پاسخ های علامه طباطبایی به سوالات آفرینش

آفرينش جهان و انسان و وسائط و عوالم ديگر
حدوث عالم

س 56 آيا از اين روايت كه مى فرمايد: كان الله و لم يكن معه شى ء(24): (خداوند بود و چيزى همراه او وجود نداشت .) استفاده نمى شود كه عالم مسبوق به عدم ، و حادث است ؟
ج - از روايات استفاده مى شود كه خداوند متعال هميشه خلق مى نموده و دائما فياض بوده و فيض ارزانى مى داشته است .

س 57 پس معناى كان الله و لم يكن معه شى ء چيست ؟
ج - اين روايت را مرحوم شيخ صدوق رحمه الله در كتاب توحيد از حضرت موسى بن جعفر عليه السّلام نقل نموده و در ذيل آن آمده است :
و هو الان كما كان (25) و خداوند اينكه نيز به همان صورتى است كه بوده . و معناى روايت اين است كه جايى كه خدا فرض شود، موجود ديگرى نخواهد بود مگر قائم به او، همه چيز به او تكيه دارند. و نيز در كتاب مزبور در روايت ديگر نقل مى كند كه ذعلب از حضرت اميرالمؤ منين عليه السّلام پرسيد: هل راءيت ربك ؟
آيا پروردگارت را ديده اى ؟
حضرت در جواب فرمود: ما كنت اعبد ربا لم اره ...
پروردگارى را كه نديده باشم نمى پرستم
سپس آن حضرت خطبه اى ايراد نمود كه در نهج البلاغه نيز موجود است ، ولى در توحيد صدوق در آخر خطبه مى فرمايد: (انشاء يقول ): (آن حضرت چنين سرود:)

و لم يزل سيدى بالحمد معروفا         
     و لم يزل سيدى بالجود موصوفا(26)
پيوسته سرور من به ستايش شناخته ، و هماره آقاى من به بخشش ستوده بوده است . تا آخر ابيات .
با توجه به اين روايت ، زمان يا حين يا وقتى نبوده كه خداوند متعال قدرت بر خلق و فيض نداشته و سپس عالم را خلق نموده باشد، بلكه خداوند دائم الفيض بوده ، و جود و بخشش و عطاى او هميشگى بوده است .

س 58 آيا عالم ، قبل زمانى دارد؟
ج - خير، عالم قبل زمانى و بعد زمانى ندارد؛ چون قبل ، از شؤ ون زمان است ، و خود زمان به قبل و بعد تقسيم مى شود. و خود زمان جزو عالم و از جمله ماسوى به شمار مى آيد. و چنان كه در جواب سؤ ال قبل ذكر شد فاصله زمانى ميان ذات واجب و عالم نيست و هيچ زمانى نبوده كه عالم در آن زمان معدوم بوده باشد و هر زمان و يا وقتى فرض شود او خود نيز به ضميمه عالم و از عالم محسوب مى شود.

س 59 معناى اين عبارت چيست ؟ الفيض قديم و المستفيض حادث و الابصار ثابت و المبصر متغير.(27) فيض خداوند بى آغاز، و فيض گيرنده ها حادثند، و بينايى او ثابت است و مبصرات در حال تغيير و دگرگونى اند.
ج - يعنى فيض از شؤ ون حق و از لوازم ذات است ، ولى مستفيض و وجودات خاصه ، قائم به حق هستند (از حيث ايجاد، نه از لوازم ذات ) پس حدوث ذاتى دارند البته دامنه مستفيض و موجودات را وسيع تر بايد گرفت لذا حدوث ، حتى شامل مجردات نيز مى گردد. و مقصود از (ابصار) ابصار حق است .

س 60 چگونه معقول است كه فيض قديم ، و مستفيض حادث باشد؟
ج - چون فياض بودن خداوند لازمه ذات است ؛ زيرا عليت او عين ذات است ، و لازمه عليت افاضه است .

س 61 آيا ماوراى آسمان و زمين فضاى نامتناهى است ؟
ج - در داءب قرآن كريم منظور از (سموات و الارض ) تمام عالم است ، نه تنها سماء و ارض ، ديگر فضاى نامتناهى اى ماوراى زمين و آسمان نداريم و اصلا اين سخن اصل ندارد، و تنها دستگاه آسمان و زمين است . خداوند متعال مى فرمايد: هو الذى خلق لكم ما فى الارض جميعا، ثم استوى الى السماء، فسواهن سبع سموات ، و هو بكل شى ء عليم . (بقره 29، و نيز ر، ك : فصلت : 11 و 12)
اوست آن كه همه آنچه را كه در زمين است براى شما آفريد، سپس به (آفرينش ) آسمان پرداخت ، و هفت آسمان را استوار كرد، و او به هر چيزى تواناست .

