دوست سنی من می گوید خوابیدن علی(ع) جای پیامبر(ص) چندان افتخار ندارد چون در آن لحظه که کفار در خانه پیامبر(ص) وارد شدند علی طبیعتا صدای ایشان را شنید و ملحفه ای که بر رویش بود را کنار زد وکفار نیز وقتی دیدند که او پیامبر نیست وی را رها کردند؟ از طرف دیگر اگر پیامبر و علی علیهما السلام علم غیب داشتند پس خوابیدن حضرت علی به جای پیامبر کار مهمی نبوده است؟ آیا در منابع اهل سنت به این موضوع پرداخته شده است؟
سلام و ادب
این دوست سنی شما خیلی ساده سخن گفته است آنها اولا چون قصد کشتن پیامبر را داشتند بدون سر و صدا رفتند ثانیا مگه نمیمه شب در آن زمان چراخ خواب گذاشته بود که در تاریکی مطلق چهره امام دیده شود؟
در مورد جواب سوال دوم هم عرض کنم گرچه بر اساس روایات متعدد ائمه از موهبت علم غیب بر خوردار بوده اند ، ولی این علم از سوی خداوند به آن ها داده میشد، امام صادق(ع) فرمود:
«إذا أراد الامام أن یعلم شیئاً أعلمه الله ذلک؛(1) هرگاه امام بخواهد چیزی بداند، خداوند او را از آن آگاه میسازد». بنابر این در مجرای لیله مبیت دلیل قطعی وجود ندارد که امیر مومنان از همه جزئیات آگاه بوده است.
پس احتمال دارد علم به بقا و سلامتی خود نداشته است. با احتمال کشته شدن و پذیرش خطر دست به چنین کاری زده است، نه با علم به سلامتی. در نتیجه در آن ماجرای امام ایثار و از خود گذشتیگی نمود .از این رو سزاوار ستایش بود.
ماجرای لیله المبیت برای علی علیه السلام که جان خود را برای سلامت رسول خدا به خطر انداخت ، فضیلت بسیار تلقی شده است . در ارزش این عمل یعنی فداکاری در راه پیامبر و معقول و مشروع بودن آن تردیدی نیست. این کار مهم تر از حفظ جان خود است .
اما این که برخی در این خصوص شبهه هایی مطرح کرده و از جمله میگویند: خوابیدن علی در بستر پیامبر فضیلت نیست، زیرا علی از دو طریق فهمیده بود که در آن شب آسیبی به او نخواهد رسید،
اول این که از گفتار خود پیامبر که صادق و مصدق است، که در همان شب به او فرمود: در بستر من بخواب و آسیبی به تو نخواهد رسید.
دوم این که پیامبر امانات و ادای قرض ها را بر عهده علی گذارد . طبعا میدانست که جانشین او کشته نمی شود و گرنه این تکلیف را متوجه دیگران میکرد. علی از این توصیه فهمید که در این صحنه گزندی نخواهد دید. به انجام وظایفی که رسول خدا معین کرده است، موفق خواهد گردید.
در این گونه شبهات با انکار فضیلتی، فضیلت بالاتری را برای علی اثبات کرده است، زیرا ایمان علی به صدق گفتار پیامبر یک ایمان عادی بود یا این که او نسبت به گفتار وی یک ایمان قوی و فوق العاده داشت. کلیه گفتارهای پیامبر در نظر او در پرتو ایمان قوی مانند روز روشن بوده است.
بنابر فرض اول، هرگز علی علیه السلام، علم به بقا و سلامتی خود نداشته است، زیرا هرگز برای چنین طبقه ای از افراد (که علی به طور یقین از این طبقه نبود) از گفتار پیامبر علم قطعی پیدا نمیشود . اگر به ظاهر بپذیرند، در خاطر تشویش خواهند داشت که جوانب قلب آن ها را فرا میگیرد . هر دم هیولای مرگ در نظر آن ها مجسم میشود ؛ علی با احتمال کشته شدن دست به چنین کاری زده است، نه با علم به سلامتی.
بنا به فرض دوم فضیلت بالاتری، برای علی علیه السلام اثبات نموده است، زیرا اگر ایمان مرد، به پایهای برسد که آنچه را از پیامبری بشنود ،با روز روشن فرقی نداشته باشد، فضیلت چنین ایمان با هیچ چیز برابری نمیکند. نتیجه ایمان این است هنگامی که پیامبر به او بگوید: در بستر من بخواب و در حمله تروریست ها آسیبی نخواهد دید، با کمال ثبات قلب می رود و در بستر او میآرمد. یک سر سوزن احتمال خطر در دل او راه پیدا نمیکند.
با توجه به آنچه درباره ماجرای لیله المبیت و شبهه برخی از اهل سنت بیان شد، به دست آمد که امیر مومنان در لیله المبیت برترین فضیلت را به دست آورد، زیرا در هر دو صورت ،چه علم به کشته شدن داشته یا نداشته ،فضیلت او ثابت میشود که بیان آن گذشت.(2) بنابر این عمل ایثار گرانه امیر مومنان در لیله مبیت فضلیتی بزرگی برای او اثبات می کند ، حال چه علم به زنده ماندن خود داشته و یا نداشته باشد . چه ا ین که خود خداوند آیه لیله المبیت را به عنوان تمجید ذکر نموده، پس معلوم می شود که این کار جای تمجید دارد و گرنه خداوند حکیم در آن آیه از کار امیر مومنان تمجید نمی فرمود .
پینوشت:
1.کلینی الکافی، دار الکتب الاسلامیه، تهران .138 ق ، ج 1، ص 258.
2. جعفر سبحانی، فروغ ابدیت، دفتر تبلیغات اسلامی، قم، 1370 ش ،ج 1، ص 427.
سلام علیکم
ائمه علیه السلام اجازه دانستن علم غیب دارند ولی همیشه از این اجازه برای فهمیدن علم غیبشان استفاده نمی کنند . چون در بعضی اوقات استفاده از علم غیب مانع رشدشان و مانع امتحان الهی میشود .همانند امام حسین علیه السلام که در عاشورا از علم غیب خود (که بفهمد همه خانوداه اش وخودش در آخر کشته و شهید میشوند و برای این برود که کشته شود ) استفاده نکرد . تا مانع امتحان الهی و ر شد خود نشود . .، از سخنان امام حسین علیه السلام در چند روز مانده به عاشورا و خود عاشورا نیز فهمیده میشود که تا آخرین لحظه حضرت امید داشتند که عمر ولشگریانش چه بسا حق را درک کنند و همانند حر سعادتمند شوند .
برای امام علی علیه السلام هم همینطور است .
ومن الله التوفیق
سید
با سلام و ادب
پاسخ شما در مورد امام علی علیه السلام درست است اما در مورد امام حسین علیه السلام درست نیست چون حضرت از جزئیات اتفاقات خبر داشتند.
حرف شما همان است که در کتاب شهید جاوید زده شده که همه بزرگان و علما رد و نقد کردند.
موفق باشید