آيا احضار روح صحيح است ؟

سوال: 
سوال 1 )آيا احضار روح صحيح است ؟ حتي اگر پاسخ هاي داده شده كاملا صحيح باشد ؟

سوال 2)چرا مسيحي ها مي خواهند كسي را بكشند به صليب مي كشند ؟ ملاك ايشان از انتخاب علامت صليب چيست ؟

پاسخ:
سلام

از نظر شرعی فتواها مختلف است. به فتوای آيت الله خامنه اي احضار روح اشكال ندارد ، مشروط بر اينكه ازراه هائي كه شرعا حلال هستند اقدام شود 0 (1) و به فتواي آيت الله مكارم احضار روح شرعا جايز نيست ومفاسد زيادي به بار مي آورد 0 (2)
وبه فتواي آيت الله صانعي احضار ارواح اگر به خاطر مصالح مهم مانند معالجه وغير آن باشد به قدر ضرورت حرام نيست0 (3)
جهت آگاهی بیشتر در مورد مسئله روح می گوییم:
 ارتباط با ارواح، تا در صد معيّنى قابل مطالعه و بررسى است، اگر چه ارتباط با ارواح را به عنوان يك واقعيّت مى‏توان براى افراد خاصّى پذيرفت، ولى نبايد از نظر دور داشت اين مسئله مورد سوء استفاده عده زيادى قرار گرفته و يا افراد ساده ذهنى تصور می کنند که  مى‏توانند با انجام برخی کارها با روح افراد خاصی تماسى بگيرند! اينان به دنبال آن بازى كم كم سر از تناسخ و بازگشت ارواح به بدن‏هاى جديد (عود ارواح) درآورده‏اند كه امرى مردود و غير مقبول و خلاف نصّ آيات مى‏باشد.
چیزهایی مانند  هيپنوتيزم واقعيت دارد و از نظر علمى ثابت شده است و نمونه‏هاى فراوانى وجود دارد كه با خواب مغناطيسى، «عامل» (خواب كننده) روح «معمول» (خواب شونده) را در اختيار گرفته و از يك شهر به شهر ديگرى روانه كرده و اطلاعاتى را از او اتخاذ نموده و سپس شواهد صدق آن بر همگان روشن شده است. (4)
اما ارتباط با ارواح به شكل اسپريتيسم كه در چند دهه گذشته در اروپا رواج پيدا كرد، اوهامى بيش نيست، گرچه اصل ارتباط ارواح واقعيت دارد و در متون دينى شواهد و دلايلى براى اثبات آن وجود دارد.
با توجه به متون دينى ارتباط با ارواح امر محالى نيست، ليكن چنان نيست كه از هر كسى ساخته باشد، بلكه شرايط ويژه و بسيار دشوارى را مى‏طلبد و تنها افراد بسيار برجسته‏اى توانايى چنين كارى را دارند. چه بسا ميان‏هزاران مدعى چنين كارى تنها يك نفر را به سختى مى‏توان يافت كه در ادعاى خود صادق باشد.
مدعيان اين كار با استفاده از افراد ساده لوح و زودباور، از طريق چرخاندن ميز، استكان و صفحه كاغذ حاوى حروف الفبا وانمود مى‏كنند كه با ارواح تماس برقرار نموده‏اند. اين كار با بررسى‏هاى دقيق به عمل آمده توسط برخى از دانشمندان غربى، نيز توسط برخى از عالمان دينى و اسلامى ثابت شده كه ادعاى آنان در زمينه احضار ارواح واقعيت ندارد.
در سال 1875 ميلادى انجمن فيزيك وابسته به دانشگاه «سن‏پترزبورك» هيأتى را مأمور كرد تا درباره احضار ارواح به مطالعه بپردازد و نتايج تحقيقات خود را اعلام كند. دين هيأت پس از بررسى‏هاى فراوان اعلان كرد كه پديده‏هاى مربوط به احضار ارواح به علت حركات ناخودآگاه، يا اشتباه ضميرى مى‏باشد و احضار ارواح ادعايى، بيش نيست.
واعظ شهير مرحوم محمد تقى فلسفى مى‏گفت: من در يكى از جلسات احضار ارواح حضور داشتم. هر يك از حاضران به نوبت نزد «مديوم» (كسى كه مدّعى احضار ارواح است). مى‏رفت و مى‏گفت: روح فلانى شخص را حاضر كن. وى نوشته‏اى را در سوراح ميز مى‏گذاشت و با چرخاندن چرخ دنده به داخل ميز مى‏برد و بعد از چند دقيقه نوشته‏اى از آن ظاهر مى‏شد كه مثلاً روح عموى شما حاضر شده است و به شما سلام مى‏رساند و جوياى حال شما است. آقاى فلسفى مى‏گويد: من از هيچ يك از آن چه مشاهده كرده بودم، قانع نشدم كه پاسخ سئوال‏ها مربوط به روح است، تا نوبت به من مى‏رسيد. گفتم: روح حكيم ابوالقاسم فردوسى شاعر نامدار ايران را براى من احضار كن. مديوم نوشته‏اى به ميز سپرد و بعد از پنج دقيقه چرخ دنده را چرخاند و كاغذى از آن ظاهر شد كه نوشته بود جناب آقاى محمد تقى فلسفى روح حكيم ابوالقاسم فردوسى اين جا حضور دارد و به شما سلام مى‏رساند. من گفتم: با اين نوشته قانع نشدم كه روح فردوسى حاضر شده است. مى‏خواهيم از او سئوالى كنم. مديوم گفت: وقت شما تمام شده است. بار ديگر در نوبت قرار بگير تا نوبت تو فرا برسد. نوبت كه به من رسيد، يك صفحه نوشته به او دادم و گفتم: اين را بده به روح حكيم ابوالقاسم فردوسى تا به صورت نظم همانند شاهنامه، درآورد، و مى‏دانستم كه اين مديوم نمى‏تواند مانند فردوسى شعر بسرايد. كاغذ را در سوراخ ميز گذاشت و چرخ دنده را چرخاند و بعد از گذشت ده دقيقه با ناراحتى تمام كاغذى را از ميزبيرون آورد كه نوشته بود: جناب آقاى فلسفى روح حكيم ابوالقاسم فردوسى از اين سؤال شما ناراحت شده و قهر نموده است و از اين جا رفته است.
از امثال اين گونه گزارش‏ها فهميده مى‏شود كه احضار روح به شكل «اسپريتيسيم» شيطنتى بيش نيست و معمولاً افراد ساده لوح تحت تأثير قرار مى‏گيرند.
آيت الله مكارم شيرازى در كتاب عود ارواح درباره شيطنت‏هاى مدعيان احضار ارواح مفصل بحث نموده است. او نيز در عين حال كه اصل مسئله ارتباط با ارواح را به عنوان يك واقعيت پذيرفته، اما به سوء استفاده‏هايى كه در اين مسئله صورت گرفته و موهوماتى كه در آن وجود دارد، اشاره كرده است.
آيت الله جوادى آملى در اين باره مى‏گويد: اين كه برخى مى‏گويند: ما با ارواح موكّل سماوات يا با فرشتگان يا جنيان يا با ارواح مؤمنان يا زندگان ارتباط برقرار كرديم، راه اثبات ندارد، حتى براى خودشان، هر چند ثبوتاً ممكن است كه آدمى با فرشته‏اى موكّل آسمان يا زمين يا شياطين انس و جن يا با ارواح مردگان و زنده ارتباط برقرار كند. زيرا آن‏ها مجردند و انسان هم داراى روح مجردات و مجرد مى‏تواند با مجرد ديگر ارتباط برقرار كند. اما راه اثبات اين مسئله آسان نيست. به هر روى اگر كسى مدّعى ارتباط بود، دليلى براى اثبات ندارد. (5)
برخی از کارها می توانست توسط جنیان صورت گیرد و انسان تصور کند که به خاطر احضار روح صورت گرفته است.
جهت اطلاع بيشترمى‏توانيد به كتابهای ذیل مراجعه کنید:
 نام عود ارواح و ارتباط با ارواح، نگارش آيت اللَّه مكارم شيرازى به
معاد انسان و جهان، نگارش آيت اللَّه جعفر سبحانى،
 جنّ و شيطان، نگارش رجالى تهراني
و تفسير نمونه و الميزان ذيل آيه «يسئلونك عن الروح، قل الروح من امر ربّى                              

