1. k.m
  2. اعتقادات و کلام
  3. یکشنبه, 18 خرداد 1393
  4.  مشترک ایمیل شوید
آیا کسی سند یا روایتی درمورد حلال نکردن زائر یا زائری که حلالیت نطلبه می شناسه.
لطفا به ایمیل gostaresh200@yahoo.com برام ایمیل کنه.
نظر
There are no comments made yet.
بهترین پاسخ Pending Moderation
0
Votes
Undo
با سلام و ادب
حلالیت طلبیدن، نباید محدود به زمان خاصی باشد ولی خوب معمولاً فرصت‌هایی مانند سفر حج موجب تذکر آدمی هست و بهترین زمان است که از گناهان حق الناسی پاک شویم.
اميرالمؤ منين عليه السلام فرمودند: اى مردم همانا گناهان سه گونه اند... گناهى كه آمرزيده است و گناهى كه آمرزيده نشود و گناهى كه بر صاحبش هم اميدوار و هم بيمناكم؛ اما گناه آمرزيده، گناه آن بنده ايست كه خداوند او را در دنيا بر گناهش عقوبت كند پس خدا بردبارتر و كريمتر از آن است كه بنده خود را دوباره عقوبت كند، و اما گناهى كه آمرزيده نشود ستمكاريهائى است كه بندگان برخى به برخى كنند، زيرا چون خداوند تبارك و تعالى (بوسيله پيمبران و احكام ) بر خلقتش عيان شد بخودش سوگند ياد كرده و فرموده است : بعزت و جلالم سوگند كه ستم هيچ ستمكارى (بدون كيفر) از من نگذرد گرچه زدن مشتى بمشتى باشد يا ماليدن (دستى ) بدستى باشد (از روى لذت و هوسرانى ) و گرچه شاخ زدن شاخدارى به بيشاخى باشد پس براى بندگان از يكديگر قصاص گيرد تا ستمى از كسى بر كسى (بدون كيفر) نماند، سپس آنها را (خداوند) براى حساب بر انگيزد، و اما گناه سوم گناهى است كه خداوند بر خلقش پنهان داشته، و توبه از آنرا بر گنهكار روزى كرده ، و بوضعى در آمده كه از گناهش بيمناك و بپروردگارش اميدوار است ، پس ما براى او (يعنى اين شخص گنهكار) همان حال را داريم كه خودش آن حال را براى خود دارد اميد رحمت براى او داريم، و از عذاب نيز بر او بيمناكيم.(1)
حتماً در زندگی دیده اید که گاهی انسان ظلمی را نسبت به خودش روا می دارد و به جان، مال و حيثيت خودش صدمه می زند و موجب عدم پيشرفت يا فقر و عقب افتادگي و گرفتاري خود می شود. در اين گونه موارد، گرچه گنهكار در حق خود ظلم كرده، ولي چون معمولا پاي شخص و حق ديگري در بين نيست، با استغفار و جبران خطاها و ضررها، آسانتر مي توان از آنها توبه كرد و راه خير و صلاح و سعادت دنيوي و اخروي را در پيش گرفت.
اما نوع دیگر گناه، گناهانی است که حقی از خدا ضایع شده است. یعنی جایی که انسان همه ی اين نعمتها را ناديده انگاشته و راه تمرد و عصيان را در پيش مي گيرد! اما راهكاري كه براي اين دسته گناهان وجود دارد اين است كه: اگر شرك و كفر صورت گرفته، بايد توحيد و يكتاپرستي را جايگزين آن کرد و اگر در احكام و فروع دين كوتاهي و تعلل شده، بايد به تكميل و جبران آنچه از دست رفته اقدام كرد.
اما نوع سوم گناهان، حق الناس است. یعنی انسان گناهی انجام داده که با انجام آن حقی از بنده ی خدا ضایع شده است. شرايط توبه در «حق الناس» سنگين تر از توبه در «حق الله» است و امام علی(ع) از این گناه به «مظالم العباد» تعبیر کرده اند.(2)
