پرسش:
سلام
برای داشتن روحی ملکوتی وآرام شاید بهتر است بگویم برای تزکیه نفس چه باید کرد چه دعایی باید خواند ؟
می خواهم در پیشگاه مولایم بهترین باشم اگر بهترین نشد حداقل از محبتشان محروم نباشم؟؟
پاسخ:
سلام
سوال خوبی است .حضرت آیت الله بهجت(ره) می فرمودند بهترین راه تزكیه نفس انجام واجبات و ترك محرمات است همین.
ما اگر به این دو عمل كنیم خداوند بقیه مراحل سیر و سلوك رو جلوی ما قرار خواهد داد.
هیچ ذكر و دعایی هم بالاتر از ذكر صلوات نیست.
در قرآن آمده است كه اگر خدا را دوست دارید از پیامبر(صلی الله علیه و آله ) تبعیت كنید تا خدا هم شما را دوست بدارد . اینچنین می توانید با خدا رابطه ی دوستی برقرار كنید و در كارهایتان هم از او كمك بگیرید.
پیامبر(ص) حبیب خدا و «دوست اوست» و بدیهی است كه دوستی با دوست یار، دوستی با «او»ست. علاوه بر این كه پیامبر(ص) و امامان(ع) به عنوان واسطه فیض و در ورودی نیز مطرح می باشند، چنان كه پیامبر(ص) فرموده است: «انا مدینه العلم و علی بابها؛ من شهر علمم و علی در آن است» خداوند متعال نیز برای رسیدن بندگان به فیض خویش، مراجعه به پیامبر(ص) را اجازه داده است.
ولو انهم اذ ظلموا انفسهم جاءوك...؛ و اگر آنان وقتی به خود ستم كرده بودند پیش تو می آمدندو از خدا آمرزش می خواستند و پیامبر [نیز] برای آنان طلب آمرزش می كرد، قطعا خدا را توبه پذیر مهربان می یافتند» (نساء، آیه 64.(
بنابراین سخن گفتن با پیامبر(ص) به عنوان واسطه فیض خدا نه تنها مشكلی ندارد بلكه چه بسا نزد خدا دوست داشتنی تر نیز باشد. برای توضیح بیشتر توجه شما را به مطالب زیر جلب می كنیم.
با توسن خیال به هر سو شتافتیم از دوست غیر نام و نشان نیافتیم
دلبر نشسته در دل و ما بی خبر ز او بیهوده به دشت و بیابان شتافتیم
سخن بر سر ذكر و ذاكر و مذكور است؛
ذكر (یاد خدا) را آدابی است ظاهری و باطنی؛
ادب ظاهری ذكر آن است كه «ذاكر» در مرحله نخست حدود و اندازه های هر چیزی را مراعات كند بعد به مناجات بپردازد.
یكی از حدود، طهارت ظاهری است. از جسم گرفته تا لباس و نیز محیط اطراف، لوازم و اسباب، همه و همه در حالت های «ذاكر» و كیفیت ارتباط او با «مذكور» (خداوند متعال) مؤثرند. پس شایسته است در قدم اول به پاكسازی برون بپردازیم تا لایق حضور شویم.
در دیر می زدم من كه ندا ز در درآمد كه تو در برون چه كردی كه درون خانه آیی (عراقی)
حدود دیگری كه برای «ذاكر» ضروری است، اداء حقوق واجب خداوند، مراعات حقوق خویش و نیز مردم است.
مراعات این حدود در باریابی به آستان محبوب و مذكور، بسیار مؤثر است، گویی آستان یار را نگهبانانی است كه از یك یك حدود و حقوق پرسند. چون شخص - با احساس مسؤولیت - پاسخ آورد و گوید: هر چیزی را بر سر جای خود قرار دادم، آنگاه به دیدار یار شتافتم؛ در بر او گشاینده و گویند: «لبیك، لبیك» و اگر نه چون او را بی مسؤولیت یابند، به قول مولوی «رد بابش» كنند.
و ادب باطنی زمانی حاصل آید كه ذاكر تمام وجود خود را در محضر «مذكور» بیابد. به این معنی كه قوا و اعضایش به وقت مناجات حاضر باشند نه غایب:
آری برای حضور در پیشگاه محبوب، وحدت درون لازم است با كشمكش ها و تمایلات گوناگون، كه هر یك دل را به سویی كشند، «ادب باطنی» حاصل نیاید.
ادب ظاهری ما را یك رنگ می سازد و ادب باطنی، یك دل؛ «مذكور» و «محبوب»، «واحد» است و «احد» شایسته است ذاكر هم با وحدت درون و بیرون، زبان به ذكر گشاید.
چون كار بدینجا رسید همه اولیاء و پاكان، همدل و همراز و همراه و همكار تو باشند. ایشان موحداند، ریسمان وصل را آویخته اند و دیگر واصلان را یار و یاورند؛ دور است از آستان ایشان كه مانع ذكر باشند.
درباره آیه شریفه: «یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله و ابتغوا الیه الوسیله؛ ای كسانی كه ایمان آورده اید، از مخالفت پروردگار بپرهیزید و باری تقرب به او وسیله ای تدارك ببینید»(مائده، آیه 35)فرمودند: وسیله ما (اهل بیت) هستیم»
سعی كنید نمازتان را به موقع و با توجه بخوانید ، و زیاد دعا كنید ، هرچه می خواهید از خدا بخواهید تا خدا به شما عطا فرماید ؛ همین دعا كردن باعث بیشتر شدن رابطه ی دوستی بین شما و خدا می شود (البته اگر دعایتان مستجاب نشد صبر كنید و تحمل داشته باشید شاید خدا بهتر از آنرا می خواهد به شمابدهد و یا اینكه فعلاً به صلاحتان نیست كه به دعایتان برسید زیرا خدا صلاح ما را بهتر از خودمان می داند) سعی كنید هیچ گناهی نكنید و اگر خدای نكرده گناهی كردید فوراً توبه كنید چرا كه قلب شما سفید است و نورانی، اگر گناهی كردید یك لكه ی سیاه روی آن می آید و با توبه این لكه پاك می شود ولی اگر توبه نكنید این لكه ها روی قلبتان را می گیرد تا سیاه و تاریك شود و آنوقت دیگر نمی توانید دوست خدا باشید .
هر چه هست باید از چشم خود ببینیم یك قدم بر خویشتن نه! آن دگر بر كوی دوست