عفو و گذشت

عفو و گذشت

 

نویسنده :  سيده معصومه جوادي زاويه

عفو به معنای گذشتن از گناه و ترک کیفر آن است و اصل و ریشه آن به معنی محو و نابودی است.[1] ولی راغب در مفردات این معنی را ریشه اصلی نمی­داند و معتقد است که عفو به معنای قصد گرفتن چیزی است و به همین مناسبت به وزش بادهایی که منجر به ویرانی و گرفتن چیزی می­شود، این واژه اطلاق شده است و اگر به محو کردن، عفو اطلاق می­گردد بخاطر این است که آن هم نوعی قصد برگرفتن چیزی است.[2]
  امام صادق(ع) در تعریف عفو می­فرمایند: عفو کردن و از تقصیر گذشتن با وجود قدرت و انتقام، طریقه پیامبران و متقیان است و معنی عفو آن است که هر گاه از کسی جرمی و تقصیری نسبت به تو واقع شود، پیِ او نروی و به او اظهار نکنی و از ظاهر و باطن فراموش کنی و احسان را به او زیاده­تر از پیش کنی.[3]
 
عفو در آیات
  مطالعه قرآن کریم به ما نشان می­دهد آیاتی که مشتمل بر واژه عفو بوده و یا واژه­هایی که بر معنی عفو دلالت می­کنند (مانند رحمت و مغفرت و...)، به روشنی گویای موضوع عفو و گذشت هستند. دسته­ای از آیات به عفو خداوند اشاره دارند:
«بعضی از شما خواهان دنیا بودند و بعضی خواهان آخرت، پس خداوند شما را از آنها منصرف ساخت (و پیروزی شما به شکست انجامید) تا شما را آزمایش کند و او شما را بخشید و خداوند نسبت به مؤمنان فضل و بخشش دارد.»[4]
 
برخی آیات به عفو اولیای خداوند اشاره دارد:
«گفت امروز ملامت و توبیخی بر شما نیست. خداوند شما را می­بخشد و ارحم الراحمین است.»[5]
 
در این آیه حضرت یوسف(ع) نه تنها از حق خود گذشت و حتی حاضر نشد کمترین توبیخ و سرزنشی را در حق برادرانش روا دارد، بلکه از نظر حق الله نیز آنان را اطمینان داد که خداوند غفور و بخشنده است.[6] برخی دیگر از آیات، پیغامی الهی و خطابی ملکوتی به بندگان است تا عفو و گذشت را سنتی حسنه در زندگی خود قرار دهند.
«ما آسمان و زمین و آنچه میان آن دو است، جز به حق نیافریدیم و ساعت موعود (قیامت) قطعا فرا خواهد رسید. از آنها (دشمنان) به خوبی صرف نظر کن (و آنها را به نادانیشان ملامت ننما.)»[7]
 
خداوند در این آیه به پیامبر اکرم(ص) دستور می­دهد که در برابر لجاجت­ها، نادانی­ها، تعصب­ها، کارشکنی­ها و مخالفت­های سرسختانه­ انسان­ها ملایمت و محبت نشان ده و از گناهان آنان صرف نظر کن و آنها را ببخش، بخششی زیبا که حتی توأم با ملامت نباشد.[8]
 
عفو در روایات
  روایات بسیاری مبنی بر عفو و تشویق کردن ائمه(ع) به این صفت کریمانه وجود دارد که نشان دهنده اهمیت و ارزش بسیار بالای آن است. البته عفوی که با شرایط خاص توأم باشد و اگر با این شرایط نباشد، نه تنها ممدوح و پسندیده نیست بلکه مذموم و ناپسند نیز می­باشد.
پیامبر اکرم(ص) می­فرمایند: هر کس قدرت (بر انتقام) دارد گذشت کند، خداوند در روز لغزش از او درگذرد.[9]امام علی(ع) درباره عفو می­فرماید: (بدی یا خوبی را) به نیکی پاداش ده واز بدی درگذر، به شرط آنکه به دین لطمه­ای نزند یا در قدرت اسلامی ضعفی پدید نیاورد.[10]
 
