1. عبادی
  2. اعتقادات و کلام
  3. چهارشنبه, 24 ارديبهشت 1393
  4.  مشترک ایمیل شوید
سلام
اینکه کشیدن سیگار روزه را باطل میکند روایتی وجود دارد؟؟؟
نظر
There are no comments made yet.
بهترین پاسخ Pending Moderation
0
Votes
Undo
روایتی دراین باب وجودندارداماوقتی شمابه عقلتون رجوع کنیدمیبینیدکه این دودواردبدنتون میشه وهرچی هم که واردبدن بشه ازقبیل دودوغبارو...روزهروباطل میکنه وخیلی ازاحکام هستش که راجع به اون روایتی نیست ولی بااستنباط میشه به جوابش رسیدمثل لاک زدن که مانع غسل ووضوست واین چیزی عقلانی است
نظر
There are no comments made yet.
  1. بیش از یک ماه پیش
  2. اعتقادات و کلام
  3. لینک جواب
بهترین پاسخ Pending Moderation
0
Votes
Undo
سلام
ممنون از توجه جنابعالی
جواب فوق از معده شریف است یا کلام مراجع تقلید؟؟؟
کجا عقل میگوید مبطلات روزه چیست؟؟عقل شما می گوید که سر فرو بردن درآب مبطل روزه است؟؟؟اصلا در این محدوده عقل حرفی برای گفتن دارد؟؟؟دامنه حجیت عقل کجاست؟؟
آمار بگیرید ببینید عقل چند نفر می گوید سیگار مبطل روزه است؟؟؟
معنای استنباط حکم شرعی اینه که مانعیت لاک را از عقل بگیریم؟؟؟
شما می دونی بین عقل و حکم آن و حجیت آن و عرف و بناء عقلاء چه فرقی است؟؟؟
لطفا جواب ها مستند باشد والا جواب ادعایی ،ادعایی بیش نیست و حجت نیست
بله تشخیص برخی مصادیق احکام برعهده عرف است و مستند برخی بناء عقلاء است و لکن هر دو از محل بحث ما غریبه است
چه خوب بود اگر هر کس جوابگویی سوالات رشته تخصصی خود می بود!!ووو
نظر
There are no comments made yet.
  1. بیش از یک ماه پیش
  2. اعتقادات و کلام
  3. لینک جواب
بهترین پاسخ Pending Moderation
0
Votes
Undo
با سلام
نه خیر. اما چون رساندن غبار به حلق اشکال دارد غالب مراجع احتیاط واجب دادند به بطلان روزه.
این که آیا غبار هست یا نه و ... در این مقاله مفصل زیر هست که مطالعه کنید:
اللهم عجل لولیک الفرج
نظر
There are no comments made yet.
  1. بیش از یک ماه پیش
  2. اعتقادات و کلام
  3. لینک جواب
بهترین پاسخ Pending Moderation
0
Votes
Undo
عنوان مقاله : «مبطل بودن غبارو دخانیات برای روزه»
قال الصادق ع :
" کل شئ مطلق حتی یردا فیه نهی ٌ "
[اصل اباحت اشیاء است تا زمانی که خلاف آن ثابت شود]
محقق : محمد رضا فروزان جلسه مکتب القران فجر بروجرد 14/5/ 1390

شیخ صدوق در فقیه 2/107 ح 1855 از محمد بن مسلم از امام باقر ع نقل کند:
" لا یضر الصائم ما صنع اذا اجتنب اربع خصال :
الطعام والشراب والنساء ( جماع ) والارتماس فی الماء "

این مقاله در پی این موضوع است که آیا غبارو دود سیگار روزه را باطل میکند یا خیر؟ علمای شیعی وسنی قدیم وجدیددر این باب چه نظراتی دارند . قبل از ورود در بحث تذکار این نکته ضرور ی است که این مقاله صرفا جستاری در فقه اسلام وفتاوای بزرگان واساطین فقه بوده ودر هر شرایطی فتوای مراجع گرانقدر تقلید فصل الخطاب است .

ودر ادامه مقاله به بحث « لزوم علوق غبار در شئ ما یتمم به » می پردازم .

قال فی الشرایع :
وَفِي إيصَالِ الْغُبَارِ إلَى الْحَلْقِ خِلَافٌ ، الْأَظْهَرُ التَّحْرِيمُ وَفَسَادُ الصَّوْمِ
(فساد الصوم ) وفاقا للمشهور . جواهر
نکته جالب کلام محقق حلی این است که نامبرده در شرایع از لفظ " غبار " بطور مطلق یاد کرده وفرقی بین غلیظ ورقیق نگذاشته است . [ شهید در مسالک می فرماید : " لم یقید الغبار بکونه غلیظاً کما فعله جماعة " 2/17
( البته این نفی تقیید مورد قبول شیخ انصاری نیست " والاقوی التقیید";)
شیخ جواهری هم در رسائل گوید :
" لا فرق بین الغلیظ وغیره علی الاقوی " ص 164

بنا بر حکایت سید خوئی در کتاب الصوم , صدوق وسید و شیخ مطلقاً با مبطل بودن غبار مخالف هستند .1/ 144
فاضل نراقی در مستند وسید محمد در مدارک بر این فتوای سید وصدوق تائید دارند .

شیخ دکتر صادقی تهرانی –ره- می گوید :
دود مطلقاً مبطل روزه نیست . واصولاً هیچ دلیلی بر مبطل بودن آن نداریم.

