1. محمد حسين
  2. تفسیر و علوم قرآنی
  3. دوشنبه, 11 فروردين 1393
  4.  مشترک ایمیل شوید
سلام/سؤالي داشتم:مي خواستم بدونم اگه شيطان در آغازِ خلقتِ انسان، بر انسان سجده مي كرد، از درگاهِ الهي رانده نمي شد و در اون صورت انسان ها چگونه گمراه مي شدن؟؟؟فقط خواهشا نگين كه نفسِ امارة هست و اگه شيطان هم نبود فرقي نمي كرد و باز هم انسان به همين گونه گمراه ميشد در حالي كه در ابتداي خواندنِ قرآن مي گوييم "اعوذ بالله من شيطان الرجيم" و نِمي گوييم "اعوذ بالله من نفس امارة"! و اين نشان دهنده ي اهميتِ شيطان هستش در گمراهي انسان/همچنين مي خواستم بدونم كه آيا شيطان و به طور كلي جِن، بعد روحاني هم داره؟!يعني مثل انسان هم بعد جسماني داره و هم بعد روحاني!؟اگر بعد روحاني داره به چه دليل انسان بر شيطان برتري داره!؟به ما گفتن دليل برتريِ انسان بر شيطان بعد روحانيِ انسان هستش پس در اين صورت، منظور اينه كه شيطان بعد روحاني نداره!؟اگه شيطان بعد روحاني نداره پس منشأ اختيار و انتخاب و تفكر شيطان در چيست؟!منشأ نافرماني از دستورِ خداوند از كجاست!؟آيا شيطان به طورِ مستقل زندگي(ميدونم لفظِ "زندگي" درست و صحيح نيست!) مي كنه يعني بدونِ توجه و عنايتِ خداوند!؟مگه ميشه كسي يا چيزي بدونِ عنايتِ خدا وجود داشته باشه!؟اگه همه ي مخلوقات مورد توجه و عنايتِ خداوند قرار مي گيرن چرا خداوند به شيطان عنايت مي كنه!؟
(((فقط خواهشا شيطان رو با يه انسانِ خلافكار كه موردِ عنايت و رحمتِ خداوند قرار مي گيره شباهت ندين چرا كه دليلِ خلافكار بودنِ انسان عدمِ پيروي از دستوراتِ خداوند هستش و به عبارتي تبعيت و پيروي از وسوسه هاي شيطاني يعني علتِ خلافِ انسان به طور مستقيم به خود و غير مستقيم به شيطان بر ميگرده در حالي علتِ خلاف شيطان مربوط به خودشه يعني كسي اون رو گمراه نكرده)))
پيشاپيش ممنون از پاسخگوييتون
نظر
There are no comments made yet.
بهترین پاسخ Pending Moderation
0
Votes
Undo
سلام و ادب
دوست عزیز واقعیت ها رو که نمیشه منکر شد و خیلی از مواقع علت گمراهی ما نفس اماره است ولی خب شیطان ممکنه فعالتر باشه که البته نسبت به موارد فرق داره و خیلی مواقع همین نفس اماره از شیطان هم فعالیتش بیشتر است.
لذا توصیه شده اینگونه هم گفته شود:
اعوذبالله من شر نفسی و من شر شیطان لعین الرجیم.

بله شیطان دارای بعد روحانی نیز می باشد اما کمتر از انسان.
1. موجودي است از شعلة آتش آفريده شده، برخلاف انسان كه از خاك به وجود آمده.
2. داراي علم و ادراك و تشخيص حق از باطل و قدرت منطق و استدلال است.[1]
3. داراي تكليف و مسؤوليت است.[2] (آياتي از سورة جن و الرحمن).
4. گروهي از آنها مؤمن صالح و گروهي كافرند.[3]
5. آنها داراي حشرو نشر و معادند.[4]
6. آنها قدرت نفوذ در آسمان‌ها و خبرگيري و استراق سمع داشتند و بعد منع شدند.[5]
7. آنها با بعضي انسان‌ها ارتباط برقرار مي‌كردند و با آگاهي محدودي كه نسبت به بعضي از اسرار نهاني داشتند به اغواي انسان‌ها مي‌پرداختند.[6]
8. در ميان آنها افرادي يافت مي‌شوند كه از قدرت زيادي برخوردارند.[7]
9. خلقت آنها در روي زمين قبل از خلقت انسان‌ها بوده است.[8]

