پرسش:
با سلام آیا این مطلب که امام جواد علیه السلام سبزه بوده اند و به همین خاطر عموهای ان حضرت فرزندی ایشان برای امام رضا را مورد تردید قرار داده و در نهایت متوسل به رای قیافه شناس شده اند صحیح است؟
پاسخ:
با سلام و ادب
این مسئله در تاریخ نقل شده و واقعیت دارد.
توضیح اینکه: امام رضا(ع) در تعیین جانشین خود و معرفی امام بعدی، با مشکلاتی روبرو بوده که در عصر امامان قبلی، بیسابقه بوده است،زیرا از یک سو پس از شهادت امام کاظم(ع) گروهی که به «واقفیه» معروف شدند، براساس انگیزههای مادی، امامت حضرت رضا را انکار کردند و از سوی دیگر امام رضا تا حدود چهل و هفت سالگی دارای فرزند نشده بود و چون احادیث رسیده از پیامبر حاکی بود که امامان دوازده نفرند که نه نفر آنان از نسل امام حسین خواهند بود، فقدان فرزند برای امام رضا هم امامت آن حضرت، و هم تداوم امامت را زیر سؤال میبرد. واقفیه این موضوع را دستاویز قرار داده، امامت حضرت رضا را انکار میکردند.
گواه این معنا، اعتراض «حسین بن قیاما واسطی» به امام هشتم در این مورد، و پاسخ حضرت است. «ابن قیاما» که از سران «واقفیه» بود، طی نامهای به امام او را متهم به عقیمی کرد و نوشت: چگونه ممکن است امام باشی، در صورتی که فرزندی نداری؟!
امام در پاسخ نوشت: از کجا میدانی که من دارای فرزندی نخواهم بود؟! سوگند به خدا، بیش از چند روز نمیگذرد که خداوند پسری به من عطا میکند که حق را از باطل جدا میکند.
این شگرد تبلیغی از طرف «حسین بن قیاما» (و دیگر پیروان واقفیه) منحصر به این مورد نبوده، بلکه این معنا به مناسبتهای مختلف تکرار میشد، امام رضا همواره سخنان و دلائل آنان را رد میکرده است، تا آنکه تولد حضرت جواد به این سمپاشیها خاتمه داد و موضع امام و شیعیان که از این نظر در تنگنا قرار گرفته بودند، تقویت گردید و اعتبار تشیّع بالا رفت.
وسوسههای واقفیه و دشمنان خاندان امامت در این مورد، به حدی بود که حتی پس از ولادت حضرت جواد که واقفیه را خلع سلاح کرد، گروهی از خویشان امام رضا براساس حسد ورزیها و تنگ نظریها، گستاخی را به جایی رساندند که ادعا کردند حضرت جواد، فرزند علی بن موسی نیست!
آنان در این تهمت ناجوانمردانه و دور از تعالیم دینی برای مطرح کردن اندیشههای پنهانی خویش، جز شبهة عوامفریبانة عدم شباهت میان پدر و فرزند از نظر رنگ چهره! چیزی نیافتند و گندمگونی صورت حضرت جواد را بهانه قرار داده گفتند: در میان ما، امامی که گندمگون باشد وجود نداشته است! امام هشتم فرمود: او فرزند من است. آنان گفتند: پیامبر اسلام(ص) با قیافه شناسی داوری کرده است، باید بین ما و تو قیافه شناسان داوری کنند. حضرت ناگزیر فرمود: شما در پی آنان بفرستید، ولی من این کار را نمیکنم،اما به آنان نگویید برای چه دعوتشان کردهاید...
یک روز براساس قرار قبلی، عموها، برادران و خواهران حضرت رضا در باغی نشستند و حضرت، در حالی که جامهای گشاده و پشمین بر تن و کلاهی بر سر و بیلی بر دوش داشت،در میان باغ به بیل زدن مشغول شد؛ گویی که باغبان است و ارتباطی با حاضران ندارد.
آنگاه حضرت جواد را حاضر کردند و از قیافه شناسان درخواست نمودند که پدر وی را از میان آن جمع شناسایی کنند. آنان به اتفاق گفتند: پدر این کودک در این جمع حضور ندارد؛ اما این شخص، عموی پدرش، و این، عموی خود او، و این هم عمةاوست،اگر پدرش در اینجا باشد باید آن شخص باشد که در میان باغ بیل بر دوش گذارده، زیرا ساق پاهای این دو،به یک گونه است! در این هنگام امام رضا به آنان پیوست. قیافه شناسان به اتفاق گفتند: پدر او، این است!
در این هنگام علی بن جعفر، عموی حضرت رضا، از جا برخاست و بوسه بر لبهای حضرت جواد زد و عرض کرد: گواهی میدهم که تو در پیشگاه خدا امام من هستی. بدین ترتیب یکبار دیگر توطئه و دسیسة مخالفان امامت برای خاموش ساختن نور خدا، با شکست رو به رو شد و خداوند آنان را رسوا ساخت.(1)
1. مهدی پیشوایی، سیره پیشوایان، ص 331 – 335؛ با تلخیص.