علامه حلی هم در تذکره گوید : فقط غبار غلیظ مبطل است ونه رقیق . 2/565
قال فی المعتبر :" وایصال ( الغبار الغلیظ) الی الحلق "
در معتبر گوید : غبار غلیظ مبطل روزه است .
قال السبزواری :
" والاقرب عندی عدم الافساد "
ذخیرة المعاد محقق سبزواری 3/499
قال فی کفایة الاحکام :
" وفی وجوب الامساک عن ایصال الغبار الغلیظ الی الحلق بالتقیید خلاف ،
والاقرب عندی انه غیر مفسد للصوم " ص46
محقق سبزواری عدم الحاق دود غلیظ را به غبارغلیظ ، حسن می داند .
کما قال : «واکثرالمتاخرین الحقوابالغبار ، الدخان الغلیظ ... وانکره بعضهم وهو حسن » کفایه 46
ولی شهید ثانی در مسالک گوید :
« والحق به بعض الاصحاب الدخان الغلیظ وبخار القِدر ونحوه .
وهو حسن ان تحقق معهما جسم » مسالک 2/17
یکی از فروع باب مفطرات روزه ؛ مفسد بودن ویا نبودن غبار غلیظ ورقیق است .
که در سالهای اخیر ؛ دخانیات هم از قبیل ، سیگار ؛ قلیان – تنباکو- ؛ تریاک
وسایر موارد مشابه بدان افزوده شده ومعرکه آراء مجتهدین شده است .
در کتاب" خلاف" طوسی و" فقه علی المذاهب الخمسة" شیخ مغنیه ، آمده که،
اهل سنت
غبار را کلاً ، مبطل ومفسد روزه نمی دانند .ولی با تحقیق ما در
دایرة المعارف فقهیه فتاوای فقیهان عصر حاضر اهل سنت مبرهن گردید که ایشان هم ، مشابه شیعه- در باب سیگار - فتوا دارند . عده ای مبطل گویند وعده ای عدم .
« قول مشهور فقهاء امامیه این است که استعمال دخانیات به احتیاط واجب، مفسد روزه است »

شیخ طوسی در خلاف چنین گوید :
مسألة 17: غبار الدقيق، والنفض الغليظ حتى يصل إلى الحلق يفطر، ويجب منه القضاء، والكفارة متى تعتمد. ولم يوافق عليه أحد من الفقهاء،
بل أسقطوا كلهم القضاء والكفارة معا »

نکته : مستند فقیهان صاحب فتوای مبطل بودن دخانیات وما شابه این حدیث است:

* (621) * 28 محمد بن الحسن الصفار عن محمد بن عيسى قال: حدثني سليمان بن حفص المروزي { مجهول ٌ }قال: سمعته يقول: إذا تمضمض الصائم في شهر رمضان أو استنشق متعمدا أو شم رائحة غليظة أو كنس بيتا فدخل في أنفه أو حلقه غبار فعليه صوم شهرين متتابعين فان ذلك له فطر مثل الاكل والشرب والنكاح » تهذیب طوسی 4/214
اقا ضیاء عراقی در تعلیقه بر عروه خبر سلیمان را ضعیف بر می شمارد . ص 160

شیخ مفید در المقنعه ص 356 وطوسی در النهایه ص 154 غبار را مبطل گویند . قال المفید:
" ویجتنب الصائم الرائحة الغلیظة والغبرة التی تصل الی الجوف فان ذلک نقص فی الصوم "
شیخ طوسی در مبسوط 1/271 هم فتوا بر مبطل بودن غبار غلیظ می دهد .
حدیث متضاد با خبر فوق خود شیخ طوسی چنین است :

سعيد عن الرضا عليه السلام قال: سألته عن الصائم يتدخن بعود أو بغير ذلك فيدخل الدخنة في حلقه فقال: جائز لا بأس به، قال: وسألته عن الصائم يدخل الغبار في حلقه قال: لا بأس. تهذیب طوسی
حر عاملی هم از او نقل می کند:
[ 12851 ] 2 ـ وبإسناده عن أحمد بن الحسن بن علي بن فضال ، عن عمرو بن سعيد ، عن الرضا ( عليه السلام ) قال : سألته عن الصائم يتدخن بعود أو بغير ذلك فتدخل الدخنة في حلقه ؟ فقال : جائز ، لا بأس به ، قال : وسألته عن الصائم يدخل الغبار في حلقه ؟ قال : لا بأس .(یل)
ونگا : المعتبر 2/ 654
محقق در کتاب معتبر در حکم ابطال روزه به غبار توقف کرده و می فرماید :
" لیس الغبار کالاکل والشرب ، ولا کابتلاع الحصی والبرد "
میرزای قمی در غنایم 5/103بر توقف محقق مهر تایید می گذارد .

فاضل بحرانی هم در حدایق 13/72 با مبطل بودن « مانحن فیه » موافق نیست .

علامه کاشف الغطا در کشف 2/319 در ردیف غیر مبطل می فرماید :
" ودون الدخان الا لمن اعتاده وتلذذ به فقام عنده مقام القوت "

فاضل نراقی از مخالفین مبطل بودن دخانیات است :
ب: لا يفسد الصوم بدخول الدخان في الحلق، للاصل،
وصدر الموثقة المتقدمة : عن الصائم يدخن بعود أو بغير ذلك فيدخل الدخنة في حلقه
؟ قال: (جائز لا بأس به). والاحوط: الاجتناب عن شرب التتن، لاستمرار طريقة الناس
عليه، وإطلاق الشرب عند العرب عليه.»

