بررسی فرقه وهابیت

 بررسی فرقه وهابیت

 از آنجا که اتحاد و انسجام اسلامی روح همگرایی ، هم دلی و همراهی را در کالبد جوامع اسلامی می دمد و آنها را هویتی محکم می بخشد دشمنان اسلام به اهمیت و اتحاد ملت اسلامی پی بردند و آنها را در هراس انداخته است . از این رو همواره در کمین نشسته و در صدد برآمده اند تا به هر طریق ممکن از اتحاد واقعی جهان اسلام جلوگیری کنند . که یکی از اقدامات آنها که به پیکر اسلام حقیقی ضربه ی مهلکی زده به وجود آوردن فرقه وهابیت به دست عبدالوهاب است . ( حسینی ، وهابیت از منظر عقل و شرع ،ص1)

 این فرقه با هدف گیری اعتقادات تشیع و دروغ و افترا بستن به این مذهب حقه سعی در بر اندازی و نابودی این مذهب دارد .

 

 تاریخچه وهابیت

احمد بن تیمیه

افکار و تفکرات وهابیت نشات گرفته از افکار احمد ابن تیمیه است او در سال 661ه.ق
 5 سال پس از سقوط خلافت بغداد ، در حران از توابع شام دیده به جهان گشود و تحصیلات اولیه را تا 17 سالگی در آن سرزمین  به پایان برد . و به علت حمله مغول به اطراف شام به همراه خانواده خود به دمشق رفت و در آغاز قرن هشتم بتدریج افکار شاذ وی ظهور و بروز یافت . خصوصا موقعی که ساکنین حماه از وی خواستند آیه « الرحمن علی العرش استوی» را تفسیر کند ، در تفسیر این آیه دچار لغزش شد و برای خداوند جایگاهی در فراز آسمانها  که برعرش و سریر متکی است تعیین کرد.

انتشار پاسخ ابن تیمیه در دمشق و اطراف آن ، غوغایی به راه انداخت و علما از جلال الدین حنفی ، قاضی وقت ، محاکمه وی را خواستار شدند.

ابن تیمیه ، پیوسته افکار عمومی را با نظر دادن بر خلاف آرای مشهور و رایج مسلمین متشنج می کرد ، تا این که در سال 705 در دادگاه محکوم و به مصر تبعید شد . وی در سال 707 از زندان آزاد ولی تا سال 712 به شام برگشت و در آنجا به نشر افکار و نظریات خود پرداخت ، تا اینکه مجدداً در سال 721 محکوم به زندان شد و در سال 728 در زندان درگذشت ( سبحانی ، وهابیت مبانی فکری و کارنامه ی علمی ، صص 25-24)

 محمد بن عبدالوهاب

محمد بن عبدالوهاب درسال 1111 ه.ق متولد شد و در سال 1206 از دنیا رفت دوران کودکی را در شهر خود عینیه از حجاز به ویژه نجد سپری کرد بعد از مدتی وارد حوزه ای علمیه حنبلی شد و نزد علمای عینیه به فراگیری علوم پرداخت برای تکمیل درس خود ، وارد مدینه منوره شد بعد از آن شروع به مسافرت کرد؛ در کردستان یک سال و در همدان دو سال ماند آنگاه سفری به اصفهان و قم نمود بعد از فراگیری فلسفه و تصوف به کشور خود به حجاز بازگشت و بعد از 8 سال که در خانه ی خود اعتکاف نموده بود بیرون آمد و دعوت خود را آغاز کرد .

 او عقاید خرافی خود را که برخلاف عامه مسلمانان بود و در حقیقت همان عقیده ابن تیمیه بود منتشر ساخت بعد از فوت پدر خواستند او را بکشند که به شهر خود عینیه فرار کرد ، که درهمان شهر با کمک امیر شهر در صدد اجرای عقاید و افکار خود برآمد و قبر زید بن خطاب را خراب کرد و این امر منجر به فتنه و آشوب شد ودر عینیه نیز  که محمد بن سعود –جدآل سعود – که امیر آن شهر بود ملاقات کرد و قرار شد محمد بن سعود هم او را یاری کند  و در عوض او نیز حکومتش را تایید کند . ابن مسعود دختر خود را به عقد او در آورد .او حکم به تکفیر مسلمانان می داد به اتهام اینکه آنان متوسل به پیامبر اسلام (ص) می شوند و به قبور اولیاء خود گنبد بارگاه می سازند و به قصد زیارت قبور سفر می کنند و از اولیا طلب شفا می کنند .

