همسرم به مکتب "طریقت دانائی" علاقه مند شده آیا مورد تایید است؟

پرسش:

افرادی هستند که بنام قرآن و اسلام یک سری مسائل را عنوان میکنند و میگویند به ما الهام شده است و نام راه خود را طریقت دانائی مینامند بعد از جستجو متوجه شدهام که اینان از پروفسور میرزائی خط میگیرند و متاسفانه یکی از افرادی که شدیدا به این گروه روی آورده همسر بنده است و با ایشان هم صحبت می کنم می گوید شما عیب این راه را به من بگو من بر می گردم چون ظاهرا کلمات خدا و قرآن را می گویند ولی افرادی که این فرهنگ را میخواهند اشائه دهند حتی نماز نمی خوانند . لطفا از محضر آقای بهجت برایم جوابی بگیرید با سپاس فروان از همه شما

پاسخ:

با سلام و ادب

با عرض سلام و آرزوی توفیقات الهی برای شما
از اعتمادتان به ما و مکاتبه با این مرکز سپاس گزاریم.
حتما اطلاع دارید آن چه آنرا طریقت دانایی نامیده اید ترجمه کانگ فو است
کانگ یا کونگ:یعنی دانایی و فویعنی طریقت.
پس کانگ فو یعنی طریقت دانایی واین گروه بر این باورند که طریقت دانایی به درک ماست ودرک ما
نیروی فکرما و فکر ما در جسم ما وجسم پایگاه فکر ماست.
توآ: یعنی انشاء تن وروان (پرورش دادن تن و روان)یا پروردن جسم وطریقت دانایی (کانگ فوتوآ)ما را به سوی خویش می خواند ومی سراید .
توآ.به خود آ.یعنی تو بیا وبه خود بیا.یا بقول شاعر هر کس تورا بسوی خویش میخواند من تو را جز به سوی تو نمی خوانم.
هدف توآ:توانایی- هستی داری-یگانگی - هم آهنگی - دیدگاه یگانه وخود شناسی است.
این است طریقت دانایان به تن وروان، انسان شاهکار جهان دارای قدرتی نا محدودوسلسله ای ازشعور واندیشهاست و باید وی را در حریم معنویت جستجو کرد ،به این آماج و توان- و تو ای انسان که بر ما نشسته و تفکر آغاز نموده ای این راه راهیست بی پایان واندیشه جهان وانسان- انسانی بی زمان با فرهنگ زمان در بی زمان است.
کانگ فو قدمتی تقریبا برابر تاریخ نسل بشر دارد ولی رشد ونمو این هنر از هنر قدیمی چینی به مفهوم طریق مشت زنی یا کمپو سرچشمه میگیرد. در باره ریشه کمپو یک داستان قدیمی چنین بیان میکند:
یکی از پیروان مکتب بودا بنام((داروما تائیشی))از هندوستان برای آموزش اصول دین بودا به پادشاه لیانگ به چین سفر کرد.او برای رسیدن به چین راه طولانی و خطرناک را که نیاز به قدرت و مقاومت جسمی وروحی فوق العاده داشت به تنهایی طی کرد ودر معبدی بنام شائولین سو اقامت گزید وبه تعلیم مکتب خویش پرداخت تعلیمات شدید فکری او باعث خستگی ومنزوی شدن شاگردان او شد در مرحله بعدی او به شاگردانش توضیح داد که هر چند هدف دین بودا سالم سازی روح انسان میباشد اما روح وجسم از همدیگر جدا نیستند وهنگامی که شخص در ضعف فیزیکی باشد نمی تواند به تزکیه نفس دست یابد داروما برای ایجاد نیروی فیزیکی برتر 9 سال وقت صرف کرد و ساکت و آرام در دنیای درون خود فرو رفت پس از این مدت حرکات سریع برای دست وپا ابداع کرد. که همین حرکات پایه واساس بیشتر ورزشهای رزمی امروزی است.
پس از چندی شاگردان او از جنگجوترین افراد چین محسوب شدند وهنری را که ایشان یاد گرفته بودند به کمپو یا شائولین سو معروف گردید و پایه و اساس ورزش ملی چین را بنا نهاد.
این هنر بعدا طی سفرهای تجاری بازرگانان که نیاز به امنیت داشتند آموخته شد وبه سایر ممالک از جمله ژاپن- کره- هنگ کنگ و غیره انتقال یافت و پایه واساس ورزشهای رزمی شرقی چون کاراته و..... را بنا نهاد . اما بیشتر این افراد فقط به نیروی تنی این هنر توجه کردند و از فلسفه عمیق وقدرتهای درونی این هنر غافل شدند و به تدریج فلسفه این هنر به فراموشی سپرده شد.
این هنر در ایران توسط ابراهیم میرزائی شالبند قرمز کانگ فو بصورت تز علمی مطرح شد که ایشان این هنر را با آداب وسنن و فرهنگ غنی ایرانی ومطابق فرمول تن ایرانیان بنیان نهاد به همین علت اسامی و معانی این هنر ایرانی است حرکات و تکنیکهای این هنر با توجه به نوع فیزیولوژی وآب وهواو تغذیه مردم ایران زمین طرح ریزی شده است وبرای همین پیشرفت این هنر در ایران خیلی سریع و چشمگیر بوده است..
کونگ فو رو شاید بشود بعنوان یکی از کاملترین ورزشهای رزمی نام برد این ورزش شامل دفاع شخصی , مبارزه و تکنیک و تاکتیک, سلاح , ورزش روح است .همچنین کونگ فو بیش از 2500 سبک دارد..