س 62 پس مكانى كه آسمانها و زمين در آن قرار دارند كجاست ؟
ج - مكان تابع جسم است ، و جا داير مدار خود جسم است ، نه اينكه بايد جايى باشد كه جسمى در آن حلول كند.

س 63 آيا در افلاك ديگر غير از زمين ، بشر و انسان موجود است ؟
ج - خداوند متعال مى فرمايد: و من آياته خلق السموات و الارض و ما بث فيهما من دابه .. (شورى : 29)
و از نشانه هاى (قدرت ) اوست ، آفرينش آسمانها و زمين و آنچه از (انواع ) جنبده در آن دو پراكنده است ...
از اين آيه كريمه معلوم مى شود كه در افلاك ديگر (دابه ) و جاندار وجود دارد.

س 64 آيا در قرآن آيه اى در اين رابطه داريم كه پيش از اين عالم انسانى ، عالم انسانى ديگر بوده است ؟
ج - خير، قرآن كريم متعرض اين معنى نشده كه پيش از اين انسان ، عالم انسانى ديگرى بوده ، چنانكه راجع به جنيان دارد.(28) ولى در روايتى از حضرت امام باقر عليه السّلام آمده است : (انسانهاى موجود كنونى نسل هشتم از نسل انسان است كه به وجود آمده و منقرض شده اند.)(29) و نيز در روايات ديگر وارد شده است : (پيش از اين آدم ، آدمى ديگر و قبل از او، آدمى ديگر و هكذا بوده است ، و اگر تا قيامت بشماريم تمام نخواهد شد.)(30) همچنين از ذيل خطبه ذعلب در توحيد صدوق رحمه الله منقول از حضرت اميرالمؤ منين عليه السّلام استفاده مى شود كه خداوند متعال دائم الجود و الفيض بوده و هميشه فياض و جواد است ؛ آنجا كه مى فرمايد:

و لم يزل سيدى بالجود موصوفا         
     و لم يزل سيدى بالحمد معروفا(31)

و پيوسته سرور من به بخشندگى ستوده بود، و هماره آقاى من به ستايش شناخته شده بوده است .