انواع عفو
  عفو بر خلاف تصور عمومی، همیشه پسندیده نیست، عفوی که در راه خدا باشد و به گستاخی گناهکار و جنایتکار نگردد، پسندیده است و در غیر این­صورت مذموم است، بر این اساس عفو دو نوع است:
1.  عفو ممدوح و پسندیده:
عفو پسندیده عفوی است که فرد با قدرت بر انتقام، از خطای شخصی که به او ستم کرده بگذرد و طبق فرمایشات معصومین(ع)، هر گونه سرزنش و ملامتی را هم به دنبال عفو خود نیاورد.[11]علاوه بر این، همانطور که در بالا گفته شد، عفوی  پسندیده است که منجر به گستاخی جنایتکار نگردد.
 
2.  عفو مذموم و ناپسند:
  در فضیلت عفو و گذشت و ترک انتقام­جویی تردیدی نیست، اما این بدان معنا نیست که استثنایی در کار نباشد بلکه مواردی پیش می­آید که عفو و گذشت سبب جرأت جانیان و خاطیان می­شود. دراین موارد برای حفظ نظم جامعه و پیش­گیری از تکرار جرم باید از عفو صرف نظر کرد. لذا خداوند در عین اینکه بندگان خود را به عفو و بخشش فرا می­خواند در آیات مختلف مردم را به قتال نیز دعوت می­کند تا حرمت­های الهی حفظ شوند. خداوند در قرآن می­فرماید:
«و با آنها پیکار کنید تا فتنه (و بت­پرستی و سلب آزادی از مردم) باقی نماند و دین مخصوص خدا گردد. پس اگر (از روش نادرست خود) دست برداشتند (مزاحم آنها نشوید. زیرا) تعدی جز بر ستمگران روا نیست.»[12]
 
آثار و فوائد عفو
هرگاه عفو و گذشت های بزرگوارانه و چشم پوشی ­های کریمانه، به شیوه­ای آگاهانه انجام بگیرد، برکتها و سازندگی­های فراوانی را به همراه خواهد داشت که در اینجا به برخی از آنها اشاره می­کنیم:
الف- آثار دنیوی
1.  حصول تقوا: خداوند در قرآن می­فرماید:
«اگر شما گذشت کنید، به پرهیزگاری نزدیک­تر است.»[13]
بر این اساس، یکی از آثار بخشش، نزدیک بودن بخشش به تقوا می­باشد که این امر از دو جهت است:
الف- کسی­که از حق خود می­گذرد و آن را می­بخشد، قطعا می­تواند مطمئن باشد که در این گرفتن حق، به هیچ وجه اشتباه نکرده و حق دیگری را پایمال نکرده است، بنابراین گذشت به تقوا نزدیک­تر است.
ب- کسی­که با گذشت از حق قانونی و شرعی خود صرف نظر می­کند، امید است که نافرمانی و گناه خدا را -در گرفتن آنچه حق اوست- نکند.[14]
 
2.   موجب عزت:
عفو و گذشت سبب عزت می­باشد؛ چرا که در نظر مردم نشانه بزرگواری، شخصیت و سعه صدر است، در حالی­که انتقام جویی در مسائل شخصی نشانه عدم تسلط بر نفس است. رسول اکرم(ص) می­فرماید:
«عفو و گذشت سبب عزت و آبرو می­گردد. چرا که عفو چیزی جز عزت بر انسان نمی­افزاید».[15]
 
3.  سلامت روح و آرام جان:
عفو و گذشت سبب سلامت روح و آرامش جان و در نتیجه، سبب طول عمر می شود. رسول اکرم(ص) می­فرمایند:
«عفو و گذشت سبب سلامت روح و آرامش جان و طول عمر خواهد شد». [16]
 
4.  پیروزی:
امام رضا(ع) می­فرمایند: «هرگز دو گروه با هم رویاروی نشدند، مگر اینکه باگذشت­ترین آنها پیروز شد.»[17]
 
