چرا ما معتقديم كه پيامبر(ص)داراى علم غيب است؟


پرسش  :
با توجّه به اين كه برخى آيات مانند آيه 59 سوره انعام، علم غيب را تنها از آنِ خدا مى دانند، چرا ما معتقديم كه پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم)داراى علم غيب است؟
پاسخ:
با سلام وعرض ادب
 غيب، در مقابل محسوس و مشهود است و به امورى گفته مى شود كه از دايره حواس و علوم انسان هاى عادى خارج باشد؛ مانند كيفيت قيامت، زمان وقوع آن، حوادث آينده، باطن افراد و...
آياتى كه از علم غيب سخن گفته اند، سه دسته اند:
الف) آياتى كه علم غيب را به خدا منحصر ساخته اند؛ مانند آيه اى كه بدان اشاره شد يعنى آيه 59 سوره انعام كه مى فرمايد: (وَ عِندَهُ مَفاتِحُ الغَيبِ لا يَعلَمُها اِلاّ هُوَ؛ كليدهاى غيب تنها نزد اوست، و جز او، كسى آن ها را نمى داند.)
ب) آياتى كه علم غيب را از پيامبران و رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم)نفى مى كنند؛ مانند آيه 188 سوره اعراف كه مى فرمايد: (قُل لا اَملِكُ لِنَفسى نَفعـاً ولا ضَرًّا اِلاّ ما شاءَ اللّهُ ولَو كُنتُ اَعلَمُ الغَيبَ لاَستَكثَرتُ مِنَ الخَيرِ و ما مَسَّنِىَ السّوءُ)؛ بگو من مالك سود و زيان خويش نيستم، مگر آنچه را خدا بخواهد، (و از غيب و اسرار نهان نيز خبر ندارم، مگر آنچه خداوند اراده كند) و اگر از غيب باخبر بودم، سود فراوانى براى خود فراهم مى كردم...»
ج) آياتى كه از آگاهى پيامبران و پيامبر بزرگوار اسلام از غيب خبر مى دهند؛ مانند اين آيه ها:
1. آيه 26 و 27 سوره جن: (عالِمُ الغَيبِ فَلا يُظهِرُ عَلى غَيبِهِ اَحَداً ؛ اِلاّ مَنِ ارتَضى مِن رَسول فَاِنَّهُ يَسلُكُ مِن بَينِ يَدَيهِ ومِن خَلفِهِ رَصَداً ؛ داناى غيب اوست و هيچ كس را بر اسرار غيبش آگاه نمى سازد، مگر رسولانى كه آنان را برگزيده و مراقبينى از پيش رو و پشت سر براى آن ها قرار مى دهد.)
2. آيه 179 سوره آل عمران: (وَ ما كانَ اللّهُ لِيُطلِعَكُم عَلَى الغَيبِ ولكِنَّ اللّهَ يَجتَبى مِن رُسُلِهِ مَن يَشاءُ؛ چنين نبود كه خداوند شما را از اسرار غيب، آگاه كند ولى خداوند از ميان رسولان خود، هر كس را بخواهد بر مى گزيند؛ (و بخشى از اسرار نهان را در اختيار او قرار مى دهد).)
با توجّه به دسته سوّم آيات مربوط به غيب، معنى دو دسته آيات قبل اين خواهد بود كه علم غيب تنها در انحصار خداوند است و هيچ كس بدون اجازه او نمى تواند به علم غيب دست يابد و پيامبران نيز فقط با مدد خداوند و اراده او از علم غيب برخوردارند. بنابراين، آيات دسته اول و دوم، علم غيب استقلالى و بى كمك وحى را از پيامبران نفى مى كنند و به هيچ روى، علم غيب الهى انبيا ـ و از جمله برترين پيامبر خدا حضرت محمّد(صلى الله عليه وآله وسلم) ـ را انكار نمى نمايند.
در نتيجه براى گروهى از بندگان خالص خدا، برخى امور، ديگر حالت غيب و پنهان نخواهد داشت. از اين روست كه اميرمؤمنان على(عليه السلام)فرموده است: «لَوْ كُشِفَ الْغِطاءُ ما ازْدَدْتُ يَقيناً؛ اگر پرده كنار رود (غيب آشكار شود) به يقين من افزوده نمى گردد.»[1] يعنى آنچه براى مردم عادى غيب است، براى من مشهود و محسوس است و وقتى همه چيز براى مردم آشكار مى گردد نيز، تفاوتى براى من نخواهد داشت.

[1]. بحارالانوار، علاّمه مجلسى، ج 87، ص 304، المكتبة الاسلامية

نظرات (0)

نظر ارسال شده‌ی جدیدی وجود ندارد

دیدگاه خود را بیان کنید

  1. ارسال دیدگاه بعنوان یک مهمان - ثبت نام کنید و یا وارد حساب خود شوید.
پیوست ها (0 / 3)
اشتراک‌گذاری موقعیت مکانی شما

وبگــــــــــردی طلبۀ پاسخگو

دانــــــلود های مفیـــــــــــــــــــد

حمایت از سایت

برای حمایت از سایت لوگوی زیر را در سایت خود درج نمایید.

بیشترین دانلود ها

جدیدترین مطالب سایت