سید خوئی در کتاب الصوم بعد از اینکه پرهیز از دخانیات را در حال روزه از مصادیق سیره مستمره بر نمی شمارد انرا از مصادیق اکل وشرب هم معرفی نکرده ودر خاتمه بحث می فرماید :
إذا لم يبق لدينا دليل يعتمد عليه في الحكم بالمنع، بعد وضوح عدم صدق الاكل ولا الشرب عليه. وعليه فمقتضتى القاعدة هو الجواز وان كان الاحتياط بالاجتناب مما لا ينبغي تركه رعاية للسيرة المزبورة حسبما عرفت والله سبحانه أعلم.
ابنا بابویه در المقنع ص188 وفقه الرضا فقط 5 چیز را مبطل روزه بر می شمارند :
اکل وشرب وجماع وارتماس در آب و کذب بر خدا ورسول ص وائمه ع .
سیدمحمد صادق روحانی در فقه الصادق می فرماید :
هل شرب التتن مفطر وهل يلحق بالغبار الغليظ في مفطريته للصوم دخان التنباك والتتن والترياك وما شاكل كما عن متأخري المتأخرين، أم لا يلحق به ولا يفسد الصوم كما عن جماعة، وقد استبعد الإلحاق سيد المدارك والفاضل الخراساني، وعن التنقيح الجزم بعدم الإلحاق، أم يفصل بين المعتاد وغيره، فيفسد صوم الأول به خاصة كما عن كاشف الغطاء؟ وجوه: قال الشيخ الأعظم ره: الأقوى الإلحاق لو عممنا الغبار لغير الغليظ لتنقيح المناط والأولوية، وإن قيدناه بالغليظ فالأقوى عدم اللحوق، لأن الأجزاء الترابية تلصق بالحلق وتنزل مع الريق بخلاف الأجزاء اللطيفة الرمادية في الدخان فإنها تدخل في الجوف مصاحبة للدخان النازل ولا تلصق بالحلق ولا ينزل مع الريق منها شئ، والدخان ليس مما يؤكل، والأجزاء الرمادية ليست منفردة عن الدخان حتى يصدق الأكل بنزولها. انتهى. والمحقق الهمداني ره بعد الجزم بعدم إلحاق الدخان والبخار بالغبار الغليظ ...
بل قد يقوى في النظر إلحاقه... »8/127
واما ادله سید روحانی برای الحاق دخانیات به غبار ومبطل بودن آن 4 چیز است :

اول – فحوی ما دل علی مفطریة الغبار .
دوم – سیره مستمره مسلمین .
سوم – ماح لصورة الصوم .
چهارم – اطلاق شرب عند عرف العرب . مدرک قبل