عالم ذّر از ديدگاه قرآن كريم
س 65 خداوند متعال مى فرمايد: و اذ اخذ ربك من بنى آدم من ظهورهم ذريتهم ، و اشهدهم على انفسهم : الست بربكم ؟ قالوا: بلى ، شهدنا، ان تقولوا يوم القيامه ، انا كنا عن هذا غافلين (اعراف : 172 و 173).
- و ياد كن هنگامى را كه پروردگارت از پشت فرزندان آدم ، ذريه آنان را بر گرفت و ايشان را بر خودشان گواه ساخت كه آيا پروردگار شما نيستم ؟ گفتند: چرا، گواهى مى دهيم . تا مبادا روز قيامت بگوييد ما از اين امر غافل بوديم .
اين عالم چه ارتباطى با عالم (ذّر) دارد؟ و نيز چگونه اشخاص مى فهمند كه در عالم ذّر (بلى ) گفته اند با وجود اينكه در اين عالم غافلند؟
ج - عالم (ذّر) روح اين عالم است كه آن را (عالم غيب ) نيز مى گويند. توضيح اينكه : هر موجودى دو وجه دارد: وجه الى الله كه زمان و تدريج در آن راه ندارد؛ و وجه بغيره ، كه در آن تدريج و زمان (با مقايسه موجودات به يكديگر) راه دارد. خداوند متعال مى فرمايد: انما امره اذا اراد شيئا، ان يقول له كن ، فيكون (يس : 82)
تنها كار خداوند وقتى بخواهد چيزى را ايجاد كند، اين است تا به آن مى گويد موجود شو، بى درنگ به وجود مى آيد.
از اين آيه شريفه استفاده مى شود كه كلمه (كن ) همان كلمه و گفتار خداوند متعال است ، و معلوم است كه كلام خداوند متعال مانند سخن گفتن انسان نيست كه با باز كردن دهان و اعتماد بر مقاطع حروف ، صورت بگيرد، بلكه مصداق گفتار خداوند متعال (كن ) همان موجود خارجى است ؛ بر اين پايه ، گفتار خداوند متعال (كن )، هم امر است ، و هم مخاطب درست كن است ، يعنى هم به آن (كن ) مى گويد و هم به آن گوش مى دهد كه بشنود، و هم قلب مى دهد كه بپذيرد، پس كلمه (كن ) از طرفى وجود شى ء و از طرفى ايجاد آن است . و در جاى ديگر مى فرمايد: و ما امرنا الا واحده كلمح بالبصر. (قمر: 50)
فرمان ما جز يكى نيست ، آن هم چون چشم به هم زدنى مى باشد.
كنايه از اينكه : امر ما تدريج بدار نيست .
پس ، ما سوى الله و همه مخلوقات ، يك امر و به يك (كن ) ايجاد شده و يك فعل است ؛ و اين موجود واحد منبسط يك وجه الى الله دارد كه يكى است و زمان و تدريج و حركت كه از لوازم جسم و ماده است ، در آن راه ندارد، زيرا زمان از حركت پديد مى آيد، و حركت لازمه جسم است و آن لازمه ماده است و به مقتضاى سنخيت بين علت و معلول از او مسلوب است ، اين وجه الى الله عالم ذّر اين عالم است .
و همان موجود يك وجه ديگر دارد كه همين دنياى ظاهر است ، كه در آن زمان و حركت و تدريج فرض مى شود، بنابراين ، عالم ذّر از اين عالم مسلوب نيست .
همچنين عالم ذّر اين گونه نيست كه مردم به صورت ذّر و مانند مورچه يا ذرات ريز در اصلاب وجود داشته باشد، و خداوند متعال به مقتضاى (الست بربكم ؟) (اعراف : 172): (آيا من پروردگار شما نيستم ؟) خود را به آن ها بنماياند به گونه اى كه با چشم و امثال آن خداوند متعال را ببينند. و آنگاه (بلى ) (اعراف : 172) (بله ) بگويند؛ زيرا دو محذورى كه خداوند در ذيل آيه فرمود كه ان تقولوا يوم القيمه ؛ انا كنا عن هذا غافلين ، او تقولوا، انما اشرك آباؤ نا من قبل ، و كنا ذريه من بعدهم ، افتهلكنا بما فعل المبطلون (اعراف : 172، 173): (تا مبادا روز قيامت بگوييد: ما از اين امر غافل بوديم ، يا بگوييد: پدران ما پيش از اين مشرك بوده اند و ما فرزندانى پس از ايشان بوديم ، آيا ما را به خاطر آنچه باطل انديشان انجام داده اند، هلاك مى كنى ؟) با معناى اخير سازگار نيست ، هر چند مرحوم سيد مرتضى و طبرسى رحمهما الله به همين معناى دوم قائلند.

نحوه وجود ملائكه

س 66 آيا مى توان از آيه شريفه زير استفاده نمود كه ملائكه ، داراى بال و پر هستند، آن جا كه خداوند مى فرمايد: جاعل الملائكه رسلا اولى اجنحه مثنى و ثلاث و رباع . (فاطر:1)
خداوند، فرشتگان را كه داراى بالهاى دوگانه و چهارگانه اند، پيام آورند (خود) قرار داده است .
ج - خيلى روشن نيست ، شايد منظور از تعبير به (جناح ) براى آنها به حسب قوايى كه داشته اند، باشد.

س 67 انكار ملائكه يا بعضى از پيغمبران گذشته (ع ) چه صورت دارد؟
ج - انكار ضرورى است ، و موجب كفر مى شود. خداوند متعال مى فرمايد: آمن الرسول بما انزل اليه من ربه ، و المومنون كل آمن بالله و ملائكته و كتبه و رسله ، لا نفرق بين احد من رسله (بقره : 285).
پيامبر خدا به آنچه از جانب پرودگارش بر او نازل شده ايمان آورده است و مؤ منان همگى به خدا و فرشتگان و كتابها و فرستادگانش ‍ ايمان آورده اند (و مى گويند) ميان هيچ يك از فرستادگان فرق نمى گذاريم .

