با سلام و ادب
از نظر اسلام، حسادت، صفتى ناشایست و بیمارى اخلاقى خطرناکى است که باعث فساد و هلاکت روح و جسم آدمى مىشود. بىتردید، هنگامى که انسان مشاهده مىکند که دیگران نعمت یا امکاناتى دارد، که او ندارد، به طور طبیعى ملول و افسرده مىشود. در اصل این حالت که در تمامى انسانها کم و بیش وجود دارد، شرّ و ضد ارزش نیست آنچه در اخلاق اسلامى به عنوان «صفت مذموم و ضد ارزشى» معرفى شده است، حالت افراطى و ظهور عملى آن است. هنگامى که فردى آرزو مىکند، نعمت و امکانات دیگران از ایشان سلب شود یا از بین برود و این آرزو را در عملکرد خود نیز آشکار مىسازد، «حسود» و عمل چنین شخصى نیز «حَسَد یا حسادت» نامیده مىشود.
البته رقابت با حسادت فرق دارد. رقابت باعث رشد و شکوفایى انسان مىشود ولى حسادت خوره روح و جسم آدمى و موجب تباهى دنیا و آخرت اوست قال امیرالمؤمنین على (ع): ثمرهُ الحَسَدِ شَقاءُ الدُّنیا وَ الآخرهِ؛ امیر مؤمنان على (ع) فرمودند: میوه و نتیجه حسد، بدبختى در دنیا و آخرت است. (غررالحکم، ح 4632) و به فرمایش معصومین (ع) حسادت ایمان را تباه مىکند، آنچنان که آتش هیزم را مىخورد و نابود مىسازد. (الحسدُ یأکُل الایمان کما یأکلُ النار الحطب»
من از حسود به رنجم ولى هزاران شکر که نیست با حسود رشک خاطرم محزون
ملک الشعراى بهار
چند توصیه:
1- اولین توصیه در برخورد با آشنایانی که حسادت خویش را بروز مىدهند، رعایت اصل «مدارا» است. اگر به هر دلیل مایلید و یا ضرورت ایجاب مىکند که به ارتباط خویش ادامه دهید، به ناچار باید که در برابر ناملایمات آن بردبارى کنید. بردبارى و مدارا یک اصل کلى است که بدون آن زندگى اجتماعى و ارتباط با دیگران مقدور نیست
«آسایش دو گیتى تفسیر این دو حرف است با دوستان مروّت با دشمنان مدارا»
حافظ
2- از گفتار و رفتارى که باعث برافروختگى شعله حسادت مىشود پرهیز نمائید. به رخ کشیدن امکانات، نعمتها و کمالات علمى وفضایل اخلاقى مىتواند شعلههاى حسادت را برافروزاند. برافروختگى این آتش، علاوه بر اینکه براى خود حسود مضرّ و هلاککننده است، براى شخص محسود نیز ممکن است خطرات و زیانهایى را در بر داشته باشد لذا در روایات داریم که، التواضع نعمه لا تحسد الیه یعنی تواضع نعمتی است که کسی به آن حسادت نمی کند .بنابراین هر وقت حرف یکی از ویژگی های مثبت شما بود با تواضع آنرا کوچک جلوه دهید یا اگر امکاناتی داشتید که باعث حسادت می شود آنرا از چشم آنها دور نگه دارید.
«چو نیکبخت شدى ایمن از حسود مباش که خار دیده بدبخت، نیکبختانند»
سعدى
3- علت اصلى بروز و ظهور حسادت و بسیارى از رذایل اخلاقى، ضعف ایمان است.
اگر انسان مراتبى را در خداشناسى بپیماید و نسبت به صفات علم، حکمت، قدرت، رزّاقیت، رحمت و رأفت خداوند معرفت و شناخت - هر چند نسبى - کسب کند، بطور ارادى مىتواند رذایل و زشتىهاى نفسانى و اخلاقى را در خود شناسایى و ریشهکن سازد. پس به طور اجمال دریافتیم که راه خلاصى از این صفت ناپسند اخلاقى، ارتقاء سطح ایمان و باور قلبى نسبت به خداوند است سایر علل «حسادت» عبارت است از: تکبر، خودخواهى، عجب و مال دوستى و مقامپرستى.
4- هنگامى که خداى متعال به بندهاى از بندگان خود، نعمت را عطا مىفرماید، به طور طبیعى ممکن است.
که او مورد حسادت دیگران قرار گیرد. این مشکل، به هر حال وجود دارد و گریزى از آن نیست. با این وجود نباید حسادت حسودان مانع رشد و ترقى و پیمودن راههاى کمال و تعالى شود. مواظب باشید و سعى کنید در برخوردها، اسرار درونى خود را مخفى نمائید. گذشته از این مراقب باشید خود ناخواسته با این آفت مبتلا نشده باشید چرا که برخی از افراد به این دلیل در مورد دیگران قضاوت های منفی می کنند که خود نیز به آن مبتلا هستند این افراد از پیمودن راه کمال بازمی مانند غافل از اینکه شخص حسود، در اغلب موارد، جز به خویش آسیب نمىرساند
«دلا ز رنج حسودان مرنج و واثق باش که بد به خاطر امیدوار ما نرسد»
حافظ
براى مطالعه بیشتر ر.ک.
1- ترجمه اخلاق مرحوم شُبّر
2- نقطه هاى آغاز در اخلاق اسلامى، آیتا... مهدوىکنى
3- مجله حدیث زندگى، ویژهنامه روابط اجتماعى.