التَبغ : همان تنباکو است .این ماده خطرناک از مستحدثات قرن 10و11هجری بوده وروباه پیر، دولت بریتانیا در شیوع آن بین ممالک عالم نقش بسزائی داشته است.
یک نظریه دیگر می گوید که توسط فاتحین اسپانیائی آمریکا از بومیان گرفته شده ودر قرن 10وارد ایران شد.
قدمای عرب از این ماده اطلاعی ندارند . کما قال : " ولم یَعرفهُ العربُ القدماء "
از مشتقات نامیمون این ماده( تَبَغ ) در لهجه های مختلف بنامهای: دخان ؛ التتن والتنباک ، یاد می کنند . توتون را به سه طریق مصرف می کنند : با دود کردن ؛ جویدن و با چکاندن آب آن در بینی ؛مردان قدیم با چپق می کشیدند.( چپق اسم ترکی است )
و متجددین با پیپ ، تا سیگار اختراع شد.نوع
پیچیده در کاغذ را سیگار گویند( سیگار اسم فرانسوی وعربی آن الطُباق است ) .
تنباکورا هم که با قلیان( غلیان) استفاده می کنند ، که به شهادت متخصصین بمراتب از سیگار وپیپ خطرناکتر است .احمد کسروی رساله ای در " چپق وغلیان " دارد وگوید ؛
به احتمال قوی اختراع غلیان ، کار ایرانیان است .
زیرا شاه صفی چپق می کشیده وشاه عباس
فرزند او ؛ غلیان .فلذا ساخت این وسیله به دوره ، مابین حکومت شاه صفی وشاه عباس می رسد .غلیان را در عربی" نار جیلة " گویند . ( رک : لغت نامه دهخدا)
سیگارت چیست ؟ قرقره باریکی که دور آن را نخهای نازک می پیچند؛ در نازک دوزی بکار می رود .( دهخدا )
مجتهدین شیعه وسنی در خصوص دخانیات؛ حرام بودن ، مکروه بودن ویا مباح بودن آن بحث فراوان دارند . عده قلیلی بر حرمت دخانیات- بویژه اعتیاد بدان- وعده کثیری بر مباح بودن آن فتوا دارند . از مراجع شیعه ، آیت الله مکارم از باورمندان حرمت است .
( ایشان امامت فرد سیگاری را برای جماعت جایز نمیداند).
اهل سنت گویند ؛ فرد سیگاری که بوی دهانش می آید ملحق به کسی میشود که سیر وپیاز خورده ؛ نباید به مسجد برود .
داخل مسجد هم سیگار وقلیان کشیدن را جایز نمی دانند .
" لا یجوز شرب الدخان بالمسجد شرعاً اِلحاقاً بالنهی الوارد فی الثوم "
مجموع فتاوای الازهر 7/193
قال ابن عابدین :" ان الدخان ملحق ٌ بالبصل والثوم فی هذا الحکم "
اعنی : عدم دخول المسجد .
قالوا : " لا یجوز لشارب الدخان دخول المسجد حتی تزول الرائحة من فمهِ " تا بوی بد سیگار زایل نشده مسجد نرود.وایضاًحکم مجالس علمی وفرهنگی ومذهبی در این رابطه از منظر احناف ومالکیان حرمت است وشافعیان وحنابله کراهت . اهل سنت دلیل حرمت دخانیات را مستفاد از خبر نبوی ص " نهی عن کل مسکرٍ ومفترٍ " میدانند.
مسکر یعنی سُکر آور ومفتر یعنی هر آنچه که بدن را ضعبف کند . فلذا از باب مضر بودن گویند حرام است .
رک : مسند امام احمد 6/309و فتح الباری 10/38 وسبل السلام 4/35 و....
مصرف نمودن آن از منظر اسراف وتبذیر هم داستان دارد .
دخان : همان دود معروف است . مضافا ً بخار غلیظ راهم دخان گویند .
البته لازم به تذکر است که فقیهان قدیم اهل سنت غبار را مبطل روزه ندانسته ؛ لیکن در عصر حاضر عده ِ کثیری مبطل دانسته وعده ای هم همچنان بر عدم مبطل بودن هستند .
در مجموعه « الفتاوی الهندیة » گویند : ولو دخل حلقه ُ غبار الطاحونة [...] او الدخان [...] لم یُفطِرهُ "5/270
ولی در موسوعه الفقهیه می نویسند :
" اتفق الفقهاء علی ان شُرب الدخان المعروف اثناء الصوم یُفسِدُالصیام لانّه من المفطرات " 10/111
علامه حلی در تذکره 6/63 از فقیهان عامه زمان خودش گزارش میدهد که در بحث عدم ابطال روزه با غبار فرقی بین غلیظ ورقیق قائل نیستند " لا یفصل بل قالوا لا یفطر " بر خلاف فقه شیعه که فقط غبار غلیظ را مبطل گوید .
علمای عامه ای که دخانیات را قیاس می کنند به غبار راه وگرد آرد .
« غبار الطریق او غربلة الدقیق بغیر تعمد لم یفطر»
( رک : المجموع 6/328و المغنی 3/40و فتح العزیز 6/386 )
دقت کنید که بیشترین محور بحث ما ، حول استعمال دخانیات در ماه مبارک رمضان
است . هر چند که از روایاتی بر مفسد بودن صوم بتوسط دخانیات استفاده می کنند ؛ اما عمده دلیل وسند فقهاء برای این حکم ، سیره متشرعه است .
همان دستگیره محکمی که در پاره ای فروع فقهی به کمک فقیه می آید .
برای مثال ، متشرعین به کسی که در حال سیگار کشیدن،
در روز ماه مبارک رمضان است ،
روزه دار نمی گویند . مطلقاً .
واما این که چرا با اضافه کردن لفظ " احتیاط واجب " مجتهد ، خود را در ورطه هلاک قرار نمی دهد . از قوه عاقله نشات می گیرد . « الاحتیاط طریق النجاة »
مضافاً ؛ حفظ ظاهر اسلام وحرمت گذاشتن به دستورات دین هم ، واجب است .
ما تجربه سال اول مر جعیت عامه مرحوم فاضل لنکرانی را بیاد داریم که مغرضین
از فتوای ایشان چقدر بهره برداری سوء نموده وهتک حرمت دین نمودند تا آن مرحوم مجبور شد از فتوای خود عدول کرده وبا قید " احتیاط واجب" خود را نجات دهد . در ذیل، متن عروه وحاشیه او به همراه فتوای رساله فارسی را می آوریم .
قال فی العروة :
" ایصال الغبار الغلیظ الی حلقه ، بل وغیر الغلیظ علی الاحوط (1) ...
والاقوی الحاق ( 2) البخار الغلیظ ودخان والتنباک ونحوه ."
قال الفاضل (1) : وان کان الاظهر عدم کونه مفطراً .
/////////////( 2) : محل تامل . وان کان احوط فی الموردین ، لیکن الاحوط فی المعتادین بدخان التنباک ونحوه ان لا یترکوا الصوم لاجله ، بل یصوموا ویقتصروا علی مقدار الضرورة من التدخین .
التَدخین یعنی ، سیگار ویا قلیان کشیدن .
واما فتوای رساله فارسی : « احتیاط واجب آن است که روزه دار بخار غلیظ ، ودود سیگار وتنباکو ومانند اینها را هم به حلق نرساند » مسئله 1673
جالب است که مسئله 1673توضیح المسائل قدیمی ایشان ( چاپ1374)
را با این
مسئله در چاپ جدید سال 1380مقایسه کنید . در رساله قدیمی می فرماید :
لازم است – مقدار ضرورت دخانیات – در خفاء وبصورت غیر علنی باشد .
اقول : گفتیم که سوء استفاده از فتوا ؛ موجب تغییر آن شد .