س 68 آيا ملائكه به هر شكلى در مى آيند؟
ج - معروف است كه : الجن جسم نارى يتشكل باشكال مختلفه حتى الكلب و الخنزير، و الملك جسم نورى يتشكل باشكال مختلفه سوى الكب و الخنزير
جن ، جسم آتشين است كه به شكلهاى گوناگون حتى به شكل سگ و خوك در مى آيد، و فرشته جسم نورانى است كه به شكل هاى گوناگون به جز سگ و خوك در مى آيد.
ولى اين سخن مدركى ندارد، و كلام نادرستى است . و اينكه خداوند در قصه حضرت مريم (ع ) مى فرمايد: فتمثل لها بشرا سويا (مريم : 17): (پس به شكل بشرى خوش اندام بر او نمايان شد.) تمثل بود، يعنى حضرت جبرئيل (ع ) در چشمهاى حضرت مريم (ع ) اين گونه وانمود مى كرد كه او بشر است ، و گرنه او جبرئيل بود و ملك ، و هرگز تغيير پيدا نكرد و انسان و بشر نشد.

س 69 - آيا هر يك از چهار ملك بزرگوار: جبرئيل ، ميكائيل ، اسرافيل و عزرائيل ، ماموريت ويژه اى دارند؟
ج - بلكه ، جبرئيل امور مربوط به وحى و ميكائيل ارزاق ، و اسرافيل احياء، و عزرائيل اماته را به عهده دارد.

س 70 - آيا اين روايت معروف كه مى فرمايد: (فرشته اى به نام فطرس عصيان و نافرمانى كرد و خداوند بال او را شكست و در جزيره اى انداخت ، و در شب ولادت حضرت امام حسين عليه السلام خود را به گاهواره آن حضرت ماليد و شفا يافت ).(32) درست است ؟
ج - اين روايت با آيه شريفه اى كه مى فرمايد: عباد مكرمون (انبياء: 26): (بندگان گرامى خداوند) هستند، و نيز مى فرمايد: لايعصون الله ما امرهم و يفعلون ما يؤ مرون (تحريم : 6): (از فرمان خدا سرپيچى نمى كنند و هر چه به ايشان فرمان دهد انجام مى دهند) منافات دارد.

آيا جنيان پيامبرى از جنس خود نيز داشتند؟

س 71 آيا جنيان پيامبرى از جنس خود نيز داشتند؟
ج - از يكى كه تسخير جن نموده بود پرسيده شد. به نقل از آنان گفت : نداريم .

دين و آيين جنيان از ديدگاه قرآن كريم

س 72 آيا از ميان جنيان كسانى هستند كه به اديان ديگر غير از اسلام اعتقاد داشته باشند؟
ج - از خود آنان نقل شده كه گفته اند: تمام اديان و مذاهب انسانها در ميان ما وجود دارد، بجز مذهب اهل تسنن ، زيرا اشخاصى كه از طايفه جن در واقعه غدير خم بودند، هنوز زنده هستند و به نصب اميرالمؤ منين عليه السّلام به خلافت توسط رسول اكرم صلى الله عليه و آله و سلم شهادت مى دهند.
از اين گذشته ، خداوند متعال به نقل از برخى از آنان مى فرمايد: قالوا يا قومنا، انا سمعنا كتابا انزل من بعد موسى مصدقا لما بين يديه ، يهدى الى الحق ، و الى طريق مستقيم . (احقاف : 30).
گفتند: اى قوم ، ما شنيده ايم كه كتابى بعد از حضرت موسى ، نازل شده و تصديق كننده كتابهاى پيش از خود اوست ، و به سوى حق و به سوى راهى راست راهبرى مى كند.
از اين آيه شريفه بر مى آيد كه در ميان آنان يهودى نيز بوده است . و نيز در جاى ديگر مى فرمايد: قل : اوحى الى انه استمع نفر من الجن فقالوا: انا سمعنا قرآنا عجبا، يهدى الى الرشد فآمنا به ، و لن نشرك بربنا احدا. (جن : 1 و 2)
بگو: به من وحى شده است كه تنى چند از جنيان گوش فرا داشتند و گفتند: راستى ما قرآنى شگفت آور شنيديم ، كه به راه راست هدايت مى كند، پس به آن ايمان آورديم ، و هرگز كسى را شريك پروردگارمان قرار نخواهيم داد.
از اين آيه شريفه نيز بر مى آيد كه مشرك بوده اند. و بيش از اين در اين باره از آيات استفاده نمى شود.

جنگ اميرالمؤ منين عليه السّلام با جن و علت آن

س 73 آيا جنگ امير مؤ منان عليه السّلام با جن واقعيت دارد؟
ج - بله ، در روايات وارد شده است (33) يكى از آنها جنگ آن حضرت با جن (نصيبين ) بود.