در روايتی آمده پيامبراكرم(صلي الله عليه و اله) به خانه كعبه نگاه كرد، آن را مورد تعظيم قرار داد و سپس ادامه داد: حق واحترام يك مؤمن از تو بالاتر است، چون خداوند برای خانه كعبه يك احترام و عظمت قرار داده و برای مؤمن سه چیز را محترم شمرده: مال، خون و سوءظن(3)
بر اين اساس مردم و مؤمنان داراي سه نوع حق، احترام و مصونيتند؛ به موازات همين سه حق ممكن است سه نوع ظلم هم به آنان روا شود و بر همين پايه سه نوع توبه هم واجب مي شود كه اين سه حق، عبارتند از:
اول: حق الناس در امور نفسی ( مواردی مثل آدم کشی، حقوق اعضای خانواده، همسایه، شریک، رفیق، حق یتیمان، حقوق مردم در برخورد با یکدیگر، حق وفای به عهد و پیمان شکنی و…)؛ که در این موارد با سه راه حلالیت طلبیدن، دیه و قصاص رو به رو هستیم که در مورد دیه و قصاص حاکم حکم می کند.
دوم: حق الناس در امور مالی ( مانند حق کارگر، کم فروشی، کلاه برداری، قمار، قرض، حق فقرا، ربا خواری و…)؛
در این موارد اگر مثلاً فرد پولى را از كسى غصب كرده، يا سرقت نموده، يا در معامله كم فروشى كرده، يا پول زيادترى گرفته است، در صورتى كه طرف را مى‏شناسد، باید رضايتش را حاصل كند؛ اگر صاحبش را نمى‏شناسد از طرف او به فقرا صدقه بدهد؛ اگر صاحبش فوت كرده به ورثه او رجوع نمايد و از آنها رضايت بطلبد؛ اگر فعلاً قدرت مالى ندارد، هر وقت قدرت مالى پيدا كرد در اولين فرصت حق مردم را بدهد؛ اگر نتوانست، وصيت كند تا بعد از مرگش ورثه رضايت صاحب مال را جلب كنند (البته علاوه بر اين كار، توبه واقعى به درگاه خدا هم لازم است)؛ در صورتى كه به هيچ وجه امكان نداشت، اگر توبه واقعى نمايد، اميد است خداوند عالم او را بخشد و توبه اش پذیرفته شود.(4)
حتی در این موارد مثلاً اگر می بیند که آبرویش می رود می تواند به صاحب مال بگوید این مال، برای شماست که در دست کس دیگری بوده و از من خواسته به شما برگردانم و صاحب مال را راضی کند اما در شرایطی که در این بین مفسده ای مانند خدشه دار شدن آبروی یک مومن( شخصی که مال را برداشته و یا به آن آسیب زده و ...) مطرح باشد، شخص می تواند با دادن رد مظالم و صدقه و ... دینش را ادا کند.
سوم: حق الناس در امور عرضی و آبرویی (مانند عیبجویی، غیبت، تجسس، استهزاء و ضایع نمودن حقوق دیگران و..)؛ در این امور اگر حقى كه از ديگران ضايع كرده، جنبه آبرويي و عرضى داشته است (مثلاً غيبت كسى را كرده يا تهمت زده است) در صورت امكان بايد رضايت آن شخص را حاصل كند و اگر گفتن به او موجب فساد مهم‏ترى (مثل قتل يا زد و خورد و اختلاف شديد و ... ) مى‏شود لازم نيست به او بگويد بلكه بايد توبه واقعى كند و براى آن شخص طلب مغفرت نمايد و با انجام کارهای نیک مثل دعا و صدقه و ... این حق را برطرف کند.(5)
منابع:
1. اصول كافى جلد 4 صفحه 178
2. كليني، اصول كافي، ج2، ص443
3. بحارالانوار، ج67، ص71
4. Porseman.org
5. همان
اللهم عجل لولیک الفرج
نظر
There are no comments made yet.
  1. بیش از یک ماه پیش
  2. اعتقادات و کلام
  3. لینک جواب
  • صفحه :
  • 1


هنوز پاسخی برای این پرسش ارسال نشده است.

وبگــــــــــردی طلبۀ پاسخگو

دانــــــلود های مفیـــــــــــــــــــد

حمایت از سایت

برای حمایت از سایت لوگوی زیر را در سایت خود درج نمایید.

بیشترین دانلود ها

جدیدترین مطالب سایت