قال الخوئی :
( السادس) : ایصال الغبار الغلیظ منه وغیر الغلیظ الی جوفه عمداً علی الاحوط
؛ نعم ما یتعسرالتحرز عنه فلا باس به ، والاحوط الحاق الدخان بالغبار .( منهاج )
قال السیستانی :
( السادس) : تعمد ادخال الغبار او الدخان الغلیظین فی الحلق علی الاحوط وجوباً ،
ولا باس بغیر الغلیظ منهما ، وکذا بما یتعسر التحرز عنه عادة
کالغبار المتصاعد باثارة الهواء . ( منهاج )
قال فی تحریر الروضة:
« ایصال الغبار المتعدی الی الحلق غلیظاً کان ام لا » 1/90
از علمای قدیم که استعمال دخانیات را مبطل روزه نمی دانسته اند ،
مرحوم هادی تهرانی متوفی 1321ومیرزا صادق آقا مجتهد تبریزی
هستند .
قال المغنیة : " الغبار الغلیظ عند الامامیة خاصة ، فانهم قالوا : اذا وصل الغبار الغلیظ الی الجوف ، کالدقیق ( آرد ) ونحوه فسد الصوم ، لانه ابلغ من الحقنة ،
ومن الدخان الذی اعتاده الناس " الفقه علی المذاهب الخمسة ص 155
همو در کتاب شریف " فقه امام الصادق ع " گوید :
« ایصال الغبار الغلیظ الی الفم ؛ مهما کان نوع الغبار ، ولم اجد دلیلاً ترکن الیه النفس یدل علی انه مفسد للصوم ... ولکن صاحب الجواهر قال : " المشهور علی ذلک ، بل لم اجد فیه خلافاً " ... والحقوا شرب التبغ بالغبار الغلیظ .»
ودر ادامه بحث گوید : « ان من یشرب الدخان لا یعد صائما » .
بطریق اولی سیگار کشیدن ، نشان عدم روزه دار بودن است .
شیخ مغنیه با ملاک قرار دادن زشتی کشیدن سیگار در حضور بزرگان و مساجد ومجالس قران می فرماید :
« فبالاولی التادب فی شهر الله المعظم» . ج2ص13
واما فتوای فقیهان عامه در مورد استعمال دخانیات ، از دایرة المعارف فقه:
باب " تفطیر الصائم بشرب الدخان "
اتفق الفقهاء علی ان شُرب الدخان المعروف اثناء الصوم یُفسدُ الصیام لانه من المفطرات .
حنفیه ومالکیه ، با تعمد ، قضا وکفاره را واجب می دانند .
شافعیه وحنبلیان گویند فقط قضا دارد . ج10ص101
وایضاً گویند : دخان یعنی ، دود ، تنباکو وبخار .
« ذهب الفقهاء الی ان الصائم لو ادخل فی حلقه الدخان افطر سواء کان دخان تبغٍ او عودٍ او عنبرٍ او غیر ذلک اذا کان ذاکراً للصوم . اذ یمکن ُ التحرُز عنه . واما اذا وصل الی حلقه دون قصد فلا یَفسُدُ به الصوم . لعدم امکان التحرز ِ عنه » ج10ص102

قال الاغا رضا همدانی :
« وکیف کان فالاظهر فی الغبار الغلیظ التحریم وفساد الصوم واما الغبار الرقیق الذی حاله فی العرف حال البخار والدخان فالاظهر وفاقاً لما نسب الی الاکثر عدم البطلان الصوم کما ان هذا هو الاقوی ( مثل بخار دیگ غذا وحمام که عرفاً مردم خود را از آنها تحفظ نمی کنند...ولی در باب توتون وتنباکو ، آغارضا می فرمایند : با عنایت به تعارف کردن اینها از سوی مردم ، شبیه غذا ، اقوی مفسد بودن برای روزه است )
» ج3ص181 مصباح الفقیه
کما قال : « الشان فی الشرب التتن والتنباک ونظائره بل یقوی فی النظر الحاقه فی مثل الفرض بالطعام والشراب خصوصاً بعد تعارفه ...» 3/181مصباح الفقیه
واما روایتی که مخالفین افساد صوم با دود سیگار به آن تمسک می جویند چنین است :
عن الرضا ع : " قال سئلته عن الصائم یدخن بعود او بغیر ذلک فتدخل الدخنة فی حلقه قال لا باس وسئلته عن الصائم یدخل الغبار فی حلقه قال لا باس ویظهر من المصنف ( ره) فی المعتبر التوقف فی هذا الحکم "
مصباح الفقیه 3/180
تقریباً از تشابه دود عود با دود سیگار وبا تنقیح المناط ؛ عده ای دود سیگار را مفسد روزه نمی دانند .
( رک : جامع المدارک الخوانساری 2/153)
البته روایت ضعیف بوده ؛ لیکن انجبار ضعفها بالشهرة .

صاحب جواهر ، بخار غلیظ ودود تنباکو را به غبار غلیظ ملحق می کند .
کما قال : اقوی الالحاق " ج16ص236
خلافاً لکاشف الغطاء ، بحرانی ، کاشانی والسبزواری فی کفایة والذخیرة .
قال فی الجواهر :
« ... ولذا مال الی العدم فی المدارک والذخیرة وفی کشف الاستاذ ( انه غیر مفطر الا لمن اعتاده وتلذذ به ، فقام عنده مقام القوت فانه اشد من الغبار ...
والاحوط تجنب الغلیظ منها مطلقا ) » جواهر 16/236
ودر سطر دیگری محقق نجفی می فرماید :
« فالقول بکونه مفطراً- دود دخانیات – خصوصاً بالنسبة الی بعض الاشخاص الذین یستعملون التنباک لا یخلو من قوة . بل یجب معه القضاء والکفارة کالغبار » 16/237
علامه محقق نجفی در کتاب رسائل الفقهیه گوید :
« والاقوی الحاق دخان التنباک ونحوه به فی الافساد » ص164
علامه حلی در قواعد ؛ یکی از مفطرات روزه را ایصال غبار غلیظ به حلق نام می برد .
شهید ثانی در ذیل آن می گوید :
" لو اقف علی دلیل یدل علی اعتبار غلظ الغبار ، وحینئذ فالاقوی وجوب ُ الامساک عنه مطلقاً حیث یتحقق. " فوائد القواعد ص292
شهید ثانی با تاسی به محقق اول در کتب خویش غبار را مطلق گوید .وفرقی بین غلیظ ورقیق نمی گذارد .
( ایضاً بر خلاف شیخ انصاری که ایشان قائل به تقیید است)

