فرق آتش پرستی زرتشت با قبله ما مسلمان چیست؟

پرسش:
سلام من وبلاگی دارم در نقد دین زرتشت شخصی به من گفت

( تو میگی آب و خاک برای طهارت اند خوب وقتی سر روی خاک میذاری و نماز میخونی وقتی دور خانه سنگی(کعبه)میچرخی این یعنی تو خاک رو میپرستی یا خدا رو؟؟؟؟؟؟؟؟؟ واضحه که کعبه و خاک نمادی از قدرت خدا هستند همانطور که آتش نماد قدرت خداست همان طور که آب و باد نماد قدرت خداست پس اگر میگویی زرتشتیان آتش میپرستند پس حتما تو هم سنگ میپرستی (تازه هفت بار هم دورش میچرخی!!!!!!!!)) به نظر شما چه جوابی بهش بدم لطف کن به ایمیلم جواب بده ممنون
پاسخ:
با سلام
اشتباه می گوید،یکی از مسائلی که از سوی دین زرتشت بعضا مطرح می شود این است که زرتشتیان هیچگاه آتش پرست نبوده و نیستند. بعضی از آن ها چنین نوشته اند که: ما با آوردن آیاتی از کتابهای آسمانی ثابت خواهیم کرد که خداوند تبارک و تعالی خود نورالانوار و منبع فروغهای گوناگون است و زرتشتیان با رو آوردن به سوی آتش و نور در حین ستایش، در حقیقت به وسیله نور با خدای خود راز و نیاز می نمایند و از او استمداد می جویند و این موضوع یعنی رو آوردن بسوی نور هنگام پرستش اهورامزدا به هیچ وجه به یکتاپرستی آنها خللی وارد نمی سازد؛ کما اینکه پیروان سایر مذاهب نیز در حین خواندن نماز رو بسوی قبله می کنند و کسی آنها را بدین سبب خاک پرست نمی خواند و نمی داند.
اینان سپس ضمن اینکه از آتش به عنوان عنصر مقدس یا عنصر شریف یاد می کنند به ذکر فوائد آتش که بر همه روشن است می پردازند و می گویند: در هر حال همه این پیشرفتها برای انسان اولیه تنها با کمک آتش سرخ و سوزان میسر گردیده بود، و در این صورت او حق داشت که برای آن ارزش و احترامی زیاد قائل شود و آن را یک پیک آسمانی بداند که برای کمک او از آسمانها به زمین فرود آمده است و باید برای آن معابد بسازد و یا آن را در اجاق خانه خود پیوسته مشتعل نگه دارد و مانع از بین رفتن و خاموشی آن گردد.
پاسخ:
در جواب اینان می گوییم: آری خداوند متعال نورالانوار است، اما نه به این معنی که ما اشیاء را به دو قسم تقسیم کنیم. نورها و ظلمت ها و خداوند را تنها نور آن نورها بدانیم نه نور ظلمتها. خداوند نورالانوار است به معنی اینکه هستی مساوی نور است و ظلمت مساوی عدم. پس خداوند نور همه چیز است: «الله نور السموات و الارض»؛ خداوند نور آسمان ها و زمین است. (سوره نور/35) در این جهت نور حسی از قبیل آتش و آفتاب و چراغ، با سنگ و کلوخ تفاوت نمی کند، چنین نیست که اگر رو به سوی آتش کنیم به سوی خدا رو آورده ایم و اگر رو به سوی خاک کنیم رو بسوی نورالانوار نیاورده ایم. آن ها می گویند که زرتشتیان به وسیله نور با خدای خود راز و نیاز می نمایند. اما ما می گوییم که یکتاپرستی این است که انسان آنگاه که رو به سوی خدا می آورد هیچ چیز را وسیله و واسطه رو آوردن قرار ندهد: «و اذا سئلک عبادی عنی فانی قریب»؛ و چون بندگان من از دور و نزدیکی من می پرسند، بدانند که من به آنها نزدیک خواهم بود. (بقره/186) در رو آوردن به سوی خدا لزومی ندارد و نبایست چیزی را وسیله و واسطه قرار داد.
اما مسئله کعبه و قبله که طرح کرده اند، قیاس گرفتن تقدیس آتش با رو به کعبه ایستادن در حین نماز و عبادت خدا قیاس مع الفارق است. آن ها می گویند:" چون آتش این همه فوائد برای انسان داشته و دارد پس انسان حق دارد که برای آن ارزش و احترام زیاد قائل شود ". اتفاقا بعثت پیامبران برای این است که بشر را به سرچشمه خیرات و برکات و نعمات آشنا کنند. انبیا آمده اند که بشر را از سبب متوجه مسبب الاسباب کنند، انبیا آمده اند که به بشر بفهمانند که تمام سپاسها و ستایشها اختصاص دارد به ذات اقدس الهی که پروردگار تمام جهان هاست.