ملاک برتری انسان بر سایر موجودات از جمله جنیان اختیار و اراده او نیست، و هرگز اختیار دلیل برتری انسان بر سایر موجودات تلقی نمی‌شود، زیرا چه بسا از انسان‌هایی هستند که نه تنها بر موجودات برتری ندارند، بلکه از حیوانات و چهار پایان نیز فروترند، از این رو قرآن کریم در وصف آن ها فرمود:
«إن هُم کالأنعامِ بَلْ هُم أضَلُّ سَبیلاً؛ اینان فقط مانند چهارپایانند، بلکه گمراه‌ترند».
بنا بر این ملاک برتری انسان بر سایر موجودات مختار بودن او نیست و حتی انسان به دلیل قدرت ارادة و اختیارش است که گاهی به گونه‌ای عمل می‌کند که از همه موجودات پست‌تر می‌شود. پس دلیل برتری آدمی را بر سایر مخلوقات در جای دیگر غیر از مسئله اختیار باید جستجو نمود .
برتری و فروتری انسان نسبت به سایر موجودات مربوط به جنبه روحی است، حال باید در تحلیل ملاک برتری انسان بر سایر موجودات گفت :
خاستگاه برتری انسان مقام خلافت الهی اوست . این مقام است که او را نه تنها بر جن ، بلکه بر همه ما سوا الله و حتی بر فرشتگان برتر نموده است .لذا بعد روحانی انسان با جن بسیار متفاوت می باشد و انسان در مقام بالاتری هست.
انسان به خاطر وسعت وجودی و توانمندی روحی بالایی که نسبت به ملائکه و اجنه دارد، می تواند به بالاترین مراتب وجودی دست پیدا کند و برترین انها شود.
[1] . سورة جن، آية 13 و 2.
[2] . سورة جن، آيات 1 و 2.
[3] . سورة جن، آية 11.
[4] . سورة جن، آية 15.
[5] . سورة جن، آية 9.
[6] . سورة جن، آية 6.
[7] . سورة نمل، آية 39.
[8] . سورة حجر، آية 27.
اللهم عجل لولیک الفرج
نظر
There are no comments made yet.
بهترین پاسخ Pending Moderation
0
Votes
Undo
آنچه از قرآن از ملاک برتری انسان نسبت به جن فهمیده می‏شود، چند امر است:
1-علم انسان به اسماء و حقایق جهان هستی و استعداد شگرف او در علم و عمل و قرب الهی؛
قرآن می‏فرماید: «وَ عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْماءَ کُلَّها ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلائِکَةِ فَقالَ أَنْبِئُونی‏ بِأَسْماءِ هؤُلاءِ إِنْ کُنْتُمْ صادِقینَ؛ سپس علم اسماء [علم اسرار آفرینش و نامگذارى موجودات‏] را همگى به آدم آموخت. بعد آنها را به فرشتگان عرضه داشت و فرمود: (اگر راست مى‏گویید، اسامى اینها را به من خبر دهید!)» (بقره/31)
تعلیم در این مورد جنبه تکوینی داشته است؛ یعنی خداوند این آگاهی را در نهاد و سرشت آدم قرار داد، و به این واسطه فضیلت نوع انسان بر دیگر موجودات اثبات شد. تعلیم این حقایق، به انسان و استعداد او در فراگیری آن‌ها، مخصوص حضرت آدم علی نبینا و آله و علیه السلام نیست، بلکه علم و دانش در نوع انسان، به ودیعه گذارده شده و همواره به تدریج، آثارش در نسل او ظاهر می‏شود و چنانچه فرزندان آدم در راه هدایت گام بردارند، می‏توانند آن علم را از مرتبه قوه به فعلیّت، برسانند (ترجمه تفسیر المیزان، ج1، ص147، مرکز فرهنگی رجاء)

2- دمیده شدن روح الهی در انسان
قرآن به صراحت می‏فرماید: خداوند از روح خود در کالبد آدم و فرزندان او دمیده است (حجر/29 و الم سجده/7-8) این روح الهی با استعداد فوق‌العاده‌ای که در آن نهفته است، می‏تواند تجلیگاه انوار الهی و عظمت بخش انسان باشد.
آیه 7 - 8 سوره سجده این بعد معنوی را در همه فرزندان آدم موجود می‏داند.

3-خلیفة الله بودن نوع انسان
منظور نمایندگی خدا در زمین است، زیرا سؤالی که بعد از این فرشتگان می‏کنند و می‏گویند: نسل آدم ممکن است فساد و خونریزی نمایند و نمایندگی خدا در زمین با این کارها نمی‏سازد، متناسب با همین معنا است (مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج1، ص172)
حضرت امام صادق (ع) می‏فرمایند: فرشتگان بعد از آگاهی از مقام آدم، دانستند که او و فرزندانش سزاوارترند که خلفای الهی در زمین و حجت‏های او بر خلق باشند (همان، ص173 نقل روایت از معانی الاخبار)
مرحوم علامه طباطبائی می‏فرمایند: خلافت انسان در زمین منحصر به حضرت آدم (ع) نیست، فرزندان او هم در این امر شریکند (المیزان، ج1، ص116، چاپ مؤسسه مطبوعاتی اسماعیلیان)
این امتیازات درباره انسان و مخصوص اوست و نشان می‏دهد که مقام انسان والاتر از مقام جن است. تحقیقاً این برتری موجب پیشرفت او از نظر معلومات و مفاهیم ذهنی و معنوی و نیز از نظر پیشرفت و ترقی اجتماعی و صنعتی شده است. در حالی که ملائکه و جن همان‌طور که آفریده شده‏اند و در محدوده اختیاری که دارند، زندگی می‏کنند.
اللهم عجل لولیک الفرج
نظر
There are no comments made yet.
  • صفحه :
  • 1


هنوز پاسخی برای این پرسش ارسال نشده است.

وبگــــــــــردی طلبۀ پاسخگو

دانــــــلود های مفیـــــــــــــــــــد

حمایت از سایت

برای حمایت از سایت لوگوی زیر را در سایت خود درج نمایید.

بیشترین دانلود ها

جدیدترین مطالب سایت