قال فی الروضة : « وایصال الغبار المتعدی الی الحلق غلیظاً کان ام لا ... وتقییده
بالغلیظ فی بعض العبارات ومنها الدروس لا وجه له ، وحد الحلق مخرج الخاء » الروضة 1/277
قال الشیخ الوحید الخراسانی :
" والاحوط الحاق الدخان بالغبار "
میرزای شیرازی هم در مجمع الرسائل ؛ دود را ملحق به غبار می داند،" واحوط اجتناب است بلکه خالی از قوت نیست" . ص308

قال فی المدارک :
" والحق المتاخرون بالغبار الدخان الغلیظ الذی یحصل منه اجزاء ویتعدی الی الحلق ،
وبخار القِدر ونحوها .وهو بعید . 6/52

دقت کنید روی قید : «وهو بعید » .
قال السید المصطفی الخمینی ره:
«انه لا یصدق الشرب علی التدخین واستعمال لفظ الشرب فی زماننا هذا فی متعارف البلاد العربیة ... ولک ان تجعل من ثمرات هذا البحث ان من یعتاد علی التدخین بحیث
لو لاه لا یقدر علی الصوم ، ومعه یتمکن منه ، فان الاظهر صحة الصوم منه معه .
والافتاء حینئذ بعدم وجوب الصوم علی مثل هذا غیر صحیح وخلاف للا حتیاط جزماً ، وسمعت من بعض ان السید الجلیل السید محمد الفشارکی قدس سره یقول بجوازه فیه سراً ، ولعله التزم بذلک فی مجلس الدرس . والله العالم . » کتاب الصوم ص389
خدایت رحمت کند با این شجاعت وجسارت در بیان استنباط واجتهاد فروع دین ؛
البته این مرحوم در کتاب تحریر العروه ج2ص164در باب دخانیات می فرماید :
« الاحوط ترک ما تعرف فی زماننا من شرب الادخنة »
قال الباقر ع : « فان الوقوف عند الشبهات خیر من الاقتحام فی المهلکات»
من لا یحضر 3/11- تحریر الاحکام 2/181
بالاخره در آخرین مراحل ، فقهاء با بکار بردن " احتیاط" خود را از شرور احتمالی محفوظ میدارند.
قال الانصاری فی کتاب الصوم :
" الامساک عن ایصال الغبار الغلیظ الی الحلق " علی المشهور . ص44
اقول :
دقت کنید ؛ اجماع وجود دارد که هر آنچه از راه گلو بلعیده شود ، مبطل روزه است ؛ ولوغیر معتاد باشد . در فقه مثال می زنند به « ابتلاع الحصی والبرد».
حصی = سنگریزه ---- البَرَد= تگرگ
نکته : در مبطل بودن هر شیئی برای روزه دار ، فرورفتن به معده از طریق بلعیدن ملاک است .
کما قال السید الخوانساری :
« منع صدق الاکل والشرب بمجرد الوصول الماکول والمشروب الی الحلق بدون البلع
الا تری عدم صدق الشرب علی ایصال المایع الذی یوصل الی الحلق لمعالجة الحلق » جامع المدارک 2/153

شیخ انصاری در مورد عدم تقیید غبار به غلیظ ورقیق از سوی محقق اول در شرایع می گوید :
« والاقوی تقیید . لانه المتیقن من الاجماعات والشهرة مع عدم صدق الاکل فی غیره ، والا لفسد الصوم بایصال مطلق الهواء الکدر المخلوط بالاجزاء الارضیة »
شیخ اعظم در تفکیک غبار غلیظ ورقیق به نکات بسیار ارزشمندی اشاره می کند که در خور تفکر است ،
می فرماید :
غبار غلیظ از اجزاء ترابیه-خاک- تشکیل شده که به دیواره حلق می چسبند . وبا آب دهن فرو می روند ؛ بخلاف غبار رقیق – دخان - که از اجزاء لطیفه رمادیه – خاکستر- تشکیل شده که مستقیماً وبدون الصاق به حلق وارد معده می شوند . ودر این حالت چیزی تناول نمی شود . « والدخان لیس مما یوءکل ، والاجزاء الرمادیة لیست منفردة عن الدخان حتی یتصدق الاکل بنزولها . وبالجملة ، فالفرق بین الاجزاء الترابیة – الداخلة فی الحلق مع الهواء – والاجزاء الرمادیة – النازلة مع الدخان ...
معم ؛ لو قلنا : ان الصوم عبارة عن الامساک عما یصل الی الجوف مطلقاً ، او من طریق الفم – حتی الدخان ، او حتی الاجزاء الرمادیة المختلطة مع الهواء الدخانی – کان للا فطار وجه ؛ الا ان الکل لا یصدق علی الاول قطعاً ؛ لان الدخان لیس ماکولا ً ولا مشروباً ، ولا یصدق علی الثانی ایضاً اکل الرماد – جزما- بغلاف الغبار المخلوط بالرماد . ...ومما ذکرنا ان الاجتناب عن الدخان التتن شیء قضت به سیرة المسلمین ومراعاة الاحتیاط فی الدین .ثم المراد بایصال الغبار : الظاهر انه ما یعلم جذبه بالنفس تعمداً ، او ایجاد فعل یستلزمه ، او تمکینه من الوصول ، بان لا یتحفظ عنه مع القدرة کما صرح به المحقق الثانی فی حاشیة الارشاد وعن الحلبی ان مما یجب الاجتناب عنه الوقوف فی الغبار المتکاثف . » ص 49-50کتاب الصوم انصاری