پاورقی ها :

1استفتاآت ص 270 س 1232 0
2 استفتاآت جديد ج3 ص176 س502 0
     3مجمع المسائل ج2 ص286 س922
4  ناصر مكارم شيرازى، معاد و جهان پس از مرگ، ص 275 - 284
5 تفسير موضوعى قرآن، جوادى آملى، ح 1، ص 119 – 12

 
 چرا مسيحي ها مي خواهند كسي را بكشند به صليب مي كشند ؟ ملاك ايشان از انتخاب علامت صليب چيست ؟
كلاً مصلوب كردن افراد، نوعي مجازات؛ و صليب يك آلت شكنجه بوده است و این نوع مجازات قبل از مسیح وجود داشته است.
حال اگر مي خواستند فرد متهم را كمتر اذيت كنند؛ او را با طناب به صليب مي بستند. اگر هم مي خواستند خيلي اذيت كنند؛ دست و پاي او را با ميخ، به صليب مي كوبيدند. در كل چون در اين حالت؛ انسان نمي تواند حركتي نمايد و عاجز مي شود؛ يك نوع مجازات سخت  بوده.
اما در مورد اعتقاد مسيحيان بايد گفت: آنها معتقدند كه دشمنان ، حضرت مسيح را  به صليب كشيدند و كُشتند؛ لذا آنها صليب را مقدس مي دانند.
ولي مسلمانان معتقدند كه آن ها حضرت مسيح را نكشتند؛ بلكه فرد ديگري را اشتباها كشتند.(1)
ولي حتي اگر اعتقاد آنها نيز درست بود؛ نبايد يك آلت شكنجه را مقدس دانست؛ به دليل اينكه مسيح با آن كشته شد. مگر ما مسلمانان شمشير، خنجر و سم را مقدس مي شماريم؛ به دليل آنكه ائمه ما با آنها كشته شدند؟
 اما براي كشتن افراد، ما هنوز نشنيده ایم که مسيحيان افراد را به صليب بكشند.
پاورقی:
1) سوره نسا آیه 57