روایات زیادی از معصومین و ظاهر بعض آیات در نکوهش زنان است و آنان را بنده زر و زیور معرفی کرده و ..و از مشورت با آنان نهی کرده است و...
برای این که نظر اسلام را راجع به زن دانسته و به معنای صحیح این روایات دست یابیم ، تذکر چند نکته لازم است:
1. بنا بر متن اصلی اسلام یعنی قرآن، زن از همان خمیر مایه ای آفریده شده که خمیر مایه آفرینش مرد بوده است.(هو الذی خلقکم من نفس واحده و جعل منها زوجها)(1)
2.مخاطب قرآن نه مرد بلکه انسان اعم از زن و مرد است.(ناس، بنی آدم،انسان)
3.از نظر قرآن نه مرد برتر است و نه زن، بلکه برتر و مقرب تر نزد خدا(که حقیقت برتری است) مردان و زنانی اند که تقوای بیش تری دارند.(انا خلقناکم من ذکر و انثی و...ان اکرمکم عند الله اتقاکم)(2)
4.مسوولیت اجتماعی زن و مرد یکسان است
المؤمنون و المؤمنات بعضهم اولیاء بعض یامرون بالمعروف و ینهون عن المنکر )(3)
5.متاسفانه زن در طول تاریخ مقهور و تحت ستم بوده و نتوانسته در جامعه حتی در زمانی که حکومت به نام، اسلامی بوده(جز دوره محدود رسول خدا و امام علی) ، به درستی رشد کند . بسیاری از آیات و روایات ناظر به واقعیت های موجود اجتماعی است.
6. پیامبر و امامان به عنوان الگوی اسلام، زنان و دختران خود را تربیت کرده و آنان را مانند مردان و پسران شان رشد داده بودند . سیره عملی آنان با همسران و دختران و زنان مؤمن و تربیت شده، نشان از دیدگاه واقعی اسلام نسبت به زنان دارد. آنان در برخورد با زنان تربیت شده نشان می دادند که از نگاه اسلام زن و مرد مؤمن تفاوتی ندارند . اگر در معاشرت با زنان هشدارهایی داده شده، نسبت به زنان تربیت نشده بوده است.
7.معمولا زن به طور طبیعی به زیور و لباس و زیبایی و آرایش و...اهمیت زیاد می دهد . این اخلاق ذاتی اگر جهت صحیح داده شود، در جهت استحکام زندگی خانوادگی و اجتماعی است ،ولی در جوامعی که حکومت حق و عدل حاکم نیست، این اخلاق زنان به صورت افراطی رشد داده می شود به طوری که این اخلاق که می توانست عاملی برای حفظ استحکام خانواده و قوام اجتماع باشد ،به عاملی برای از هم گسستن قوام زندگی خانوادگی و در هم ریختن نظم اجتماعی ، بدل می گردد.
8.از طرف دیگر زنان و مردان نسبت به هم تعهد دارند . باید یکدیگر را امر به معروف و نهی از منکر کنند . چون مسوولیت اداره خانواده به مرد سپرده شده، بدین جهت مسوولیت او بیش تر است . او علاوه بر حفظ خود، نسبت به سلامت فکری و اعتقادی خانواده اش هم مسولیت دارد . بعضی از دستور ها به مردان از باب این مسولیتی است که دارد . این توهین به زن و فرزندان نیست. بلکه متعهد کردن مرد نسبت به آنان است.
حالا با توجه به این چند نکته مقدماتی که گفته شد، به این حدیث بر می گردیم.
در جامعه اي که افراد بخصوص زنان تربيت نشده اند، زنان بد که ادعاي ايمان و خداباوري و خداترسي و... ندارند ، در شهوت و زينت و تفاخر و تفرعن و...غرقند و زنان مدعي ايمان و خداباوري و خداترسي هم چون تربيت نشده اند گر چه به مراتب کمتر، ولي باز هم از اين آفات در امان نيستند. آري اگر جامعه نسبت به تربيت و رشد انساني و فکري و عقلي افراد بخصوص زنان که عقب ماندگي بيشتري دارند، عنايت لازم به خرج مي داد، زنان نیز به مراتب بالایی می رسیدند و صلاحیت مشاور واقع شدن پیدا می کردند.
حالا در جامعه هایی که غالب زنان رشد نایافته و تربیت نشده و غرق در زینت و تفاخر و تفرعن و...هستند، حتی اگر زناني که مدعي ايمان و خدا و دين و...هستند ولي تربيت شده نيستند را بر امور خانواده حاکم کنيم و راهنمايي ها و دستورات صحيح نادر آنها را به عنوان اطاعت از آنها انجام دهيم، جرات پيدا کرده و در بقيه امور هم دخالت کرده و خانواده را به سوي قهقرا سوق مي دهند پس بهتر آن است که به آنان جرات دخالت ندهیم و از گزند راهنمایی های بد آنان در امان باشیم.
اما اگردر جامعه زنان تربيت شده و عاقل و با فهم و تدبير و عالم باشند، اطاعت از آنان و مشورت با آنان نه تنها بد نيست بلکه مشورت و اطاعت نکردن از آنان ناپسند است زيرا آن زنان اگر ميدان پيدا کنند ، خانواده را به سوي سعادت و خوشبختي سوق مي دهند.
در زمان صدور این روایات و در غالب زمان ها، غالب زنان تربيت نشده اند از اين رو بهتر است به آنان کمتر ميدان داده شود و اين به مصلحت خود آنان هم می باشد.
پس اين روايات با توجه به واقعيات موجود جامعه صادر شده نه اين که مقام و موقعيت زن از ديدگاه اسلام را بيان کند. براي درک مقام و موقعيت زن از ديدگاه اسلام بايد به رفتار اهل بيت با زنان تربيت شده اين خاندان و جامعه ايماني نگاه کرد.
پی نوشت ها:
1.اعراف(7)آیه179.
2.حجرات(49)آیه13.
3.توبه(9)آیه71.