او به بهانه ی گسترش توحید ، بدعت "شرک" و مظاهر آن ، از میان مسلمین به سرزمین نجد و اطراف آن ؛ مثل یمن ، حجاز ، نواحی سوریه و عراق حمله ور شدند و هر شهر که عقاید آنان را قبول نمی کرد غارت کرده ، افرادش را به خاک و خون می کشیدند.

او به هر کجا می رسید مردم را می کشت و اموال و ثروت آنان را به غارت می بردد.(تاریخ الحکمه العربیه السعودیه ، ج1 ، ص 51 ، رضوانی ، سلفی گری و پاسخ به شبهات ،صص 182-181)

وهابیون در صدد ضربه زدن به شیعیان و خراب کردن چهره ی آنان در میان مسلمانان می باشند

 ریشه های خشونت در وهابیت

محمد بن عبدالوهاب دارای چند کتاب کوچک است که عقاید خود را به طور عریان در آنها بیان کرده ست او بهره ی کمی از سواد داشته و هیچ گاه نزد بزرگان علمای اسلامی درس زیادی نخوانده بود به همین دلیل اشتباهات قابل ملاحظه ای داشت متاسفانه بر اشتباهات خود پافشاری می کرد .یکی از کتابهای او کشف الشبهات است .

وهابی های متعصب ( سلفی گری ) به طور کامل در نقطه ی مخالف منطق عاقلانه و عادلانه ی اسلامی قرار دارند . آنها معتقدند باید برداشت خود در مساله شرک و توحید به دیگران تحمیل کرده اگر چه از طریق تهدید به قتل و خونریزی و غارت اموال باشد که اسنادش در کتاب های بنیان گذار همین مذهب موجود است ( مکارم شیرازی ، وهابیت به سر دو راهی ، صص 47-45 )

 

اول کسی که عبدالوهاب را رد کرد

نخستین رد بر این مکتب را برادر خود محمد بن عبدالوهاب ، شیخ سلیمان بن عبدالوهاب به نام ( الصواعق الالهیه ) نوشت او در کتاب مزبور می گوید : «اموری که وهابیان آن را موجب شرک و کفر دانستند و بهانه ی مباح بودن مال و جان مسلمانان می پندارند ، در زمان ائمه ی اسلام به وجود آمده بود . ولی از هیچ یک از ائمه ی اسلام شنیده و در روایت نشده است  که مرتکبین این اعمال را کافر  یا مرتد دانسته و دستور جهاد با آنان را صادر کرده باشند ، یا آن که بلاد مسلمانان را همان گونه که اینان می گویند بلاد شرک و دارالکفر بنمایند.

پس از شیخ سلیمان شخصیت های بسیاری از اهل سنت به نقد آرای محمد بن عبدالوهاب پرداخته اند . که نمونه آن : عبدالله بن لطیف شافعی ، موالف" تجدید سیف الجهاد لمدعی الاجتهاد عفیف الدین عبدالله بن داوود حنبلی مولف " الصواعق والردود "و...

شبهات مطرح شده از طرف وهابیان در شیعه پاسخ داده شده اند انشالله در شماره های بعدی به آنها پرداخته میشوود.

(سبحانی ، وهابیت ، مبانی فکری و کارنامه عملی ،صص44-43 )

منابع

1-    سبحانی ، وهابیت ، مبانی فکری و کارنامه عملی ، قم،نشر موسسه تحقیقاتی امام صادق (ع) ، چاپ سوم 1387.

2- مکارم شیرازی ، ناصر ، وهابیت بر سر دو راهی ، ناشر مدرسه الامام علی بن ابی طالب (ع)  ، 1384.

3- رضوانی ، علی اصغر ، سلفی گری و پاسخ به شبهات ،قم، انتشارات مسجد مقدس جمکران ، چاپ چهارم ، سرور ،1387.

4- حسینی قزوینی ، سید محمد ، وهابیت از منظر عقل و شرع ، تهران، انتشارات تحسین ، 1387

نظرات (0)

نظر ارسال شده‌ی جدیدی وجود ندارد

دیدگاه خود را بیان کنید

  1. ارسال دیدگاه بعنوان یک مهمان - ثبت نام کنید و یا وارد حساب خود شوید.
پیوست ها (0 / 3)
اشتراک‌گذاری موقعیت مکانی شما

وبگــــــــــردی طلبۀ پاسخگو

دانــــــلود های مفیـــــــــــــــــــد

حمایت از سایت

برای حمایت از سایت لوگوی زیر را در سایت خود درج نمایید.

بیشترین دانلود ها

جدیدترین مطالب سایت