س 74 چرا حضرت عليه السّلام با آنها جنگيد؟
ج - آنها هم مكلفند و كافر و مؤ من دارند. در روايت آمد كه در كربلا، زعفر جن به حضرت سيدالشهداء عليه السّلام اظهار ارادت و اطاعت كرد و از او اجازه مقاتله خواست .(34)

مباحثى درباره شيطان

س 75 خداوند متعال مى فرمايد: قال : رب فانظرنى الى يوم يبعثون : قال : فانك من المنظرين الى يوم الوقت المعلوم (ص : 79 81).
ابليس گفت : پروردگارا، پس مرا تا روزى كه برانگيخته مى شوند، مهلت ده ، خداوند فرمود: تو از مهلت يافتگانى تا روز معين معلوم .
وقت معلومى كه خداوند ابليس را تا آن زمان مهلت داده ، چه وقت است ؟
ج - شيطان از خداوند متعال در خواست نمود و گفت فانظرنى الى يوم يبعثون (پس مرا مهلت ده كه تا روز قيامت زنده بمانم .) ولى خداوند سبحان فرمود: فانك من المنظرين الى يوم الوقت المعلوم كه گويا اين وقت نزد خود شيطان نيز معلوم است . در اخبار رجعت آمده است : (لشگر اميرالمؤ منين عليه السّلام با شيطان و ذرّيه و ياران او در حوالى (بصره ) مى جنگند، و نزديك مى شود كه لشگر اميرالمؤ منين عليه السّلام شكست بخورد، ناگاه رسول اكرم صلى اللاه عليه و آله و سلمّز آسمان نازل مى شود، و شيطان مى فهمد كه وقت معلوم فرا رسيده است ، لذا به طرف (بيت المقدس ) مى گريزد، ولى پيغمبر اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلم وى را تعقيب مى كند و روى (صخره بيت المقدس )، قبله نخست مسلمانان ، شيطان را سر مى برد و دنيا پر از خير و صلاح مى گردد.)(35)

س 76 آيا در آن وقت ديگر خرابكار پيدا نمى شود؟
ج - چرا، كار شيطان تزيين و بزرگ جلوه دادن دنياست ، چنانكه خداوند متعال از قول او مى فرمايد: لازينن لهم فى الارض (حجر: 39)
قطعا (گناهان را) در زمين براى آنان مى آرايم .
لذا ممكن است حتى بعد از هلاكت شيطان نيز كسانى كه شيطان بذر اعمال زشت را در وجودشان كاشته ، همچنان مرتكب معصيت شوند.

س 77 خداوند متعال در آيه شريفه اى از زبان شيطان خطاب به مشركين مى فرمايد: انى برى ء منكم ، انى ارى ما لاترون انى اخاف الله (انفال : 48).
من از شما بيزارم ، من چيزى را مى بينم كه شما نمى بينيد، من از خدا بيمناكم .
آيا كفار، شيطان را مى ديدند؟ و ديگر اينكه شيطان چه مى ديد كه كافران نمى ديدند؟
ج - در جنگ بدر شيطان به شكل كافرى به نام (سراقه بن مالك ) در صف كفار در آمده بود و پرچمى به دست داشت و آنها را تشويق مى نمود. وقتى كه دو لشگر كفر و اسلام به هم رسيدند، و شيطان لشگر ملائكه را كه براى نصرت و يارى پيغمبر اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلم و مسلمانان آمده بودند، و نيز عذابى را كه با آنها كفار را تهديد مى كردند ديد، پرچم را انداخت و فرار كرد و گفت : انى برى ء منكم ، انى ارى ما لاترون ، يعنى من از شما، بيزارم و من مى بينم آنچه را كه شما نمى بينيد. و هيچ اشكالى ندارد كه شيطان به صورت شخصى متمثل شود، و از اين گونه تمثيلات برزخى فراوان است .

س 78 آيا شيطان الآن هم مى تواند به آسمان رود و استراق سمع نمايد؟
ج - استراق سمع براى شياطين ممكن بود(36) و مى توانستند تا آسمان هفتم بالا روند و در آنجا اخبار آسمانها را از ملائكه فرا گرفته و براى اهل زمين بياورند كه چه وقايع و حوادثى براى آنها رخ خواهد داد؛ ولى از زمان ولادت حضرت عيسى نتوانستند، تا بيشتر از آسمان چهارم بالا روند، و از سه آسمان محروم گشتند، و در زمان ولادت با سعادت پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم از چهار آسمان ديگر نيز محروم شدند(37) و ملائكه آنها را با شهاب ثاقب رد مى كنند. (صافات : 10).


