پرسش:
چرا در گذشته خداوند پیامبرانی را برای هدایت انسان ها می فرستادند ولی در عصر حاضر باید به مراجع تقلید مراجعه کنیم و از این نعمت محرومیم؟
پاسخ :
با سلام و عرض ادب و احترام
سؤال قابل تقسيم به دو پرسش مي باشد كه هر كدام پاسخي جداگانه مي طلبد:
1- ملاك ارسال رُسُل و امام از سوي خدا چيست و آيا تابع دليل خاصي است؟
2- چرا در زمان حاضر، از نعمت زيارت امام محروميم و چه حكمتي در آن نهفته است؟
اين گونه سؤالات در مورد اصل بعثت انبيا كيفيت و كميت بعثت و مسائلي از قبيل از صدر اسلام و حتي در شرايع سابق مطرح بوده و قرآن پاسخ را داده است، از جمله قرآن نقل مي كند كه كفار مي گفتند: ( چرا قرآن بر مرد بزرگ (و ثروتمندي) از از اين دو شهر (مكه و طائف) نازل نشده است (1) كه در مورد رسالت رسول خدا چنين پرسشي را مطرح مي نمودند، و پروردگار پاسخي كافي به همه اين گونه سؤالات (چه از روي عناد و كفر و چه سؤال هايي كه به قصد فهميدن مي شد) داده است كه : "خدا آگاهتر است كه رسالت خود را كجا قرار دهد".(2)
فرستادن رسولان توسط قادر متعال تابع شرايط و ضوابط خاصي ميباشد و حكمتهاي فراواني در پس پرده بعثت رُسُل نهفته ميباشد كه بسياري از آنها بر ما پوشيده است. به ديگر سخن:
ارسال رسولان تابع هدف ابلاغ وحي الهي و ايجاد زمينه رشد انسان است. تربيت انسان به نحو صحيح هدف است و اين خود در زمانهاي گذشته ميطلبيد كه در يك منطقه محدود چند پيامبر مبعوث شود، ولي در زمان ما كه متدين به دين خاتم انبيا هستيم، خدا تمامي برنامههاي لازم جهت كمال انسانها را توسط حضرت محمد(ص) به ما ابلاغ نموده است و هيچ كاستي در راه سعادت بشر قرار ندارد. در روز غدير خطاب "اليوم أكملتُ لكم دينكم و أعملتُ عليكم نعمتي" نازل شده و در اين روز دين خدا كامل گرديد و موارد فراواني از حلالها وحرامها كه مردم در زمان پيامبر آمادگي دريافتش را نداشتند، توسط پيامبر نزد حضرت علي(ع) به وديعت نهاده شد و از حضرت علي به فرزندان پاكش منتقل گرديد تا در زماني مناسب بنابر حكمت تدريجيت، احكام با توجه به شرايط زمان و مكان و انسانها از جهت فهم و درك، به مردم ابلاغ گردد. با اين تفصيلات ديگر نيازي به وحي الهي نبود تا پيامبري به كار گمارده شود كه ابلاغ وحي نمايد. به عبارت ديگر: يكي از فلسفههاي وجود نبي و وحي الهي، ارتباط با عالم غيب است. وقتي همه گفتنيها گفته شد و يا بستر مناسب براي بازگوي حقايق ايجاد شده، ديگر نيازي ضروري به وحي احساس نميشود.
به دیگر سخن ،پيامبران آمدهاند تا راه سعادت را به انسانها نشان دهند. بشر در تعليمات انبيا مانند يك دانشآموز بوده كه او را از كلاس اوّل تا آخرين كلاس بالا بردهاند.
خداوند برنامه سعادت را توسط پيامبران به بشريت ابلاغ كرده است و از آن جايي كه جامعه انساني از اوّل شايستگي دريافت برنامه كامل و جامع را نداشت، پيامبران يكي پس از ديگري آمدند تا كم كم برنامه جامع را ارائه نمايند، تا رسيدن به زمان بعثت حضرت محمد(ص). در اين زمان بشر به اندازهاي از رشد رسيد كه بتواند برنامه سعادت را به طور جامع و به صورت كامل دريافت كند و آن را حفظ نمايند چون به اين مرحله رسيد، دين به صورت كامل به گونهاي كه بتواند تا قيامت نيازهاي بشر را تأمين كند، عرضه شد و همه گفتنيها گفته شد و ديگر برنامه و مطلبي باقي نماند تا نياز به آمدن پيامبري باشد. در اين موقعيت پيامبر اسلام(ص) به عنوان خاتم پيامبران و پايان دهنده نبوت مبعوث گرديده و قرآن به صراحت اعلام فرمود كه او آخرين پيامبر است و تا قيامت پيامبري نخواهد آمد.
قرآن ميفرمايد: "محمد(ص) پدر هيچ يك از مردان شما نبود، ولي رسول خدا و خاتم و آخرين پيامبران است و خداوند به هر چيز آگاه است".(4) پس نياز به پيامبر براي اين است كه نقشه تكامل بشر به وسيله او ارسال شود. وقتي بشر نقشه كامل را دريافت نمود، ديگر نيازي به بعثت پيامبر ندارد. به ديگر سخن: انبياي پيشين براي اين كه انسان بتواند در راه پرنشيب و فرازي كه به سوي تكامل دارد پيش برود، هر كدام قسمتي از نقشه اين مسير را در اختيار او گذاردند تا اين شايستگي را پيدا كرد كه نقشه كلي و جامع تمام راه به وسيله آخرين پيامبر حضرت محمد(ص) از سوي خداوند بزرگ در اختيار او قرار گيرد. بديهي است با دريافت نقشه كلي و جامع نيازي به نقشه ديگر نخواهد بود. از اين رو روايات پيامبر اسلام(ص) را آخرين آجر يا گذارنده آخرين آجر كاخ زيبا و مستحكم رسالت و پيامبري شمرده است.
رسول خدا(ص) فرمود: "من آن خشت آخرينم و من خاتم پيامبرانم".(5))
چون انسانها آخرين نقشه را دريافت نمودهاند، با كمال عقلي كه به آن دست يافتهاند، به وسيله آن ميتوانند زندگي و خوشبختي را ترسيم كنند. به اين دليل نقشه كامل به انسان داده شده كه چون به مرحلهاي از بلوغ فكري دست يافت كه ميتواند سعادت و رستگاري را بفهمد و در زندگي خود اجرا كند، نيز وجود امامان معصوم(ع) بعد از پيامبر، انسانها را از دريافتهاي اشتباه و فهم غلط آيات الهي يا اين نقشه زندگي و از تفسيرهاي متفاوت كه ميتواند انسانها را به بيراهه بكشاند، تضمين ميكند، بنابراين با وجود نقشه كامل زندگي خوشبخت و مفسران معصوم كه ما را از خطا و اشتباه باز ميدارند، نيازي به پيغمبر جديد نخواهد بود.
پي نوشتها:
1. زخرف (43) آيه 31.
2. انعام (6) آيه 124.
3. مفاتيح الغيب، ص 13. 4. سيد جمال الدين حجازي، پيام امام زمان(عج)، ص 37.
4) احزاب (33) آيه 40
5) ناصر مكارم شيرازي، پيام قرآن، ج 8، ص 412