قال السید صادق الروحانی فی فقه الصادق ع ج8ص127:
«هل شرب التتن مفطر وهل یلحق بالغبار الغلیظ فی مفطریته للصوم دخان التنباک
والتتن وما شاکل کما عن متاخری المتاخرین ؛ ام لا یلحق به ولا یفسد الصوم کما عن جماعة ، وقد استبعد الالحاق سید المدارک والفاضل الخراسانی ؛ وعن التنقیح الجزم بعدم الالحاق ، ام یفصل بین المعتاد وغیره ، فیفسد صوم الاول به خاصة کما عن کاشف الغطاء ؟ وجوه :
قال الشیخ الاعظم ره :واما الدخان الغلیظ ففی المدارک : ان المتاخرین الحقوه بالغبار
. واستبعده . تبعاً للمحکی عن ... الکفایة ...و الاقوی الالحاق لو عممنا( اکل معتاد وغیر معتاد ، مثل سنگ ریزه ) الغبار لغیر الغلیظ لتنقیح المناط والاولویة ، وان قیدناه بالغلیظ فالاقوی عدم اللحوق ... والمحقق الهمدانی ره بعد الجزم
بعدم الحاق الدخان والبخار بالغبار الغلیظ ...( ولی بدلیل اطلاق شرب بر توتون ، وسیره مستمره وماحی بودن سیگار برای روزه در عرف مردم موجب افساد صوم می داند ) ... ودر ص129سید روحانی گوید :
" فالاظهر بحسب الادلة عدم مفطریة شرب التتن وما شاکل . ولکن بما ان الحکم بالمفطریة فی هذه الاعصار کاد ان یکون من المسلمات .» انتهی کلامه
نکته :در کتب فقهی قدما ء بیشترین مانور اجتهاد مبطلات صوم روی چهار محور عمده است که شامل : اکل وشرب و جماع و ارتماس است .قال الباقرع : « لا یضر الصائم ما صنع اذا اجتنب اربع خصال الطعام والشراب والنساء والارتماس فی الماء » وسائل الشیعه
سوال مهم : آیا لفظ طعام در حدیث ،مطلق است و شامل معتاد وغیر معتاد می شود ویا مقید است وناظر بر ماکول معتاد ؟
ج= سید مرتضی وابن الجنید معتقدند که ماکول معتاد مد نظر است .
طرفداران تقیید استناد به حدیث فرورفتن پشه در گلو می کنند که امام ع فرمود :
" لیس علیه قضاء ، انه لیس بطعام " وصاحب جواهر بعد از این حدیث گوید :
« ضروة ظهوره فی دم عموم الطعام لکل مطعوم » ج16ص219
اما سید مرتضی در کتاب " الناصریات" ص294چنین گوید :
« ویفسد الصیام کل ما یصل الی جوف الصائم بفعله .... ولا خلاف فیما یصل الی جوف الصائم من جهة فمه اذا اعتمد انه یفطر ، مثل الحصاةوالخرزة – گیاهی است شور-وما لا یؤکل ولا یشرب»
علیهذا فقها ما با لحاظ نمودن مفطر بودن اکل وشرب وبا تنقیح مناط، هر آن چه را که در زیر مجموعه این دو قرار گیرد ، مشمول حکم می دانند .که استعمال دخانیات از این قبیل است . با خلاف .زیرا عده ای آن را از مصادیق اکل وشرب نمی پسندند.
بعنوان مثال مقدس اردبیلی در باب مفسد بودن غبار می گوید :
« الظاهر انه کان بحیث یصدق علیه عرفا او لغة اکل الغبار یکون حکمه حکم الاکل والا فلا »
مجمع الفائدة والبرهان فی شرح الارشاد الاذهان 5/53
محقق ثانی هم در جامع المقاصد گوید :
« ولا باس بالحاق الدخان الذی یحصل منه اجزاء ، وکذا البخار للقِدر ونحوه به » 3/70
به نظر راقم این سطور ، بهترین وروشن ترین فتوا را ، محقق سبزواری در کفایة الاحکام بیان داشت ،
آنجائی که فرمود :
« وفی وجوب الامساک عن ایصال الغبار الغلیظ الی الحلق بالتقیید خلاف والاقرب عندی انه غیر مفسد للصوم » ص46
آخرین کلام : استعمال دخانیات از نظر مفطر بدون ویا کلاً حلیت وحرمت در بین
مجتهدین محل حرف بوده وهر مقلدی باید به فتوای مرجع خویش مراجعه کند .
در میان مجتهدین شیعه ، کسانی هستند که در حرمت وحلیت آن رساله نوشته اند .
برای اطلاع از رسائل "له و"علیه " دخانیات به کتاب " الذریعة " و " معجم المولفین عمر کحاله" مراجعه کنید .
برای مثال یکی از اجلای علمای امامیه که در حلیت وعدم مفطر بودن تنباکو رساله نوشته ،
مرحوم شیخ حسن فرزند کوچک شیخ جعفر کاشف الغطاء است .
ایشان گوید : قلیان کشیدن مفطر روزه نیست ." لا باس بدخان التنباک"
( حیات کاشف الغطاء ص 5)



* اعتبار العلوق وعدم آن در ما یتمم به*
تعاریف مفردات :
غبار لغةً هو : ما دَقَ من التراب . او الرَماد . ( خاکستر)
گرد واثری که از خاک ویاخاکستر بر جای می ماند .
« ثلاثة یشکون الی الله عزوجل : مسجد خراب لا یصلی فیه اهله ؛ وعالم بین جهال ومصحف معلق قد وقع علیه الغبار لا یقرا فیه » کافی 2/613
سه چیز به خدا شکایت کنند ؛ مسجدی که نماز گزار ندارد ؛ عالمی که بین جهال واقع شده واز علمش بهره نمی برند و قرانی که گرد وغبار بر روی آن نشسته واز آن مطالعه نمی کنند .