5.   از بین رفتن کینه توزی:
انتقام جویی سبب برافروخته شدن آتش کینه در دلها شده، طرف مقابل را به انتقامی خشن­تر وا می­دارد و آن انتقام سبب خشونت بیشتری شده، گاه به جنگی تمام عیار در میان طوائف و قبائل بزرگ تبدیل می­شود. عفو و گذشت جلوی این ناهنجاریها، کینه ورزیها، خشونتها و جنایتها را می­گیرد و آن را از بین می­برد.[18]
6.   محبت خداوند[19]و نزول رحمت الهی.[20]
 
ب- آثار اخروی
1.  ورود در بهشت:
روایت شده است که رسول خدا(ص) فرمود: آنگاه که بندگان در صحرای محشر گرد آورده شوند، آواز دهنده­ای ندا می­دهد آن کس که مزدش با خداست برخیزد و به بهشت رود. گفته می­شود: چه کسی مزدش با خداست؟ می­فرمایند: بخشایندگان مردم.[21]
 
2.  موجب اجر و پاداش
در روایتی آمده است: در کیفر برای گناه شتاب مکن و بین کیفر و گناه جایی برای گذشت باقی بگذار، با این کار پاداش آخرت و ثواب بدست می­آوری.[22]
 
عوامل تحصیل ملکه عفو
  برای اکتساب ملکه عفو باید شرایط و مقدماتی را تحصیل و به آنها توجه کرد، که در اینجا به برخی از آنها می­پردازیم:
1.  توجه به قدرت و عفو الهی
مهم­ترین عامل در ایجاد و تقویت فضیلت اخلاقی چون عفو و گذشت آن است که آدمی متوجه قدرت الهی شود. توجه به قدرت الهی و این که خداوند خود کمتر به عدل خویش مردم را در دنیا مؤاخذه می­کند، بلکه به عفو و گذشت با آنان مواجه می­شود و از بسیاری از گناهان و خطاهای بشر می­گذرد نشان می­دهد که اصل عفو و احسان امری خوب و فضیلتی الهی است. از این رو خداوند در آیه 149 سوره نساء به عفو و قدرت خویش توجه می­دهد و از مردم می­خواهد تا آنان نیز از خطاها و گناه دیگران از آشکار و پنهان بگذرند و اهل گذشت باشند. چرا که خداوند نیز این گونه است که در عین قدرت، اهل عفو و گذشت است.
 
2.  توجه به ظرفیت و توانایی خود
از آنجا که خداوند در قرآن می­فرماید: «خداوند هیچ کس را جز به اندازه توانایی­اش تکلیف نمی­کند.»[23] بنابراین می­توان دریافت که ظرفیت و توانایی برای کسب قدرت بر عفو و گذشت از خطای دیگران در وجود انسان هست و خداوند متعال براساس عدل، آن را به همه انسان­ها عطا فرموده است.
 
3.  توجه به آمرزش خداوند
از دیگر عوامل ایجادی و تقویت کننده می­توان به توجه انسان نسبت به آمرزش و غفران خداوند اشاره کرد. پیامبر اکرم(ص) می­فرمایند: از گناهان مردم درگذرید، تا خداوند بدین سبب عذاب دوزخ را از شما دور گرداند. پس اگر دوست داری مورد رحمت خداوندی قرار گیری، خودت نیز اهل رحمت و گذشت و مهربانی باش.
 
4.   کظم غیظ
خداوند می­فرماید: «همان کسانی که از گناهان بزرگ و عمال زشت اجتناب می­ورزند و هنگامی­که خشمگین می­شوند عفو می­کنند.»[24]
بر اساس این آیه کظم غیظ و فرونشاندن خشم بر غضب مقدم شده است، پس فرو نشاندن خشم شرط اساسی عفو به شمار می­رود و از سوی دیگر فرو نشاندن خشم، شامل کنترل اعصاب، اراده و سایر اعضاء و جوارح است. بنابراین معلوم می­شود که عفو و بخشش از برکات و آثار کظم غیظ محسوب می­شود.

