عجله کردم و شتابزده تصمیم گرفتم، همسرم آنقدر ها هم که فکر می کردم آدمی بدی نبود!".
عده ای دیگر هم می گویند:" سرشان به سنگ خورده است، بعد از جدایی متوجه شرایط سخت زندگی پس از طلاق شده اند و دانسته اند که تحمل این زندگی سخت تر از زندگی با همسرشان است!"
بسیاری از طلاق ها ماحصل تصمیمات شتابزده و بدون فکر هستند. مشاجرات و درگیری متعدد، زوج را در موقعیتی از احساسات منفی و زودگذری چون خشم و نفرت قرار می دهد که به تبع آن عقل، در سیطره احساسات سطحی برانگیخته شده، قرار گرفته و کاملا خاموش و فاقد قدرت می شود و بدین صورت است که هیجانات آتشین و موقت، فرد را تا مسیر جدایی پیش می برند. آنگاه پس از طلاق، دقیقا زمانی که احساسات منفی فروکش می کند، عقل بیدار و فعال شده و فرد با واقعیت های زندگی پس از طلاق روبرو می شود. اندک نیستند مطلقه هایی که از محدود شدن روابط اجتماعی خود با دوستان و آشنایان می نالند، از نگاه ها و حرف های آزاردهنده اطرافیان خود به ستوه آمده اند، رفتار و پیشنهادات هوس جویانه دیگران برایشان غیر قابل تحمل شده است ، احساس سربار بودن در خانه پدری اذیت شان می کند، حتی مشکلات اقتصادی و عاطفی هم مزید بر مشکلشان شده است و...
اینجاست که متوجه اشتباه خود در تصمیم شان می شوند و احساس ندامت کرده و مدام خود را مواخذه می کنند که چرا برای سازندگی و ترمیم زندگی شان بیشتر تلاش نکردند و بدون شناخت و یا تفکر راجع به شرایط زندگی پس از طلاق سریعتر به آخر خط اندیشیدند و مهر طلاق را بر شناسنامه شان حک کردند. گاهی پشیمانی و میل به بازگشت دوباره به زندگی، به سرانجام مثبتی می رسد و فرد با برگشت مجدد به زندگی مشترک سابق خویش، سعی می کند جبران مافات نماید و اشتباهات گذشته را تکرار نکند و در جهت تغییر و اصلاح پیش برود اما گاه این حس، نتیجه ی مساعدی ندارد و فرد تا آخر عمر، خود را به خاطر این اشتباه بزرگ تنبیه می کند و برای همیشه حس ندامت را با خود یدک می کشد، چرا که همسرش هرگز حاضر به برگشت دوباره نشده است.
دستورالعملهای طلایی
اگر اختلافاتتان اوج گرفته اند تا آنجایی که هر روز با مشکل جدیدی مواجه می شوید و نمی دانید چه کنید؟! حتی شاید گمان می برید که این زندگی پایان خوشی ندارد و اگر همین امروز تمامش کنید از فردا بهتر است و برنده تر خواهید بود و...
لطفا کمی دست نگه دارید، مشکلات مطرح شده در فوق، تنها مختص دیگران نیست، بی تردید شما هم، پس از طلاق با مشکلاتی مشابه و یا شاید شدیدتر از آنچه گفته شد، دست و پنجه نرم خواهید کرد؛ لذا برای اجتناب از این مشکلات، بهتر است پیش از تصمیم به جدایی، دستورالعملهای طلایی زیر را بخوانید:
*در اولین گام بهتر است این حقیقت را بپذیرید که هر زندگی مشکلات خاص خود را دارد و فردی بدون مشکل وجود ندارد. بنابراین زندگی با هر فردی به غیر از همسرتان نیز، مصائب خاص خود را دارد.
* بهترین اقدام این است که با همسرتان به گفتگو بنشیند و راجع به مشکلاتتان صحبت کنید. در حین گفتگو، به دنبال مقصر نباشید و یکدیگر را متهم نکنید، بپذیرید هر یک از شما، در ایجاد مشکلاتتان به گونه ای نقش داشته اید در این حین ممکن است نقش یکی از شما پر رنگتر بوده باشد و دیگری اندکی کم رنگتر. پس شایسته است به شکلی کاملا دوستانه و صمیمانه با همسرتان قرار بگذارید که به مشکلات و مشاجره هایتان به عنوان اختلاف «ما» نگاه کنید. در این صورت اختلافات تان، از حالت اختصاصی خارج می شود و معنای عام تری پیدا می کند، چون هر دو پذیرفته اید که مشکل یکی از شما نیست بلکه مشکل هر دوی شماست. در این صورت اختلافات قابل مذاکره و حل و فصل خواهند بود. از سوی دیگر، بهتر است به طور مشترک به مشکل تان فکر کنید و چگونگی بوجود آمدن اختلافتان را بررسی کنید آنگاه می توانید با مساعدت یکدیگر، به دنبال راه حلی مشترک باشید راه حلی که هر دو شما احساس برنده بودن کنید.