از استادان بزرگ این ورزش میتوان به پروفوسور میرزایی استاد کونگ فو ایران اشاره کرد که ایشون از بعد انقلاب از کشور رفتند. .
همین طور که ملاحظه می کنید خود این ها در صدد معرفی دین به دیگران نیستند ولی در صدد تصفیه روح به همراه بدن هستند ، بنابراین عقیده آنان هیچ آموزه ای دینی در بر ندارد و هیچ آینده روشنی از جهان برتر برای ما ارائه نمی دهد.
در حقیقت اگر چه روش آنان در زندگی ، دارای موارد مثبت است ، اما نمی توان به عنوان یک دین و آئین کامل و جامع بدان اعتقاد داشت و نمی توان خلأ دین و نیاز به آن را رفع نماید. و در مقایسه با دین ناقص است.
یک دین کامل مانند آموزه های اسلام در عین حال که به معنویت و اخلاق و پرورش روان و حتی جسم اهمیت می دهد ، ابعاد دیگر وجود انسان و نیازهای برترین را نیز تأمین می کند. دین علاوه بر توجه به جنبه های مختلف زندگی و فردی و اجتماعی ، زندگی برتر و سعادت کامل در جهان دیگر را نیز برای انسان ترسیم کرده و راه دست یابی به آن را نیز نشان می دهد .
بهترین نمونه های سخن پیشوایان بزرگ دینی مانند حضرت علی (ع) هستند که کامل ترین انسان ها و جامع ترین آنان هستند. زندگی آنان تنها در یک بعد مانند ریاضت و پرورش روح خلاصه نمی شود ، بلکه در عین زهد و پارسایی و ریاضت ، در میدان نبرد با ظالمان و در صحنه سیاست عادلانه نیز حضور دارد ودر عین حال که حاکم بر تمام سرزمین های اسلامی است ، انبان نان بر دوش گرفته وب ر در یتیمان در نیمه های شب حضور می یابد و درعینم حال در مقابل عظمت پروردگار و عبادت ، ضعیف ترین و خاشع ترین انسان ها است . حال آیا چنین کسی که درتمام ابعاد انسانیت برجسته است فسزوار پیروی است یا انسان های تک بعدی مانند میرزایی.
به همسر خود بگویید که حتی اگر روش های آن شخص (میرزایی ) صحیح باشد و از مخالفت آن با آموزه های دینی صرف نظر شود و احیانا کارهای خلاف شرع آنان هم توجه نشود ، در نهایت آنان و روضش شان ناقص است ، حتی اگر بگوییم که صحیح هم باشد. روش آنان نمی تواند خلأ نیاز به دین و اعتقاد به خداوند را به طور کامل پر نماید . آنان نیمی تواند پاسخ صحیحی به مقام عبودیت و بندگی انسان ارائه دهند . چگونه می توان تن و روان وجان پرورش نماید ، در حالی که حضرت جانان را نشناخته و مقام عبودیت و بندگی را به جای نیاورد؟!!
حضرت علی که سرآمد تمام عارفان و سالکان و زاهدان است ، هیچ گاه حتی برای لحظه ای مقام عبودیت و بندگی خود را فراموش نکرده و حتی بیشتر و بتر از انسان های دیگر و به نحو کامل آن را به انجام رسانده ، به گونه ای که نماز شبانه روز آن حضرت را گاهی تا هزار رکعت بر شمرده اند .
  ما باید در ابتدا الگوی خود را بشناسیم و الگوی کامل و جامع در زندگی انتخاب کنیم و رد مرحله  ببینیم دین را از چه کسانی باید بگیریم و آیا می توان از ورزشکا ران آموزه های دینی را یاد گرفت و آنان را اسوه و الگوی خود قرار داد یا باید در در جه نخست در مورد دین تحقیق و در مرحله بعد رجوع به کارشناسان دینی کرد..
ما معمولا می خواهیم روشی ساده و راحت انتخاب کنیم ، از سویی می خواهیم از مزایای دین داری برخوردار باشیم و از جهت دیگر می خواهیم تکالیف دینی را انجام ندهیم وبه عبارت دیگر سعی نابرده گنج به دست آوریم و برای این که به این دو هدف برسیم دنبال راه هایی می گردیم که ما را به این هدف نزدیک کند و طرقت دانایی ظاهرا ما را به این هدف نزدیک می کند واین مثل آن است که انسان نیاز به پزشک دارد ولی می خواهد پزشکی پیدا کند که آمپول را تجویز نکند یا داروی تلخ برای انسان ننویسد ،بتا بر این دنبال دکتری می گردد که یا اصلا دارو ننویسد یا از این داروها ننویسد. در صورتی که انسان باید به فکر معالجه مرض خود باشد نه این که از زدن آمپول یا خوردن فلان دارد ترس داشته باشد.
ما نیز باید ببینیم راه سعادت دنیا یا آخرت ما چیست؟ نه این که سعی کنیم راحت ترین راه را انتخاب کنیم و هر کس هر ادعایی کرد فورا آن را قبول کنیم، به نظر می رسد خانم شما گرفتار چنین مشکلی شده است و باید سعی کنید با صحبت های منطقی و متنین او را  با معارف اسلامی بیشتر آشنا کنید و او ا در این زمینه تنها نگذارید..
متاسفانه  امکان فرستادن نامه شما خدمت آقای بهجت نداریم وشما می توانید نامه خود را به آدرس دفتر ایشان ارسال کنید.
موفق باشید.