[1] - ابن منظور؛ لسان العرب، دارالاحیاء التراث العربی، بیروت، 1416، چاپ اول، ج9، ص294
[2] - راغب اصفهانی، حسین بن محمد؛ مفردات الفاظ قرآن کریم، قم، طلیعه نور، چاپ اول، 1426، ج1، ماده عفا
[3] - گیلانی، عبدالرزاق؛ ترجمه مصباح الشریعة، انتشارات پیام حق، تهران، 1377، چاپ اول، ج1، ص374
[4] - آل عمران / 152
[5] - یوسف / 92
[6] - مکارم شیرازی، ناصر؛ تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1379، چاپ نوزدهم، ج10، ص57
[7] - حجر / 85
[8] - مکارم شیرازی، ناصر؛ پیشین، ج11، ص126
[9] - ری شهری، محمد؛ میزان الحکمه، دارالحدیث،قم، چاپ پنجم 1384، ج8، ص3837
[10] - همان، ص3839
[11] - همان، ص3837
[12] - بقره / 193
[13] - بقره / 237
[14] - طبرسی، فضل بن حسن؛ ترجه تفسیر مجمع البیان، مفتح، محمد؛ انتشارات فراهانی، تهران، 1350، چاپ اول، ج3، ص49
[15] - کلینی، محمدبن یعقوب بن اسحاق؛ اصول کافی، ترجه مصطفوی، سید جواد، دفتر نشر فرهنگ اهل بیت(ع)، ج23، ص108
[16] - ری شهری، محمد؛ پیشین، ج3حدیث 13184
[17] - همان، ج8، ص3835
[18] - مجلسی، محمد باقر؛ بحار الانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء ، 1403 ق، چاپ دوم،  ج74، ص 168
[19] - مائده / 3
[20] - آمدي، عبدالواحد بن محمد؛ غرر الحکم و درر الکلم، ترجمه: هاشم رسولي محلاتي، قم، دارالکتاب الاسلامي، 1381، حدیث4307
[21] - مکارم شیرازی، ناصر؛ پیشین، ج20، ص467
[22] - آمدي، عبدالواحد بن محمد؛ پیشین، حدیث7508
[23] - بقره / 286
[24] - شوری / 37

نظرات (1)

This comment was minimized by the moderator on the site

ببخشید که بی ربط می نویسم نمی دونستم کجا بنویسم.
لطفا در قسمت ارسال سوال یک فیلد اختیاری برای وارد کردن نام مرجع تقلید بذارید.من همه فیلدها رو پر کردم اما فراموش کردم نام مرجع تقلیدمو بنویسم:(

==============================
سلام
ممنون پیشنهاد...

ببخشید که بی ربط می نویسم نمی دونستم کجا بنویسم.
لطفا در قسمت ارسال سوال یک فیلد اختیاری برای وارد کردن نام مرجع تقلید بذارید.من همه فیلدها رو پر کردم اما فراموش کردم نام مرجع تقلیدمو بنویسم:(

==============================
سلام
ممنون پیشنهاد خوبیه.
اما چون خیلی از سوالات احکام نیست بودن این گزینه برای همه لزومی نداره.
اما اگه بتونم این گزینه رو اضافه میکنم که پر کردنش اختیاری باشه.
موفق باشید.

ادامه مطلب
نظر ارسال شده‌ی جدیدی وجود ندارد

دیدگاه خود را بیان کنید

  1. ارسال دیدگاه بعنوان یک مهمان - ثبت نام کنید و یا وارد حساب خود شوید.
پیوست ها (0 / 3)
اشتراک‌گذاری موقعیت مکانی شما

وبگــــــــــردی طلبۀ پاسخگو

دانــــــلود های مفیـــــــــــــــــــد

حمایت از سایت

برای حمایت از سایت لوگوی زیر را در سایت خود درج نمایید.

بیشترین دانلود ها

جدیدترین مطالب سایت