* در گام بعدی، برای کسب موفقیت و دست یابی به نتایج مثبت، برای اجرا کردن راه حل توافقی تان برنامه ریزی کنید. هر یک از شما موظف هستید به نوبه خود پیش قدم برای رفع اختلاف شوید، به عبارت دیگر، هرگز منتظر شروع و یا اولین اقدام بازسازی از جانب همسرتان نباشید. شما جدای از همسرتان باید بررسی نمائید که چه کاری باید برای حل مسئله و اختلاف موجود انجام دهید تا سریعتر بتوانید ناراحتی و مشکلات زندگی تان را برطرف کنید.
*همدلی و درک متقابل خود را قویتر کنید. اگر خودتان را جای همسرتان بگذارید و به موضوع مورد اختلاف از نگاه او بنگرید، بی شک خواهید توانست موقعیت همسرتان را درک کنید و منظور او را بهتر متوجه شوید. با این کار ، نصف مسیر را به خوبی پیش رفته اید و تا رفع کامل اختلاف، چند قدمی بیش نمانده اید .
*مواظب کلام و رفتارهای خودتان باشید. از هر اقدامی که منجر به تشدید و استمرار اختلاف و یا پیچیدهتر شدن آن میشود، مثل تحقیر، انتقادهای کوبنده، سرزنش، توهین و اهانت به همسر و خانواده اش، ، جملات نیش دار و کنایه آمیز، مقایسه، افشای رازها ، بی اعتنایی و.... شدیدا پرهیز کنید.
*اختلافات گذشته را یادآوری نکنید. با تلافی کردن گذشته و یا یادآوری اشتباهات همسر و اتفاقات ناخوشایند پیش آمده ، اختلافات شما هرگز رفع نمی شود. با پل زدن اختلافات قبلی به اختلافات فعلی، اختلافات شما گسترش می یابد و پیچیده تر می گردد و متعاقب آن ،حل کردن مسئله اختلاف نیز، سخت تر و غیر ممکن می شود.
*به سلامت و تقویت سایر ابعاد زندگی مشترکتان که هنوز آسیب ندیده اند، بسیار توجه کنید و آنها را با اختلاف فعلی تان آمیخته نکنید، مثلا اگر از وابستگی همسرتان به خانواده اش به ستوه آمده اید، هرگز برای تنبیه همسرتان هم شده ، مراوادات عاطفی تان را تعطیل نکنید، در انجام وظایف همسرانه سهل انگاری نکنید، ترش رو نباشید و... چرا که با این انجام این کارها، نه تنها حل مشکل نمی کنید بلکه به دیگر ابعاد سالم زندگی مشترک تان هم لطمه میزنید و آن بخش را هم دچار آسیب می کنید، در این صورت مشکلات شما دو صد چندان خواهد شد. به همین خاطر، اجازه دهید مشکلات تان تنها در یک بُعد باقی بماند تا هرگز به دیگر ابعاد زندگی تان سرایت نکند.
*سعی کنید تا آنجایی که برایتان مقدور است خانواده ی خود و یا همسر را در جریان اختلافاتتان قرار ندهید. دانستن آنها نه تنها مشکلی را حل نمی کند بلکه مشکلات جدیدی را برایتان بوجود می آورد. دخالت های بیجا و گاه دلسوزی های ناآگاهانه خانواده هر یک از طرفین ، ممکن است مسیر اصلی اختلافات شما را تا ناکجا آبادی پیش ببرد که خودتان هم سردرگم و حیران بمانید تا آنجایی که آتش اختلافاتتان روز به روز شعله ور تر و آتشین تر شود.
*اگر نتوانستید حل اختلاف کنید و یا اگر خود را نیازمند راهنمایی یافتید توصیه می کنیم از مشاوران و روان شناسان مشورت بگیرید. بی تردید آنان با راهنمایی های متخصصانه شان به شما کمک خواهند کرد که سریعتر مشکل تان را ریشه یابی کنید و به نتیجه نهایی برسید. اگر آنها هم عاقبت ادامه زندگی را تیره دانستند و راه حلی برای مشکلاتتان نیافتند آنگاه می توانید به طور جدی تری به طلاق فکر کنید.
منبع: تبیان