بعلاوه، مگر تنها آتش پیک آسمانی است که برای کمک بشر از آسمان به زمین آمده است؟ اگر مقصود از آسمان این جوی است که بالای سر ماست، هیچ عنصری از آنجا نیامده است، اگر هم آمده باشد پیک مخصوص الهی نیست، و اگر مقصود از آسمان جهان غیب و ملکوت است همه چیز از آسمان آمده است و همه چیز پیک آسمانی است، اختصاص به آتش ندارد. خداوند در قرآن کریم می فرماید: «و ان من شی ء الا عندنا خزائنه و ما ننزله الا بقدر معلوم»؛ هیچ چیزی نیست مگر آنکه خزانه های آن نزد ماست و فرود نمی آوریم مگر به اندازه معین. (حجر/21)

مقایسه تقدیس آتش و توجه مسلمین به سمت کعبه در حین نماز
مقایسه تقدیس آتش با توجه حین نماز به سمت کعبه، مقایسه غلطی است. هیچ مسلمانی هر چند عامی باشد آنگاه که به سوی کعبه برای نماز می ایستد در خاطرش خطور نمی کند که می خواهد با این عمل کعبه را تعظیم و تکریم و تقدیس کند. اسلام که کعبه را قبله نماز قرار داده باین معنی نیست که مردم در حین نماز کعبه را تقدیس کنند و لهذا در ذهن هیچ مسلمانی تقدیس کعبه خطور نمی کند از این جهت درست مثل این است که به مسلمانان می گفتند هنگام نماز همه رو به نقطه جنوب بایستید که مفهومی جز اینکه در حین عبادت همه وضع واحدی داشته باشد ندارد.

هرگز در دین اسلام کوچکترین اشاره ای به این مطلب نیست که خداوند با کعبه و مسجدالحرام یک ارتباط خاص دارد بلکه عکس آن تعلیم داده شده است. قرآن کریم صریحا می فرماید: «اینما تولوا فثم وجه الله»؛ پس به هر طرف روی کنید به سوی خدا روی آورده اید (بقره/115) و اگر به کعبه گفته می شود " بیت " از آن جهت است که هر معبدی " بیت الله " است. پس رو به کعبه ایستادن تنها مبتنی بر یک حکمت و فلسفه اجتماعی است. آن حکمت این است که اولا مسلمانان از لحاظ جهتی که در حین انجام عمل عبادت انتخاب می کنند یکی باشند، تفرق و تشتت نداشته باشند. ثانیا نقطه ای که برای وحدت انتخاب می کنند همانجا باشد که اولین بار در جهان برای پرستش خدای یگانه ساخته شد که این خود نوعی احترام به عبادت خداوند یکتاست. عبادت زردشتیان به اقرار خودشان، تقدیس و تعظیم خود آتش است، چگونه ممکن است تعظیم و تقدیس آتش عبادت اهورامزدا محسوب شود.
هیچ مسلمانی در وقتی که رو به قبله می ایستد و نماز می خواند، نمی خواهد به کعبه تعظیم کند و نمی خواهد از کعبه استمداد کند و استعانت جوید. هیج مسلمانی برای کعبه روحانیت و قدرت ماوراء الطبیعی قائل نیست. اساسا یک نفر مسلمان در حال نماز، رو به قبله هست، ولی توجهش به قبله نیست. یک نفر مسلمان در نماز مستقیما با خدای خودش سخن می گوید که: «ایاک نعبد و ایاک نستعین»؛ تنها تو را می پرستیم و تنها از تو یاری می جوییم. (سوره حمد، آیه 5) برای مسلمان رو به کعبه ایستادن نظیر با جامعه پاک بودن و با وضو بودن و مستور العوره بودن است؛ یعنی از رو به قبله ایستادن از آداب نماز است نه هدف نماز.

خدمات متقابل ایران و اسلام، صفحه 232-228 و 225-224 و 241

نظرات (1)

This comment was minimized by the moderator on the site

بت اهورا مزدا(خدای خدایان مجوس)

در زمان ما روی تابلو بسیاری از مؤسسات زردشتی نقش اهورا مزدا با همان ریش و عصا ویال و کوپال به عنوان یک آرم ملی به چشم می خورد و این خیلی عجیب است زردشتیان از یک طرف خود را موحد قلمداد می کنند و اهورا مزدا را همان...

بت اهورا مزدا(خدای خدایان مجوس)

در زمان ما روی تابلو بسیاری از مؤسسات زردشتی نقش اهورا مزدا با همان ریش و عصا ویال و کوپال به عنوان یک آرم ملی به چشم می خورد و این خیلی عجیب است زردشتیان از یک طرف خود را موحد قلمداد می کنند و اهورا مزدا را همان الله مسلمانان که به تعبیر قرآن «لا تدرکه الابصار وهو یدرک الابصار و هو اللطیف الخبیر؛ او را هیچ چشمی درک نمی کند و حال این که او بینندگان را مشاهده می کند و او نامرئی و به همه آگاه است.» (انعام/ 103) معرفی می کند و از طرف دیگر شکل و شمایل برایش می کشند و تاج و ریش و عصا برایش می سازند و او را به صورت یک بت نمایش می دهند.
به قول استاد شهید مطهری: «حقیقتا مایه شرمساری ایران و ایرانیان است که با این که چهارده قرن است به عالی ترین مفاهیم توحیدی نایل شده اند و نغزترین گفتارها را به نثر و نظم در این زمینه انشا کرده اند، خدای مجسم و شاخ و بالدار برایش بکشند و بعد هم اصرار کنند که این را به عنوان یک آرم ملی بپذیر. اگر این بت پرستی نیست پس بت پرستی در دنیا معنی ندارد.»

ادامه مطلب
نظر ارسال شده‌ی جدیدی وجود ندارد

دیدگاه خود را بیان کنید

  1. ارسال دیدگاه بعنوان یک مهمان - ثبت نام کنید و یا وارد حساب خود شوید.
پیوست ها (0 / 3)
اشتراک‌گذاری موقعیت مکانی شما

وبگــــــــــردی طلبۀ پاسخگو

دانــــــلود های مفیـــــــــــــــــــد

حمایت از سایت

برای حمایت از سایت لوگوی زیر را در سایت خود درج نمایید.

بیشترین دانلود ها

جدیدترین مطالب سایت