سلام
یعنی از علماء و شهداء و حتی انبیاء که جسدشان پوسیده ،از امتیاز و موهبت خدا برخوردار نبودند؟؟؟؟؟؟
(فاعلم أنّك زائر عظام آدم)
كامل الزيارات / النص / 38 / الباب العاشر ثواب زيارة أمير المؤمنين ع
فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ ذِكْرُهُ أَوْحَى إِلَى مُوسَى أَنِ احْمِلْ عِظَامَ يُوسُفَ مِنْ مِصْر
الكافي (ط - الإسلامية) / ج8 / 155 / حديث الذي أضاف رسول الله ص بالطائف ..... ص : 155
فَقَالَ الْخَلِيفَةُ مَا هَذَا الْعَظْمُ يَا أَبَا مُحَمَّدٍ قَالَ ع هَذَا رَجُلٌ مَرَّ بِقَبْرِ نَبِيٍّ مِنَ الْأَنْبِيَاءِ فَوَقَعَ إِلَى يَدِهِ هَذَا الْعَظْم
الثاقب في المناقب / / 575 / 3 - فصل: في بيان آياته عليه السلام في الإخبار بالمغيبات و فيه: اثنا عشر حديثا ..... ص : 572
ثانیا
روایت (یبلی من بلی منا و لیس ببال)ایجاب و سلب را داردآیا میفرماید من بلی یعنی می پوسدولی نه آن پوسیدنی که در ذهن شماست؟؟درحقیقت پوسیده نیست ولی شما اگر قبر را باز کنید پوسیده می بینید؟؟؟
ثالثا
دلیل نپوسیدن اجساد علماء چیست؟؟؟
سلام .
پوسیده نشدن یا دیر پوسیده شدن بدن مرده موهبت محسوب میشود. یک نوع امتیاز است، زیرا به لحاظ فرایند طبیعی هر بدنی بعد از مرگ و جدایی روح از آن، نیروی حیات و نگاهدارنده و حافظ از پوسیدگی و تخریب خود را که روح و قوای آن است، از دست میدهد و در معرض پوسیدگی و متلاشی شدن قرار میگیرد.
اگر بدنی بر اثر احاطه و اشراف روح بعد از مرگ بر آن و یا پرتوی معنویت و اعمال صالح که در دنیا انجام داده ،آن را از پوسیدگی حفظ کند، بالاترین امتیاز محسوب میشود، از این رو امیر مومنان یکی از افتخارات اهل بیت را عدم پوسیدگی بدن شریف آنان ذکر نموده : «انه یموت من مات منا و لیس بمیت و یبلی من بلی منا و لیس ببال؛(1) هر که از ما میمیرد، در حقیقت نمرده است، و چیزی از ماکهنه و پوسیده نمیشود».
ائمه به دلیل این که بدن شریف آنان از پوسیدگی مصون است، این به عنوان امتیاز بزرگی برای آنها بیان شده، بنابراین اگر عدم پوسیدگی بدن بعد از مرگ نصیب هر کسی بشود، موهبت و امتیاز است. به خصوص آن که روح گر چه بعد از مرگ رابط تدبیری و صوری با بدن ندارد، ولی رابطه مادی و اشراف و احاطه بر آن همواره دارد. از
این رو گفته شده:
ارتباط روح با بدن مادی و با قبر خاکی و توجه خاص آن به بدن مادی خود و به قبر خویش موجب میشود که بتوان از این طریق بهتر و کامل تر با روح رابطه برقرار نمود و به او توجه کرد. نیز توجه او را جلب نمود. مخصوصا در روزها و ساعات اول.
به همین لحاظ میبینیم در متون اسلامی تاکید شده که مومنان به زیارت قبور بروند. برای اهل قبور دعا و طلب رحمت و مغفرت کنند. پیداست که دعا و طلب مغفرت و تلاوت قرآن در هر جا و مکانی برای اموات خوب است. به آنان میرسد،ولی چه بهتر که بر سر قبر باشد، زیرا در این صورت رابطه باطنی با ارواح و با نظام برزخی بهتر و کاملتر بوده، ثمرات دعا و طلب مغفرت بیشتر عاید آنان خواهد شد.
علاوه بر این که ارواح بر اساس توجه و ارتباط خاصی که به بدن مادی و قبر خود دارند،با حضور مومنان در سر قبور سرور و ابتهاج خاصی پیدا کرده و بیشتر محفوظ میگردند. (2)
اگر بدن نپوسد و یا دیرتر بپوسد ،موارد یاد شده بهتر تامین شده و تحقق مییابد. چون ارتباط روح با بدن سالم و نپوسیده بیش تر است تا بدن که متلاشی گردیده و پوسیده و جذب خاک شده و پراکنده گردیده است، بنابراین به دلیل مداوم بودن ارتباط مادی و اشراف و احاطه روح بر قبر و بدن، سالم بودن آن میتواند امتیاز و موهبت تلقی گردد.
پینوشتها:
1. نهج البلاغه، خطبه 87، بند 16.
2. محمد شجاعی، معاد یا بازگشت به سوی خدا، ج 2، ص 252، نشر امیر کبیر، تهران 1362 ش.