24) ر. ك : بحار الانوار، ج 3، روايت 44، و ج 4، ص 86، روايت 23، و ج 15، ص 23، روايت 41، و ص 27، روايت 48، و ج 25، ص 17، روايت 31، و ج 57، ص 66، روايت 44، و ص 28، روايت 62، و ص 160، روايت 94، و ص 161، روايت 97، ص 169، روايت 112، ص 198، روايت 145.
25) اين روايت در كتاب توحيد به اين صورت آمده است :
حضرت ابى ابراهيم موسى بن جعفر عليه السّلام فرمود: ان الله تبارك و تعالى كان لم يزل بلازمان و لامكان ، و هو الان كما كان ، لايخلو منه كان ، و لا يشغل به مكان و لا يحل فى مكان . كتاب توحيد، باب 28، حديث 12، ص 178.
خداوند تبارك و تعالى پيوسته بدون زمان و مكان بوده است ، و هم اينكه نيز چنان است ، هيچ مكانى از او خالى نيست ، در عين حال هيچ جايى او را به خود مشغول نمى كند، و در هيچ مكانى جاى نمى گيرد.
26) توحيد صدوق 1، ص 308،باب 43، حديث 2.
27) الاسفار الاربعه ، ج 9، ص 39، با اين تفاوت كه به جاى جمله دوم آمده است : (و الصنع قديم و المصنوع حادث ): (صنع خداوند بى آغاز، و مصنوعات حادثند).
28) حجر: 27، ر، ك : الميزان ، ج 2، ص 39، و ج 12، ص 153.
29) بحار الانوار، ج 8، ص 374، روايت 1، ص 319، روايت 1.
30) بحار الانوار، ج 8، ص 374، روايت 2، ج 25، ص 25، روايت 40، ج 57، ص 321، روايت 3، و ص 336، روايت 24، و ديگر روايات اين باب .
31) توحيد صدوق 1، ص 308، باب 43، حديث 2.
32) ر، ك : بحار الانوار، ج 26، ص 340، روايت 10، ج 43، ص 243، روايت 18، ص 244، روايت 19، ص 250، روايت 27 و ج 44، ص 182، روايت 7، ج 50، ص 66، روايت 47 و ج 101، ص 348، روايت 1، و ص 367، روايت 9.
33) راجع به جنگ اميرالمؤ منين با جن تصيبين در بحار الانوار چيزى يافت نشد. براى اطلاع از احوال آنان ر، ك : بحار الانوار، ج 10، ص 44، روايت 1، و ج 17، ص 289، روايت 7، و ص 77، بيان روايت 30.
34) قضيه اجازه خواستن جنيان مسلمان از سيدالشهداء عليه السّلام براى كمك به آن حضرت در بحار الانوار، ج 44، ص 331، روايت 2 ذكر شده است .
35) ر، ك : بحار الانوار، ج 53، ص 39 145.
36) خداوند متععال در دو آيه 8 و9، سوره جن از قول شياطين جن مى فرمايد: و انا لمسنا السماء، فوجدناها ملاءت حرسا شديدا و شهبا. و انا كنا نقعد منها مقاعد للسمع (و ما بر آسمان دست يافتيم و آن را پر از نگهبانان توانا و تيرهاى شهاب يافتيم ، و در آسمان براى شنيدن ، به كمين مى نشستيم .
37) براى توضيح بيشتر در اين زمينه رجوع شود به روايتى كه استاد بزرگوار در اين باره نقل كرده است : الميزان ، ج 12، ص 154.

نظرات (0)

نظر ارسال شده‌ی جدیدی وجود ندارد

دیدگاه خود را بیان کنید

  1. ارسال دیدگاه بعنوان یک مهمان - ثبت نام کنید و یا وارد حساب خود شوید.
پیوست ها (0 / 3)
اشتراک‌گذاری موقعیت مکانی شما

وبگــــــــــردی طلبۀ پاسخگو

دانــــــلود های مفیـــــــــــــــــــد

حمایت از سایت

برای حمایت از سایت لوگوی زیر را در سایت خود درج نمایید.

بیشترین دانلود ها

جدیدترین مطالب سایت