پرسش:
چرا بعضي خصوصاً جوانان، نماز را سبك مي شمارند؟
پاسخ:
با سلام و ادب
دل من در دل شب،
خواب پروانه شدن می بیند.
مهر در صبحدمان داس به دست،
خرمن خواب مرا می چیند.
این مشکل به عواملی بر میگردد که بعضي از آن عوامل كه موجب سستي و ترك نماز مي شود، عبارتند از:
1ـ عدم آشنايي به فلسفه و حقيقت نماز كه مهترين عامل سستي در نماز و ارتباط با خدا است.
آنچه كه موجب مىگردد برخى از نماز، رويگردان باشند و يا نسبت به آن تساهل كنند، ندانستن فلسفه نماز و يا دركى غلط از آن است. برخى چنين مىپندارند كه نماز انسان، نيازى را از خداوند برطرف مىكند كه البته خيالى واهى است. خداوند نيازى به هيچ مخلوقى ندارد.
2ـ تنبلي و سستي و تن پروري: عادت به سستي و از زير بار مسئوليت ها در رفتن باعث مي شود كه جوان براي خواندن نماز بي اهميت باشد.
3ـ مسامحه و سهل انگاري كه در بعضي از كارها دامنگير جوانان است، در مسئله اي مانند نماز و عبادت خدا نيز وجود دارد.
جوانان بايد اين روحيه وحالات را در تمام كارها از خود دور كنند و به مسئوليت هاي اجتماعي و فردي خود اهميت دهند.
پدران و مادراني كه به نماز اهميتي نمي دهند يا آن را با سستي و تنبلي، خارج از وقت فضيلت انجام مي دهند، نمي توانند از فرزندان خود انتظار داشته باشند كه براي نماز اهميتي خاص قائل شوند.
4ـ عدم شناخت آثار سبك شمردن نماز: اگر افراد به اهميت نماز آگاه شوند و بدانند نماز ستون دين و بازدارنده از فحشا و منكرات است و سستي در انجام نماز چه پيامدهايي دارد، قطعاً سستي نخواهند كرد.
پيامبر گرامي(ص) فرمود: «چيزي كه مسلمان را كافر مي كند، ترك عمدي نماز واجب است يا خوار و سبك شمردن و به جا نياوردن آن. فاصله اي بين ايمان و كفر وجود ندارد جز به ترك نماز».(1)
كسي كه نماز را سبك شمرد، به تدريج آن را ترك خواهد كرد. ترك نماز دليلي جز سبك شمردن دين و مسخره كردن آيين ندارد. امام صادق(ع) هنگام وفاتش فرمود: «به شفاعت ما اهل بيت نمي رسد كسي كه نمازش را سبك شمرد».(2)
1. وسائل الشيعه، ج 3، ص 29.
2. بحارالانوار، ج 79، ص 235.