نظر به این که از غبار ذکری بمیان آمد ، بی مناسبت نیست که احکام آنرا در ارتباط با تیمم بیان کنیم .
تا مزید اطلاع باشد .
بزرگان فقهاء امامیه در این خصوص دو گروهند عدهای معتقدند که در" شیء ما یتمم به" باید غبار وجود داشته باشد . وعده ای لازم نمیدانند و مثل صاحب جواهر .
از میان مراجع فعلی آیت الله سیستانی بنا بر احتیاط ، وجود غبار را بر روی سنگ واجب می دانند .
کما قال : والاحوط لو لم یکن اقوی اعتبار علوق شی مما یتمم به بالید فلا یجزی ء
التیمم علی مثل الحجر الاملس الذی لا غبار علیه " م 356
ودر استفتائات می فرماید :
" انه یشترط ان یکون فی التراب الذی یُتیمم به غبارٌ یَعلقُ علی الوجه والیدین "
مراجع دیگر ، از جمله مرحوم امام ره این شرط را لازم نمی گویند .
قال فی العروة :
" یستحب ام یکون علی ما یتیمم به غبار یعلق بالید ؛ ویستحب ایضاً نفضها بعدالضرب " مرحوم خوئی در این باب گویند : « الاحوط اعتباره – غبار – مهما امکن ؛کما ان الاحوط وجوب النفض »
ولی در منهاج گوید : " ولا یعتبر علوق شیء منه بالید " ص101
سید حکیم هم در شرح عبارت عروه گوید :
« یظهر وجه ما هو المشهور من عدم اعتبار العلوق ، بل فی جامع المقاصد :
" نسبة اعتبار العلوق الی ابن الجنید لا غیر " مستمسک العروه 4/399

قال فی المدارک :
« ولا یشترط علوق شیء من التراب علی یدیه لیستعمله فی الاعضاء الممسوحة ، لانتفاء الدلیل علیه . والاجماع علمائنا علی استحباب نفض الیدین بعد الضرب »
یعنی ، با توجه به این که گویند ، مستحب است ، بعد از ضربه زدن به زمین
دست خودرا بتکانید ؛ وجود غبار بر روی ما" یتمم به "لازم نیست . 2/219
قال فی کفایة الاحکام :
" والشهور انه لا یجب علوق شیء بالید والمسح به وعن ابن الجنید وجوب المسح بالتراب العالق بالید.
وهو غیر بعید » ص8
اولین کسی که غبار را شرط دانست ؛ ابن الجنید الاسکافی است .
قال الکرکی : « ولا یشترط علوق الغبار » رسائل الکرکی 1/95
قال النراقی فی المستند الشیعه:
« الاظهر اشتراط علوق التراب بالید . وفاقاً للمحکی عن السید والاسکافی واکثر الثالثة ، وهو مختار شیخنا البهائی ووالده طاب ثراهما ووالدی العلامة واکثر مشایخنا ومعاصرینا قدس اسرارهم » ج3ص433
شیخ بهائی هم در کتاب " الحبل المتین " علوق غبار را شرط می داند . ص89
قال القمی فی الغنائم :
" الاظهر اعتبار العلوق مما یتممم به بالیدین ، خلافاً للمشهور ووفاقاً لجماعة " 1/342

صاحب جواهر بعد از بحث مفصل در باب" غبار ما یتممم به" که از صفحه 128تا ص 194 جلد 5 جواهر ادامه دارد می فرماید :
« فظهر حینئذ بحمد لله وفضله سقوط القول باعتبار العلوق وان رکن الیه جملة من متاخری المتاخرین »
یعنی بر خلاف نظر بسیاری از علمای متاخر ، ما به حمد خدا به این نتیجه رسیدیم که علوق در تیمم شرط نیست .
اهل سنت هم وجود غبار در شیء« ما یتیمم به» بعضا لازم وبعضا غیر لازم می دانند .
حنبلیان واجب میدانند و مالک وابو حنیفه واجب نمی دانند :
وَإِنْ لَمْ يَكُنْ فِيهِ غُبَارٌ ، فَلَا يَجُوزُ
وَأَجَازَ مَالِكٌ ، وَأَبُو حَنِيفَةَ ، التَّيَمُّمَ بِصَخْرَةٍ لَا غُبَارَ عَلَيْهَا
المغنی 1/251
اللهم عجل لولیک الفرج
نظر
There are no comments made yet.
  1. بیش از یک ماه پیش
  2. اعتقادات و کلام
  3. لینک جواب
  • صفحه :
  • 1


هنوز پاسخی برای این پرسش ارسال نشده است.

وبگــــــــــردی طلبۀ پاسخگو

دانــــــلود های مفیـــــــــــــــــــد

حمایت از سایت

برای حمایت از سایت لوگوی زیر را در سایت خود درج نمایید.

بیشترین دانلود ها

جدیدترین مطالب سایت