سلام
تنافی شفا بودن تربت امام حسین ع با مراجعه به پزشک و بیمارستان چطور مرتفع میشود؟؟؟(شیعیان با تربت خوردن شفا یابند پس چرا هزینه زیادی برای بهبودی خود به بیمارستان ها می پردازند؟؟؟)
باسلام بر شما وتشکر از پرسش تان در ابتدا باید گفت: مسله استفاده از تربت قبور ائمه (ع) تنها برای قبر مبارک سید شهدا مطرح است وبرای سا یر ائمه وجود ندارد. حال در تبیین این مسله باید گفت :
برای تربت امام حسین آثار بسیاری در روایات ذکر شده؛ مثلا برای سجده کردن در برابر خداوند بهتر از هرچیز تربت حضرت سید الشهدا علیه السلام میباشد. چون تربت حضرت سید الشهدا یاد آور خونهای شهیدان میباشد.
از امام صادق علیه السلام نقل شده: «مَنْ أَدَارَ سُبْحَةً مِنْ تُرْبَةِ الْحُسَیْنِ ع مَرَّةً وَاحِدَةً بِالِاسْتِغْفَارِ أَوْ غَیْرِهِ کَتَبَ اللَّهُ لَهُ سَبْعِینَ مَرَّةً وَ أَنَّ السُّجُودَ عَلَیْهَا یَخْرِقُ الْحُجُبَ السَّبْعَ ؛ (1) کسی که یک دور و یک بار با تسبیحی که از تربت امام حسین درست شده ، استغفار کند هفتاد مر تبه برای او منظور می گردد و سجده بر تربت امام حسین علیه السلام نیز موجب برداشته شدن، هفت حجاب (بین بنده وخدا) می شود».
امام صادق (ع) فرمود: « السجود على طین قبر الحسین (ع) ینوّر إلى الارضین السبعه و من کانت معه سبحه من طین قبر الحسین (ع) کتب مسبّحاً و ان لم یسبح بها؛ (2) سجده بر خاک قبر امام حسین (ع) ، زمین را تا هفت طبقه نورانى میکند. هر کس تسبیحى از گِل قبر حسین (ع) همراه داشته باشد همواره تسبیح گو محسوب میشود گرچه مشغول ذکر نباشد»
معاویه بن عمار میگوید :همیشه همراه امام صادق (ع) مقدارى از خاک کربلا (خاک قبر امام حسین) بود. هنگامى که میخواست نماز بخواند بر آن سجده میکرد و میفرمود: سجده بر تربت امام حسین (ع) از هفت آسمان بالا میرود. (3)
در این که تربت امام حسین مخصوص به خاک قبر امام و اطراف قبر حضرت می باشد یا به خاک حریم قبر تا پنج فرسخ نیز تربت امام حسین گفته می شود، نظر مراجع مختلف است.
نظر عدهای از مراجع آن است که حکم فضیلت سجده برتربت امام حسین و حکم جواز خوردن کمی از آن برای شفا، مخصوص قبر امام می باشد و بقیه خاک کربلا هرچند واجب الاحترام است اما حکم خاک قبر امام حسین و کمی از اطراف قبر را ندارد. (4)
به نظر بعضی دیگر از مراجع: حکم تربت حسینی که در روایات وارد شده، بر خاک کربلا تا مقداری که حریم قبر امام حسین علیه السلام است ،یعنی از هر طرف پنج فرسخ بار می شود. ولی هر مقداری که نزدیک تر به قبر باشد ،فضیلت آن بیشتر است. (5)
اما در باب تصور شما بر تعارض یاد شده تنها به این نکته اشاره می شود که این مسله همانند مسایل دیگر مصداق این گفته ی نغز است که :
جهان مانند چشم وخال وابروست ++++که هر چیزی به جای خویش نیکو ست
پی نوشتها:
1. حر عاملی، وسائلالشیعة نشر دار الاحیا التراث العربی بیروت 1412 ق، ج1، ص 513، باب حد حرم الحسین (ع) الذی یستحب.
2. وسائل الشیعه، ج 3، ص 608.
3. همان.
4. آیت الله بهجت: توضیح المسائل مراجع نشر جامعه مدرسین قم ،ج2 ،ذیل مسئله 2628؛ استفتاءات تلفنی از دفتر رهبری، و دفتر آیت الله سیستانی؛ توضیح المسائل مراجع نشر جامعه مدرسین قم ، ج1 ، مسئله1083.
5. استفتای تلفنی از دفتر آیت الله وحید خراسانی.
سلام
مطالب خوب بود
ولی کاملا غریبه از جواب سوال بود
سوال این بود
اگر تربت دواست و شفا می دهد چطور عرفا که در نهایت خلوص به اهل بیت اند و همه شرایط و آداب خوردن تربت را رعایت میکنند بیمارستان می روند و از تربت شفا نمی گیرند؟؟
شعر درست
جهان مانند چشم وخال وابروست ++++که هر چیزی به جای خویش نیکو ست
جایگاه تربت کنار داروهای دیگر کجاست؟؟؟
تربت مستقلا دواست؟ یا در راستای خوردن دارو؟؟
مستقلا و در عرض دواها باشد چه نیاز به داروهای شیمیایی است؟؟
اگر در طفیلی دوا شفاست چه نیازی به تربت است؟؟
در عالم همه انسانها مریض شدند دوا می خورند خوب میشوند تربت چه جایگاهی دارد؟؟
با سلام و ادب
دوست عزیز بين شفا و دوا تفاوت وجود دارد.
ترديدى نيست كه «شفا» به دست خداوند است؛ و اين خداوند است كه در برخى از چيزها شفا قرار داده است؛ از جمله در قرآن، عسل و... و از جمله در خاك كربلا.
از نظر لغت شفاء؛ يعنى رسيدن و آمدن بهبودى است. و به نوعى معناى آن حاصل مصدرى است. و مىتوان گفت شفاء امرى است كه با آمدنش درد پايان مىيابد.
چنانچه راغب اصفهانى در مفردات خود به همين قضيه اشاره كرده است.
ترجمه مفردات راغب ج2 337.
اما «دوا» كه جمع آن «ادويه» مىشود، به هر چيزى كه بيمارى را با آن درمان مىكنند گفته مىشود.
دواء: مايتداوي به، و «دَاوَاهُ» عالجه:
الدَّوَاء- جمع أَدْوِيَة: دارو، آنچه كه بيمارى را با آن درمان كنند.
فرهنگ ابجدي عربي- فارسي، متن 400.
خلاصه اين كه شفا يافتن؛ يعنى بهبودى از بيمارى، حال گاهى بهبودى به وسيله مداوا و معالجه با دوا است و گاهى بدون مداوا و به وسيله معجزه و... است؛
البته گاهى در محاوره به جاى يكديگر نيز به كار برده شده است؛ اما معناى حقيقى اين دو باهم تفاوت دارند.
لذا بعضی مواقع علما ممکنه با شفا بهبود پیدا کنند بعضی مواقع با دوا که منافاتی ندارد و این در سیره پیامبر هم بوده که با دوا بهتر می شدند مثل زخم های جنگ و...
سلام
ولو این فرق بین شفا و دواء را بپذیریم باز اشکال می شود که
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: فِي طِينِ قَبْرِ الْحُسَيْنِ ع الشِّفَاءُ مِنْ كُلِّ دَاءٍ وَ هُوَ الدَّوَاءُ الْأَكْبَرُ.
تربت علاوه بر شفا دوا هم است آن هم دواء اکبر، پس با وجود آن چه نیاز به دواهای دیگر است؟؟؟؟..
با سلام
عرض کردیم که دواء هم با شفا هست هم با دارو و...خداوند در بعضی مواقع با شفا درمان می کند جهت مصلحت و قرار نیست همه چیز با شفا باشد .
بنظر مسئله مشخصی باشه.
موفق باشید
سلام
دارو را هرکس بخورد مداوا می شود برای مداوا با شفا چه باید کرد شرایطی دارد؟؟جایگاه شفا شفاف بیان نشد
شفا در عرض دواست یا درطول آن؟
اگر در عرض آن باشد معنایش این است که بدون خوردن دارو می توان شفا گرفت پس عرفا چرا دارو می خوردند و از مجرای شفا که کم هزینه تر و موجب استحکام عقیده هم میشود استفاده نمی کردند؟؟
سلام
آقای عبادی
اولا حصول صحت با دارو نیز همیشه محقق نمی شود بلکه آن نیز وسیله است و اگر خداوند متعال مصلحتی در شفا بوسیله دارو ببیند شفا می دهد
دوم اینکه در مورد شفا با تربت حسین (ع) این طور نیست که وعده قطعی و حتمی و بدون قید به این داده باشند
سوم اینکه این نیز باید شرایطی داشته باشد چنانچه برای شفا با دارو نیز شرایطی لازم است
چهارم اینکه مواردی ذکر شده است در آن عده ای با تربت شفا یافته اند
پنجم: به ما امر شده است که در هر کاری از راه آن وارد شویم و یکی از این راهها علاوه بر تربت حسینی رجوع به اسباب ظاهری از پزشکان می باشد
ششم: هر چند به استفاده از تربت امر شده اما از رجوع به دارو نیز نهی نشده بکله امر نیز شده است
هفتم: شاید قطع به تربت بودن، به راحتی حاصل نشود
هشتم: شاید موانعی از معنوی یا رذیله ای در تاثیر تربت باشد